وبلاگ :
کلبه بصيرت
يادداشت :
باستان گرايان به چه دين و آئيني اعتقاد دارند؟
نظرات :
1
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ج
دوست عزيز سلام.
معلوم است که اهل مطالعه و تحقيق هستيد.
من از مطلبتان استفاده کردم.
منتها چند انتقاد دارم.
اوّل اينکه در مقام پاسخ نبايد خيلي به جرييّات پرداخت.وقتي که ما در مسائل مهمّ ملّي و ديني مشکل داريم به نظر بنده جاي اين بحث که کلام خود را با الله آغاز کنيم يا خدا ، جاي ديگر است.
امّا شما -اينطور که من برداشت کردم- ايران قبل از اسلام را نقطهي صفر انگاشتهايد.در حاليکه غافل هستيد از اين که چگونه ايرانيان گروه گروه به اسلام گرويدند.چون ايرانيان مردماني دانشپرور و حقّجو بودند ، پيام اسلام اصيل را دريافتند و به آن گرويدند و حتّي مبلّغ آن شدند و حاصل ترکيب ظرف متمدّن ايراني و مظروف متعالي اسلام شد افرادي چون فارابي و ابن سينا و سهروردي و ميرداماد و ملّاصدرا و ...
دوست من.در اين دنياي آشفته ي جنگ نرم،وقتي شما ميآيي و با نام دفاع از اسلام،ايران قبل از اسلام را هيچ ميانگاري ، ناخواسته يک سري افراد را مخالف دين اسلام ميکني.
به نظر من مبارزه با ايران در حکم مبارزه با 70 80 درصد اسلام و مبارزه با اسلام نيز در حکم مبارزه با ايران باستان است.
به هرحال منتظر پاسختان هستم.
در وبلاگ بنده هم مطلبي مشابه بحث ما موجود است.خوحال ميشم اگر ما را از نظراتتون بهره مند کنيد.
پاسخ
با سلام. دوست عزيز از انتقاد دلسوزانه و مشفقانه تان متشکرم. فرموديد: اما چرا به جزئيات پرداختم. بحث بنده مبنايي و نام و ياد خدا از باب يک نمونه و هشدار بود به کسانيکه آرام آرام در دامي گرفتار مي شوند که سالها قبل از انقلاب خاندان پهلوي به دستور اربابانشان و در قالب اصلاح خط و آسان نويسي وبا کمک يهوديها، بهائيها، زرتشتيها و برخي فرقه هاي صوفيه در صدد بودند تا با تغيير ساختار و محتواي نظام آموزش و پرورش و تغيير خط و حذف تدريجي زبان عربي از کتب آموزشي ريشه دين را در کشورمان بزنند همان کاريکه آتاترک در ترکيه موفق با اجراي آن شد و در حال حاضر شاهد به ثمر نشستن همان سياستهاي صهيونيستي و بوجود آمدن اسلامي آمريکايي و سکولار سرزمين امپراطوري عثماني اسلامي هستيم. دوست عزيز! جنگ نرمي که در حال حاضر شاهد آن هستيم بستر سازان اصلي آن در نظام آموزش و پرورش و دانشگاهها با برجسته کردن هويت باستاني و گذشته اين ملت در صدند تا جوانانمان را به گذشته اين ملت خوشبين و به دست آوردهاي تمدن اسلامي اين ملت بدبين کنند. نمونه آن برجسته کردن شخصيتهاي ملي و باستاني چون کوروش و داريوش است و متاسفانه کار آنان تا آنجا پيش رفته که جوانان را با هاين باور رسانده اند که اسلام ديني مربوط عرب وحشي است بي تمدن است و ما گذشته اي بهتري داشتيم لذا حتي از ايات قران و روايات هم که عربي است ناخواسته و با پناه بردن به ترجمه ايات و روايات و حذف متن عربي آن اظهار بيزاري و تنفر مي کنند( هرچند به زبان هم نياورند و در حال حاضر در کشورمان هزاران جوان شيعه مسلمان چنين اعتقادي دارند و حتي از گفتن آيه شريفه بسم الله الرحمن الرحيم بيزارند و اين نتيجه سالها تحقيق و مطالعه و مناظره و بحث بنده با اين قشر از جوانان است)....اما درباره صفر فرض کردن دوران ماقبل اسلام ، دانشمندان بعد از اسلام ايران چه ربطي به دوران قبل از اسلام دارد؟! ... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل