وبلاگ :
کلبه بصيرت
يادداشت :
نژاد آريايي افسانه يا واقعيت؟
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مهدي
درصد پايين هاپلوگروه R1a (مارکر R-M17) در غرب ايران، نشان ميدهد که مدل دوم Colin Renfrew در اين مورد اتفاق افتاده است.يعني گويشوران مهاجم هندواروپايي که تعدادشان نسبت به ساکنان بومي اين مناطق کمتر بوده است، زبان خود را به مردمان بومي غرب ايران تحميل کرده اند که Renfrew به اين فرآيند تسلط اقليت نخبه ميگويد.
در اين مورد عواملي مانند قدرت نظامي، اقتصادي و توانايي سازماندهي به مهاجمان هندواروپايي از استپ هاي روسيه اين امکان را داده است که فرهنگ خود را به تمدنهاي باستاني غرب ايران تحميل کنند.به عنوان مثال استفاده اين صحرانشينان از اسب چه به صورت کشيدن ارابه و يا استفاده تحت عنوان سواره نظام مي تواند عامل اين تسلط باشد.
صفحه 168 کتاب سفر بشر نوشته اسپنسر ولز
The Journey of Man:
A Genetic Odyssey
Spencer Wells
The low frequency of M17 in western Iran suggests that, in this case, exactly the sort of scenario envisaged by Renfrew in his second model has occurred. It is likely that a few invading Indo-European speakers were able to impose their language on an indigenous Iranian population by a process Renfrew calls elite dominance. In this model, something - be it military power, economic might, or perhaps organizational ability - allowed the Indo-Europeans of the steppes to achieve cultural hegemony over the ancient, settled civilizations of western Iran. One candidate for this "something" was their use of horses in warfare, either to pull chariots or as mounts.