وبلاگ :
کلبه بصيرت
يادداشت :
آيا خانم ها مقدم ترند؟
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دختر كوير
سلام از اين که وقت گذاشتيد ممنونم
شما فرموديد اشکالات بحث رو بگوييد
در قدم اول اشکال بحث شما آيه
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ طبق نظر مفسر عاليقدر علامه طباطبايي و آقاي جوادي آملي مربوط به محيط خانواده است و شما طبق بيانات خودتان مي خواستيد در مورد جامعه بحث کنيد
البته حتما اشکالات ديگري نيز هست که در صورت لزوم بيان ميکنم در صورت علاقه به ادامه بحث لطفا متن تفسير اين ايه از کتاب الميزان و همچنين کتاب زن در آيينه جمال و جلال آقاي جوادي را مطالعه کنيد تا بتوانيم بحث مفيد تري داشته باشيم
موفق باشيد
موفق باشيد
پاسخ
سلام. ممنون که وقت گذاشتيد. مرحوم علامه ذيل تفسير آيه فوق مي فرمايند:پس زن در اسلام داراى شخصيتى است مساوى با شخصيت مرد، و مانند او در اراده و خواستهاش، و عملش از هر جهت آزاد است و وضع او هيچ تفاوتى با مرد ندارد، مگر در آنچه كه مربوط به وضع خلقتى او است، و روحيه خاص به خود او، آن را اقتضا مىكند كه در اينگونه امور البته وضعش با وضع مرد مختلف است، زندگى زن زندگى احساسى و از مرد زندگىتعقلى است، و به همين جهت اسلام از ثروت روى زمين دو ثلث را در اختيار مرد قرار داد، تا در دنيا، تدبير تعقل ما فوق تدبير احساس و عاطفه قرار گيرد، و نواقصى كه در كار زن و تدبير احساسيش رخ مىدهد،- چون مداخلات زن در مرحله تصرف بيش از مرد است- بوسيله نيروى تعقل مرد جبران گردد.و نيز اگر اطاعت از شوهر...بر زن واجب كرده، اين معنا را با صداق- مهريه- جبران و تلاقى كرد.و اگر قضا و حكومت و رزمندگى در جنگها را بر زنان تحريم كرد (كه اساس اينگونه امور بر نيروى تعقل است نه احساس) اين معنا را با يك تكليف ديگر كه بر مردان كرد جبران نمود، و آن اين است كه بر مردان واجب كرد از زنان حمايت و از حريم آنان دفاع كنند، و نيز بار سنگين كسب و كار و طلب رزق و پرداخت هزينه زندگى خود و فرزندان و پدر و مادر را از دوش آنان بينداخت، و علاوه بر اين پرداخت حق حضانت را- البته در صورتى كه زن داوطلب آن باشد به گردن مرد افكند، علاوه بر اين تمامى اين احكام را با دستوراتى ديگر كه به زنان داده تعديل كرد، از قبيل اينكه زنان خود را به غير محارم نشان ندهند و حتى الامكان با مردان مخالطت نكنند، و به تدبير امور منزل و تربيت اولاد بپردازند. و اگر كسى بخواهد روشنتر ارزش اين احكام را بدست آورد، و روشنتر بفهمد كه چرا اسلام زنان را از مداخله در امور اجتماعى از قبيل دفاع و قضا و حكومت منع كرد، بايد نتائج تلخ و ناگوارى را كه ساير مجتمعات بشرى از مداخلات بىجاى زنان مىچشند در نظر بگيرد. در اسلام زمام عاطفه و احساس بدست زن- و زمام تعقل و تفكر بدست مرد سپرده شده، و در جوامع بشرى عصر حاضر در اثر غلبه احساس بر تعقل كار را وارونه كردند. ترجمه تفسير الميزان، ج4، ص: 363پاسخ دوم:عرض بنده از اين عبارت مرحوم حضرت علامه هست که مي فرمايد: ...روشنتر بفهمد كه چرا اسلام زنان را از مداخله در امور اجتماعى از قبيل دفاع و قضا و حكومت منع كرد...