بازدید امروز : 74
بازدید دیروز : 43
سوالات مسابقه:
کارمندان بی بی سی تابعیت کدام کشور را دارند؟
1. ایران فعلی
2. ایران سابق
3. امپراطوری کبیر سابق
4. جزیرهای کوچک در حاشیه اروپا که قبلا مستعمرههای بزرگی داشته
کارمندان بی بی سی از کجا حقوق میگیرند؟
1. از ملکه آمریکا
2. از Mi6
3. از صدا و سیما
4. از عمه راکفلر
برنامههای بی بی سی را چه کسانی تهیه میکنند؟
1. دوستان سابق ایران
2. دشمنان دوستان فعلی ایران
3. طرفداران حقوق بشر در ایران
4. مسئولان بیکار و پولدارانگلیسی که به فرهنگ و تمدن زیر خاکی ایرانی علاقه شدیدی نشان میدهند
چه کسانی به بی بی سی اعتماد میکنند؟
1. فرهیختگان و نخبگان و ...جزایر حاشیه خلیج فارس
2. کارشناسان رسانه کشورهای همسایه مثلا: افغانستان
3. تحلیلگران مسائل سیاسی جزایر قناری
4. کسانی که فقط به بی بی سی اعتماد دارند
کارگردانان تلویزیونی شبکه بی بی سی در چه زمینهای تخصص دارند؟
1. دروغ گفتن به ایرانیها
2. دروغ ساختن برای ایرانیها
3. راست گفتن به دمشان
4.تنها وقتی راست میگویند که مجبور باشند
مدیران بی بی سی فارسی چه نسبتی با ایرانیان دارند؟
1. بیبیِ پسر خاله باجناغشان زمانی برای یک نفر ایرانی در انگلیس نوشابه باز میکرده
2. زمانی از ایران نفت میبردند به یغما، حالا نمیتوانند
3. زمانی در دربار ایران با ایرانیان رابطه دوستانه داشتند
4. توبه کردهاند میخواهند آنچه را برده و خوردهاند پس بدهند با جریمه دیرکرد و جبران خسارتهای احتمالی
بی بی سی برای چه کشورهایی برنامه میسازند؟
1. برای کشورهای همسایه انگلیس
2. برای استعمارگران سابق
3. برای استعمارگران آینده
4. برای ملتهایی که نیازمند راهنماییهای دلسوزانه ملکه انگلیس هستند
شهر دل ما یک شهردار بیشتر ندارد...
شهر ما خانه ما نیست اگر دست خامنهای بر سرش نباشد...
آسمان شهرمان آلوده است...
بادهای مخالف، گرد و غبار آلوده ریاست و جاه و مقام و ریا و...بر آسمان شهرمان پراکندهاند!
نفس کشیدن در این شهر سخت سنگین و دردناک شده...
برای ریههایی که با اکسیژن خالص محبت ولایت نفس میکشند این هوا خطرناک است!
راستی! کپسول محبت او را از کنج خانههای ساده و نمور خانواده شهدا و اسرا و جانبازان و رزمندگان بخواهید...
شهردار ما یک خانهای دارد از جنس خلوص، تاجی از تیجان سادات حسینی، یک عصا دارد از جنس حماسه و جهاد و شهادت، یک عبا دارد از جنس شرف، نعلینی از جنس غیرت و مردانگی و جوانمردی، ... و سیمایی از جنس شهادت!
نه پستی، نه مقامی، نه جاهی و نه جلالی...
صندلیاش هم رنگ و بوی سلطنت و اشرافیت ندارد!
نه دانشگاه آزادی، نه کارخانهای، نه باغی نه کاخی!
دریغ از ذرهای خاکستر اختلاس که بر گوشه عبایش بنشیند!
وای اگر خامنهای... داشت!
اگر میشد چه میشد!
سندی! مدرکی!
مگر دارندگی برازندگی نیست؟
پس چرا از پرده برون نمیافتد راز این دریای بیکران ثروت...
وردی، جادویی...
با جادوی سینما چرا! میتوان
باید دست به دامن اروپانشینان سینما شد.
بعضیها دارند و چهها که نمیکنند!
حتی صندلیهاشان هم بوی داشتن و برداشتن میدهد،...
بوی کبر و غرور و ...
از بالای شهر پایینتر نمیتوانست بیاید...
او بالا شهری است...
ما زبالاییم و پایین نمیآییم!
شنیدهایم پایین شهر آلوده است به خاکستر فقر...
سالهاست که خاکستر زبالههای توسعه و پیشرفت در آسمان جنوب ته نشین میشود!
مبادا گردی از گوشه دوچرخه جنوب شهری بر گوشه لاستیک بنز تشریفاتمان بنشیند!
این آلودگی مسری است...
با هیچ کارواش بالاشهری هم نمیتوان تطهیرش کرد!
پایین نمیرویم، حتی برای گرفتن میلیونها رای جنوب شهر!
میگویند دارد، آنقدر دارد که...فقط میبخشد.
شاید شما هم گرفته باشی؟
انگشتری، عبایی، چفیهای،...پیراهنش را هم داد با عشق...
دارندگی و برازندگیست!
او ثرومتدترین مرد ایران است. او جواهری دارد که داشتنش برای خیلیها آرزوست. او یک خدا دارد و میلیونها عاشق و دیگر هیچ...
شنیدند که علی(علیهالسلام) انگشتر بخشید، آیه نازل شد!
رگهای حسادتشان متورم گردید!
هر روز نماز و رکوع و انگشترهای رنگارنگ!
نیامد که نیامد، حتی به لعنت خدا هم نیارزید آنهمه نماز و نیاز!
حالا یک علی از نسل همان علی است و یک دنیا گرگ زخم خورده و عاشقان ریاست و کشتگان حسادت!
هر روز برای پایین کشیدن این تک ستاره درخشان آسمان دل ملت، هزاران بار برای دنیا رکوع و سجده میکنند!
زبان بیگانگان
«خانم مازلان عثمان بانوی اخترشناس 61سالهای که موظف است در صورت آمدن فضاییها به هر نقطه از زمین خودش را به سرعت به آنجا برساند و مراتب خوشامدگویی زمینیها را خودش رسما به آنها ابلاغ کند!»[1]
نامه یک آدم فضایی به نماینده سازمان ملل:
مریخزاده هستم از مریخ آباد سفلا! به قول شما زمینی ها آدم فضایی!
مدتیه که مرتب با این سیگنالهای وقت و بی وقتیکه مخابره میکنین آرامشمو سلب کردین!
هر چی جوابتونو ندادم هی روز حرف پشت سرم درآوردین که فضاییا اله هستن و بله هستن!
پاشدم اومدم مرکز مخابرات بین سیارات مرکزیمون تو مریخ! یه پیغام بزنم بهتون!
بگم جون عمههاتون مارو بی خیال شید! همون دنیاتونو آباد کردین نوش جونتون!
نفتی، معدن طلایی، الماسی...از اینجور خبرمبرا نیست!
اینجا همهاش خاکه نه مردمش جاذبه دارن نه زمین زیر پاشون!
ما بیام اونجا؟ که چی بشه؟! دنبال سرگرمی هستین؟ برا ملتهاتون؟
همون نخود سیاه معروفتون دیگه؟ شما دیگه چرا؟ دلقک ندارین که دارین! سیرک ندارین که دارین!
دنیاتون که که دست چند تا دلقکه!
تا دلتون بخواد فوتبالیست و هنر پیشه و خواننده و سیاستمدار و... دلقکهای
اتو کشیده و سوپر من و سوپر استار و سوپر... الی ماشاالله...
یه سیرک بزرگ با کلی برنامههای شاد و جذاب جهانی! سیرک بزرگ دهکده جهانی! آدم فضاییهارو دیگه میخواد چکار؟
از کجا فهیمدم؟ از اونجاییکه معدن بی پایان احمق کردن ملتها و سر کیسه کردنشون هستین! بازی جهانی با ملتهای بیجهان!
از اونجاdd فهمیدم که بنده رو نشناخته و ندیده عاشقم شدین!
از اونجاییکه از همزبونها و هم نوعانتون میدزدین تا خرج پیدا کردن و شکار ما فضاییها بکنین و بگید که وجود دارن! فضاییهایی که نه دیدین و نه شناختینشون!
اونوقت سازمان ملل و سازمان...میشه پاتوق دزدان دریایی سابق بین الملل بعد از همون ملتهای بدبخت میچاپین و با پولش میافتین دنبال من که بفهمین من کیم و کی زمین اومدم!
من نیام شما بیایین؟ که مارو هم بچاپین؟ تمدنتون میخواد تخم دو زرده بذاره؟ جا و مکان و امکانات کم آوردین؟ میخایین تمدن صادر کنین؟
راستی نگفتین: چرا هر چی از نسخه گفتمان تمدنهاتون رونویسی میکنن،کوفتمان از آب در میاد! نکنه مثل منشور کوروش نسخه قلابی بهتون انداختن؟
راستی شما زمینیها عجب زبون سختی دارید! هم پیچیده است هم چند پهلو! مثل شترمرغ از هر طرف که نگاهش میکنی یه جور دیگهاست.
دورو که نه چند تا رو داره! نه شتره نه مرغ! نه تخم میذاره نه ار میبره! همهاش قدقد میکنه! جای تخم بمب میذاره کف دست مشتریاش!
صدای قدقد حقوق بشرتون تو سازمان ملل تا مریخم اومده! گل میکارید خر زهره سبز میشه! شاخه زیتون میکارید ازش بوی باروت بلند میشه!
صلح می کنید تا خوب بجنگید ! باز دوباره جنگ میکنید تا صلح برقرار بشه! موشک و گلوله میکارید تا نفت برداشت کنید!
هر روز یه گوشه دنیا فتنه برپا میکنید تا روح جهانی سرمایه داری با آرامش بخوابه! آخرش نگفتین اونجا چه خبره؟ نمیخوایید بگید؟
باشه ماهم بیکار نبودیم رفتیم سراغ یه فضایی شیش دنگ! از هموناییکه دنبالشین!
از جناب ابلیس دعوت کردیم بیاد نظرکارشناسیشو درباره ذات و ماهیت شما بگه! شنیده بودیم زبون آدمارو خوب میفهمه!
از اون قدیما با آدما یه خورده حسابایی داره! اولش زیر بار نمیرفت، بعدش اعتراف کرد که اینها رو خودم تربیت کردم!
کلی بابتشون سرمایه گذاری کردم! الان دیگه بزرگ شدن و رودست خودم بلند شدن! خودم هم دارم از اونا چیز یاد میگیرم!
میگفت: قرار بود بیام و دنیا رو خودم اداره کنم اما
تا اومدم به خودم بجنبم ازشون رو دست خوردم! خودشون شدن همه کاره؛ به اسم و برند من، اما به کام خودشون!
فعلا خودمو بازنشسته کردم تا ببینم چیمیشه...
ختم کلام:
بنده به عنوان اولین فرد از نسل مریخیهای آدم ندیده به نمایندگی از طرف اهالی مریخ و سایر سیارات و کرات کشف شده و نشده و موجودات فضایی که سرشان به تنشان میارزد از همین لحظه اعلام مینمایم ما حاضر به هیچ نوع مذاکره و مصالحه و مصاحبه و مجالسه و....با هیچ نوع بنی بشری نیستیم!
ما را به خیر شما امیدی نیست شر مرسانید لطفا!
....
حضرت علی علیهالسلام:
آن کس که از گناه و مخالفت با دین پروا ندارد، از فرصتها برای نیرنگ بازی، استفاده میکند.(نهج البلاغه، خطبه 41)
[1] . همشری جوان، شماره 371، ص65
مخملباف:اقتدار جهانی آیت الله خامنهای من را دیوانه کرده!
عاقبت، دکتر به من گفت که تو چه آرزویی داری؟! و من گفتم آرزویم این است که آقای خامنه ای از قدرت کنار برود و معلوم شد که علت مریضی های من این آرزوی برآورده نشده بوده است!
سازنده آثار سینمایی غیراخلاقی، وابسته فرهنگی پنتاگون در افغانستان و مشاور میرحسین موسوی به دیوانه بودن خودش اعتراف کرد!
محسن مخملباف، طی مصاحبه ای با یک شبکه سلطنت طلب، از بیماری روانی اش که در اثر اقتدار جهانی ولی فقیه و آرزوهای بر باد رفته اپوزیسیون، بوجود آمده، گلایه کرد.
این کارگردان فیلم های ضداخلاقی، در تماس تلفنی با یک شبکه سلطنت طلب، به بیماری روانی خود که سال ها از آن رنج می برد اشاره کرد و گفت: «سال ها پیش من مریض شده و به دکتر رفتم. دکتر هر چه بررسی کرد، نفهمید که مشکل من چیست».
وی افزود: «عاقبت، دکتر به من گفت که تو چه آرزویی داری؟! و من گفتم آرزویم این است که آقای خامنه ای از قدرت کنار برود و معلوم شد که علت مریضی های من این آرزوی برآورده نشده بوده است!».
وی در ادامه اذعان کرد که اپوزیسیون جمهوری اسلامی پشت سدّ ولایت فقیه، گرفتار شده اند.
مخلباف، ادامه داد: «ولی فقیه عمود خیمه نظام اسلامی است و ما تا این عمود را نیندازیم، قادر به پایین کشیدن خیمهی نظام نخواهیم بود».
یک بحث تخصصی درباره بیمار روانی ای که فیلم می ساخت!
در طبقه بندی اختلالات شخصیت در علم روان شناسی یکی از اختلالات متداول پارانوئید نام دارد. شخصیت پارانویایی در سوء ظن، بی اعتمادی، غلط بودن قضاوت و در سازش نایافتگی اجتماعی خلاصه میشود. در طبقه بندی DSM-IV-TR به عنوان معتبرترین نظام طبقه بندی رفتارهای نابهنجار اولین معیار تشخیصی برای اختلال شخصیت پارانوئید، سوء ظن و شکِ بدون پایه و اساس به دیگران است؛ همان نشانهای که در رفتار مخملباف به کرات دیده میشود.
بررسی نظام شخصیتی مخملباف نشان از اختلال شخصیت پارانوئید با نشانههایی از شخصیت «مرزی» در کنار اختلال روانی «افسردگی» دارد.
کنکاش در پارامتر شخصیتی پارانوئید مخملباف، نشان میدهد حوزه و محل درگیر این سوء ظن طیف وسیعی از عناصر پیرامونی مخملباف شامل اعضای خانواده، بستگان، دوستان و همکاران، نهاد اجتماعی، نهاد دین، نظام اجرائی کشور و... را شامل میشود.
گاهی این سوء ظن آنچنان حالت افراطی به خود گرفته که پیامد آن هزینههای جبران پذیری همچون خودکشی (البته موفق) آنهم از نوع خودسوزی برای همسر مخملباف (فاطمه ) به دلیل سوء ظن شوهر به وی باقی گذاشته است. در این زمینه معیار هفتم تشخیص اختلالات روانی تصریح دارد شخصی پارانویایی شکهای مکرر و بدون دلیل در مورد وفاداری همسر یا شریک جنسی خود دارد.
خانوادههایی که قبلاً روابط دوستانهای با خانواده مخملباف داشتنهاند، بارها مواردی از خودکشی فرزندان مخملباف گزارش کردهاند که نتیجه سوء ظن پدر به فرزندان بوده است.
فرد پارانویائی دچار تنش است و در ناایمنی به سر میبرد. او اضطراب خود را در فعالیتهای افراطی، خشم مزمن و تهاجم منعکس میسازد معیارهایی که نشانههای آن در رفتار و شخصیت مخملباف به کرات دیده میشود. رفتار و نگرش پرنوسان و متناقض او طی 40 سال گذشته گویای این امر است.
محسن در سالهای نخست انقلاب علیرغم برخورداری از روحیه غیرمذهبی وبی قیدی اخلاقی اجتماعی (به دلیل پرورش در محیط و خانوادهای که مسائل تربیتی و رشد در آن جایگاهی نداشت البته خانوادهای که شامل محسن و مادری که شغل آن پرستار بود و پدر هیچ وقت در آن نبود چرا که پدر محسن مدت کوتاهی در حد چند روز با مادر او زندگی کرده و سپس جدا شده بودند) سعی دارد در هیبت یک انقلابی ظاهر شود دوستان نزدیک محسن نقل میکنند او قصد تغییر وضعیت گذشته را داشت و بیشتر از آنکه به اصول نداشته خود متکی باشد، درگیر نقد دیگران بود.
در داستانها و نمایشنامه هایش به نقد نظام سلطنتی پرداخت، بر علیه روشنفکران نوشت (داستان آقای نویسنده)، علیه سرمایه دارها نوشت (حصار در حصار)، بر علیه چپها نوشت (نمایشنامه بایکوت)، بر علیه منافقین نوشت (توجیه)، علیه بنی صدر نوشت، علیه حکومت و مردم آمریکا نوشت. علاوه بر دیدگاههای تند، رفتار افراطی نیز داشت. او سعی داشت به شدت اخلاقی باشد و این امر تا حد افراط شدیدی پیش پیش میرفت تا آن حد که با کسانی که با جنس مخالف مراوده داشتند درگیر میشد و دائما روزه میگرفت همکارانش میگویند که در آن موقع از ترس او در مستراح سیگار میکشیدند.
از دست دادن دوستان و همکاران به دلیل هویتهای شخصیتی متعارض، ساخت فیلمی با مضمون اعتقاد به عالم غیب و جهان آخرت (دو چشم بی سو ، توبه نصوح و استعاذه) تا کارگردانی فیلمهایی با مضامین پوچ گرایی و نیست انگاری (به نام سکس و فلسفه و یا فریاد مورچه ها)، تأیید و مشارکت در تسخیرلانه جاسوسی و عذرخواهی از حکومت آمریکا بابت این تسخیر و دستگیری اعضای سفارت آمریکا از سوی دانشجویان ایران و... نمونههایی از رفتارهای افراطی و نوسان دار مخملباف ارزیابی میشود که معطوف به بعد پارانویائی شخصیت مخملباف است همانطور که اشاره شد شخص پارانویائی اضطراب خود را در فعالیتهای افراطی، خشم مزمن و تهاجم منعکس میسازد.
ترک ایران، اقامت در تاجیکستان و سپس تغییر مکان به افغانستان و در نهایت فرانسه در چارچوب تنش و ناایمنی و اضطراب وی که مشخصههای افراد پارانوئیدی است معنا مییابد به طور حتم مخملباف در فرانسه نیز به آرامش نرسیده و به احتمال فراوان چند صباحی دیگر برای فرونشاندن اضطراب درونی که در ناخودآگاه وی موج میزند باید راهی بیرونی از طریق تعویض مکان و انتخاب کشور دیگری برای اقامت خواهد نمود.
هر چند بر اساس گزارش دوستان و همکاران قبلی مخملباف به نظر میرسد اضطراب مخملباف فراتر از اضطراب شخصیتهای واجد اختلال پارانوئید که توصیف آن گذشت است و اظهار نظر در این زمینه که میتواند کمک بزرگی به مخملباف کند نیازمند بررسی و مطالعه کودکی و نوجوانی مخملباف دارد.
بررسی ارتباطات و مناسبات مخملباف با محیط و افراد پیرامونی خود در حوزه بستگان، دوستان و همکاران نشان از عدم حفظ و تداوم هیچ یک از تعاملات دارد که خواستگاه آن از سویی سوء ظن و از طرفی نتیجه انشعابی است که مخملباف به عنوان یک فرد پارانوئیدی تصور میکند در جهان صورت گرفته و آن چیزی که خوب است درون فکنده شده و آن چیزی که بد است به بیرون فرافکنده شده است این نوع «مانی گری» در کانون شخصیت افراد پارانویائی است.
در مناسبات اجتماعی در حوزه فعالیتهای گروهها، افراد پارانویائی به راحتی مورد سوء استفاده گروهها برای تخریب گرو ههای رقیب قرار میگیرد چرا که اینگونه شخصیتها برای هماهنگی بین نهاد و من و فرامن شخصیت و کاهش اضطراب درونی، به میزان زیادی از مکانیسم دفاعی «فرافکنی» استفاده میکنند نمونه بارز چنین شخصیتهایی شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی می باشند. در روانشناسی شخصیت اصولاً مکانیسم دفاعی موصوف بیشتر مورد استفاده شخصیتهای پارانویائی قرار میگیرد و این نوع شخصیتها موارد منفی درون خود را به دیگران و محیط نسبت میدهند. یعنی همان سوء استفادهای که گروهها و عناصر مخالف نظام ایران در ماجرای انتخابات، از مخملباف کردند. ادعای تقلب و کودتا در ایران در مراکز سیاسی اروپا، ترجمان نارسائی شخصیت و اضطراب درونی مخملباف بود که هزینه زیادی در بر داشت و حالا احساس شکست سنگینی که ایم بیمار روانی از رهبر معظم انقلاب و مردم بصیر ایران می کند احوال روانی او را وخیم تر نموده است.
گفتنی است، روانشناسان معتقدند زندگی و بسیاری از آثار سینمایی مخملباف بروز ناکامیها و عقدههای فروخورده روانی مخملباف است و نمادها و المانهای آن نیز تبلور زندگی خود او است. نیست انگاری همواره در آثار مخملباف وجود دارد جهان از منظر او کریه و زشت است. روابط انسانی ناعادلانه و ظالمانه و سرنوشت انسان به سوی هیچ و پوچ پیش میرود. آدمهای آثار مخملباف همه ناقصند، زنها بی شوهر یا شوهر مردهاند یا تنها ماندهاند (زندگی مادر وی که سه بار ازدواج ناموفق داشت)، بچهها ناقص الخلقهاند و شخصیتها لکنت زبان دارند (کودکی نحیف و سراسر بیماری مخملباف) و...
منبع:دانشجو نیوز
"در دهه شصت یکی از پرکارترین سینماگران بعد از انقلاب بود. در بین آثار او کمتر میتوان شباهتی پیدا کرد. تنوع سلیقه و دیدگاه در یک یک فیلمهای او دیده میشوند و منتقدان هیچگاه نتوانستند شخصیت سینمایی مخملباف را بشناسند. چون او در فیلم به فیلم دیدگاهش 180 درجه تغییر کردهاست"
جناب مخلملباف به نظرم همین مقدار از گذشته کارنامه هنری شما برای شناختنتان کافی باشد اما...
اما باورکنید گذشته افراد میتواند گواهی صادق بر آینده او باشد!
وقتی مستند تو بر سر زبانها افتاد کمی به گذشته تو و امثال تو فکر کردم، یاد طلحه و زبیر افتادم!
رفته بودند سراغ مولی علی علیهالسلام! سهمشان را از حکومت مولا میخواستند اما مولا ویلا نداشت که هیچ، از ویلا نشینان و مولا ستیزان هم دل خوشی نداشت! آب پاکی روی دستشان ریخت!
دست از پا درازتر برگشتند! رفتند سراغ جمل فتنه ....
مصلحت اندیشان آمدند پیش آقا.
گفتند: معاویه نفوذ و قدرت زیادی در شام دارد! کمی فرصت دهید، در حکومت شما حکم شما را یا به عبارتی تایید شما را از خودش و آل ناپاکش بگیرد و بر پروندهاش بچسباند کار تمام است! کارتان که گرفت، بیکارش کنید!
علی علیهالسلام باز هم آب پاکی را روی دست مصلحت اندیشان ریخت!
معاویه سر به شورش گذاشت و آمد به جنگ علی!
بوی شکست بلند شد، قرآنها بالای نیزه رفت!
خوارج آمدند: علی ما با قرآن معاویه نمیجنگیم! لا حکم الا لله!
حکم حکمیت را بر علی علیه السلام تحمیل کردند!
خوارج گفتند: علی توبه کن! چرا صلح کردی! خروج کردند علیه علی برای انتقام از علی به خاطر کاری که نکردهاست...
جناب مخملباف! میبینی؟ تاریخ پر است از امثال تو و داستان همیشگی سهم خواهی و منت کارهای نکردهشان بر سر انقلاب!
انقلاب که شد، از زندان شاه بیرون نیامده حسابی رفتی تو نخ مقدس بازی! نسیم آزادی که از کوی انقلاب به مشامت خورد هوایی شدی و شروع کردی به تخته گاز رفتن! حسابی گرد خاک کردی! فیلم پشت فیلم! کتاب پشت کتاب! شده بودی مقدستر از پاپ! از ترس منطق مشت و لگد تو به توالتها پناه میبردند!
آنقدر مقدس بازی در آوردی که... همه خیال کردند اسلام شناسی همراه با مشت و مالات حکما به دوران مادرزادیات بر میگردد!
همه ترسیدند غیر از آوینی! کارت شده بود توی نشریات فحش و بد و بیراه گفتن به آوینی! آخر میدانستی پیش قاضی اینهمه معلق بازی توفیری ندارد! اینهمه به ایندر و آن در زدن و های و هوی کردنهایت برای فرار از بن بست کور شخصیت کوچکت بود! از تخم جوجه روشنفکریات در نیامده هوای تخم دو زرده کردن در سر پروراندی! سکههای بی ارزش افکار و اندیشههای باطل و التقاطی تو در قوتی حلبی شخصیت بیمارت، سر و صدایش آنقدر بلند بود که همه خیال کردند نابغهای بی بدیل پا به عرصه هنر و سینمای جهان گذاشته! اما عیار آوینیها بالاتر دینار بی عیار تو بود! آوینی باج نداد که هیچ بلکه شروع کرد به نقادی این سکههای عهد دقیانوسی تو! هر چه توهم از دین و مذهب داشتی خرج کردی! کفگیر سینمای قدسی مابانه و متظاهرانهات به ته دیگ خورد! شروع کردی به ساختن شخصیت اصلیات در قاب سینما! آنقدر خود را واقعی ساختی که صدا و تصویر مشمئز کننده آن روح اهالی سینما را هم آزرد!
قاب کج اندیشههایت در قالب سینمای ایران نمیگنجید! ایران دیگر ظرفیت سینمای شخصی و شخصیت پوچ و سطحی تو را نداشت!
منجلاب بی هنران دنیای آنور آب آنقدر کشش داشت تا بدگهرانی چون تو را در سطح خود ( و نه در عمق) بپروراند! آنها توانستند با تکه پارههای پوسیده و نخنمای افکار و اندیشههای تو برای خود پیراهن عثمانی بسازند برای خام کردن خشکه مقدسهای بی مغز خوارج کیشی چون تو که ساده لوحانه او را به زیر پرچم معاویه ببرند و با برق طلاهای معاویه چراغ بدگویی علی را روشن کنند!
جناب مخملباف!
این انقلاب آنقدر دشمن ریز و درشت دارد که پادوهایی همچون تو به گرد پایش هم نمیرسد! هالیوود پر است از کارگردانان کارکشته مواجب بگیر سیا و موساد! غوره نشده مویز گشتی! کمی صبر کن شاید حداقل مثل فرهادی اسکاری کاسب شوی تا شاید قدر و قیمت پاچه خواریت بالاتر هم برود!
در پایان: فیلم ساختن تو علیه ارکان انقلاب چون ولایت فقیه با پول صهیونیستها و آمریکا و اسرائیل و اروپا، حکایت واعظانی درباری را دارد که با پول معاویه و بالای منبر حکومت معاویه به حضرت علی علیهالسلام ناسزا میگفتند!
در پایان:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری
آفریقا
آفریقا با داشتن بزرگترین ذخایر معدنی ارزشمند جهان پای ثابت حضور استعمارگران بوده و در میان ملتها آفریقا بیشترین خسارت را متحمل شده. ثرومتندترین قاره جهان به فقیرترین و عقب افتادهترین کشور جهان تبدیل شده در حالیکه در این کشورها مانند آمریکا، جوانان آفریقایی برای رسیدن به قبله آمال فوتبال جهان یعنی اروپا دست از پا نمیشناسند. ملتی که اجدادشان تا دیروز به مدد سرنیزه و اسلحه و غل و زنجیر برای رونق بخشیدن به چرخهای تمدن نوپای غربی به بردگی گرفته میشدند، امروز نوادگان همان بردگان برای سرگرم کردن نوادگان همان بردهداران سابق به باشگاههای اروپایی فروخته میشوند. آفریقایی برای رسیدن به قبله آمال فوتبال جهان و رسیدن به شهرت، افتخار و پول دست از پا نمیشناسند در حالیکه زمین زیر پای او میتواند او را از بردگی باشگاه داران غربی بینیاز کند. ورزش خصوصا فوتبال و سرگرمی به خوبی توانسته به مسخ عقل و اندیشه و حریت ملتهای آفریقایی کمک کند.
انگلیس و باستانگرایی
اولین کاشف منشور کوروش، هرمز رسام (1826- 1910) باستانشناس بریتانیایی آسوریتبار بود! (بیشترین و مهمترین باستان شناسان جهان یهودی و انگلیسی بودهاند هر چند مابقی باستانشناسان غربی نیز انگیزههای مشابهی را در ترویج باستانگرایی داشتهاند)
انگلیس و بودیسم
استاد شهید مطهری: یکى از ملکههاى انگلستان (شاید ملکه ویکتوریا) وقتى که به هند رفت و مىخواست به یکى از بتخانهها وارد شود، به احترام آن بتخانه اگر دیگران جلوِ صحن آن بتخانه کفشها را در مىآوردند او از سر کوچه کفشها را درآورد!(1)
در زمان استعمار انگلیس در هند، بمبئی مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر «انگلستان «دروازه هند بود. بمبئی شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب و بزرگترین مرکز تولید فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود»{ هم وزن و هم مسلک هالیوود} نیز شهرت دارد.{ در حال حاضر بزرگترین مروج افکار بودایی و هندوئیستی در جهان بالیوود و هالیوود هستند. جالب است که بدانیم بیشترین فیلمهایی که در ویدیو کلوپهای ایرانی جولان میدهند محصول بالیوود و هالیوود هستند! فیلمهای بودای کوچک، 2012و... } ( منبع: ویکیپدیا)
تبلیغ بودیسم(بت پستی) در قالب جهانگردی و تحصیل
آگهی یک شرکت توریستی و تور جهانگردی ایرانی:
تور نپال یعنی سفر به قلب تقدس بودایی نپال و پاک چیتوان یکی از طبیعت های زیبا و منحصر به فرد ، تور کاتماندو شهر معابد ، شرکت در مراسم راهبان بودایی....(2)
حضور پررنگ دانشجویان ایرانی در مراکز اصلی بودایی هند:
تعداد کل دانشجویانی که در حال حاضر در بمبئی(!) و پونا(!) تحصیل میکنند بیش از 3500 نفر تخمین زده میشود (برای 2500 نفر در کنسولگری ایران در بمبئی پرونده دانشجویی وجود دارد) که اغلب آنان در پونا مشغول به تحصیل هستند. شهر پونا در 150 کیلومتری شهر مومبای از مراکز مهم علمی کشور هند محسوب میشود. به دلیل آب و هوای معتدل و مطلوب و همچنین سابقه حضور ایرانیان در پونا اکثر دانشجویان ایرانی جذب دانشگاههای این شهر میشوند که در سالهای اخیر سیر صعودی قابل توجهی را شاهد هستیم.[
انگلیس و شیطان پرستی
شیطان پرستی جدید در انگلستان به وجود آمد و البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگرانی بسیاری را داشته است و البته وجود اهالی باستانی آسیای میانی و خاورمیانه و همچنین اهالی یونان باستان در انگلیس ثابت شده است زیرا از اکتشافات به دست آمده در برخی محل های برگزاری مراسم شیطان پرستی و جادوگری در انگلیس نظیر محل استون هنج آثاری از تمدن ایران و یونان پیدا شده است(3)
سلمان رشدی و انگلیس:
سلمان رشدی در سال 1947( 1326 شمسی) در شهر بمبئی هند و در یه خانواده مسلمان متولد شد. خودش درباره خانوادهاش می گوید:
خانواده من به اسلام گرایش داشتن ولی توی خونه ما از دین خبری نبود. فقط سالی یه بار منو برای عبادت به مسجد میبردن مثل مراسم سال نوی مسیحیان. یه دایه مسیحی داشتم(!) اکثر دوستان من غیر مسلمون بودن. بابام از قانون قرآن در مورد منع نوشیدن مشروبات الکلی تبعیت نمیکرد. خوشبختانه میتونم بگم پدر و مادر من مسلمانان بدی بودند.
در سیزده سالگی جهت تحصیل به انگلستان مهاجرت کرد و مدتی با نوشتن مقالات تبلیغی در انگلستان به تأمین مخارج زندگی پرداخت و بعد شناسنامه انگلیسی گرفت و تبعه آنجا شد. رشدی در طول زندگی در انگلستان به بیدینی و بیاعتقادی مطلق میرسد و در نهایت منکر خدا میشود و این عقیده را رسما بیان میکند2. فعلاً مقیم انگلستان و تابع آنجاست.(4)
با هزینه گزاف کشور انگلستان و حمایت آمریکا و اسرائیل به سلمان رشدی عنصر فاسد انگلیسی مدال شوالیه داده شده بود.(5)
انگلیس و تسلط بر شبه قاره هند
مداخلههای پیاپی دولت انگلیس در امور داخلی هند به بهانه کمک به افزایش ضریب امنیتی در مراکز حساس و کلیدی و سپردن مخفیانه این مراکز به دست یهودیان از جمله خیانتهایی است که دولت انگلیس در سالهای گذشته مرتکب شده است.
انگلیس و بهائیت
اما مهم تر از اینها، نقش بهائیان در هدایت این چرخه به نفع رژیم صهیونیستی و انگلیس در هند، از اهمیت بالایی برخوردار است و قابل توجه است.
رهبران و هدایت کنندگان بهائیت در هند برای پیشبرد اهداف خود به طور مستمر از حمایتهای دولت لندن برخوردارند، همچون معافیت از پرداخت مالیاتهای اقامتی تا کمک هزینههای سفر و تحصیلات و غیره.(6)
اعطای نشان SIR از سوی حکومت انگلیس به عبدالبهاء رهبر بهائیان (7)
انگلیسیها و حمایت از دزدان دریایی
با انتشار اسناد و مدارک جدید ردپای انگلیس در دزدیهای دریایی سومالی مشهود است ...
بر اساس این سند که از سوی یک سازمان اطلاعات نظامی اروپا انتشار یافته کشتی هایی را مورد حمله قرار می دهند از طرف گروهی از مشاوران زبده در لندن شناسایی می شوند... دزدان دریایی از حمله به کشتی هایی که با پرچم برخی از کشورها از جمله پرچم انگلیس حرکت می کنند خودداری می ورزند....(8)
انگلیسیها و تجارت بردهداری
انگلیس در...اجرای سیاستهای امپریالیستی و استثماری خود هزاران نفر را به عنوان برده در جای جای جهان به خدمت خود گرفته بود و به قولی ملت انگلیس بیش از هر ملتی در این تجارت دست داشت.(9)
انگلیس و نابودی ناوگان بومی خلیج فارس و تسلط برآن
به بهانه مبارزه با دزدان دریایی در سال 1820 انگلیسیها تمامی ناوگان بومی خلیج فارس را نابود کردند....
نابودی ناوگان دریایی بومی خلیج فارس(قبیله قواسم) موقعیت مناسبی برای کارگزاران انگلیسی فراهم آورد تا بتوانند از این نبرد نابرابر حد اکثر استفاده را برای تثبیت موقعیت خود ببرند{نابودی دریانوردی بومی} به معنای پایان یافتن تفوق تجارت دریایی بومی بود و انگلستان توانست از این پس بدون رقیب در تجارت منطقه ای نیز شرکت کند. (10)
حمایت از قبایل عرب خلیج فارس
انگلستان با امضای این قرارداد{ قرارداد صلح عمومی} توانست زمینه تشدید اختلاف بین قبایل عرب با کشورهای مستقل منطقه مانند ایران و عثمانی را فراهم کند. بسیاری از طوایف عرب منطقه تابعیت ایران یا عثمانی و یا عمان _که قرارداد صلح را امضاء نکرده بود_ را داشتند و اختلاف و کشمکش بین آنها طبیعی و همیشگی بود.امّا از این پس اعراب به پشت گرمی انگلیسی ها که قیّم آنها بودند، با قدرت بیشتری در مقابل این دولتها سخن می گفتند. از این دیدگاه انگلیسی ها به اهداف خود رسیدند و از مسئله تحت الحمایگی قبایل عرب از همان زمان تا به امروز به خوبی منتفع شدند.(11)
انگلیس و امپراطوری آنگلوساکسون و آنگلوزایان
امروز استعمار پیر انگلیس را نه فقط شامل جزیره کوچک انگلیس بلکه باید شامل جمعیتی بالغ چند صد میلیون نژاد آنگلوساسکون و همچنین کشورها و مناطقی دانست که در دوران استعمار انگلیس به واسطه مهاجرت انگلیسی زبانها و نژاد آنگلوساکسون و یا تسلط انگلیس بر آن کشور در دوران طولانی استعمار به مردمی با فرهنگ انگلیسی تبدیل شدهاند! کشورهای همچون آمریکای شمالی(شامل کانادا و ایالات متحده آمریکا)، آفریقای جنوبی( مستعمره سابق انگلیس) ، نیوزیلند(یا همان زلاندنو)، استرالیا، هنگ کنگ(مستعمره سابق انگلیس با اکثزیت بودایی)، ایرلند شمالی، اسکاتلند، کشور جعلی اسرائیل( کشوری که با کمک انگلیسیها به وجود آمد. کشوری که زبان انگلیسی رایجترین زبان در میان یهودیان اسرائیلی است به گونهایکه شهرهای این رژیم بیشتر شبیه کشورهای غربی و اروپایی است تا یهودی!)و... را شامل میشود که غالبا نیز حکومتهای بومی و محلی این مناطق تابع سیاستهای انگلیس هستند! برای نمونه میتوان به همراهی و همکاری این دولتها در اشغال عراق و افغانستان اشاره کرد!
تسلط بر آفریقا
امپراتوری بریتانیا، دماغه امید نیک را برای مرتبط نمودن راه بر روی هند و استرالیا در سال 1797 فتح نمود. کمپانی هند شرقی هلند ورشکسته شد و بریتانیای کبیر مستعمره کیپ را در سال 1805 به خود اضافه کرد. بریتانیا جنگهای مرزی علیه شوسا را ادامه داد و مرز شرقی را از طریق قلعههایی که در طول رودخانه ماهی ساخته بود و استحکام بخشیدن آن از طریق حمایت از اسکان بریتانیاییها بیشتر به سمت شرق کشانید. به دلیل فشار جوامعی که خواستار لغو بردهداری بودند، مجلس عوام بریتانیا تجارت جهانی برده خود را در سال 1806 و سپس برده داری را در تمامی مستعمرههای خود در سال 1833 لغو کرد.
جهان انگلیسی
انگلیسی، زبان مادری نزدیک به 375 میلیون نفر در دنیا است.
آبی پررنگ: کشورها و مناطقی که انگلیسی زبان بومی بخش بزرگی از جمعیت است. آبی کمرنگ: مناطقی که انگلیسی، زبان رسمی است ولی اکثریت جمعیت به آن تکلم نمیکنند.
منبع: fa.wikipedia.org
دکتر عباسی در اینباره تعبیر جالب دارد او میگوید:
شما میبینید در تلویزیون جمهوری اسلامی رابین هود و رابینسون کروزوئه پخش میشود، اما ممکن است مدیر فرهنگی ما در آن دستگاه نداند که مهمترین کارکرد رابینسون کروزوئه در 250 سال پیش این بوده است که در ادبیات انسان غربی القا کند که چرا انگلیس به اقیانوسها رفته است و یکییکی سرزمینها را میگیرد. کشوری که یک ششم ایران خاک دارد و به اندازه استان سیستان و بلوچستان ماست و در طول 200 سال 114 برابر خاک خود سرزمین اشغال کرده است، ادبیاتی نیاز دارد که این را در ذهن بشر تثبیت و نهادینه کند که بشر هیچ وقت فکر نکند که چه شد استرالیا به استرالیا تبدیل شد؟ چون 200 سال پیش استرالیایی نبود. یا اینکه چه شد آمریکا، کانادا و نیوزیلند به وجود آمدند و آفریقا این طور استعمار شد.
(12)
منابع:
1. saffarharandi.blogfa.com/post-62.aspx
2. niazesafar.com/Tour/92.html
3. rasekhoon.net/article/show-27816.aspx
4. dastehkelid.parsiblog.com
5.
mojnews.com/fa/Miscellaneous/ViewContents.aspx?Contract=cms_
Contents_I_News&r=122997
6. nooreaseman.com/forum371/thread11296.html
7. bayanebahaian.blogsky.com
8. islamtimes.org/vdcc.xq0a2bqo4la82.html
9. mmohammadipoor.blogfa.com/post-2.aspx
10. mmohammadipoor.blogfa.com/post-2.aspx
11. mmohammadipoor.blogfa.com/post-2.aspx
12. rajanews.com/detail.asp?id=49923
13. faraznews.com/shownews-6361.aspx
همیشه پای یک انگلیسی در میان است!
پس از اتفاقات اخیر در میانمار برخی سایتها اشارهای هم به ریشه این اتفاقات کرده بودند. که مهمترین دلیل آن را درگیری یک بودایی و مسلمان و کشته شدن فرد بودایی به دست یک مسلمان میدانند. جدای از صحت و سقم این خبر، سوالی که پیش میاید این است که چرا چنین فاجعهای با این عمق و گستردگی علیه اقلیتی مظلوم و مسلمان در یک کشور بودایی اتفاق میافتد شبیه قضیه قرآن سوزی تا یازده سپتامبر که نوک پیکان آن ریشهها و بنیانهای اندیشههای اسلام خواهی را نشانه گرفته است! به این نتیجه رسیدم که باید رد پایی از استعمارگران کهنه و نو جهان را در این سلسله حوادث هدفمند و برنامه ریزی شده جستجو کرد! حوادثی که خواسته یا نا خواسته امتیازات فراوانی را به برای استعمارگران به ارمغان میآورد.
استعمارگران کهنه همیشه در برابر مسلمانان و دشمنان خود سه تاکتیک را دستمایه اهداف خود قرار دادهاند:
1. حمله مستقیم نظامی و اشغال کشورها
2. کودتا و توطئه توسط عوامل نفوذی و داخلی و بر سر کار آوردن عوامل دست نشانده
3. ایجاد تفرقه و دودستگی ـ که از آن جمله است ایجاد جنگ فرقهای میان اقوام کشور هدف
به نظر میرسد با بیداری ملتها و از کار افتادن شیوههای کهنه استعمارگران، استعمار سریعا پوست اندازی کرده، با تجدید حیات دوباره از شیوههای کم هزینه تر و موثرتری برای تداوم سیاستهای استعماری خود بهره میبرند. که از همه آنها ایجاد تفرقه و دشمنی میان ملتها کارسازترین شیوه است. در جریانات اخیر میانمار، و حوادث کم و بیش شبیه آن در سایر مناطق جهان، با کمی جستجو میتوان نشانههای روشن بسیاری مبنی بر حضور و نقش مهم استعمارگران نو در ایجاد چنین تنشها و اتفاقاتی به دست آورد. اما در خصوص حوادث میانمار نیز میتوان به انگیزههای دیگری نیز اشاره کرد که قطعا پای منافع استعمارگران را در وقوع چنین وقایع خونینی به میان میکشد. که در اینجا به چند مورد میتوان اشاره کرد:
1. انحراف افکار عمومی مسلمانان از وقایع سوریه، عربستان و بحرین برای باز گذاشتن دست وهابیها و سلفیون و حامیان فرامنطقهای آنها در سرکوب و خفه کردن فریاد آزادی خواهی ملتهای مسلمان در منطقه حساس و استراتژیک خاور میانه
2. تقویت آئیین بودایی با باز گذاشتن دست بوداییان در اجرای سیاست سرزمین سوخته و قتل و غارت وحشیانه مسلمانان برای برچیدن آئین توحیدی و ضد استعماری اسلام از منطقه جنوب شرق آسیا، شبیه آنچه بر سر مسلمانان منطقه بالکان آمد.
3. تداوم بخشیدن بر تضعیف و تحقیر هر چه بیشتر روحیه مسلمانان با تکرار مداوم چنین حوادثی در مناطق مختلف جهان خصوصا آسیا
4. امتیاز گرفتن از مسلمانان در زمین سیاست در سایه تشدید تفرقه میان مسمانان و قومیتهای غیر مسلمان
5. فراهم آوردن زمینههای تنش در سایر مناطقی که مسلمانان با سایر ادیان خصوصا بودائیان به صورت سنتی هم زیستی مسالمت آمیز داشتهاند و احیانا در گذشته نه چندان دور تنشهایی نیز با هم داشتهاند. مانند کشور هند. از دل سکوت مجامع بینالمللی و دولتها احساسات جریحه دار شده سایر مسلمانان به صحنه خواهد آمد و دامن آشوب و اختلاف به سایر کشورهای منطقه کشیده خواهد شد. منطقه شبه قاره هند از مناطقیست که به خاطر موقعیت استراتژیک آن، شاهد بیشترین سابقه حضور استعمارگران و بیشترین تنش را میان مسلمانان و غیر مسلمانان در منطقه شبه قاره هند بوده
سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن
انگلیسیها برای ایجاد تفرقه و درگیری میان مسلمانان و هندوهای هند، فردی به ظاهر مسلمان را اجیر میکردند که در منطقه هندوها گاوی را بکشد!
در ایران فردی را دستگیر میکنند که جلوی مسجد اهل سنت روضه شهادت حضرت زهرا میخوانده، تحقیق کردند سر از سفارت انگلیس در آورد!
انگلیسیها در جنگ میان صفویها و عثمانیها به هر دو طرف اسلحه میفروشند!
مواد اولیه پلوی مشروطه ایران و عثمانی در دیگ سفارت انگلیس آماده شد!
آقازدههای انگلیسی
حضور بسیاری از آقازادهها در انگلیس به بهانه تحصیل!
فتنه انگلیسی
هدایت جریان فتنه 88 از طرف ایرانیهای مقیم انگلیس!
انگلیس و ماسونگری
پس از تسلط انگلیسیها بر جنوب ایران و هندوستان فراماسونری در ایران و عثمانی متولد میشود!
پس از متلاشی شدن عثمانی عراق و عربستان و فلسطین سهمیه انگلیسیها میشود، بهائیت از عراق (مهد تشیع) و وهابیت از عربستان (مهد تسنن) و اسرائیل از فلسطین سربلند میکنند!
تا آخرین روزهای حکومت شاه نخست وزیران دربار پهلوی همه عضو لژهای فراماسونری انگلیسی و از جیره و مواجب بگیران انگلیس بودهاند(از جمله بختیار... )
پایتخت معنوی ماسونها، ترکیه و مصر بود که ماسونهای ترک هم زمان عضو لژهای اسرائیل نیز بودهاند!
انگلیس و ورزش
اولین فاتح قله اورست یک نیوزیلندی ـ انگلیسی است به نام سر ادموند هیلاری که با کمک انگلیسیها اورست را فتح کرد. وی برای شناساندن نپال مهد و قبله بودائیان جهان( محل تولد بودا) تلاش بسیاری کرد و از طرف ملکه الیزابت دوم بالاترین نشان حکومت انگلیس: سر(شوالیه) گرفت!
فوتبال، بازی انگلیسی در زمین استعمار
قوانین فوتبال مدرن و به شکل امروزی آن در کشور انگلستان وضع شد. فوتبال مدرن از کشور بریتانیا سرچشمه گرفتهاست.... اولین مسابقه بینالمللی فوتبال جهان در سال 1872 بین تیمهای انگلیس و اسکاتلند در شهر گلاسگو انجام شد... فوتبال در برزیل از سال 1894 شروع شد.
این ورزش به وسیله چارلز میلر برزیلی که اجداد او بریتانیایی بودند به مردم برزیل معرفی شد. در سال 1970 مسابقهای بین ایتالیا و برزیل برگزار شد و هیچ کس تصور نمیکرد که 800 میلیون نفر از مردم جهان ناظر بر اجرای مسابقه باشند..... مسیر حرکت بسوی فوتبال مدرن در اروپای غربی و بخصوص در انگلستان شکل گرفته باشد.
اما اقتصاد برزیل
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، برزیل نهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر برابری قدرت خرید و یازدهمین قدرت اقتصادی جهان از نظر نرخ دادوستد بازار است... برزیل دارای پیشرفتهترین بخش صنعتی در آمریکای لاتین است.... بخشهای تجاری برزیل و نیز واحدهای تجاری چندملیتی سرمایهگذاری گستردهای در تجهیزات و فناوری جدید کردهاند، که بخش عمده آن از شرکتهای آمریکای شمالی خریداری شدهاست. پتروبراس بزرگترین شرکت نفتی برزیل است. بیشتر بخش صنعتی این کشور در بخشهای جنوب و جنوب شرقی این کشور تجمع یافتهاست. منطقه شمال شرقی فقیرترین منطقه برزیل است.
عجیب ولی واقعی!
وام 8 میلیارد دلاری بانک جهانی به برزیل(ششمین اقتصاد جهان) برای مبارزه با فقر
فراز نیوز: برزیل برای پیشبرد برنامه ریشه کن کردن فقر شدید در برخی از محرومترین مناطق این کشور، هشت میلیارد دلار اعتبار از بانک جهانی دریافت می کند.
به گزارش خبرگزاری فرازنیوز، این اعتبار در بخشی از "استراتژی شراکت کشور" بانک جهانی برای برزیل، برای بهبود خدماتی مانند بهداشت، آموزش، حفظ محیط زیست و همچنین اشاعه توسعه اقتصادی در شمال شرق این کشور که فقیرترین منطقه برزیل محسوب می شود، اختصاص خواهد یافت.
ریشه کنی فقر شدید که درآمد کمتر از 40 دلار در ماه تعریف شده است، به اولویت اصلی برنامه داخلی دیلما روسف، رییس جمهور برزیل تبدیل شده است.
دولت فدرال برزیل و دولتهای شهری، 5.8 میلیارد دلار اعتبار جدید به شکل وامهای یارانهای از بانک بین المللی بازسازی و توسعه دریافت خواهند کرد.
دو میلیارد دلار دیگر وام نیز از بخش خصوصی در سال 2013-2012 از طریق "شرکت مالی بین المللی" (IFC) تامین می شود.(13)
فاصله فقر و ثروت در برزیل
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک