سند حماقت ايرانيان!!! اين يکي از سخنراني هاي استاد بزرگوار استاد شهيد مرتضي مطهري درباره ي ايين ها و جشنهاي جاهلانه ايرانيه که در روز سيزدهم فروردينماه 1349 ايراد فرموده اند . . . . . شايد دوستانيکه دنبال سند و مدرک براي اثبات حماقت ايرانيها هستن براشون کفايت کنه - علي در کلبه درويشي

:(

:'(

سيد عزيز! اولا: اين فرمايش شهيد مطهريه. اگه اشکالي هم باشه متوجه ايشونه. دوما: چرا نتيجه گيري اشتباه کردين؟ اسلام شيئ و المسلمون شيئ آخر. اينجا بحث از رفتار مسلمونهاست نه اسلام.

1.: شما با خرافاتي نظير چهار شنبه سوري داريد يک مکتبِ آسماني (و لو تحريف شده) رو زير سوال مي‌بريد؛...عجب استدلالي! حالا کجاي اين استدلال حضرتعالي به بحث بنده ربط داشت؟ به نظرم خودتون هم نميدونيد داريد چي ميگيد! لطفا چيزي که ميگيد با چيزي که بنده مطرح کردم يه ارتباطي داشته باشه خوبه! نه؟ در دادگاه هم تشريف ببريد اولا از شما مستندات و ادله شکايت ميخوان. شما يه اتهام بي اساس( زير سوال بردن اسلام) به

بنده نسبت دادين اولا: بگين اينو از کجاي فيد بنده در آوردين که حتي روح بنده هم بي خبره؟

شما چقدر از آئين زرتشت و ارتباط اون با اسلام اطلاع داريد؟ ايا در اينباره پژوهشي علمي قابل عرضه به محامع علمي داشتين؟ کتاب، مقاله، ....لطفا با آدرس و

بنده به هيچ عنونان شخصيت پرست نيستم. اينجا فقط دارم ديدگاه يک اسلام شناس فرهيخته رو براي کسايي که احيانا کمي تعلق خاطر به اسلام و تشيع و شهيد مطهري دارن مطرح کردم. اگه شما خلافشو معتقيدن با استدلال رد کنيد

يک مکتبِ آسماني (و لو تحريف شده) رو زير سوال مي‌بريد!!! بفرمائيد اين مکتب آسماني و مقدس منظورتون کدوم مکتب و آئين مقدس اسمانيه؟! تا الانش ما به غير از اسلام مکتب اسماني مورد تاييد خدا و اهل بيت سراغ نداريم. اگه شما سراغ دارين بفرمائيد تا ما هم مستفيض بشيم.

به نظرتون حماقت معنيش چيه؟ استاد مطهري فرمودن خريت( که البته به حق هم فرمودن) بنده اونو نگفتم. بفرمائيد حماقت بالاتر از اينه که ما خودمونو تو دنيا زرتشي شناسونديم!

يک مکتبِ آسماني (و لو تحريف شده) رو زير سوال مي‌بريد!!! بفرمائيد اين مکتب آسماني و مقدس منظورتون کدوم مکتب و آئين مقدس اسمانيه؟! تا الانش ما به غير از اسلام مکتب اسماني مورد تاييد خدا و اهل بيت سراغ نداريم. اگه شما سراغ دارين بفرمائيد تا ما هم مستفيض بشيم.

شما که انقدر با قاطعيت مي فرمائيد مکتب اسماني(که هيچ مورخ و پزوهشگري انقدر با قاطعيت نظر نميده که شما ميدين) بفرمائيد با کدوم مبنا؟ فرمودين پزوهشگر نيستين. درسته؟ اصل اول تو بحثهاي علمي اينه که فرد حداقلهاي پژوهش بدونه و بحثي رو که ارائه ميده مبتني بر پارامترها و معيارهاي علمي مورد قبول جوامع علمي باشه. بنده ادعاي شمارو درباره تاريخ ايران باستان و آئين زرتش بر چه اساسي بپذيرم؟

اما درباره حماقت ايرانيان! دوست عزيز! بنده فقط به به بخشي از اين حماقت اشاره کردم لذا اين دليل نميشه که ادعا کنيد از جزء به کل رفتم. مشت نمونه خرواره! شهيد مطهري با توجه به اينکه در حوزه فرهنگ و خروافات رايج در ميان ايرانيان و تبعات و عوارض و اسيبهاي اون تحقيقات زيادي کردن از سر دغدغه مندي فقط به بخش کوچکي از اين حماقت اشاره ميکنن و الا ايشون منظورشون همون کليت رفتار ايرانيانه.

ايشون دليل حماقت ايرانيان ميفرمايند: اونم اينه که کارهاشون بر اساس عقل و خرد و منطق نيست. اين حرف مبتني بر ايات قرانه که وقتي پيامبران خدا از مردم به خطر رفتارها و اعتقادات خرايشون انتقاد ميکردند جوابشون اين بود که : از کاريه که پدرانمون هم انجام ميدادند!

اما مکتب مورد احترام!!!! در کجاي اسلام اديان شرک آميزو انحرافي مثل مسيحيت و يهوديت و زرتشتي محترم شمرده شدن؟

سخن بنده اولا: هتک نيست( ظاهرا شما فرق هتک و نقد و هزل و تمسخر و ...نميدونيد) دوست عزيز در قرآن تعبير خداوند به همين مردم که به قول شما محترم هستن تعبير کمثل الکلب و کمثل الحمار آموره شده! بلکه بدتر از اون خداوند درباره پيروان اديان غير توحيدي و يا توحيدي انحرافي مثل مسيحيت و يهوديت کالانعام بل هم اضل آوردن!!! يعني قرآن بايد ببنيدم؟ چون توهين به اديان مورد احترام شده؟!

بفرمائيد هتک چيه؟

هتک حرمت . [ هََ ک ِ ح ُ م َ ] (ترکيب اضافي ، اِ مرکب ) شکستن حرمت . دريدن حرمت . (زمخشري ). بي احترامي . رسوايي . بي آبرويي . اين از معني هتک حرمت!

اما فرمودين که پژوهشگر هستين. بفرمائيد اگر خداوند متعال به بندگانش و پيروان اديان به اصطلاح مقدس و محترم( البته به اعتقاد شما) صفات احمق( لايشعرون)، حيوان بلکه بدتر از حيوان( کالانعام بل هم اضل)، سگ(کلب) ...خطاب ميکنه يعني اديان مورد احترام خودشو و انسانهاي مورد احترام هتک حرمت کرده؟

اگر پدري به فرزندش از سر دلسوزي بگه احمق، نادان، ...هتک حرمت کرده؟ اگر استادي از سر دلسوزي به شاگردش بگه احمق، بي شعور، نادان،....ايا هتک حرمت کرده؟ اگر يک محقق و پزوهشگر درجه اول کشوري به خاطر رفتارهاي خلاف عقل و شرع و منطقشون ، به همطون و همزبان خودشو از سر دلسوزي( وقتي مي بينه گوش شنوايي ندارن)بگه احمق کار زشت و قبيحي مرتکب شده؟ هتک حرمت کرده؟

دوست عزيز هتک حرمت زماني هست که انسان براي خودش حرمت و احترامي قائل باشه. بله در اسلام سب جايز نيست( و اون نسبت ناروا دادن بي کسي است مثل حرام زاده و...)

شما اگه پدرتون بهتون بگه احمق هتک حرمتتون کرده؟ ميزنيد تو گوشش؟ به دادگاه و قانون مراجعه ميکنيد که پدرم به من هتک هرمت کرده؟ استادتون دو دانشگاه چطور؟

بنده از پاسخ فرار نکردم دوست عزيز! ظاهرا شما تازه کاريد و هنوز به پيچ و خم مناظره و بحث اشنا نيستين. بنده فقط خواستم ازتون اعتراف بگيرم و اينکه بدون اينکه به مقدمات موخرات يک مطلب و نيت گوينده اشراف و اطلاعي داشته باشين و صرفا با استناد به يک عبارت دارين حکم صادر مي کنيد. چرا پرسيدم استاد؟ اگه اقتضاي هر کلامي آنشا باشدي و فنون سخن وري خواهيد فهميد که مثلا اگر عبارتي مثل احمق از يک بزرگي مثل استاد

يا معلم يا پدر و يا پيامبر و يا ولي خدا و يا خداوند صادر ميشه آن هم از سر دلسوزي( يکه در علم رجال و فصاحت و بلاغت بهش ميگن جهت صدور) اون توهين يا هتک شمرده نميشه. پس 1. چه کسي گفته 2. چرا گفته 3. مخطبش چه کسي هست؟ 4. در چه زمان و مکان و شرايطي گفته شده 5. با چه عبارات و چه ادبياتي گفته شد.

بنده همچين ادعايي نکردم جناب! بازم که مغلطه کردين!!! هتک حرمت و مسخره کردن و هزل و ناسزا...ظاهرا در نظر شما هر عبارتي به کار گرفته بشه ناسزاست! مغلطه نکنيد جناب. اون عبراتي که بنده آوردم بخشي از کل مطلبيه که در همه فيد آوردم. شما بخشي از مطلب گرفتين و حکم صادر مي کنيد؟ از جزء درباره کل نظر ميدين؟! خودتون که بدتر از بنده دارين رفتار مي کنيد؟ اگه کل فيد بخونيد متوجه ميشيد که منظور از ايراني هر

ايراني نيست. فعلا اين بحث خاتمه ميدم چون شما دوست دارين اينجا مچ گيري کنيد. فقط يه سوال پاسخ بدين جناب استاد: يک مکتبِ آسماني (و لو تحريف شده) رو زير سوال مي‌بريد!!! بفرمائيد اين مکتب آسماني و مقدس منظورتون کدوم مکتب و آئين مقدس اسمانيه؟!

کجاي قران مسيحيت و يهوديت و آئين زرتشت محترم شمرده شده؟ احترام در قرآن به چه معناست؟ قواعد اين احترام و حد و حدودش چيه؟ کدوم آئينها و پيروانش از نظر اسلام محترم هست و روش احترام گذاشتن چگون هستش؟

يعني الان شما داريد بحث علمي مي کنيد؟ چقدر شما بامزه و بانمکيد :-o گوله نمکيد...خب اگه از مچ ومچگيري اگه خلاص شديدن بفرمائيد تا برگرديم سر بحثمون

اما درباره قرآن: آيا قرآن فقط همين يه ايه رو داره؟ اصلا شما معني ايه رو فهميدي؟ اين آيه ميگه فَيَسُبُّوا سب يعني دادن نسبت ناروا مثل گفتن حرام زاده و زنا زاده هستش. پس ربطي به ادعاي شما نداره. اما از بخشي از بزرگان ديني اسم آوردين. از کجا بدونيم چي گفتن. ميخواي الان اسم 100 تا دانشمند و فقيه بزرگ شيعه رو بياريم و يه ادعاي الکي بارشون کنم؟ اون چيزي هم که درباره حضرت علي عليه السلام آوردين برميگرده

به دلالت آيه سوره انعام يعني لشکريان حضرت مشغول و سب و لعن بودن که حضرت ازش منع کردن. شما يه آيه از قرآن و يه حکايت از نهج البلاغه رو سليقه اي برداشتين و با تفسير به راي و دل بخواهي دارين اونو به کل سرايت ميدين؟! قرآن 6666 ايه داره. چندين هزار عالم و دانشمند مسلمان داريم که هر کدوم برا خودش نظر و ادعايي داره. چندين هزار روايت هم داريم که هر کدوم معنا و مفهوم و دلالت خاص خودشو داره( البته اگه صحتش

اثبات بشه. ميتونم جايگاه علمي جنابعالي بدونم و تحصيلات حضرتعالي تو چه زمينه اي دکترا و يا اجتهاد دارين؟( که گفتين فقط پژوهشگرم و هيچ سندي علمي منتشر شده که ندارين) بعدشم دارين از چيزي دفاع ميکنيد که درباره مطالعه تخصصي و کافي نداشتين. چطور حرف شمارو به عنوان سند و مدرک علمي بپذيريم؟ حداقل اگه خودشتون تخصصي ندارين چارتا متن علمي و مدرک و سند بيارين که بفهميم حداقل يه مطالعه سطحي داشتين تا بتونيم با

باهاتون بحث کنيم. نميشه که هي يه چيز با ربط و بي ربط بپروني وسط و بعدشم شروع کني به مسخره کردن! اگه حرف علمي دارين به روش و متد علمي پذريفته شده بحث کنيد.

اما درباره ايات قرآن. جنابعلي با اين مطالبي که آوردين ناخواسته نشون داديد سواد ديني و قرانيتون چقدره؟ شما در فهم يک ايه قران عاجزيد چطور توقع داريد حرف شمارو بپذيريم. دوست عزيز اگر قرار باشه تو لغتنامه ها امروزي هرچي پيدا کرديد بر قرآن تطبيق گنيد پس علم فقه اللغه و صرف و نحو و تصريف و فصاحت و بلاغت و تفسير که مفسرين سالها برا فهم يک ايه عمرشونو ميزارن کشکه؟ يعني بلد نبودن يه لغتنامه جلوشون بذارن و

مثل جنابعالي در عرض صد ثانيه بشن مفسر قرآن؟ اون چيزيکه در قران ازش تعبير به "سب" شده نه در لغتنامه هاي امروزي و دم دستي که شما بهش استناد کردين به هيچ عنوان نميشه منبع فهم لغات قرآن. بلکه براي فهم و تفسير ايات قرآن به کتب لغت و لغت شناسان نزديک به عصر نزول استناد ميشه.

غزالي سب را اينطور تعريف مي‏کند که :" سب عبارت است از گفتن چيزهاي زشت با جمله‏هاي صريح و بي پرده و بدون کنايه و رمز، و بيشتر درباره عمل جنسي و آنچه بدان مربوط مي‏شود مي‏آيد .

سب يا همون دشنام در لغت عرب اون چيزي نيست که شما خيلي دم دستي و خودموني فهميدي. دشنام در عرف و ادبيات قرآن که ازش منع شده نسبت ناروا دادنه که مصداق قذف کردنه. يعني به کسي يا خودش و پدر و مادرش نسبت زنا يا حرام زاده دادن بدن. لذا در همين قرآن به علماي يهود تعبير حمار به کار برده شده. حمار مصداق سب نيست لذا قرآن خودش هم اونو به کار برده

در داستان حضرت علي عليه السلام هم سربازان سپاه حضرت علي عليه السلام مرتکب عمل زشت سب شدند لذا حضرت با شدت با اون برخورد کردن.

دوست عزيز و محترم و گرامي. دلم برا اسلام و قرآن مسيوزه که گرفتار افرادي مثل من و شماست. چراکه با فهم نادرست ايات قرآن و عمل کردن به اين فهم ناميزان و نادرست عملا تيشه به ريشه دين و آئينمون ميزنيم. ميرسيم به جائي که چيزي رو به دين نسبت ميديم که در دين نيست. ميشيم بدعت گذار و منحرف در دين.

فکر کنم توضيحاتي که دادم به قدر کافي روشن باشه.

فک کنم اگه شهيد مطهري رهبرمون ميشد هيچ تفريحي برامون نميموند!!

درسته که اين تفريح از اسلام نبوده.. و در قرآن نيومده... ولي فکر نکنم منافاتي با اسلام داشته باشه؟... چرا که حتي کمک کننده هم هست....

و اين جواب برا خوده شخصشون دارم که.. آيا با قرآن خوندن حتما با ايمان ميشيم؟... يا با کمک کردن به مردم حتما آدم خوبي ميشيم؟... نميشيم پس اينا کار درستي نيست!

ايشون جدا نکردن افراد رو با نيتاشون... همه رو خطاب کردن

بذارين اينجور ببينيم: نيت رو از هر کس بپرسين به نيت شادي.. مردم انجام ميدن.... شادي ايي که منافاتي هم با اسلام نداره.... و خدا هم حتما از اينکه ما خوشحاليم خوشحال ميشه... پس مشکل نداره.... نظرتون؟

آهاان... درسته بايد کل سخن رو خوند... تيکه هايي از سخن نميتونه منظور اصلي رو به درستي برسونه... ممنونم ازتون

جناب صدري! از اينکه بنده رو لايق الطاف پر مهرتون قرار دادين ممنون@};- از اينکه بنده رو لايق مناظره ديدين ممنون @};- از اينکه نخواستين به بنده بي احترامي کنيد ممنون @};- از اينکه سعي کردين بنده رو از مسير اشباهي که درش افتادم در بيارين بازم ممنون @};- فقط يک نقطه و تمام دوست عزيز جناب صدري مشکل بنده با شما علمي نيست. اعتقادي نيست. اشکال به شما و ديگر دوستان اينه. ما اسلام نشناخته شديم اسلام

اسلام شناس. قرآن مي فرمايد لايمسه الاالمطهورن. ساحت دين از قضاوتها و تخيلات و ظنيات ما بري هستش. همه بزرگان ام از گذشته تا حال آنها که بويي از تقوي بهشون وزيده هرچيزي و هر ادعايي داشتن به پاي خودشون نوشتن نه دين. دين آنقدر عزيز و بزرگ و پاک هست که خداوند اين ساحت را فقط به معصومين اجازه ورود بهشون دادن. دعواي بنده با شما بر سر اينکه کي چي گفته و چي درست گفته نيست. اصل حرف بدنده با روش برخورد

دوستان با دينه. دين شده بازار که هر کسي هر چي دلش خواست به دين مي چسبونه. معرفت در گران?ست به هر کس ندهند پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند ...دعواي بنده با شما اينو چرا بهانه به دست کساني بديم که مترصد بهانه اي هستن و روزنه اي تا درباره دين هرطور که خواستن قضاوت کنن؟ هر کسي هر طور که خواست درباره دين حکم کنه؟ مگر دين بي صحاب و بي در وپيکر هست که ما با به دلخواهمون دربارهاش حرف بزنيم؟ مگر دين سيب

تخم مرغ و سيب زميني هست که هر کسي از راه رسيد پا روي پا بندازه و بگه اين ديني هست واين ديني نيست. شما داشتين بحث ميکردين و برخي در همان فيد مرتب به اتکاء بحث شما داشتن وسط معرکه عليه هر دوي ما موضع ميگرفتن. يعني همان چيزي که ترس بنده از همينه. ايا بهتر نيست کمي با دقت و احتياط و ظرافت سراغ مباحث ديني بريم؟ آيا ما بزگتر از مرحوم بهجت هستيم که با همه علم و اجتهاد و تقوي به راحتي فتوا نميدادن و

احتياط ميکردن؟ ( هرچند مبناي فقهي هم بي تاثير نيست ولي ايشان فردي متخلق بودن و همين در فتواهاشون تاثير داشت)

دعواي بنده با دستاني مثل شما اينه چرا با ذهنيت سراغ قرآن ميريم؟ چرا با حب و بغض سراغ دين ميريم؟ چرا مثل مرحوم علامه سراغ فهم قرآن از طريق قرآن نميريم؟ چرا مرحوم علامه براي اولين با سراغ تفسير قرآن با قرآن رفتن؟ مگر تفسير رواي چه اشکالي داشت؟ مگر نه اينکه همين ايشان مشکل اسرائيليات را مطرح نکردن و خطر انحراف افکار و انديشه هاي ديني به خاطر وجود روايات جعلي و اسرائيليات؟ هرچند ايشان خودشون هم از اين

مسئله استثناء نبودن( بنده بر اساس پژوهشي که در طي يک کتاب بدان پرداختم به اين قضيه مفصل اشاره کردم بماند)

اگر بزرگاني مثل علامه جعفر مرتضي عاملي و علامه عسگري و علامه جعفري و....به اين قضيه ورود کردن و متاسفانه در حوزه و دانشگاه ( بخش مهمي البته) مورد بي مهري قرار گرفتند. ما چه زماني بايد خودمونو از جمود و تحجر فکري و پرستش افکار گذشتگان رها کنيم؟ گذشتگان هرچه کردند و بودند( اجرشان با خدا و ماجور) اما آيا نبايد با خودمان بيانديشيم همين بزرگان نيز با نقد افکرا و ارائ گذشتگان بدينجا رسيدن؟ پس چرا ما

چنين نکنيم؟ چرا بدون ذهنيت و بدون افکار و ظنيات و توهماتمون سراغ قرآن نريم؟

اگر بنده نخواستم با شما بحث کنم تعصب بي دليل شما بر روي موضوع هست. آيا روايات تعصب بي دليل بر روي يک چيز را ديده ايد؟ فکر نميکنيد شما هم مصداق اين روايات باشيد؟ بنده قصد نداشتم و ندارم شمارو محکامه کنم اينها فقط چند سوال دوستانه هست بنده نه قصد تبرئه خودم را دارم و نه قصد امر و نهي. لطفا قبل از اينکه دوباره بحثهاي بي حاصل قبلي شروع کنيد کمي روي اين مطالب فکر کنيد. يا علي

شما از حوزه دفاع مي کنيد بنده ميگم کمي بالتر بيائيد از دين دفاع کنيم. چطوره؟ حوزه قرنهاست متکفل دفاع از دينه. و اين بر کسي پوشيده نيست. اما آيا دروس حوزه علميه و شيوه پرورش علمي طلاب واقعا هيچ کاستي نداره؟

*با اين ک متن زيادي تند بود ولي موافقم در اين باره‌ حديث هم داريم....*

@};- يه مشکل ديگه اينه که بقيه دوستان( موافق و مخالف) تو بحث مشارکت نميکن :) ممنون جناب آفتابگردون. بنده هم قبول دارم اين تعبير و لحن اشتباهه.

جناب صدري بنده مخاطب نکوبيدم. ولي برخي جاها ادبيات دوستان باعث شد مسير بحث و روش بحث به اون سمت بره. بنده اصولا آدم جدلي نيستم و احساس کنم کسي ميخواد جدال به غير احسن کنه ادامه نميدم

خب همينه ديگه. شما يه کم ملاحظه مارو ميکردين و آرومتر اشکال فيد مطرح ميکردين به نظرم بحث انقدر داغ نميشد :) هر چند اين اتفاقات تو بحث مناظره ها طبيعيه.

دوست عزيز جناب صدري! برخي جاها رشته کلام از دستم در رفت. البته بنده تو مباحث حوزوي و ديني بحثهاي فني تر و علمي تري داشتم ولي اينجارو برا مطرح کردن اين بحثها نه لازم ميدون و نه مفيد. به نظرم جاي اين بحثها بايد تو حوزه باشه و جلو روي دشمن نباشه. چند مورد هم که اشاره کردم فقط اشاره بود. والا ما خاک پاي حوزه و حوزوي هستيم همين نيمچه اعتقادي هم که داريم از صدقه سر حوزه هاي علميه هست.

شما ظاهرا قصد نداريد بي خيال بشيد باشه بنده همينجا اعلام ميکنم که از هر گونه مناظره و مباحثه و مذاکره و...با دوستان طلبه انصراف ميدم :) ( البته قبلا انصراف خودمو به صورت رسمي و کتبي اعلام کردم...) ميشه شما هم رضايت بدين؟ يعني ميشه؟

سلام .با اجازه! ....اين کلام وروش طرح اون به هيچ وجه نه در خور شخصيت شهيدمطهري ونه در شان ملت فرهيخته ايرانه .پس اگر سخن ايشون هم باشه من با حرف اون دوستمون موافقم که:شخصيت زده نبايد بود واين مرام خود استاد وهمه ي آزادگانه ! انظر الي ماقال...

سلام مشکات خان! نميخواستم اين فيد بالا بياد که دوباره دردسرمون بشه :) خواستم عليکي گفته باشم

به به جناب صدري دائم الحضور :) خوشبختيم برادر @};- و عليکم السلام