بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 21
وقتی مرغ ایمان از سر سفرههای دینداری پر میکشد، معیار دینداری نرخ بازاری هست!
پای مرغ ایمانها عجیب به پای مرغ و تخم و مرغ و دلار و ریال و ...بند شده است.
شیاطین هم برای پایین کشیدن این مرغ هر روز دام و دانهای لذیذتر و جدیدتر بر سر بام دنیا پهن میکنند...
عجیب نیست که در ِخانه پیامبران همیشه خلوت است...
عجیب نیست که میادین بعضی شهرها آنقدر شلوغ و پر ازدحام از مرغهاست...
آب و دانه...
آب و دانه...
آب و دانه...
و مرغ و هزار بهانه...
برای نشستن بر بامی و ...
اللّهمّ الرزقنی حجّ بیتک الحرام...
فردا نوبت ثبت نام فیش حجه! برم تا پول دستمه!.... این ناصر عجب پیلهایه چند روزه پیله کرده که: پول دستته تا سر برج قرض بده جبران میکنم! آبروم داره میره جلودوست و آشنا... خب دختر بزرگ کردی باید فکر اینجاهاشو هم میکردی! به من چه؟ خدا کریمه بالاخره یه فرجی میشه! برم حج کنار خونه خدا برا همه تازه عروسا و تازه دامادا دعا میکنم بلکه خدا خودش مشکلشونو حل کنه! کاری از دستم ساخته نیست جز دعا کردن!
اللّهمّ ادخل علی اهل القبور السّرور...
کسی نمیشناختش! تازه سرو کلهاش تو کارخونه پیداش شده بود! مدام کارگرهارو سوال پیچ میکرد! سوالای عجیب غریب: چرا کلاه ایمنی سرتون نیست؟ چرا لباس مناسب کار ندارین؟ چرا ...! چند روزی غیبش زد! عجیب بود هر وقت این کارگر تازه کار میاومد و میرفت یه اتفاق جدیدی تو کارخونه میافتاد اون روز هم اون دستکشای نو که مسئول خرید کارخونه گفته بود نداریم! تو همون ایام که میخواستن تغیراتی تو مدیریت شرکت بدن همه حواسشون جمع اخبار جدید بود! وقتی آگهی ترحیم دیدن تازه متوجه شدن رئیس جدید شرکت بوده! خدا رحمتش کنه!
اللّهمّ اغن کلّ فقیر...
عرضه نداری یه ماشین درست حسابی بخری بندازی زیر پامون! مردم هر روز میخرن و می ریزن و میپاشن اونوقت ما لنگ پول یه ماشین ناقابلیم... خیلی بدبختم...نمیدونم از کجامیاری! به من ربط نداره! برو دزدی! برو گدایی!
اللّهمّ اشبع کلّ جائع...
آخه الان وقت مهمون اومدنه...؟ میخواستم یکی دوساعت دیگه هم کاسبی کنم! مشتریام همشون پریدن! ای بخشکی شانس...
دخل امروزم جور نشد! مهمون حبیب خداست! برو بابا دلت خوشه! این حرفا برا من پول نمیشه...جواب بانک و صابخونه رو چی بدم؟
... خانم کجایین شما دوساعت کارم ول کردم معطل شمام پس کجایین؟ دیر شد! شام امروز پریدا! الان دیگه ته دیگهاشم خوردن!
اللّهمّ اکس کلّ عریان...
مرد! پول بده میخوام برم مانتو شلوار رنگ سال بخرم فردا جلو فک و فامیل زشته با این لباسا برم! خودتم یک دست کت شلوار بگیر برا عروسی، قبلی رو چندبار پوشیدی جلو فامیل خوبیت نداره فکر میکنن از سر نداری و گداگشنگیه!
بابا! پول میدی اون شلوارو بوتیک نبش میدون... بخرم؟ دیشب بچهها تو ماهواره دیدن صبح همشون خریدن حرصمو در آوردن! نمیخوام جلوشون ضایع شم! تو که نمیخوای جلوی همه سکه یه پول بشم! برگردن بگن: امّلی!
اللّهمّ اقض دین کلّ مدین...
دخترم میخواد موبایلشوعوضکنه!
پسرم میخواد بره دانشگاه ماشین میخواد!
زنم سرویس طلاشو میخواد عوض کنه...
خونه... ماشین... مبل... تلویزیون... با این پولا نمیشه...برم پیش یارو
بازم انصاف اون! صد رحمت به اون! بانک نزولش جلو جلو میگیره اونم با اون درصد! درد سرای بانک رو هم نداره! فقط خدا کنه بابام بو نبره که کارم زاره! همهاش غر میزنه که حرومه، نجسه، از خون سگ هم نجستره... اصلا به جهنم! بهش میگم رفتم بانک خصوصی وام قرض الحسنه گرفتم!
اللّهمّ فرّج عن کلّ مکروب...
گرفتارم...نمیتونم بیام! صبح تا شب میدوم برا یه لقمه نون!...یک ساله رنگ بابا و مامانو ندیدم! بیچارهها هی میخوان بیان هر دفعه یه بهانه جور میکنم میگم کار دارم. باشه بعد خودمون میاییم! که چی؟ یکه کاره پا بشن از اون سر شهر بیان اینجا که منو ببینن با این گرونی و خرج و مخارج! دوساعتم باید جلوشون باید دولا و راست بشم! تو همون دوساعت میدونی چقدر کاسبم؟مگه دیونهام وقتمو الکی تلف کنم؟!
اللّهم فکّ کلّ اسیر....
همهاش میگه بخر..اینو بخر اونو بخر ...ای خدااااا! ندارم ...خانم ندارم... خدا منو از این زندگی نکبتی خلاص کن! شیطونه میگه برو بزن ...یه حبسی، ابدی، چیزی بهت بخوره از شر همشون خلاص شی!
...این زندگیه که برام درست کردی؟ صبح تا شب نشستی تو خونه ور دل من. همهاش قرض، وام، بدهکاری... چه جوری میخوای اینارو بدی؟ هرچی داری میدی قسط و کوفت و زهرمار! چی بخوریم؟
اللّهمّ اصلح کلّ فاسد من امور المسلمین...
زن! اینهمه میری بیرون نمیگی ماهم آدمیم؟ نباید بدونیم کجا میری؟ مگه تو خونه زندگی نداری؟...
...آخه کدوم مردی این موقع شب زن و بچشو تنها میزاره میره بیرون دنبال یللی تللی، این وقت شب، اونم با اون دوستات! الان موقع خونه اومدنه؟
اللّهم سدّ فقرنا بغناک...
با ماهی n تومان میشه زندگی کرد؟ موز کیلو...تومان، مرغ کیلو... تومان،...بنزین لیتری... تومان، سیب زمینی کیلو...،گوجه کیلو...تومان.... از کجا بیارم بذارم جلو مهمون؟...جواب زن و بچهرو چی بدم؟ با این گرونی سر سام آور بعدش توقع دارن برم مسجد، نماز بخونم، روزه بگیرم...خدا خودشم راضی نیست!...
الو...بله...پارک...؟ کی؟ امشب؟ ساعتش؟... باشه... چیزمیزارم بیارین یادتون نرهها! حسابی خوش میگذره!
اللّهمّ غیّر سوء حالنا بحسنک حالک
جون کندم لیسانس گرفتم هیچکی نیست بگه: خرت به چند؟... نه استخدامی، نه احترامی، نه شغل آبرومندانهای ،...هی میگن چرا نشستی خونه؟ برو کار کن! برم کارگری؟ برم حمالی؟ اینهمه درس خوندم که برم حمالی این و اونو بکنم!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک