بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 115
حضرت آیت الله خامنه ای، با توجه به نو بودن بحث "سبک زندگی" در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسیب شناسی عینی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.
1.چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
2. چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟
3. چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
4.چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
5. الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟
6. الگوی تفریح سالم کدام است؟
7. آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟
8. دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟
9. علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟
10. طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟
11. آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟
12. علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟
13. چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟
14. توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟
15. چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟
16. ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟
17. چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟
18. آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟
19. چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟
20. و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟...
سولات در نوع خود مهم، حساس، و تامل بر انگیز است! چرا باید وضعیت فرهنگی جامعه اسلامی ایران به جایی برسد که شخص اول کشور اینگونه دردمندانه و آن هم در ملاء عام به مباحثی از این دست بپردازد؟ چرا باید ایشان به طرح مشکلات و آسیبها سطوح و لایههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی،.... در این سطح و با این گستردگی بپدارزند؟
قطعا مخاطب این سخنان هم مردم هستند و هم مسئولین. اما کجای کار ایراد دارد؟ چه کسی باید پاسخگوی این معمای بزرگی که در پیشگاه مردم مطرح شده باشد؟ آیا از این عریانتر هم میتوان سخن گفت؟ نهادهای علمی و تحقیقاتی، مراجع فکری و فرهنگی، حوزه و دانشگاه، صدا و سیما، نهادهای نظارتی، آموزش و پرورش، مساجد و هیئات مذهبی، احزاب و گروهها، موسسات پژوهشی و تحقیقاتی، نویسندگان، خبرنگاران، سینما، مطبوعات و...کجای این کشتی بزرگ جامعه ایرانی دچار آسیب شده که ناخدای و فرمانده کشتی هم به سطوح آمده و اینگونه در قالب سوال به طرح معضلات نهادینه شده در بین مردم و مسئولین میپردازند؟
چه کسی مسئول است؟ به نظر میرسد همه مقصر هستند، هر کس به نوعی. اما باید پرسید تا کی باید بارسنگین این رنج و الم و سوز را مقام معظم رهبری به تنهایی باید بر دوش بکشند؟ آیا این هشدارهای نگران کننده حاکی از این نیست که شدت آسیبیها و آلودگیهای تزریق شده از بیرون و درون به بدنه جامعه آرام آرام کشور را به سوی انحطات اخلاقی و فرهنگی میبرد؟
باید پرسید مشکلاتی این چنینی چرا باید حداقل از چشم مسئولین دور مانده باشد؟ عجیب است که آمارهایی که از طرف نهادهای مسئول( غالبا) ارائه میشود حداقل باید برای خود آنان این دغدغه را ایجاد کند که چه باید کرد؟ آنها باید قبلا برای خود و زیر مجموعه خود این مسئله را طرح مسئله میکردند که وظیفه ما به عنوان بخشی از بدنه فرهنگی جامعه در این وظیفه خطیر چیست؟
نکند باز هم عدهای منتظرند تا از طرف مقام معظم رهبری دستوری صادر شود تا اگر وقت کردند و حوصله داشتند نیم نگاهی هم به آن بیاندازند! یا شاید هم تبدیلاش کنند به کاری شعاری و تبلیغاتی و ویترینی جهت تثبیت جایگاه بعضی آقایان!
متاسفانه سستی و رخوت عجیبی که در میان مردم و مسئولین (مخصوصا) نسبت به آسیبهای اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی وجود دارد رهبری را برآن داشته تا در یک اجتماع مردمی اینچنین از سر درد نهیب بزنند تا شاید عدهای از خواب خرگوشی بیدار شوند و به خود آیند و فکری به حال جامعه بکنند.
نزول اخلاقی و فرهنگی تا این سطح نشان میدهد جامعه ما از یک بی نظمی و ناهنجاری در مدیریت صحیح، متمرکز و اصولی در حوزه مسائل فرهنگی و اخلاقی رنج میبرد.
در اینجا میتوان دلایل بسیاری را بر شمرد اما با توجه به جایگاه و اهمیت کتاب در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی و تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری بر این مسئله ما را بر این داشت تا نیم نگاهی به این ابزار فرهنگ ساز داشته باشیم.
شاید یکی از دلایل اصلی ضعف اخلاقی و فرهنگی جامعه را باید در عدم توجه لازم و کافی به سرمایه گذاری نهادهای فرهنگی مسئول در حوزه فکر و اندیشه و فرهنگ یعنی: کتاب خوانی دانست. سالهاست که مقام معظم از عدم رغبت مردم و جامعه به فرهنگ کتاب و مطالعه ابراز نارحتی و نگرانی میکنند و شاید بیانات ایشان گویاترین در این مسئله مهم باشد:
« من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعهی خودمان میافتم، قلبا غمگین و متاسف میشوم...باید کتاب حد اقل ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. ...چون اسلام پرچمدار کتابخوانی است....برای یک ملت، خسارتی بزرگ است که افراد آن با کتاب سر و کار نداشته باشند؛...من تعجب میکنم که چرا ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی، آن مقداری که به کتاب اهمیت میدهیم، ده برابر آن را اهمیت نمیدهیم؟!»
ایشان درباره کم کاری و ضعف در ارائه مبانی فکری انقلاب میفرمایند:« این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار علمی، از لحاظ ارائهی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست!»
خلاء عظیم حضور رسانهای بزرگ و موسری همچون کتاب در امر ترویج فرهنگ انقلاب و اسلام به عنوان یکی از پایههای تمدنساز و فرهنگ ساز میتواند در بلند مدت آسیبهای جدی را بر روند حرکت جامعه به سوی تمدنی درخشان و پایدار و موفق وارد نماید. البته دلایل دیگری همچون ضعف سیستم آموزشی و عدم عرضه صحیح و مناسب کتاب و حضور رسانههای رقیبی همچون تلوزیون و سینما و فیلم و اینترنت در بغرنجتر شدن وضعیت مطالعه و کتاب بی تاثیر نباشد، اما مقوله کتاب باز هم به تنهایی در میان سبد فکری خانوادهها آنقدر خالی است که عدم اقدام به موقع و توجه مسئولین به این امر خطیر موجب خواهد شد تا در آیندهای نه چندان دور شاهد انحطاط فرهنگی، ابتذال فرهنگی و در آخر تغییر سبک زندگی مردم به نفع بیگانگان باشیم..
«دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت»
بیایید ندای هل من ناصر مقام معظم رهبری را لبیک بگوییم و او را در تحقق اهداف و آرمانهای والای انقلاب یاری دهیم. نگذاریم باز هم مکر دشمنان، اینبار در عرصه جنگ نرم فرهنگی و اخلاقی این نظام مقدس را به زانو در آورد!
. من و کتاب، صفحههای آغازین
. همان
. آدرس لینک: www.leader.ir
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک