مرتاض کیست؟ این قضیه اینکه بعضی اشخاصی که اصلا نماز هم نمی خوانند و دین رو قبول ندارند یه حالات عجیبی دارند مثل همان کسی که خدمت شیخ انصاری رسید و گفت من می دانم شما چند بار خدمت امام زمان(عج) رسیدید این قضیش چگونه است؟ یا این قضیه خارجی که اسمش رو یادم نیست که من یه کلیپی دیدم (شاید ساختگی باشه) که با چند حرکت بدن انسان نصف میشه و یا حرکت می کنند؟ آیا واقعیت داره؟
پاسخ :بدون تردید، افعال خارقالعادهاى وجود دارد که یا ما آن را خود دیدهایم، یا به حد زیادى براى ما نقل شده که به آن یقین پیدا کردهایم. برخى از اینها مستند، به اسباب عادى است که از چشم حسّى ما خارج است؛ مانند کسى که دارویى به بدن خود مالیده، داخل آتش مىشود و نمىسوزد. اما بعضى از آنها مستند به هیچ سببى از اسباب طبیعى و عادى نیست؛ مانند خبر دادن از غیب، ایجاد محبت و یا دشمنى، بیمار کردن، شفا بخشیدن و برخى کارهایى که مرتاضها نیز انجام مىدهند.
اما این گونه کارها - با اختلافى که در نوع آنها هست - مستند به قوّت اراده و شدت ایمان به تأثیر «اراده» است؛ چرا که اراده، تابع علم و ایمان قلبى است و توجه ایمان آدمى به تأثیر اراده هر چه بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر مىشود. شدت قوت اراده هم متوقف بر انجام دادن اعمالى است که هر دین و مذهبى، بر اساس نگرش خویش به پیروان خود دستور مىدهد.
گفتنى است انجام دادن یک سلسله اعمال خاص توسط مرتاض، نَفْس را از علل و اسباب خارجى، مأیوس ساخته به طورى که مستقل و بدون استمداد از اسباب طبیعى، مىتواند کارى انجام دهد.
به هر روى، اثر ریاضت این است که براى نفس، حالتى حاصل مىشود که مىفهمد، مىتواند مطلوب را انجام دهد؛ یعنى، هنگامى که ریاضت به طور کامل انجام گرفت، نفس طورى مىشود که اگر مطلوب را اراده کند، حاصل مىشود. مثل اینکه روح را براى کودکى در آینه احضار نماید، یا مدت زمان مدیدى، گرسنه باشد، یا روى آب راه رود و ... ولی باید توجه داشته باشید که آنچه در کلیپ ها مشاهده می شود، قابل اعتماد نیست و بیشتر ساختگی است.}در این باب: المیزان، ج1، صص 365 - 363 و ج6، صص 272 - 275..
راه رسیدن به عرفان حقیقی منحصر به انس با خداوند و به رنگ خدا در آمدن است، چون خداوند است که منبع تمام قدرت ها و توانایی ها است. در مقابل خدا هیچ کسی و چیزی از خود قدرتی ندارد تا به کسی بدهد. بنابراین تنها راه رسیدن به عرفان حقیقی ارتباط با خداوند و کسب قدرت از او است.
خیلی ها اشکال می کنند و می گویند پس این قدرتی که مرتاض ها دارند از کجا است آنها که خداپرست و اهل انس با خدا نیستند و فقط با ریاضت به این قدرت می رسند؟
این اشکال خوبی است و خیلی ها هم خواستند به آن جواب بدهند ولی گاهی جواب ها قانع کننده نیست. در پاسخ به آن می توان گفت: عرفان دو بخش دارد. یک بخش آن کندن از دنیا و ترک عادت ها و ریاضت کشیدن و تحمل گرسنگی و ترک لذت های مادی و گذشتن از خواسته ها است. به این بخش رفع موانع سلوک و عرفان گفته می شود و یک بخش هم عبادت خداوند و انس با پروردگار هستی است.
بخش اول یعنی ریاضت چون باعث سبکی روح و تجرد نفس می شود، خودش زمینه ساز رسیدن انسان به قدرت تاثیر گذاری در اشیا و نوعی تصرف تکوینی است، ولی گفتنی است که منظور نظر عرفان اسلامی و ناب تنها رسیدن به این نوع اقتدار نیست.
منظور عرفان رسیدن به نوع قدرتی است که علاوه بر ریاضت از طریق انس با خداوند بدست می آید. عارف حقیقی در اثر انس با خداوند و عبادت به رنگ خدا می شود و می تواند خلیفه خدا در زمین باشد و خلق خدا را به سوی خداوند رهبری کند و صفات و کمالات الهی را در خویش ظاهر سازد و در بندگان خدا و جامعه تاثیر مثبت و خداگونه بگذارد.
این نوع کمال و تاثیر گذاری خاص عارف حقیقی و کسی است که با خداوند انس داشته باشد و هرگز از کسانی که تنها به ریاضت های بشری و غیر دینی می پردازند ساخته نیست. آنها تنها ممکن است به این قدرت برسند که مثلا با یک بادام در روز زنده بمانند و یا با یک نگاه قطاری را از حرکت بیاندازند و یا روی یک طناب بخوابند و روی میخ بنشینند و روی دیوار راه بروند و مانند آن.
این کارها ممکن است، ولی هدف انبیا و اولیای خداوند این نبوده که از این نوع کارها انجام بدهند. البته گاهی هم قدرت از خودشان نیست و مثلا از طریق ارتباط با اجنه و استفاده و تسخیر آنها به نوعی قدرت رسیده اند که باز این کار علامت کمال در انسان نیست.
نمونه یک انسان واقعی و عارف واصل و صاحب اقتدار ولایی امام خمینی رض است که توانست چنین انقلاب بزرگی را در تاریخ بشریت ایجاد کند و در دل و جان انسان ها چنین اثر بگذارد و مسیر تاریخ و فرهنگ انسان ها را به سوی خداوند عوض نماید که تازه دارد اثر آن در جوامع گوناگون ظاهر می شود و تمام صاحبان قدرت های مادی از رواج اسلام و قدرت اسلام به هراس افتاده اند.
انسان داراى روحى است که اگر تقویت شود، قدرت تصرف در امور و اشیاى دیگر را به دست مىآورد. البته این تصرف بر اساس نظام على و معلولى است. مرتاضان و کسانى که کارهاى خارق العاده انجام مىدهند، تا حدودى داراى کارهایى هستند که نوعى کرامت شمرده مىشود و از این جهت با عرفا و صاحبان ولایت تکوینى تشابه دارند. دلیل آن را نیز باید در این نکته جست و جو کرد که نظام جهان بر اساس علت و معلول است و هر پدیدهاى بر اساس علتى موجود مىشود. علت برخى امور روشن و واضح است. چنان که علت عادى توقف قطار ترمز لکوموتیوران است؛ اما علت برخى از کارها خلاف عادت است. مثل این که کسى با قدرت روحى خود قطار را متوقف مىکند.
روح انسان فرمانده بدن است و کلیه کارهاى بدن سالم تحت فرمان او انجام مىشود. برخى از نفوس به دلیل تمرینها و ریاضتهاى خاص چنان قوى مىشوند که مىتوانند افزون بر بدن خود، در انسانها و اشیاى دیگر نیز حالت تدبیر داشته باشند. انسانى که اراده خود را قوى کرد، امکان مىیابد بر امور و پدیدهها تأثیر بگذارد. این جزئى از نظام علت و معلول جهان مادى(1) و نشانه قدرت نفس انسان است؛ زیرا نفس انسان مظهر خداوند است و در صورتى که تقویت شود، توان تصرف و انجام کارهاى خلاف عادت را به دست مىآورد.
تقویت نفس با تمرینهایى که اصطلاحاً ریاضت خوانده مىشود، حاصل مىگردد. ریاضت دو گونه است: ریاضت شرعى که مطابق با شرع و با راهنمایى معنوى ولى الله الاعظم - سلام الله علیه - انجام مىشود؛ و ریاضتهاى غیر شرعى. پویندگان راه شریعت به مدارج قرب الاهى و ولایت تکوینى نائل مىآیند؛ اما آنان که از روشهاى غیر شرعى بهره مىبرند، تنها توان تصرف در برخى امور را به دست مىآورند.
عرفا و مرتاضان از جهت بروز کرامت با هم تشابه دارند و هر دو کارهاى خارق العاده انجام مىدهند. البته آن که به مقام قرب وارد شد و از خود فانى گردید، در صدد بروز کرامت و کارهاى خارق العاده نیست، و آنچه از وى عیان مىشود، امورى است که از وسعت وجودىاش ریزش مىکند.(2)
آرى، برخى انسانها به واسطه قدرت روحى خود مىتوانند کارهاى خارق العاده انجام دهند؛ زیرا نظام عالم براساس علت و معلول است، برخى از علتها براى ما روشن است و آنها را علتهاى عادى مىخوانیم و برخى براى ما آشکار نیست و آنها را خلاف عادت مىپنداریم. کارهاى خلاف عادت این افراد به نفس انسانى ریاضت کشیده منتسب است. بین این انسانها و عارفان تفاوتهاى زیر قابل توجه مىنماید:
1. عارف به مقام قرب بار یافته، براساس دستورهاى شرعى به مقامى رسیده است که مىتواند کارهاى خدایى انجام دهد. امام صادق - سلام الله علیه - مىفرماید: «العبودیة جوهرة کنهُها الربوبیة، فما فُقد فى العبودیة وُد فى الربوبیّة و ما خفى عن الربوبیّة أُصیب فى العبودیة؛ بندگى گوهرى است که حقیقت آن مقام ربوبیت است. پس آنچه در بندگى پنهان است، در مقام ربوبیت یافت مىشود و هر آنچه در مقام ربوبیت پنهان باشد، با بندگى حاصل مىشود.(3) «رب» به معناى مالک و صاحب است که در آنچه تحت تصرفش است، قدرت تصرف دارد. بدین اعتبار یکى از اسماى حسناى حضرت حق «رب» (صاحب اختیار تمام موجودات) است. «مقام ربوبیت» یعنى مقام تصرف در امور و اشیا. روایت شریف مىگوید: آن که به مقام بندگى راه یافت ،داراى گوهرى مىشود که مىتواند در امور و اشیا تصرف داشته باشد؛ به عبارت دیگر، حقیقت و کنه بندگى مقام ربوبیت است و آن که بنده شد، آقاى جهان و مظهرى از اسم «رب» خداى جهانیان مىگردد. ظاهر بندگى در دنیا اظهار و ابراز ذلت و عجز است و باطن آن آقایى. بنابراین، آن که به مقام قرب الاهى راه یافت، توان تصرف در امور و اشیاى بیرون از خود را به دست مىآورد. عرفا براساس همین مقام کارهاى خارق العاده انجام مىدهند؛ اما مرتاضان باتمرینهاى خلاف شرع نفس خود را تقویت مىکنند.
2. هدف عرفا بروز کرامت نیست. هدف آنها بندگى خدا و دعوت مردم به توحید و بندگى خداوند متعال است و کراماتشان در جهت دعوت مردم به ماوراى طبیعت و حقایق معنوى یا کمک به رفع مشکلات مردم تحقق مىیابد. در حقیقت مَثَل آنها مَثَل ظرف لبریز از آب است که گاه آب از آن سرازیر مىشود؛ اما هدف مرتاضان رسیدن به شهرت یا تقویت نفس است.
3. عرفا بسته به درجه قربشان داراى قدرت تصرف و کارهاى خارقالعاده متنوع و گستردهاند؛ زیرا آنها خدایى شدهاند وخداى عالم نامحدود است. پس هر چه بهره آنها از فیض الهی بیشتر باشد، قدرت بیشترى دارند. در حالى که مرتاضان از قدرت محدود و کارهایى با تنوع اندک بهره مىبرند؛ مثلاً آنها نمىتوانند مرده زنده کنند، ولى عارف بالله با اجازه الاهى مرده زنده مىکند.
4. تمام کارهاى عارفان با توجه به اجازه و رضایت الاهى براساس شرع و فضائل اخلاقى است؛ بدون اجازه الاهى به هیچ کارى دست نمىیازند و در همه حال بنده اویند. مقام آنها مقام فناى فى الله و بقاى بالله است؛ برخلاف مرتاضان که براساس خواهش نفس کار مىکنند و چه بسا کارهاى خلاف اخلاق نیز انجام مىدهند.
5. کارهاى مرتاضان بر آموزش وتمرین استوار است و انجام هر کارى با آموزش و تمرین و پشتکار فرد میسر مىشود؛ اما عارف بر اساس بندگى و مقام قرب داراى قدرت تصرف مىشود و در این جهت از کسى آموزش خاصى نمىبیند.
پىنوشت:
1. المیزان فى تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبائى، ج 6، ص 206.
2. مرحوم ملاصدرا مىفرماید: و لیس عندنا من شرط الولایة ظهور الکرامة و خوارق العادة.(مفاتیح الغیب، ص488)
3. شرح فارسى مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، عبدالرزاق گیلانى، تصحیح دکتر سید جلال الدین محدث(ارموى)، ج2، ص 537ù536.
منبع : پرسمان
مُرتاض اصطلاح خاصی برای افرادی که بر نَفْس خود پا گذاشته،از راه ریاضت، دارای قدرت عجیب و غریب می شوند. سرزمین هند، خاستگاه چنین افرادی است.
البته از نظر دینی، ریاضت های این چنینی که از لذّت های حلال چشم پوشی کرد، مورد قبول نیست و تحمّل ریاضت های مشقّت بار منع شده است.
مرتاض در اثر ریاضت و تحمل رنج های فوق العاده، از نیروی مخصوصی برخوردار می شود که گاه اعجاب برانگیر است، مثلاً با نگاه می توانند قطاری از کار بیندازند،و یا بدون آب و غذا مدت مدیدی حتی در جایی که فضا برای تنفس وجود ندارد، زنده می مانند و این جز به تربیت جسم میسر نمی شود و خدا در دنیا پاداش رنج هایی را که کشیده اند بدانها می دهد.
اما این که ریاضت علاوه بر اذیت و آزار جسم با تفکر نیر همراه باشد، بحث مفصلی را می طلبد که در این پاسخ نمی گنجد.
دین اسلام مسلمانان را به نوعی ریاضت دعوت کرده و آن جز سرکوبی نفس اماره (دستور دهنده به بدی) نیست.
خداوند می فرماید: "و از نعمت های حلال و پاکیزه ای که خدا به شما روزی داده است،بخورید و از (مخالفت) خدایی که به او ایمان دارید بپرهیزید!".5
آن ها که بر نفس اماره غلبه می کنند و در مبدأ و معاد تفکر می کنند دارای قدرت های الهی و معنوی می شوند و بر بسیاری از غرائب دست خواهند یافت و نیازی به روش مرتاضان ندارند.
پی نوشت
5 مائده (5) آیة88.
___________________
این مرتاض که ادعا می شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.
در حالی که از گوشه وکنار خبرهایی درباره باب شدن پیش بینی و غیب گویی س ی اسی در میان برخی مدیران حکایت دارد خبرنگار جهان به گوشه هایی از ارتباط یک مقام ارشد کشور با یک مرتاض هندی که ادعا می شود عمری 400 ساله دارد پی برد.
به گزارش جهان این مقام ارشد کشور در چند سال اخیر سفرهای متعددی به هند داشته است که فاصله زمانی برخی از این سفرها کمتر از 50 روز بوده است.
وی در این سفر به دیدار مرتاضی می رود که ادعا می شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است و نکته جالب این است که این مرتاض از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.
در این دیدارها فرد مذکور در جریان پیش بینی و آینده نگریهای مرتاض در خصوص تحولات جهان و بعضاً ایران قرار می گیرد و تاکنون بسیاری ازاین ایده ها و پیش بینی ها به داخل کشور هم منتقل شده و تلاش های مختلفی هم صورت گرفته است تا به نوعی از این افکار و نقطه نظرات در برنامه ها و سیاست گزاریها استفاده شود که با برخی مخالفت و مقاومتهای گسترده مواجه شد.
البته این مقام در داخل کشور هم دیدارهای بسیار منظمی با برخی از چهره ها و افراد عجیب و غریب در مناطق کویری و مرزی ایران انجام داده که که گرایشات مشابهی با مرتاض هندی دارند، و انتقادات بسیاری هم از این جهت به وی وارد شده که تاکنون در جهت رفع شبهات و انتقادات در این خصوص اقدام خاصی را صورت نداده است.
منبع: جهان نیوز
آدرس: پی سی ورد