بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 120
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها حجاب و عفاف خصوصا چادر بحث روز رسانههاست. و هر کس از ظن خود به یاری چادر(بارزترین نماد تحول فرهنگی در یک کشور مسلمان) میپردازد. اما بگذارید از زاویه دیگری به این قضیه نگاه کنیم.
نوع، رنگ، کیفیت حجاب همه و همه محل بحث و مناقشه صاحب نظران حوضه فرهگنی است از نخبگان گرفته تا مردم عادی کوچه و بازار. در تمامی این مباحث هیچگاه نگاه استراتژیک به حجاب، خصوصا چادر نشده. گاه حتی میتوان گفت بحثها بسیار سطحی و حاشیهای و صرفا برای آرام کردن موج دغدغههای ایجاد شده در سطح جامعه بوده تا اینکه اساسی و بنیادین باشد. مبحث دشمن شناسی و امنیت ملی شاید بزرگترین بهانهای باشد که باید بحثهای ما در موضوع حجاب بدان سو سوق داده شود.
چادر و دشمن شناسی؟ عجیب نخواهد بود که بدانیم شیطان اولین و سرسختترین دشمن انسان اولین کسی بود که برای کشف حجاب از انسان ( چه مرد و چه زن) و آشکار شدن نقاط ضعف او یا به قول غربیها: پاشنه آشیل بنی آدم، دست به اولین هجمه فرهنگی زد و برای پایین کشدن انسان از جایگاه رفیع و منزلت بزرگاش نقشهای استراتژیک طراحی و پیاده کرد.
یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ ینْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ یرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ(الأعراف/27)
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید؛ (اما بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند!
افتادن پردهها حجب و حیا به معنای برملا شدن اسرار نهان انسان و سرمایههای مادی و معنویاش برای دشمنان و اغیار و شیاطین بود. لذا خداوند برای تحکیم مواضع دفاعی انسان و تامین امنیت او در برابر دشمن انسان را با شکل جدیدی از محافظت آشنا کرد.
یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیکُمْ لِبَاسًا یوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرٌ ذَلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یذَّکَّرُونَ(الأعراف/26)
ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکر (نعمتهای او) شوند!
راستی که پوشش نعمت بزرگ و آسمانی است و بزرگترین مزیت آن ایجاد امنیت خاطر برای دارنده آن است. زیرا پوشش هر چه کاملتر باشد بر ضریب امنیت جسم و جان انسان افزوده میشود. چرا انسان در برابر نگاه آلوده بسیار ضعیف و آسیب پذیر است. چرا که نگاه انسانها کمتر در قید و بند اخلاق و شرع است. از طرفی این نگاه است که اولین جرقههای آتش خواهش را برپا میکند. به قول شاعر:
زدست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد.
انسان شکمش از خوردن سیر شود. شاید با باز و تفریح کردن نشاط جسمانیاش به حد کمال و بینیازی برسد، شاید با خند و گریه نیازهای عاطفیاش معتدل گردد، شاید با لباس پوشیدن از لباسهم دلزده شود اما انسان هیچگاه از نگاه کردن سیراب نمیشود. چشم میتواند کوچکترین ظرافتها را درک کند . کوچکترین تفاوتها را تمییز دهد. به دورترین افقها دست یازد. بالاتر از همه، نگاه به قوه خیال انسان بال و پر میدهد، به اندیشه انسان عمق و بعد میبخشد و بارورتر میکند. قوه خیال انسان را به شدت تحریک میکند برای دست یافتن به دست نایافتنیها حتی آنجایی که ممکن است پر جبرئیل نیز بسوزد ولی اندیشه انسان بیباک و بیپروا سوار بر بال خیال و آرزو تا اوج قلههای لایتناهی هستی هم سرک بکشد. اما این پرواز دادن و پر زدن همیشه هم جالب نیست. انسانی که بر توسن غرائض و شهوات خود اسیر است نه امیر و بر اسب چابک نفس تسلطی ندارد چگونه میتواند بر چشمان خویش اعتماد کند؟ چشمی که میزان بسیاری از تحریک قوه شهوت انسان وابسته به یک نگاه آن است. قوه یادگیری انسان(هوش دیداری یا بصری هم) به میزان زیادی هم وابسطه به نگاه است. برقراری ارتباط با محیط اطراف و دریافت آن و قدرت تصمیم گیری درست و به موقع هم وابسطه به نوع نگاه است.
حال چشم و نگاه با این حوضه عمل و عکسالعمل وسیعاش و میدان بزرگ تاخت و تازش نیازمند مدیریت است یکی از درون فرد و دیگری از بیرون.
حجاب همان عنصر بیرونی و تاثیر گذار است. چرا که تا زمانیکه مُحرکی نباشد، متحرکی نخواهد بود. تا زمانیکه کبریتی نباشد آتشی روشن نخواهد شد. وقتی آتش کبریت نگاه هوس آلود بر خرمن حجب و حیای فردی افتاد دیگر کنترل این نوع انسانها از درون مشکل است. لذا اسلام بزاری دیگری نیز از بیرون برای جلوگیری از سرایت آتش این بیماری در نظر گرفته است. لذا کسی که خود را بدون تقید در برابر طوفان شهوت نگاه انسانهای بیمار قرار میدهد چونان تخته پارهای خواهد بود که اسیر موجهای بلند طوفانهای افسارگسیخته غرائض خواهد بود. از طرفی پوشده بودن زنان و مردان خصوصا زنان میتواند یک اهرم برتری و امتیاز بر اغیار( اعم ازدشمنان خارجی و دشمنان داخلی)باشد. کسی که دائم خود را از دید نامحرم پوشیده میدارد با زبان بیزبانی به او میگوید که : جسم من در برابر نگاه بیمار گونه تو آسیب پذیر است. چادر من و سیاهی چادر من، وقار و متانت من بالترین و مهمترین سرمایه من است. بدان که هر لحظه برای دفاع از عرض و عابرو و عفت خود آمادهام. فردی گفته بود که : چادر سیاه سوغات شاهان قاجار و پوشش متعارف آن روز غرب و نشانه کبر و غرور است و منفی. اتفاقا از دیدگاه اسلام زن در برابر مرد بیگانه و نامحرم باید متبکرانه برخورد کند تا او را به طمع نیاندازد. جالب اینکه کبر و غرور در برابر نامحرم را برای زن مستحب دانسته است. چه بهتر که نوع پوشش انسان در برابر چشمان ناپاک و نامحرم لایهای از دافعه کبر و غرور ایجاد کند. چنانچه غرش شیر در برابر شیرهای مزاحم آنها را از نزدیک شدن به حریم خود باز میدارد. همین ابهت و غرور و کبر میتواند به پیشگیری برابر آسیبهای احتمالی رفتارهای ناهنجار و غیر منتظره دیگران محافت کند و این صفت را در او تشدید کند.
اما چادر در ایران بعد اساسی هم دارد چه موافق و چه مخالف. هر چند قبل از انقلاب مردم چادر مشکی هم میپوشیدند اما پس از انقلاب به نمادی از غیرت و دینداری انقلابی و اسلامی تبدیل شد. همین امر دشمنان را برای مقابله با آن به تکاپو انداخت. با بررسی اشکالاتی که متوجه چادر میشود میتوان به لایههایی از جریانات سیاسی و فرهنگی مخالف دست یافت. انقلاب در همان ابتدای امر به الگوی ملل دیگر تبدیل شد و مردم دیگر نقاط جهان به الگو گیری از ایران پرداختند. لذا هر نمادی که در ایران مورد استفاده قرار میگرفت به سرعت بعد بینالمللی پیدا میکرد. همین الگو سازی در برابر هژمونی فرهنگی غرب سبب شد تا آنان برای تضعیف این نمادها از هیچ کوششی فروگذار نکنند. کاریکاتور، مقاله، طنز، فیلم، شعر، ضربالمثل، تمسخر، استفاده نامناسب از چادر، تحقیر و توهین، جو سازی و دروغ پردازی،....که بیشتر این نقشهها به کمک جریانات نفوذی روشنفکری در بدنه فرهنگی کشور از همان ابتدای انقلاب آرام آرام و در روح و جان جامعه تزریق شد. عمل کرد این جریان منحرف فرهنگی آنچنان عمیق و گسترده بود که در این 30 و اندی سال عمر پربرکت انقلاب اسلامیمان نه فقط هیچ فیلم خوب و قابل قبولی در راستای ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب و اهمیت آن در کارنامه سینما نیست که هیچ آنچه هم ساخته شده بیشتر سیاه نمایی بوده تا تبلیغ!
در صدا و سیما اکثریت قریب به اتفاق سریالها و فیلمها(با استثنای سریالی که این اواخر پخش شد به نام ستایش که آن هم متاسفانه در حد یک پوشش جذاب و متفاوت برای یک هنر پیشه تازه کار و جوان کارکردی دیگری نداشت و همان مختصر نگرش مثبتی را هم که برای حجاب و چادر ایجاد کرده بود با چاپ عکسهای آنچنانیاش در مجلات آنچنانی از بین برد! البته این هم یکی از مشکلات اساسی صدا و سیمای کشورمان است که اکثر بازیگران جوان و جویای نام برای جلب اعتماد و توجه مسئولین صدا و سیما از خود شخصیتی معصوم و عامه پسند ارائه میدهند. پس از مدتی که پلههای ترقی شهرت و محبوبیت را در پلههای سازمان صدا و سیما طی کردند، شخصیت واقعی خود را به نمایش میگذارند برای مثال هنر پیشه نقش حضرت یوسف را به یاد بیاورید و نقشی را که بلافاصله پس از سریال یوسف پیامبر بازی کرد به یاد بیاورید!)زن چادری، موجودی عقب مانده، بیسواد، خرافی، پایین شهری، منحرف، نامقبول و غیر قابل تحمل، منزوی و خانه نشین،... نشان داده میشود.
در سینما هم وضعیت بهتر از این نیست فیلم جدایی نادر از سیمین و زن چادری و ایضا مذهبی آن را به یاد بیاورید که آنگونه در بدبختی و بیچارگی و خرافات خود دست و پا میزند و زن فهمیده و متشخص و ایثارگر و ...آن هوای فرار از وطن در سر دارد! و از این دست کاراکترهای مشمئز کننده از چهره زن چادری!
در این آشفته بازار تضعیف چادر و چادری و چادر دیگر زن ایرانی چه انگیزهای خواهد داشت برای پایداری و مقاومت دربرابر این هجمه فرهنگی از جبهه داخلی و خارجی. به یاد بیاورید مادران و دخترانی را که در کوچه و بازار یکی با چادر و دیگری بدون چادر بلکه در مبتذلترین شکل پوشش در خیابانهای مملکت اسلامیمان قدم میزنند! این دختران فرزند همان سیاسیت فرهنگی تساهل و تسامحی هستند که رضا خان میخواست با زور سر نیزه و با دستور اربابان غربیاش انجام دهد اما موفق نشد در عوض با صبر و حوصله و زیرکی مجریان فرهنگی وابسته به غرب در داخل و کمک و هدایت عامل خارجی این تغییر ذائقه گسترده در یک نسل بزرگ از جمعیت جوان ایرانی نسبت به پوشش مهم و استراتژیک چادر در ذهن و روان ایجاد شد. دشمن هیچگاه در برابر حجاب کوتاه نمیآید و نخواهد آمد.
چرا که وقتی نصف بیشتر مردم یک سرزمین در برابر نامحرم( عنوانی صریح و روشن و بی عیب و نقص برای مرز بندی اصولی و دقیق با هر بیگانهای و ایجاد خط قرمز و دیواری مستحکم در برابر شیطنت احتمالی هر مردی) از خود انعطاف و عاطفه نشان ندهد و خود را در خیمهای از پوششی تیره محصور کند دندان طمعاش برای فاسد کردن آن جامعه خواهد افتاد. بسیاری از فتنههایی که در کشورهای اسلامی و یا غیر اسلامی اتفاق در نتیجه اعمال همین سیاست شیطانی بوده. شکست انقلاب مردم الجزایر پس از آغاز کشف حجاب، رواج گسترده فساد در ترکیه و نفوذ عوامل اطلاعاتی غربی در ترکیه پس از کشف حجاب، نفوذ گسترده انگلیس در ساختار حکومتی ایران پس از کشف حجاب و روابط بی حد و مرز روابط زنان مستشاران و دیپلماتهای خارجی با مردان درباری و هیئت حاکمه و بالعکس! فریب دادن و به فساد کشاندن زنان در کشور هدف و طعمه قرار دادن آنها برای به دام انداختن مسئولین رده بالای کشورهای شرقی و مسلمان. برای یک آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی چیزی بدتر از این نیست که یک زن مسلمان خود را از چشم ناپاک و حریص دشمنان پوشده نگه دارد و آنان را در حسرت استفاده ابزاری و جاسوسی و انحراف مردان آن سرزمین بگذارد.
پس بیایید باور کنیم که حجاب و پوشش کاملی چون چادر برای زنان نه در نتیجه نگاه متحجرانه، مرد سالارانه ، غیر منطقی و بیمار گونه یک جامعه مذهبی و ضد زن بلکه نتیجه بینشی عمیق و استراتژیک بنیانگذار اسلام در جهت تضمین همیشگی رشد و سعادت و امنیت و فرد و جامعه اسلامی در برابر آسیبهای دشمنان است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک