بازدید امروز : 178
بازدید دیروز : 43
روابط دولت باکو و رژیم صهیونیستی
· احمد کاظمی
فروپاشی اتحاد شوروی سابق، خلأ ژئوپلیتیکی قابل توجهی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که یک منطقه حائل مهم میان چین، روسیه، دنیای اسلام و اروپا میباشد، ایجاد نمود. هجوم سیاسی کشورهای غربی به منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به ویژه پس از حادثه یازدهم سپتامبر، یادآور خاطره تلخ رقابت روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم بر سر این منطقه میباشدکه آن را در تاریخ «بازی بزرگ» نامیدهاند. اما این بار تعداد بازیگران به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. امروز، علاوه بر روسیه و انگلیس، آمریکا، چین و ترکیه، کشورهایی نظیر هند، پاکستان، عربستان، ژاپن و برخی کشورهای دیگر غربی و رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگران جدید در این صحنه رقابت وارد شدهاند.
در میان این بازیگران جدید، رژیم صهیونیستی یکی از طرفهای فعال محسوب میشود. پس از فروپاشی شوروی، اسرائیلیها به منظور گسترش نفوذ در منطقه، فعالانه در جستوجوی دوستان جدید میباشند. ایران شمالی(جمهوری آذربایجان)، گرجستان، ازبکستان و قزاقستان در این خصوص جزء اولویتهای رژیم صهیونیستی به شمار میروند. چنانچه تجربیات گذشته و حال خاورمیانه نشان میدهد، وجود رژیم صهیونیستی در هر منطقه تنشزا میباشد. از اینرو، حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز و آسیای مرکزی نیز عامل ناامنی در این منطقه به شمار میرود. یکی از مهمترین وجهههای حضور رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که میتواند به عنوان یک عامل مهم تنشزایی و ناامنی مطرح باشد، مربوط به همکاری مشترک رژیم صهیونیستی با ترکیه و ایران شمالی است.
در حالی که هنوز اتحاد جماهیر شوروی فرونپاشیده بود، رژیم صهیونیستی برای حضور در ایران شمالی که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهد، تلاش میکرد. در این راستا نیز اسراییل، حتی پیش از فروپاشی شوروی و تشکیل دولت باکو، در سال 1369 به تأسیس انجمنی موسوم به «انجمن دوستی آذربایجان» ـ اسراییل اقدام کرده است. از همان زمان و از طریق این انجمن، یهودیهای ساکن در ایران شمالی با جوامع یهودیان آمریکا و رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی دارند. رؤسای جوامع یهودیان ایران شمالی بارها با رؤسای شش سازمان پیشروی یهودی آمریکا ملاقات کردهاند.
باید گفت، نفوذ رژیم صهیونیستی در ایران شمالی از دوران حکومت ملیگرایان افراطی جبهة خلق بر این کشور آغاز شد. ابوالفضل ایلچیبیگ، رئیس جبهة خلق، چندان در اوهام و رؤیاهای تشکیل «توران بزرگ» از ترکیه تا چین غرق شده بود که تصور میکرد با حمایت رژیم صهیونیستی همة رؤیاها در آیندهای نزدیک به واقعیت خواهد پیوست. حکومت جبهه خلق و نیز رژیم صهیونیستی در دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران، دیدگاه مشترکی داشتند و همین موضوع، زمینه حضور تلآویو در ایران شمالی را در سال 1371 (1992 میلادی) هرچه بیشتر فراهم نموده بود. پس از سقوط ایلچیبیگ، حیدرعلیاف نیز با این تصور که بدون رابطه با رژیم صهیونیستی نمیتواند از حمایت آمریکا بهرهمند شود، روابط خود را با صهیونیسم بینالملل گسترش داد. به باور کارشناسان سیاسی، روابط رسمی بین دولت باکو و رژیم صهیونیستی با سفر معاون نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی به باکو در 1992 آغاز شد و طی آن مقاولهنامه افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در باکو و قرارداد دایر کردن خط هوایی باکو ـ تلآویو منعقد شد. روابط رسمی دولت باکو و رژیم اشغالگر قدس در سال 1371 (1992 میلادی) با معرفی الیزیوتواب1 به عنوان کاردار موقت رژیم صهیونیستی برقرار شد. وی یک سال بعد به عنوان سفیر رژیم صهیونیستی در دولت باکو ارتقای مقام یافت.
همکاریهای امنیتی رژیم صهیونیستی و دولت باکو به ویژه در سال 1374، با سفر هیأتی از کارشناسان امنیتی رژیم صهیونیستی به باکو برای آموزش نیروهای امنیتی این کشور افزایش یافت. این روابط در سال 1376 (29 اوت 1997) با سفر نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی به باکو گسترش یافت. در ادامه، گروه پارلمانی به اصطلاح دوستی مشترک اسرائیل، آمریکا و ایران شمالی اواخر سال 1378 تشکیل شد. رضا عباداف، رئیس کمیسیون روابط بینالملل مجلس ملی رژیم باکو، ریاست این گروه به اصطلاح دوستی را برعهده داشت. به دنبال این گونه تحرکات رژیم صهیونیستی و آمریکا، شرایط به گونهای گردید که تا چند سال پیش، مقامات دولت باکو اظهاراتی به دور از واقعیات در مورد رژیم صهیونیستی عنوان میکردند. برای نمونه، حیدر علیاف، رئیس جمهور وقت دولت باکو، 15 ژانویه 2001 (1380) در دیدار با ماسالخ، معاون وزیر امورخارجه اسرائیل، در باکو تأکید کرد، در مشکل خاورمیانه موضع باکو این است که رژیم صهیونیستی دوست ماست و فلسطین هم خاک وطن اسرائیلیهاست! گفتنی است در دی و بهمن 1380 (دو ماه اول سال 2001)، معاون وزیر امورخارجه اسرائیل دو بار از باکو دیدار کرد. حیدرعلیاف همچنین در سال 1378 (دسامبر 1999 ) در دیدار با معاون وزیر امور دفاع رژیم صهیونیستی، وضعیت ارضی ایران شمالی را با وضعیت ارضی رژیم صهیونیستی یکسان دانسته و بدین ترتیب، رژیم صهیونیستی را از طرفی متجاوز، به طرفی مورد تجاوز قرار گرفته تبدیل نمود. الهام علیاف، رئیس دولت باکو، نیز در سال 1383 (آوریل 2004) در سالروز تأسیس رژیم غاصب قدس، تأسیس این رژیم در سال 1327 را یک حادثه بزرگ تاریخی عنوان کرد!
در راستای همین موضع انفعالی باکو و نفوذ ایادی رژیم صهیونیستی در ردههای عالی رتبه تصمیمگیری رژیم باکو، با آغاز انتفاضه جدید در سرزمینهای اشغالی که با جنایات ددمنشانه نظامیان رژیم صهونیستی علیه مردم بیدفاع فلسطین همراه بود، باکو موضع سکوت را در پیش گرفت. رژیم باکو حتی چندین بار اقدامات شهادتطلبانه فلسطینیها را یک اقدام تروریستی قلمداد کرده و آن را محکوم نمود. همچنین درسال1380 ( 24 آوریل 2001) نیز با برگزاری «همایش بینالمللی یهودیان قفقاز» در باکو همزمان با برگزاری «همایش بینالمللی حمایت از انتفاضه» در تهران به نوعی در راستای خواستههای رژیم صهیونیستی و آمریکا حرکت کرد. با چراغ سبر مقامات باکو هر سال مراسم روز به اصطلاح تأسیس اسرائیل و جشنواره فیلمهای اسرائیلی در باکو برگزار میشود.
یکی از مهمترین نتایج حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز و آسیای مرکزی که میتواند یک عامل مهم تنشزایی باشد، مربوط به همکاری مشترک اسرائیل با ترکیه و دولت باکو به ویژه با ترکیه است. این همکاری به شدت مورد حمایت آمریکا بوده و هدف نهایی آن گسترش دادن اتحاد نظامی 1375 ترکیه و اسرائیل به ایران شمالی و منطقه قفقاز در راستای طرح به اصطلاح «خاورمیانه بزرگ» است که هدف خارج کردن اسرائیل از انزوای منطقهای را دارد.
در یک نگاه کلی به فعالیتهای رژیم صهیونیستی در ایران شمالی ، میتوان گفت که این رژیم به طور کلی از دو حربه برای گسترش نفوذ در ایران شمالی استفاده میکند: یکی مسائل اقتصادی و دیگری از طریق نهادهای به اصطلاح اشاعهدهنده دموکراسی.
باید گفت، در ایران شمالی با توجه به حساسیتهایی که مسلمانان دارند، اسرائیل بیشتر کوشیده است، محور حضور خود را در این کشورها مسائل اقتصادی و یا همکاریهای علمی و فنی مطرح کند تا از این طریق خود را حامی توسعه این کشورها نشان داده و حساسیتها را کاهش دهد. از اینرو، طی سالهای گذشته کمتر شاهد بودیم که اسرائیل برخلاف آمریکا و ترکیه، آشکارا توافقنامه همکاری نظامی با رژیم باکو امضا کند. اگرچه این روند پس از حادثه یازدهم سپتامبر آمریکا و بهانه قرار گرفتن مبارزه با تروریسم تا حدودی تغییر پیدا کرده است. اسرائیل میکوشد که اهداف امنیتی و نظامی خود را در ایران شمالی از راههای بسیار پنهان و در پوششهای اقتصادی دنبال کند. برای نمونه، به بهانه کشاورزی، اراضی جنوبی ایران شمالی را در نزدیکی مرز ایران اجاره کند و دستگاههای شنود جاسوسی در آنها مستقر نماید.
طی سالهای گذشته، نفوذ اقتصادی اسرائیل در ایران شمالی نیز از دو طریق صورت گرفته است: نخست اینکه، دولت نامشروع اسرائیل خود اقدام به عقد قرارداد با دولت باکو کرده است. همانند قرارداد اجاره صدها هکتار از زمینهای کشاورزی ایران شمالی به ویژه در نزدیکی مرزهای ایران و همچنین قرارداد شرکت هواپیمایی دولتی باکو موسوم به «آزال»2 با شرکت هواپیمایی رژیم صهیونیستی موسوم به «عل عال» در اواسط شهریور 1380 در خصوص برقراری خط پرواز بین باکو ـ تلآویو.
دوم، از طریق عقد قراردادهای به ظاهر اقتصادی میان شرکتهای اسرائیلی با شرکتهای ایران شمالی. در این خصوص میتوان به قراردادی که در سال 1381 ( مارس 2002) در خصوص ساخت دستگاه کولر میان دو شرکت معروف اسرائیلی و ایران شمالی منعقد شد، اشاره نمود. در راستای این روند، اتحادیه تجاری باکو ـ تلآویو به ریاست ادوارد چرنین3 تأسیس شده است. اسرائیل طی سالهای پس از فروپاشی شوروی کوشیده است پیوندهای اقتصادی خود را با رژیم باکو گسترش دهد. گسترش روابط اقتصادی با ایران شمالی به ویژه در بخش کشاورزی، آبیاری، مدیریت آب و کشت پنبه در سرلوحه اقدامات اقتصادیاش در منطقه، به تدریج عمق استراتژیک نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد. در این راستا، اسرائیل علاقهمند به پیشرفت مسائل انرژی منطقه در چارچوب منافع آمریکاست. چنانچه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، در دیدار1376 ( 29 اوت 1997) با رئیس جمهور وقت دولت باکو، ایران شمالی را تدارکدهنده نفت اسرائیل توصیف کرد و بر پیشبینی یک پروژه، با اضافه کردن خط لولهای به خط لوله باکو ـ جیحان از زیر دریا به اسرائیل تأکید نمود. اشموئل راویل، نماینده بخش سوم وزارت امورخارجه اسرائیل، نیز طی سخنانی در کنفرانسی که به همت Caspian Integration Club در سال 1383 ( 29 آوریل )2004 در مرکز بینالمللی مطبوعات باکو برگزار شد، با اشاره به پتانسیلهای موجود در همکاریهای بین رژیم باکو و اسرائیل، عامل نفت را مهم خواند و گفت که با تحقق طرح باکو ـ تفلیس ـ جیحان موفقیتهای بسیاری به دست خواهد آمد.
از جمله دیگر راهکارها و شگردهای رژیم صهیونیستی برای گسترش نفوذ در کشورهای قفقاز به ویژه در ایران شمالی ، غیر از تشکیل بنیادهای به ظاهر خیریه یهودی که در میان آوارگان مناقشه قرهباغ فعالیت میکنند، تأسیس مراکز به اصطلاح اشاعهدهنده دموکراسی در ایران شمالی است. طرح ماشاو، باشگاه سلام ـ شالوم و بنیاد سوروس از جمله ابزارهای دیگر نفوذ رژیم صهیونیستی در ایران شمالی میباشد.
باشگاه صهیونیستی سلام ـ شالوم مجری طرح ماشاو در ایران شمالی است. طرح ماشاو که یکی از ابزارهای نفوذ رژیم صهیونیستی در کشورهای مختلف محسوب میگردد، از سال 1372 در ایران شمالی توسط رژیم صهیونیستی اجرا میشود. گفته میشود برنامه ماشاو توسط رژیم صهیونیستی از سال 1373 در 140 کشور جهان با هدف آموزش هزاران نفر در سال، اجرا میگردد. مقامات رژیم صهیونیستی مدعی هستند که هدف از اجرای این برنامه، آشنا کردن کشورها با توسعه فناوری رژیم صهیونیستی و توانایی علمی و اقتصادی این رژیم و تبادل تجربیات در زمینههای علمی، آموزشی و تحصیل و امور فرهنگی و کشاورزی است. اما از دید کارشناسان، برنامه ماشاو اهداف دیگری دنبال میکند. در واقع رژیم صهیونیستی از این گونه برنامهها و به بهانه تبادل اطلاعات علمی و فعالیتهای اقتصادی، به عنوان پوششی برای رسیدن به اهداف توسعهطلبانه خود به ویژه در کشورهای مختلف استفاده میکند. با توجه به حساسیتی که درکشورهای اسلامی نسبت به رژیم صهیونیستی وجود دارد، این رژیم همواره سعی دارد حضور خود را در این کشورها با بهانههای اقتصادی و یا به بهانه اشاعه دموکراسی(؟!) توجیه کند. حال آنکه این رژیم خود مصداق تروریسم دولتی و بزرگترین نقضکننده حقوق بشر در جهان است. برنامه ماشاو مدعی کمکهای علمی ـ اقتصادی به کشورهایی نظیر ایران شمالی است. همانگونه که بنیاد صهیونیستی سوروس نیز مدعی تلاش برای اشاعه دموکراسی است. حال آنکه نگاهی گذرا به روند فعالیت این گروهها نشان میدهد که آنها در اصل اهداف دیگری را دنبال میکنند.
باید گفت، ماشاو یک سازمان و تشکیلات صهیونیستی است که دارای ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی واجتماعی میباشد. این سازمان با حمایتهای آشکار و پنهان رژیم صهیونیستی اداره میشود و وظیفه عمده آن، استخدام نخبگان و مقامات کشورهای اسلامی برای خدمت به اهداف اسرائیل و یهود میباشد. رژیم صهیونیستی با فعال کردن سازمانهای صهیونیستی مانند ماشاو و سوخنوت در ایران شمالی و ایجاد تشکلهایی مانند انجمنهای دوستی کوشش میکند تا نه تنها مانع از حمایت مسلمانان ایران شمالی از ملت فلسطین شود، بلکه فضایی به وجود آورد که موجودیت نامشروع اسرائیل نیز مانند موجودیت سایر کشورهای جهان قانونی تلقی شود. ایران شمالی کشوری اسلامی و شیعی و دارای پیوندهای عمیق تاریخی، مذهبی، فرهنگی و قومی با ایران و جهان اسلام است. رژیم صهیونیستی با فعال کردن سازمانهای صهیونیستی مانند ماشاو و سوخنوت به دنبال تقویت گروههای ضداسلامی، تضعیف باورهای اسلامی و گروههای مخالف رژیم صهیونیستی در ایران شمالی است.
طی سالهای اخیر، باشگاه سلام ـ شالوم مجری برنامه ماشاو در ایران شمالی با شیوههای مختلف از جمله کارهای مالی و وعدههای متعدد به خانوادههای فقیر، برگزاری مراسمهای مختلف به تبلیغ یهودیت در ایران شمالی پرداخته و کوشش میکند با جذب مسلمانان ایران شمالی ، تعداد یهودیان را در این کشور افزایش دهند. گفتنی است آنها ایران شمالی را یکی از خاستگاههای اصلی قوم یهود معرفی میکنند! تبلیغ رژیم صهیونیستی و انحراف افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی از جمله محورهای فعالیت باشگاه سلام ـ شالوم در این کشور است. در این راستا نیز هر سال برنامه موسوم به «روز اسرائیل» با تلاش مشترک سفارت اسرائیل در باکو و سازمان جهانی یهودی «سوخنوت» و باشگاه سلام ـ شالوم در باکو برگزار میشود. در این میان، تلاشهای باشگاه سلام ـ شالوم برای نفوذ در سیستم آموزشی ایران شمالی و حضور در مدارس، حاکی از تلاش رژیم صهیونیستی برای تأثیرگذاری روی نسل جوان ایران شمالی و ترویج تفکرات صهیونیستی در میان آنهاست.
باشگاه سلام ـ شالوم به بهانه کمکهای تحصیلی و در چارچوب برنامه ماشاو هر سال در مدارس باکو و دیگر شهرستانهای ایران شمالی ، مراسمهایی را برگزار و در حاشیه آن غرفه اسرائیل را به نمایش میگذارد. در این مراسم از به اصطلاح موقعیت جغرافیایی و تاریخی اسرائیل، همچنین فرهنگ و آداب و رسوم آن گفتوگو میشود. حال آنکه رژیم نامشروع صهیونیستی با غصب اراضی اجدادی فلسطینیان ایجاد شده و اساساً موجودیت آن مشروع نیست. با وجود این، باشگاه سلام ـ شالوم به دنبال گسترش فعالیتهای خود در ایران شمالی است. در این راستا نیز فرهاد رحماناف، رئیس باشگاه سلام ـ شالوم، طی سخنانی در گردهمایی سال 1384 (فوریه 2005 ) این باشگاه تأکید کرد: این باشگاه در چارچوب برنامه ماشاو سمینارهایی با هدف رفع مشکلات جوانان ایران شمالی تشکیل داده است و به مبادله دانشآموز میان ایران شمالی و اسرائیل کمک میکند. این در شرایطی است که برخی از نشریات ایران شمالی از دست داشتن رژیم صهیونیستی در قاچاق کودکان آذری خبر دادهاند.
تاکنون صدها تن در ایران شمالی در چارچوب برنامه ماشاو آموزش دیدهاند. رژیم صهیونیستی در شرایطی ادعای کمکهای علمی و اقتصادی به کشورهای مختلف از جمله ایران شمالی را دارد که پروژة نسلکشی ملت فلسطین توسط رژیم صهیونیستی وارد مرحلهای شده است که در آن با حمایت سیاسی آمریکا، تظاهرکنندگان بیدفاع فلسطینی با موشک و هلیکوپترهای جنگی به خاک و خون کشیده میشوند. در واقع طی سالهای اخیر، رژیم صهیونیستی در ایران شمالی نیز به دنبال منافع صرف خود بوده است و کوشیده است در چارچوب نهادها و مؤسسات مختلف در همة بخشهای حساس این کشور نفوذ کند. رژیم صهیونیستی همواره از تقویت گروههای اسلامی در قفقاز و آسیای مرکزی به ویژه ایران شمالی و آشکار شدن جنایات این رژیم برای مردم نگران بوده و از همگرایی ایران شمالی با کشورهای منطقه ناخرسند است.
طی سالهای اخیر، این رژیم نه تنها در عمل به حل معضلات اقتصادی ایران شمالی کمک نکرده، بلکه کوشیده است از مسائل اقتصادی در جهت رسیدن به اهداف سیاسی استفاده کند. نهادهایی نظیر ماشاو، سوخنوت، سوروس و بنیاد مارشال هر کدام نهادهایی هستند که با ظاهری جذاب و شعارهای فریبنده، مسئول اجرای بخشی از اهداف توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در ایران شمالی ، زدودن هویت ملی ـ اسلامی این کشور و وابسته کردن آن به رژیم صهیونیستی هستند. در این میان، افزایش فعالیتهای باشگاه سلام ـ شالوم در ایران شمالی به موازات افزایش تحرکات سوروس صورت میگیرد.
بنیاد صهیونیستی ـ آمریکایی سوروس نیز از جمله پوششهای رژیم صهیونیستی برای نفوذ در ایران شمالی است. برای اولین بار بیشتر در سال 1376 و در جریان بحران ورشکستگی مالی و اقتصادی کشورهای جنوب شرق آسیا نام بنیاد سوروس بر سر زبانها افتاد. در این بحران بیشتر کشورهای عضو آ. سه . آن به ویژه اندونزی و مالزی، تحت اقداماتی که سوروس انجام داده بود، متضرر شدهاند. به باور کارشناسان، بنیاد سوروس با داشتن پشتوانه مالی و سیاسی به عنوان یکی از ابزار فشار و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف ایفای نقش میکند. این بنیاد از طریق ارتباط با احزاب مخالف، مطبوعات و جمعیتها و سازمانهای منتقد دولت در کشورهای مورد نظر، سعی در برآوردن اهداف واشنگتن و تلآیو دارد. ایران شمالی از جمله کشورهای قفقاز است که بنیاد سوروس بلافاصله پس از فروپاشی شوروی به دلایل مختلف کوشید حضور خود را در این کشور افزایش دهد: نخست اینکه، ایران شمالی تنها کشور اسلامی در قفقاز محسوب میشود. دوم اینکه، ایران شمالی با داشتن منابع قابل توجه انرژی به عنوان یک کشور ثروتمند در قفقاز و دارای موقعیت استراتژیک شناخته میشود. در چنین شرایطی است که پس از روی کار آمدن حیدرعلیاف در سال 1372 (1993 میلادی)، بنیاد سوروس نیز فعالیتهای خود را در این کشور گسترش داد و «انستیتو جامعه باز سوروس» با ادعای اشاعه دموکراسی در ایران شمالی فعالیت خود را در این کشور اسلامی آغاز کرد. بنیاد سوروس همسو با اهداف رژیم صهیونیستی برای از هم پاشیدن بنیانهای اجتماعی و مذهبی در این کشور نیز فعالیت میکند. در راستای سیاست نفوذ رژیم صهیونیستی، روزنامه 525 ، چاپ باکو، در 24 آوریل 2004 نوشت: «گردهمایی تأسیس جمعیت دوستی جوانان اسرائیل و آذربایجان با حضور نمایندگان سازمان بینالمللی یهودی سوخنوت و کارمندان سفارت اسرائیل برگزار شد. هدف این جمعیت توسعه دادن به ارزشهای تاریخی، ملی و معنوی میان ملتهای ایران شمالی و اسرائیل است!!». در واقع تأسیس این گونه جمعیتها و انجمنهای دوستی از جمله دیگر شگردهای رژیم صهیونیستی برای گسترش نفوذ در ایران شمالی است.
منبع: ایران شمالی
1. Eliz Youtoab
2. Azal
3. E. Chernin
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک