بازدید امروز : 112
بازدید دیروز : 193
رواداری دینی در امپراطوری ایران :
«اردشیر سوم شهرهای عمده مصر را ویران کرد و به معابد و به عقاید دینی اهالی توهین نمود ، به روایتی گاو مقدس آنان آپیس را کشت و دستور داد خر و الاغی به جای آن بستند ! » (1)
سپس صیدون را با هزاران سکنه اش بسوزانید و از آن جز خرابه ای باقی نگذاشت ، شهرهای مصر تسخیر شد و دیوارهای آن خراب گردید و معابد غارت گردیدند (2)
خشایارشا سلطنت خود را با سرکوب انقلاب مصر آغاز کرد ، که دو سال پس از درگذشت داریوش بار دیگر و باشدتی بیش از گذشته به انقیاد ایران درآمد ، بابل نیز از مدتی پیش ناآرام شده بود .از مدارک بابلی چنین پیداست که زمان دقیق وقوع آن سال 482 بوده است ، هرودوت در توصیف خود از بابل ، از مجسمة طلایی 12 ذراعی خدای بابلیان در معبد زئوس ("بل-مردوک") یاد کرده و می افزاید خشایارشا پس از قتل کاهنی که مانع از جابجایی مجسمه شده بود ، به انتقال آن از معبد اقدام کرد(3)
[پروفسور مایر(Meyer) برداشتن مجسمه را پیش از قیام بابلیان می داند(4) که این یعنی میان احترام به ادیان و ثبات حکومت رابطه ای وجود نداشته و تغییرات مزاجی پادشاهان سمت و سوی سیاستگذاری ها را معین می کرده است]
امستد در "تاریخ امپراطوری هخامنشی" میگوید : هرودوت میگوید داریوش در فکر انتقال مجسمه بوده است (5)
که گواهی است بر رها کردن سیاست مدارای سنتی پارسی ، پیش از درگذشت داریوش(6)
همین استاد تاریخ دانشگاه آکسفورد ، می نویسد :
«آریان میگوید خشایارشا در بازگشت از یونان ، معبد بل(مردوک) و سایر معابد بابل را تخریب کرد ، سایروس مشروعیت خود در بابل را از بل دانسته بود ، اما انتقال مجسمة بل همانند شیوة برخورد با قیام مصریان ، گواهی بر این است که سیاست دلجویی از ملل تابعه با توسل به احترام به خدایان آنان ، کارآیی خود را از دست داده و رها شده بود»(7)
ولی مسئله اینست که سیاست تساهل دینی حتی در همان آغاز هخامنشیان و سلطنت داریوش و از پیشتر در زمان کمبوجیه لکه دار شده بود :
داریوش خود تساهل دینی در مورد مغان را کنار گذاشته بود و در همان آغاز سلطنتش فاجعة معروف Magophonia (مغ کشی) را آفرید ، حتی اگر ادعاهای داریوش در مورد کودتای گئوماته مغ درست باشد و کسی که داریوش بر او شورید نه بردیای واقعی که گئوماتای مغ بوده باشد ، باز هم توجیهی بر فاجعة مغ کشی نمی تواند باشد حتی اگر به ادعای "نلسون ریچارد فرای" همة مغان کشته نشده باشند ، بعلاوه داریوش در کتیبه بیستون بصورت رسمی فناتیک مذهبی خود را نشان داده است :
«آن خوزیان بی وفا بودند و اهورامزدا از طرف آنان پرستش نمی شد . من اهورامزدا را می پرستیدم ، بخواست اهورامزدا هرطور میل من بود همانطور با آنها کردم»(کتیبه بیستون ، ستون پنجم ، بند دوم)
«آن سکاها بی وفا بودند ، و اهورامزدا از طرف آنان پرستش نمی شد ، من اهورامزدا را می پرستیدم ، بخواست اهورامزدا هرطور میل من بود همانطور با آنها کردم» (ستون پنجم ، بند پنج)
در دوره کمبوجیه نیز :
«تخریب معابد و پرستشگاهها از زمان کمبوجیه پیش می آید(8)
و در مورد سیاست های دینی کوروش نیز «پروفسور ب.مایسنر» می نویسند :
«کوروش فقط به یهودیان اجازه بازگشت به کشور خودشان را صادر نمود و معبد اورشلیم را تجدید بنا کرد ، ولی در مورد سایر ملل همان سیاست و روش آشوری ها را اعمال کرد ... یهودیان با دادن رشوه و پول کوروش را بطرف خود متمایل نمودند» (9)
"داندمایف" می نویسد : «کوروش گنجینه های پر ارزش ماد و لیدی و بابل را در اختیار داشت نیازی به گرفتن رشوه و پول نداشت» (10)
ولی این نظر نمی نواند درست باشد ، چون ما می دانیم با وجود برخورداری کوروش از ثروت این سرزمین ها باز اشتهای سیری ناپذیر او در کشورگشایی و بدست آوردن ثروت بحدی بود که بموجب الواح تخت جمشید وی در بنگاه اقتصادی اگیبی سرمایه گذاری کرده بود (سند)
منابع :
(1)
"اسکندر و ادبیات ایران" ، دکتر حسن صفوی ، برگه 40
(2)
ایران از آغاز تا اسلام ، رومان گیرشمن ، برگه 232
(3)
Ch. Hignett , Xerxes invasion of Greece , page 93
(4)
E. Meyer .Forschungen zur alten Geschichte , Halle 1892
(5)
A.t . Olmtead , The history of the persian history Chicago 1948 : P : 237
(6)
Ch. Hignett , Xerxes invasion of Greece , page : 93
(7)
Ibid
(8)
"آیین مغان" ، هاشم رضی ، برگه 155
(9)
B. Meissner , Die Achamenidenkonige und das Judentum , 1938 , s : 14
(10)
M . Dandmaev , Iran : under the early Achaemenids : 1928 , p 143
منبع: ارغنون
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک