بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 122
ایمان لئو تولستوی به اسلام در سانسور صد ساله!
لئو تولستوی (1910-1828م) نویسنده ودانشمند برجسته روس و خالق آثار گرانسنگی چون: «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» به عنوان یک متفکر و اهل قلم، مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد، اما موضوع مطالعات اسلامی او و علاقه اش به پیامبر خاتم(ص) و سرانجام، مسلمان شدنش، قطعاً نیازمند توضیحی درخور برای خواننده ایرانی است.
کتاب کم حجم و 137 صفحه ای «محمدرسول الله» اثر تولستوی، پس از چند یادداشت، مقدمه و پیشگفتار، در چهار فصل و دارای این عنوان هاست:
توصیه مهم، نامه ها، اعترافات و «اسناد و مدارک».
شاید در بادی امر چنین تصور شود که نوشتن 34 صفحه یادداشت، مقدمه و پیشگفتار، آن هم بر کتابی 137 صفحه ای- یعنی چیزی نزدیک به یک چهارم کتاب- کار چندان معقولی به نظر نیاید، اما با مطالعه دقیق یادداشت ها، مقدمه و پیشگفتار کتاب، متوجه میشویم که هر یک از آنها، ما را با بخشی از زندگی، تحولات روحی، آثار، تأثیر پذیری ها و نیز علل سانسور طولانی و چندین دهه ای کتاب در روسیه مسیحی ارتودکس و سپس مارکسیستی آشنا میکند.
بگذارید پیش از هر حرف دیگری درباره این اثر، خلاصه ای از هر یک از این نوشته ها را مرور کنیم:
الف: درباره ترجمه فارسی کتاب
به قلم: هاکان ال باراک، رئیس کانون نویسندگان ترکیه
«در دنیایی زندگی می کنیم که وقتی در هندوستان، بنگلادش و یا مصر، شخص یا نویسندهای کتابی علیه حضرت رسول اکرم(ص) و یا قرآن مینویسد، از سوی غرب، قهرمان به حساب میآید... اما متفکران و اندیشمندان بزرگی که در مورد اسلام تحقیق کرده و نظریاتی مثبت در مورد آن بیان داشتهاند، همواره تحت سانسور مانده اند.
تمام آلمانیها از هفت ساله تا 77 ساله، نویسنده و دانشمند بزرگ «گوته» را می شناسند، ولی کسی عشق بیش از حد این متفکر نسبت به اسلام را نمیداند. نوشتهها ونامه های «رایزرماریا ریلکه» در مدح و ستایش حضرت محمد(ص) و همینطور شعرهای او را هیچ آلمانی در یاد خود ندارد!
کتاب های مسلمانانی چون «لئوپلددیس»، «تیتوس بورکهارت»، «مارتین لینگز» در غرب خواننده ندارد.
در عالم غرب، از جمله نویسندگانی که مظلومانه زیر قیچی سانسور قرار گرفته اند، یکی هم «لئون تولستوی» است. در غرب نقاشیها و کاریکاتورهای کار کاتوریستی که کسی او را در دنیا نمی شناسد، هر جایی چاپ میشود، ولی کتاب و رساله بزرگترین رمان نویس جهان مخفی می ماند!
چنین است که برای آن که بدانیم تولستوی در مورد رسول اکرم(ص) چگونه می اندیشیده است، باید زمانی دراز مانند صدسال به انتظار بنشینیم تا روزی متوجه شویم که متفکر بزرگ، حتی کتابی را نیز در این باره نوشته است. روسها به دلایل عقیدتی، نامهها و اسنادی که موجودیت و صحت این گفتار را بیان می داشت، در طاقچه های پرخاک، زیر دیگر اسناد باارزش رها کرده و منتقدان و اندیشمندان غربی نیز به این اسناد و مدارک توجهی نداشتند، در نهایت، جست و جوگری آذری مدارک و نامههای فوق را به جهانیان تقدیم نمود.
ب: مقدمه مترجم فارسی کتاب «عطا ابراهیمی راد»
مترجم کتاب در مقدمه خود، پس از شرح مختصری درباره تهی بودن، پوچی و خلاء معنوی در زندگی بشر امروز و نیاز همیشه انسان به یافتن تکیه گاهی معنوی و جست و جو برای کشف حقیقت، نتیجه گرفته است که:
«لئون تولستوی» نویسنده شهیر روسی نیز از این جست و جوی حقیقت که ذکر آن رفت، مستثنی نبوده است. او در عمر طولانی خود، هر جا که کورسویی از حقیقت دیده و یا وصف آن را شنیده، با روح سراسر جستوجو گر خود، به دنبال آن رفته و درصدد به دست آوردن ایمان، درد و رنج و مشقت راه را برخود هموار کرده است.
اسلام و پیامبر گرامی آن، در اواخر عمر تولستوی، ذهن او را به خود مشغول کرده بود وعلیرغم نبود امکاناتی برای کسب اطلاع از اسلام و به خصوص در شرایط آن دوران کشور روسیه، او را از رسیدن به حقیقت دین اسلام باز نداشت.
سال گذشته در جمع کانون نویسندگان و شاعران ترکیه در شهر آنکارا، وقتی خبر مسلمان شدن «تولستوی» را شنیدم، باور نکردم وخواستار دلیل و مدرکی برای ادعای دوستان شدم، آنها نیز کتاب پیش روی را به من نشان دادند. «رساله گمشده تولستوی» مرا به وجود آورد و تصمیم به ترجمه آن به زبان فارسی گرفتم.»
ج: چیزهایی که انسانها باید بدانند
به قلم: راسیح ییلماز (مترجم کتاب از روسی به آذری)
«... کتاب حاضر، رساله ای نوشته تولستوی است و موضوع آن درباره حضرت محمد(ص) و احادیث مربوط به اوست؛ ولی متأسفانه هیچگاه ترجمه نشده، دلیل این را میتوان فضایی حاکم بر نوشته شمرد، زیرا روسها اکثراً مسیحی بوده و نامآور ادب و سخن روس را که معرف حضور تمام جهانیان است، در مورد وابستگی به حضرت محمد(ص)، برای خود و فرهنگ خود، اندکی بیگانه و مضر دانسته اند.
تولستوی کتاب «عبدالله السهروردی» عالم بزرگ هندی در مورد احادیث حضرت محمد(ص) را بدون شک خوانده و برای پی بردن به این مهم، کندو کاو و تحقیقات بسیار زیادی انجام داده است...
در اصل، جمع آوری احادیث در باب حضرت محمد(ص) در زمان خفقان دولت روسیه که تولستوی در آن زمان می زیسته، به تنهایی کاری بسیار عظیم است و این مساله را عالمان تاریخ بسیار خوب می دانند. در همین زمان، جمعآوری احادیث انتخابی از طرف تولستوی، می توانسته مسیر و تفکر جدیدی را در شرایط فوق برای مردم به وجود آورد، ولی از همه چیز مهمتر در مورد ادیب و دانشمندی مانند تولستوی و احساس این که توجه آن بزرگ ادب روسیه به اسلام و عشق او نسبت به حضرت محمد(ص)، گردآوری همین رساله کوچک است.»
د: ایمان تولستوی
به قلم: پروفسور دکتر تلمان خورشید اوغلو علی اف
و «واکیف تهمذ اوغلو خلیوف»
«... این اثر در سال 1909 میلادی در روسیه مسیحی نوشته شده، ولی هرگز به چاپ نرسیده است. در دوران حکومت کمونیستی در شوروی، با آن که بسیاری از کتابها دوباره و چندباره تجدید چاپ شدند، اما رساله تولستوی درباره حضرت محمد(ص) هرگز چاپ نشد. اگر بخواهیم از این نوع سانسور مثالی دهیم، میتوان داستان زیر را بیان کرد:
در سال 1979 میلادی (70 سال بعد از نوشته شدن این اثر تولستوی)، در بزرگترین مجلسه جمهوری آذربایجان آن وقت، یعنی «مجله آذربایجان» مقدمه این رساله، یعنی نامه همسر ژنرال آذری «ی. وکیل اوا» از آذری به روسی ترجمه شد و هدف، چاپ آن بوده است. اما موءسسه سانسور باکو، به این نوشته اجازه چاپ نمی دهد. دلیل این سانسور را اداره سانسور باکو چنین اعلام میدارد که: «هوشمندی چون تولستوی نمی تواند درباره اسلام و حضرت محمد(ص) این چنین قلم زند.» سردبیر مجله، این بار تاریخ نشر مجله را به تأخیر انداخته و به مقامات مسکو اطلاع میدهد. مسکو امر میکند «آری میتواند چاپ شود.» و به این شکل، نوشته تولستوی با خواننده آذری ارتباط مییابد.
چاپ مقدمه رساله تولستوی در آذربایجان، مثل بمب صدا کرد و روشنفکران را به فکر واداشت...به این ترتیب بعد از 70 سال دوران حکومت کمونیستها در شوروی آن روز و برقراری حکومتی نسبتاً دموکراتیک و گسترش اندیشه ها و احترام به دین، موجب شد که در سال 1990 میلادی رساله فوق در روسیه به زبان روسی چاپ شود.»
دو نویسنده فوق در ادامه مطلب خود، درباره عنوان کتاب تولستوی نوشته اند. «... متأسفانه همین کتاب در چاپ آذری آن که در آذربایجان توسط «کامیبلوف» چاپ شد، دوباره دچار اشتباه شده و کتاب را با همان نام اصلی خود چاپ کرده اند، در حالی که ما در ترجمه این کتاب، «ترمینولوژی اسلامی» را در نظر گرفته و خطای مرتکب شده را جبران کردیم. عنوان اثر تولستوی «احادیث پیامبر(ص) که در قرآن نیامده» بود که ما در ترجمه این کتاب، ترمینولوژی اسلامی را در نظر گرفته و خطای مرتکب شده را جبران کردیم... زیرا قرآن کلام خداست، حدیث هم سخنان پیغمبر حضرت ختمی مرتبت است. به همین دلیل ما نام کتاب را «محمد رسول الله نهاده و عرضه شدن به این صورت را متناسبتر تلقی کردیم، زیرا در زمان امپراطوری روسیه، دین اسلام از جمله ادیانی بود که یادگیری آن غیرممکن بود و به همین دلیل، تولستوی باید برای کتاب یا رساله خود، نام دیگری انتخاب میکرده است.»
در ادامه این مطلب، در اثبات مسلمان شدن تولستوی آمده است:
«... در این جا باید به مساله ای دیگر اشاره کرد، خانمی به نام «والریاپروهووا» سالها پیش در روسیه اسلام آورد و با مردی عرب ازدواج کرد و قرآن کریم را به زبان روسی ترجمه کرد. شرق شناسان و عالمان اسلامی، این ترجمه را پسندیده و همین شخص کتاب تولستوی درباره حضرت محمد(ص) و احادیثاش را نیز به صورت جدی در وسایل ارتباط جمعی مطرح کرده است. به نظر خانم «پروهووا» تولستوی سال های آخر زندگی به دین اسلام اعتقاد پیدا کرده و طبق وصیت خویش، طبق اصول شریعت اسلام به خاک سپرده شده است.
حکومت جماهیر شوروی سال ها این حقیقت را از مردم خود مخفی کرده است. «پروهووا» مدارک خویش را با جرأت و جسارت تمام انتشار داده و آنها را فاش کرده است. به گفته وی: تولستوی طبق موازین اسلامی به خاک سپرده شده و به همین دلیل است که بر سرسنگ قبرتولستوی اثری از «صلیب» نیست و این دلیل بزرگی بر این مدعاست.
وی می افزاید: در میان خلق روس، به خصوص روشنفکران روسیه ، تولستوی به عنوان کسی که قدرت الهی مسیحیت را قبول کرده، همواره مورد احترام و علاقه بود و طبیعی است اگر این حقیقت تغییر می یافته، موج عظیمی به طرفداری از اسلام در روسیه کمونیستی به پا می خواسته است و به همین دلیل است که حتی احتمال مسلمانی تولستوی نیز همواره توسط رژیم مخفی مانده است. دولت سوسیالیستی هرگز نمی توانست اجازه افشای این مهم را در شرایط اجتماعی و سیاسی آن روز بدهد و به همین دلیل است که رساله و یا کتابچه احادیث حضرت محمد(ص)، گردآوری تولستوی همواره از نظر مردم مخفی مانده است.
هـ : تولستوی نویسنده شیفته حضرت محمد(ص)
به قلم: عارف ارسلان، مترجم کتاب تولستوی از زبان آذری به ترکی استانبولی
«اندیشه این که نویسنده بزرگی چون تولستوی وقتی آخرین نفس های خود را میکشیده مسلمان شده، برای ما خوشحال کننده است. وقتی کاپیتان «کوستهو» مسلمان شده بود، رپرتاژ او را در روزنامه « Match» فرانسوی خوانده بودم و باورم نمیشد، همین طور، در سال 1983 میلادی، در مورد «کلمنت تورز» نیز همین احساس را داشتم، «کلمنت تورز» رهبر حزب کمونیست فرانسه بود. البته درعالم غرب، فقط همین ها مسلمان نشدند و این لیست بالا بلندی است که می توان هر روز به آن نامهای جدیدی را افزود. اگر بخواهیم به زمان های کمی دورتر برویم، می توانیم از «پرنس بیسمارک»، «گوته» و بعضی دیگر مثل «پوشکین»، نویسنده بزرگ روسی و دیگران هم نام ببریم. نام دیگری که از مسیحیت به اسلام گروید و عالم اسلام و مسیحیت را بسیار در حیرت فرو برد، کسی جز «پولوسین» نبود، «پولوسین» وزیر دین روسیه بود! این خبر تمام جهان را به فکر فرو برد. متأسفانه این خبر در ترکیه توسط هیچکس افشا نشد. و کسی از آن باخبر نبود تا این که «الوآلاتلی» این خبر را به این صورت که رئیس کلیسای ارتودکس، پدر مقدس «ویاچسلاوپولوسین» وزیر کمیته ارتباط مذاهب، رئیس کمیته آزادی وجدان و وکیل فدراسیون دوما، مسلمان شده است. آقای پولوسین تحصیلات خویش را در دانشکده فلسفه دانشگاه دولتی روسیه تمام کرده و همین طور از فدراسیون خارجی روسیه، دارای مدرک آکادمی است. من این را در کتاب مهم «الوآلاتلی» در مورد «گوگول» خوانده بودم، نام این کتاب «مرحمت» بود. وقتی این خبر را در کتاب خواندم، ابتدا باور نکردم و همواره فکر میکردم مگر میشود خبری به این مهمی را اصلاً نشینده باشم، ولی با تحقیقاتی که کردم، متوجه شدم خبر کاملاً درست است.
همسر آقای پولوسین هم به دین مبین اسلام گرویده بود. پولوسین نام خود را عوض کرده و «علی» نهاده بود. او امروز جزو مشاهیر جهانی شمرده می شود.
در سال 1978 عالمان بزرگی مانند: «موریس بوکائیل» و «روژهگارودی» نیز مسلمان شده بودند. اینان کسانی بودند که در گذشته جزو تئوریسین های کمونیزم بودند!
نویسنده در ادامه می نویسد:
«تولستوی اسلام و مسلمانی را زمانی مطرح میکند که تبلیغات کمونیستها به حداکثر خود رسیده و ضددین بودن به معنی قدرتمند بودن است. آن زمان برای بیان و یا تبلیغ یک دین، آن هم اسلام باید تحت شکنجه قرار گرفتن، یا اعدام شدن را به جان خرید و تولستوی این کار را کرد. در نقطه عطف هنر و ادبیات بودن و چنین کردن واقعاً در زمان تولستوی مساله از جان گذشتن شمرده می شد.
تولستوی با همه تفاصیل فوق، احادیثی را که به حضرت محمد(ص) نسبت داده اند جمع کرده و آن را به مردم روسیه تقدیم کرده است. در اصل، فلسفهای مانند کمونیزم که از پایه اسیر آداب بسیار جدی داشت و یا ریشه عمیقتر آن، سوسیالیزم؛ نویسنده هوشمند روسی را هرگز تکان نداده و او به جای استفاده از نعمات حکومتی که برای او آسان و در دسترس بوده، طرز تفکر خود را به اسلام و فلسفه آن متمرکز کرد. تولستوی در نامه ای به «یلناوکیلاووا» نوشته بود.
«برای من محمدی بودن، از ستایش صلیب (مسیحیت) در مقام بالاتری قرار دارد و در این مقایسه، من اسلام را برمی گزینم. اگر انسانها حق انتخاب داشتند، هر انسان عاقل «پرودسلاو»، (مذهب مسیحیت غالب در روسیه)، بدون شبهه و بیتردید، محوری بودن خدای یگانه و پیامبرش را قبول می کرد.»
احادیث انتخابی تولستوی که در کتاب آمده است، اکثراً در موضوعاتی مانند «فقر» و «مساوات» است که اینها به طور اعم حاوی درس هایی به مردم روسیه است. تولستوی خود اذعان می دارد که تعدادی از احادیث در «ترمینولوژی» اسلامی جایی ندارد و براساس منطق و تفکر، نمی تواند صحیح باشد و این سخن تولستوی نشان دهنده آن است که تولستوی قرآن مجید را خوانده بود وگرنه چگونه می توانست احادیث غیرمستند را تشخیص دهد؟»
کتاب محمد رسول الله اثر تولستوی، کاری جدی، مهم و خواندنی است. تردیدی نیست که پس از مطالعات پیگیر تولستوی درباره اسلام، مطالعه سخنان پیامبر گرامی اسلام(ص)، موجب آن همه شور و شناخت و شیفتگی در وی بوده و یادداشت ها و گزیدهای که این فرزانه متفکر ازکتاب احادیث پیامبر(ص) اثر «سهروردی» فیلسوف هندی انتخاب کرده، نشانگر این علاقه قبلی اوست. از دیدگاه تولستوی، سخنان حضرت محمد(ص) درباره عشق و محبت به هم نوع و خدا، خوشبینی، اخلاق نیک، عدالت وراستی است. خوشبختانه ترجمه 92 حدیث که تنها بخشی از احادیث گزیده شده تولستوی بوده، در اثر حاضر آمده و منابع بسیاری از آنها نیز ذکر شده است. بیشتر این احادیث از کتاب صحیح بخاری (از منابع اهل سنت) است.
چند تذکر کوتاه
قطعاً عطا ابراهیمی راد در ترجمه و آماده سازی این اثر در سالی که به پیامبر اعظم(ص) تعلق یافته زحمت بسیاری کشیده و کار او از این نظر قابل تقدیر است؛ در عین حال، نکاتی درباره ترجمه اثر به نظر رسید که فهرست وار ذکر می کنیم:
1- به نظر می رسد نوعی شتاب زدگی در کار و عدم بازنگری متن ترجمه، باعث شده که علایم سجاوندی غالباً در جای خود ننشسته و به همین خاطر، روانی متن دچار مشکل شده است.
2- در برخی صفحات واژه های مناسب در جمله به کار نرفته است، مثلاً در صفحه 29 در بخشی از پاراگراف یا بند دوم چنین آمده: «تولستوی دین حضرت محمد(ص) را آخرین دین الهی و دینی فوق العاده شمرده، به مانند دین های دیگر آن را از خرافات و امور باطل به دور دانسته و دینی کامل «تفصیل» نموده است. بهتر بود به جای واژه «تفصیل» از واژه «توصیف» استفاده می شد.
3- در صفحه 12- آیه هفتاد و دوم سوره احزاب بدون ترجمه و ذکر مأخذ و به صورتی درهم ریخته و مخدوش آمده است.
4- در برخی موارد و در برخی جمله ها، تطابق فعل و فاعل صورت نگرفته است.
5- مترجم محترم در بسیاری از موارد در متن، به جای فعل ماضی، از فعل مضارع استفاده کرده است. مثلاً در صفحه 28 و...
با این همه، این گونه کاستیها در ترجمه، به هیچ وجه چیزی از اهمیت کار مترجم و اجرا و در یافتن و ترجمه چنین اثری به زبان فارسی، آن هم در این سال مبارک نمی کاهد، امیدواریم چاپ جدید این اثر، با بازنگری در متن و ویرایشی مجدد، همراه با تصاویری از سالهای مختلف زندگی تولستوی و نیز تصویری از محل زندگی و مزار این اندیشمند و نویسنده بزرگ همراه باشد.
مجله کیهان فرهنگی اسفند 1385 - شماره 245
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک