بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 139
بسم الله الرحمن الرحیم
...استعمار دست گذاشته بود روی اعتیاد به یک عادت استعماری، استعمال توتون و تنباکو و قلیان! یک فتوا و یک تحریم جانانه کمر این عادت را شکست! کاری ندارد شکستن آن هم از این نوع؛ اگر یک جو همت داشته باشیم! بیاید باز هم تاریخ را تکرار کنیم! داس ایمان و اراده هر قدر که بُرندهتر شود با سنگ محک تجربه و آزمون، برندهتر خواهد بود بر ریشه گیاه هرزه وابستگی!
بیایید به میرزای شیرازی وجدانمان مراجعه کنیم و با فتوای مجددش گردن استعمار خودی داخلی را هم بکشنیم! ثابت کنیم که فرزند زمان همان عادت شکنان اعتیاد به استعمار کهنه هستیم.
استعمار داخلی باشد و خارجی؛ سردمدار بیچارگی ملتهاست! ماریست خوش خط و خال در خیال انسان! شیطانیست فتان! پوست عوض میکند و در بازار قوم اخدود، خود را چون خودی عرضه میکند! گاهی ما خودمان از هراستعمارگری ، استعماگرتریم، چرا؟ گران میشود احتکار میکنیم، ارزان میشود انبار میکنیم. کم باشد زیاد میخریم تا از قافله مصرف عقب نمانیم. فراوان هم که میشود مثل: نان، همه جای زندگیمان میشود فرش نان، از سر سفره زائران گرفته تا زیر سم ستوران!
چه کنیم با این خلق بد؟ کی عید تحول عاداتمان خواهد رسید تا برایش جشن مفصلی بگیریم؟ در عرض دو هفته چیزی را میخریم که در طول یک سال هم میشد خرید. در عرض دو هفته پولی را خرج میکنیم که پس انداز یک سالمان یا شاید هم بیشتر باشد. چیزی را میخریم که نباید بخریم! زمانی میخریم که همه دغدغه خرید دارند. عرضه کم، تقاضا زیاد، میشود حکایت آجیل نرخ برج عاج شب عید و مرغ ایام ماه مبارک رمضان!
سالها پیش اجدادمان کاری کردند کارستان؛ دشمن دست دشمن خارجی را از سر خود کوتاه کردند!(البته کمی تا قسمتی را) تصمیم گرفتند چیزی را ترک کنند که شده بود جزء لاینفک زندگی؛ توتون و تنباکو مرغ مجلس شادی و عزا ی میهمانی و مراسم مردم شده بود. تصمیم گرفتند دود نکنند ماده مضر و مخدر را! دودش هم رفت به چشم قوم اخدود استعمار! فرضیه و نظریه خواستن و توانستن را به فرمول اثبات شده تاریخ بدل کردند.
با آجیل یا بی آجیل، با شیرینی کیلو 10000هزار تومان یا بدون آن، با میوه یا بدون میوه و...حلاوت عید باید به کام همه باید شیرین باشد اگر، با شوری اسراف و تبذیر چشم قناعت را در نیاوریم. مردم همان مردمند و دنیا همان دنیاست. این سال است که عوض میشود نه ما. تحویل این سال به آن سال میشود اما دریغ از تحولی در احوال. از این عید و عیدها چه چیزی عایدمان میشود اگر نخواهیم تحولی در قواعد رفتار و سبک زندگیمان بدهیم! چه چیزی را جشن میگیریم؟ جشن خوردن و لباس نو پوشیدن و پز مبلمان و سرویس پذیرایی جدید و...در سال نو بدون اخلاقی نو؟ همان آدم پارسال سالهای قبلیم نونوارتر و شیکتر و شکیلتر! به چه قیمتی؟ به قیمت یک سال تحریم خود و خانواده خود با نخوردن و جمع کردن تا دم عید، به یکباره همه را در طبق اخلاص چیده با تشریفات ویژه مراسم عید برای نمایش در برابر لشکر میهمانان قرار میدهیم. با تشریفاتی که همین میهمان فلک زده را از همنوعانش فراری داده است. سالی یکبار دور وبر منزلمان آفتابی میشود آن از سر ناچاری!
یک ربع ساعت نمایش دارندگی و برازندگی در برابر میهمان بیچاره با لباس و تنقلات و دکوراسوین جدید! با رفتن هر میهمان نمایش تمام میشود و ما میمانیم با کلی دغدغه و حرص و جوش که چرا میهمانها کم خوردند یا چرا زیاد خوردند و به فکر جبران آن در منزل حریف! تا یک سال هم باید بسوزیم و بسازیم از عوارض سوختن زیر شلاق ساختن با فشارهای روحی و روانی فشار هزینههای عید! همه آجیل و میوه و شیرینی یک سال را میخرند و انبار میکنند برای میهمانان احتمالی یک هفته یا دو هفته. عید که تمام شد میمانیم که با این همه تنقلات انبار شده چه کنیم. انباری از چیزهایی که در ایام عید همه دارند و رفتهایم و دیدهایم وخوردهایم مشابهاش را. بیایید عید را تحریم کنیم با نخریدن! با نخوردن! با کارنوال تجمل و اسراف برگذار نکردن!
بگذاریم شیرینی تغییر و تحول طبیعت تلخ نشود نه به کام خودمان نه کام دیگران، نگذاریم به خاطر چند روز مستی خوش بودن با آداب و سنن کهن و بیهوده، شعلههای آتش آه و افسوس حسرت ابدی ناداران دامن لباس آخرتمان را بگیرد. بخریم و بخوریم میوه شیرین محبت و قرب خدا را در بازار پر برکت خوار نکردن بندگان خدا! به امید آن روز که عیدیمان با عید دیدار دلدار گره خورد، در روز عرضه خوار و بار اعمال اخیار و ابرار و گرانی و نایابی کالای خالص رفتار و کردار!
باشد که عیدهایمان تایید شود به مدد مودب شدن به آداب الهی!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک