بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 122
بسم الله الرحمن الرحیم
فروردین برای ایرانیها شادی افزون تری نیز دارد؛ هم شادی انقلاب طبیعت و هم شادی انقلاب در شیوه حکومت و لبیک به ندای بیدار فطرت الهی و توحیدی. بهار طبیعت و بهار انقلاب هر دو در نود و دومین دهه(92 شمسی) از سیزدهمین صده شمسی(1300 شمسی) با یکدیگر پیوندی ناگسستنی برقرار ساخته اند. با این تفاوت که یکی بر مدار جبر است و اختیار در آن اعتباری ندارد. لذا جشن و سرور آن چندان پایدار نیست و پایان بهار، پایان خوشیهای فصلی بهارانه است. رشدش پایان می یابد و اما حرکت آن برای ثمر دادن با فصلی دیگر و رنگی دیگر در طول طبیعت ادامه می یابد و به پایان می رسد تا بهاری دیگر. پایبندی به بهار فصل به فصل رنگ می بازد و در فصلی دیگر و با زیبایی دیگر و انقلابی دیگر در طبیعت روبرو می شویم. همین تنوع و تکثر و بی ثباتی به سرعت زیبایی و یاد و خاطره بهار را از ذهنها می زداید.
اما انقلاب ملت ایران بر مدار اراده و اختیار است. طبیعت انقلابی طبیعتی همیشه بهاری است و مدام در حال شکوفه دادن و به ثمر نشستن و رشد و بالندگی است. فصل انقلاب با همه مشکلاتش تازه در آغاز بهار شکوفایی خود با بارور کردن جوانانی دانشمند شهادت طلب در میدان جهاد خودکفایی، انرژی هستهای بالقوه این انقلاب را در 34 مین بهارش بالفعل می کنند. شکوفایی علمی آن هم بعد از اینهمه آسیب و تخریب و محدودیت هر دشمنی را به هراسی ناخواسته می افکند. با اینهمه هجمه رسانه ها علیه نظام اسلامی ایران هنوزهم جوانان ایرانی حاضرند برای کشورشان حتی در عرصه های نوپایی علمی جانبازی کنند حتی اگر به قیمت جانشان نیز تمام شود. 8 سال جنگی که بر ما تحمیل شد ما بدون داشتن سلاح هسته ای و حتی انرژی از نوع صلح آمیز آن در برابر قدرتهای هسته ای دنیا ایستادیم. حال وارثان همان تجربه مقدس در حال گشودن جبهه ای دیگر هستند اما اینبار طول جنگ نه 8سال که شاید 800 سال نیز طول بکشد.
جنگی فرسایشی و طاقت فرساتر. جنگی که نه مرز مشخصی دارد و نه کشتگان و مجروحان آن قابل شمارش. جوانان ایرانی در این جنگ آموختند هدف هرچه قدر بزرگتر و مقدستر باشد دشمنانش سرسختت تر و مصمم تر خواهند بود. ایرانی ثابت کرد که می توان با عده های قلیل در برابر فوجی عظیم برابری کرد حتی اگر این فوج همه قدرتهای دنیای غرب باشد.حال ایرانی آزموده تر از قبل است و دشمنانش نیز داناتر و با تجربه تر از دیروز. تحریم، تهدید، محاصره، تخریب ترور و....همه و همه را بارها درباره ایرانیها آزموده اند. اما آنها تنها یک راه را در طول سالها استعمارگری موفقیت آمیزتر و کم هزینه تر یافته اند آن هم تفرقه و تزلزل ایمان و اراده مردم و مسئولین ملل جهان. تورش می اندازد و از گل الودگی روابط ایرانیها ماهی منافع شوم خود را صید می کنند. ترک و کرد و فارس و عرب و عجم و...مردم و مسئولین، رهبر و مردم، نظام و مردم، ایران با کشورهای مسلمانان همسایه، ایر ان با ملل دیگر،...همه راههایی است که برای ایجاد دشمنی رفته اند( حوادث فتنه 88 نشان داد که دشمن در بخش کوچکی از جامعه تاثیر گذار بوده و برای).ایجاد بدبینی و ترس و التهاب در ملت ایران با سیاستهای دوگانه(هویچ و چماق) مهمترین استراتژی دشمن برای مقابله با ملت ایران بوده.
آنان با این سیاست اتحاد و همدلی و صبر و استقامت و مقاومت فولادین در برابر هر نوع تهدیدی را هدف قرار داده اند تا با بالاتر بردن هزینه داشتن هر نوع امتیاز علمی، در راستای استقلال و خود کفایی ملت ایران بتواند با سست کردن ایمان و امید مردم نسب به درستی تلاشهای انجام شده از این جهت مسئولین نظام را تحت فشار قرار دهند. اما لازم است در اینباره نکاتی چند نکته مهم را یاد این باب آور شویم.
1. ایجاد تردید و تفرقه در موضوع هسته ای ایجاد دو جناح موافق و مخالف میان مسئولین و مردم می تواند اوین قام دشمن برای از میدان به در بردن ایران باشد. لذا باید چاره ای اندیشیده شود تا این تزلزل و ضعف و استیصال دشمن و اینکه توان رویارویی مستقیم با ایران و ایرانی ندارد لذا دست به هر اقدام غیر معقولی و غیر منطقی بزند.
2. انحطاط اخلاقی: اینکه دشمن کثیفترین و رذیلانه ترین روشها را علیه ملت ایران استفاده می کند. بی آبروی غربیها نزد ملتهای شرقی و حتی ممالک غربی موجب شده تا سیاستمداران غربی با تضعیف حاکمیت ملی دول مخالف و یا ایجاد بحران و شورش و کودتا و جنگ، افکار جهانیان را از عمق فاجعه سیاستهای غیر انسانی دول غربی منحرف کنند.
3. ریل گذاری علمی نظام قطعا در مسیر صحیح انقلاب و در راستای استقلال و آزادی و خود کفایی کشور است. لذا دشمن سر سختانه ترین وارد کارزار شده. تمامی ابزارهای و روشهای سیاسی خود را برای متوقف کردن و یا حداقل کند کردن این حرکت پر شتاب علمی و تکنولوژیکی، ایران را زمینگیر کند.
4. هرچند ترور دانشمندان هسته ای میزان خطر پذیری ورود به این رشته را بسیار بالا برد و هزینه آموختن چنین دانشی را بالاتر برد اما با اقبال زیاد دانشجویان به این رشته پس از حوادث تلخ فوق نشان داد ملت ایران دوران بلوغ و رشد خود را پشت سر گذاشته و حتی آسیبهای جسمی و جانی هم مانع ورود ایرانیها به عرصه های علمی و فتح قله های نیرو و انرژی جهان دور از دسترس نیست.
5. اینکه دشمن به استعداد و هوش ایرانی ایمان آورده است(به یاد بیاوریم خیل دانشمندان ایرانی که در نهادها و موسات علمی و تکنولوژیکی آمریکا و اروپا سرآمد و پیشرو هستند و بماند موفقیتهای علمی داخل این مرز و بوم.) لذا از این می ترسد که ایرانیها باوجود اینهمه فشار و تحریم بازهم توانست انرژی هسته ای را بومی کند. لذا حتی با داشتن انرژی صلح آمیز هسته ای نیز امکان دستیابی ایرانیها به هر نوع توان هستهای و غیر هسته ای دیگر را محتمل میداند لذا به قصاص قبل از جنایت روی آورده است تا با دامن زدن رسانهای به این نوع فرضیات و احتمالات متوهمانه، کمی ازنگرانیهای فزاینده امپریالیستی خود بکاهد.
6. شاید بهتر باشد علاوه بر گسترش توان هسته ای گوشه چشمی هم به حوضه های دیگر تولید انوژی طبیعی داشته باشیم و از سرمایه گذاری در این باره کوتاهی نکنیم تا اگر بر فرض غیر محتمل امتیاز انرژی هسته ای را از دست دادیم یا محدودیتی در این زمینه پیش آمد جایگزین مناسبتری برای آن داشته باشیم. حتی کشورهایی با برخوردار بودن از توان هسته ای که هیچگونه نگرانی درباره انرژی هستهای خود ندارد برای کشف منابع دیگر انرژی سرمایه گذاریهای کلانی صورت دادهاند و خود را محدود به یک حوزه نکرده اند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک