بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 66
تندیسی که طاغوتی برای طاغوتی ساخت
مذهب نادر شاه افشار در هاله ای از ابهام؟
متاسفانه در میان تعصبات قومی و ملی گرایانه آنچه از دید عموم مردم دور میماند؟ نقش دین و اعتقادات مذهبی شخصیتهای تاریخی این مرز و بوم است. جهان بینی دینی و مذهبی افراد و پایبندی افراد به اعتقادات مذهبیشان به معنای حقیقی، یکی از شاخصه ها و مولفه های اصلی و اساسی در تحلیل و بررسی و رسیدن به شناختی عالمانه نسبت به آن شخصیت است.
شاخصه دیندار بودن یا نبودن و میزان تقید به مذهب ما را در درک درست وقایع و حوادث آن دوره تاریخی و رسیدن به قضاوتی درست همراه با اشراف هر چه بهتر و بیشتر بر همه ابعاد و زوایایی زندگی سیاسی و فرهنگی آن شخصیت در آن دوره تاریخی، بر آن فرد است. «میشل مالرب» محقق در عرصه ادیان و مذاهب درباره نقش بنیادین دین در عنصر تمدن ساز بودن آن می گیود:
« در میان عناصری که یک تمدن را میسازند? دین را نباید نادیده انگاشت. در حقیقت? هر تمدنی یک زیر ساخت دینی دارد که به یقین? روشنگر فرهنگ در معنای هر چه گستردهتر این کلمه است».
عهدنامه نادر با تعصب سنیگری!
"لاکهارت" در این باره می نویسد:
«...آن گاه نادر با استفاده از نارضایی عمیق مردم، خود را شاه نامید
نادر که از فتوحات داخلی و عقب راندن دشمنان ایران آسوده کنند، در بهار سال 1736 م. اعیان و اشراف ایران را در دشت مغان جمع آوری و از نایب السلطنه بودن استعفا داد و بزرگان سلطنت را به وی پیشنهاد نمودند و او هم پذیرفت و خود را شاه خواند.
هم چنین تشکیل «قوریلتای» نادر در دشت مغان را حزین در سفرنامه خود چنین شرح میدهد:
مردم دریافتند و به مقتضای مقام زبان برگشادند و به اتفاق و اجماع، نام سلطنت از شاه عباس صغیر منسوخ گشته، خطبه پادشاهی خان معظم اجرا یافته و تسمیه به نادرشاه قرار یافت.
لاکهارت در ادامه نوشتار خود دربارهی پادشاهی نادر مینویسد:
نادر چند شرط برای استقرار بر مسند پادشاهی ایران از طریق طهماسب خان جلایر اعلام داشت:
1 - حکومت باید در خاندان نادر موروثی شود و همه باید از او و فرزندانش پشتیبانی و حمایت نمایند.
2 - ایرانیان طرفداری از سلسله صفویه را کنار گذارند و هیچ یک از اولاد و احقاد شیخ صفی را در هیچ حال پناه ندهند.
صاحب حدیث نادرشاهی مینویسد:
نادر به خوبی میدانست که دوران مدید سلطنت صفویان، توام با ارتباطات چند جانبهی اولی الامری آنان، با پیوندهای عمیق میان توده و پادشاهان ایجاد کرده بود.
3 - مذهب سنی، به جای شیعه برقرار گردید، زیرا مذهب شیعه که از جانب شاه اسماعیل صفوی، در ایران شایع گردیده و همواره موجبات خونریزی و جنگهای ایران و عثمانی را فراهم ساخت، هرگاه اهالی ایران به سلطنت ما (نادر) راغب باشند. باید به مذهب اهل سنت سالک شوند....»
...!!!
(آدرس: http://iranema.zio.ir/forum/showthread.php?tid=3&pid=4)
(آدرس:http://www.goonagoon.org/SubjectForPrint.aspx?key=8683)
شیعه قبل از حکومت، سنی بعد از حکومت!
«...درباره ى دین نادر، اظهار عقیده قطعى نمودن بسیار دشوار است برخى معتقدند که نادر به هیچ دینى اعتقاد نداشت ، زیرا گاهى آشکارا خویشتن را همان قدر بزرگ مى دانست که بزرگان دینى را.
اما به نظر بعضى دیگر از مورخین ، هنگامى که نادر به طرفداران صفوى و قزلباش و شاه طهماسب محتاج بود، شیعه متعصبى به شمار مى رفت و به تعمیر مرقد حضرت رضا (ع ) اقدام نمود و به دستور او، در صحن امام رضا (ع ) گلدسته و حوضى سنگى که از هرات آورده بودند، بنا کردند، نادر خود را غلام و بنده على (ع ) مى دانست اما پس از بازگشت از خراسان (1144 ه .ق ) عمده سپاه او افغانان و تاتار و ترکمان بودند و به کمک همین سپاه توانست بدون هیچ مقاومتى شاه طهماسب را به زانو درآورد از این پس ، محبت نادر به قزلباش کاسته شد، حامد الگار، در کتاب دین و دولت در ایران مى نویسد:
هنگام مرگ نادر، بى درنگ سپاهیانش به شیعه و سنى متقسم شدند و سنیان که از لحاظ شمار افزون تر بودند به قندهار عقب نشستند.
سیاست مذهبى نادر، در همان دشت مغان مورد مخالفت قرار گرفت به طورى که ، میرمحمود ملاباشى (صدر الصدور) هنگامى که اعلام نمود در باب امور مذهب ، احکام خدا و احادیث پیغمبر (ص ) راهنما است و سلاطین نباید تغییر و تجدیدید در آن صورت دهند، نادر دستور داد او را خفه کردند و سپس ، دستور داد املاک و موقوفه کلیه روحانیون را مصادره نمایند و به سپاه اختصاص دهند.
به نظر لاکهارت ، نادر هیچ گاه تعصب مذهبى نداشت ، مذهب شیعه و یا سنى را فقط و فقط براى پیشرفت در سیاست روز، بالا و پایین مى آورد، ولى سایرین نظر بر این دارند که شاید وى با ترویج تسنن ، خیال برپایى امپراتورى اسلامى را تا مرز چین در سر مى پروراند ولى از طرفى نادر مردى سیاستمدار نبود و بیش از یک مرد جنگجوى دلیر، در حیات ایران ندرخشید....»
(آدرس:http://www.ghadeer.org/site/dowran/iran/ejtama/doktor13.htm)
ادغام تشیع و تسنن
«...نادر ضمن اینکه با زمینه سازی های فراوان شرایط را برای انتقال قدرت فراهم کرد، با تحمیل شرایط سه گانه خود مبنی بر موروثی شدن سلطنت در خانواده او، مساعدت نکردن به خاندان صفویه جهت صعود مجدد به سلطنت، و از رسمیت افتادن تشیع در ایران، به عنوان پادشاه تاجگذاری کرد. سیاست مذهبی نادر که عملاً منجر به ادغام تشیع در تسنن می شد با مخالفت شیعیان و علما مواجه شد. مخالفت یکی از علما با سیاست مذهبی نادر در شورای دشت مغان با خشونت نادر منجر به کشته شدن آن عالم شیعی گردید. در منابع عصر افشاری گزارش های متعددی از خشونت های ضد شیعی مؤسس سلسله افشاری نظیر کشتار عزاداری سیدالشهدأ(ع)، آمده که حاکی از بی مهری او نسبت به تشیع می باشد....»
(آدرس:http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1350255)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک