بازدید امروز : 97
بازدید دیروز : 66
تصویری ناراحت کننده از خانه خدا |
طی چند روز اخیر تصویری از بالاترین طبقه یکی از این برج ها گرفته شده و در رسانه ها و سایت های اجتماعی جهان عرب منتشر شده که بسیار تأثیر گذار و ناراحت کننده بود و عمق جنایت آل سعود به خانه خدا را نشان می دهد. به گزارش شیعه آنلاین، حدود دو سال از ساخت برج های آسمانخراش اطراف خانه خدا می گذرد.
به رغم همه اعتراضات و نارضایتی مسلمانان سراسر جهان از ساخت چنین برج هایی در نزدیکی کعبه، اما آل سعود به احساسات مسلمانان توجهی نکرد و مانند کسی که برای املاک و ارث پدری خود تصمیم می گیرد، به ساخت و ساز خود ادامه دارد. از اشکالاتی که در آن زمان به این برج ها گرفته می شد، شکل ظاهری آن بود که شباهت زیادی به نمادهای فراماسونری داشت. دیگر اشکال اساسی که به این آسمانخراش ها گرفته می شد، سایه و تاریکی بود که بر روی کعبه می انداختند. در همین راستا طی چند روز اخیر تصویری از بالاترین طبقه یکی از این برج ها گرفته شده و در رسانه ها و سایت های اجتماعی جهان عرب منتشر شده که بسیار تأثیر گذار و ناراحت کننده بود و عمق جنایت آل سعود به خانه خدا را نشان می دهد. شاید در وهله نخست نگاه کردن به این تصویر، بسیار ساده و یا حتی زیبا به نظر بیاید، اما با کمی تفکر درباره آن، هر مسلمانی احساس انزجار و ناراحتی می کند زیرا با ساخت این برج ها، خانه خدا در زاویه ای قرار گرفته که گویا در زیر پا و محلی پست قرار دارد. تا چند سال پیش، بلندترین بنای مُشرف به صحن مسجدالحرام، قصر ملک فهد، سلطان پیشین مملکت عربی سعودی یا همان خادم الحرمینی بودکه بر بلندای ابوقُبیس، صدها متر فراتر از مخدوم خود نشسته بود. مهمانان خاصّ پادشاهی سعودی در ایام حج در این قصر ضیافت، اتراق میکردند تا ضمن انجام اعمال، از آن بلندا ناظر صحن مسجد و طواف
حاجیان باشند. امّا امروزه دیگر، این بنا در برابر برج در دست ساخت “ابراج البیت” کوچک مینماید؛ درست مقابل رکن یمانی. این بنا که معرّفیاش خواهم کرد، قرار است در سال 2012?م افتتاح شود. بر این مُژده گر سر فشانم رواست. در تمام نقاط جهان و میان همه اماکن مقدّس مذهبی، هیچ بنایی تا کنون مجال و جرأت قد برافراشتن به این قدّ و قواره را نداشته است. برجهای تجاری مکه (ابراج البیت) که در واقع باید “شاخهای شیطان” خوانده شوند، سرشار از نمادهای ماسونی، بنای کعبه را به محاصره در سال 2012، که از دیدگاه فرقههای شیطانی، شروع “نظم نوین دنیوی” است ساختمان “ابراج البیت” به پایان میرسد و کعبه چنین در سایه نمادهای شیطانی قرار خواهد گرفت. برج رفیعی که در میان دو بال قرار گرفته، در نوع خود بزرگترین ستون اوبلیسک جهان است که از عهد مصر باستان تاکنون ساخته شده است. همه کسانی که تا یکی دو سال پیش در ایام برگزاری حجّ تمتّع در رمی جمرات، ستون شیطان را سنگباران کردهاند، شکل ستون میانی خانه شیطان را به یاد دارند. ستونی چهارگوش که در انتها، نوک هرمی شکلش خود را مینمایاند. این ستون همان ابلیسک است که امروزه به عنوان یکی از معروفترین نماد فراماسونرهای جهان قابل شناسایی میدان بزرگ رو به روی کاخ سفید در واشنگتن، میدان ساختمان بزرگ واتیکان، پاریس، لندن، برزیل و صدها نقطه دیگر جهان، نمونههایی از این ستون را به نمایش گذاشتهاند. حضور این نماد در هر کجای جهان نشان دهنده حضور و سلطه فراماسونرها بر مقدورات و مقدّرات آن سرزمین است. در کشورهایی همچون ترکیه و مصر هم که برای مدّتهایی طولانی فراماسونرها زمام امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در اختیار برج ایفل در فرانسه و برج ساعت لندن دو نمونه فانتزی ابلیسک هستند که توسط معماران ماسونی ساخته شدهاند. امّا ابراج البیت بر بلندای مسجدالحرام گوی سبقت را از همگان ربوده است. این برجها، بزرگترین ابلیسک جهان را در امّ القرای جهان اسلام در خود جای دادهاند؛ البتّه، با تخریب ستون خانه شیطان در رمی جمرات و جایگزین شدن دیوار عریضی به جای آن. این برجها با ابتکار معمار معروف ماسونها، یعنی لرد فاستر، قد برافراشتند تا هم پاسخی به اسائه ادب مسلمانان به شیطان در وقتتخریب ستونهای خانه شیطان در رمی جمرات باشد و هم جبرانی برای آن. فاستر تا کنون بیش از 200 برج ابلیسک در جهان طراحی و ساخته است. در واقع او معروف ترین معمار سازنده ابلیسک مورد نظر فراماسونرهاست. برجهای مشرف بر مسجدالحرام و خانه کعبه با دو برج بزرگ دروازهای شکل، از این رو ساخته شد تا به همگان اعلام نماید نه تنهامملکت سعودی، بلکه خانه مقدّس مسلمانان جهان نیز در آغوش ما و تحت سلطه ماست. ماجرای “دروازهها” نیز جالب است. در مصر باستان در میان ساحران و پس از آن در میان کابالیستها و فراماسونرها، دو ستون دروازهای شکل بر پهنه زمینی شطرنجی (مانند کفپوش شطرنجی تمامی لژهای ماسونی) به عنوان دروازه ارتباط با جهان ماورایی ابلیسی شناخته میشدند. اعمال کثیف مانند توهین به مقدّسات و مناسک شیطان پرستان و جادوگران، باعث می شدند، ارتباط انسانها (یا همان جادوگران و ساحران) با نیروهای اهریمنی شیطانی و جنّی برقرار شود. امروزه اشرار یهود و فراماسونرهای درجه بالا و کابالیستها برای ارتباط با نیروهای شیطانی و اعمال قدرت بر رقیبان و مخالفان و مبارزه بیامان با انسان و ادیان در مناسک ویژه، از صفحات شطرنجی و دروازهها و ستونها بهره میبرند. چند سال قبل، در سفری به فرانسه، در منطقه مدرن و نوساز پاریس، بنای رفیع دروازهای شکل شیشهای را ملاحظه کردم. البتّه شما هم از دیدار نمونه کاملی از آن بینصیب نماندهاید. طی سه چهار سال اخیر دو نمونه بزرگ از برجهای دروازهای شکل شیشهای را در حاشیه غربی بزرگراه مدرّس ساختهاند؛ بر تپّههای معروف عبّاس آباد. از “شاخهای شیطان” قد برافراشته بر فراز مسجدالحرام میگفتم. بخش انتهایی و بالای دو بال این بنا که ابلیسک بلند مزین به ساعت بزرگی را در خود جای دادهاند، به شکل بخش انتهایی بالهای خفّاش ساخته شدهاند. قابل ذکر است این برج بزرگ در 72 طبقه برکشیده شده است. با توجه به حرکت های نمادین فراماسونرها انتخاب عدد 72 که به عنوان عدد قدرت نزد کابالیست ها شناخته می شود، قابل توجه است. از نظر آنان 72 تعداد شیاطینی هستند که (نیروهای جنی) حضرت سلیمان (ع) آنان را برای ساختن معبد بزرگ در خدمت آورده بود. جز این، افتتاح برج در بد نیست بدانید که در ادبیات مسیحی، شیطان در شمایل حیوانی با بالهای خفّاش، پاهای شیر و سری چون سر قوچ به تصویر کشیده میشود. این نماد را در بسیاری از فیلمهای هالیوود و از جمله امگا کد 2 میتوانید ببینید. گویا معمار صاحب سبک این برجها میخواهد به همگان القا کند که بالهای شیطان مسجدالحرام را در خود گرفتهاند. در واقع، رمی و سنگباران معکوس از بلندای مسجد آغاز شده است. سنگهای چنان که عرض کردم، قرار است این بنا و بالهای شیطانیاش در سال 2012?م افتتاح شود. افتتاح برج در 21 دسامبر 2012?م، ارتباط این برج را با فاجعه پیشبینی و اعلام شده توسط غربیها در سال 2012?م نشان میدهد. در آثار متعدّد و فراوانی که طی سالهای اخیر درباره فاجعه جهانی در سال 2012?م ساخته شده و پهنه وسیعی از سینما و حتّی مستندات تلویزیونی آمریکایی و اروپایی را اشغال کرده، این سال را سال ظهور آنچه برای ما مسلّم است، آن است که غرب و سران مجامع مخفی شیطانپرست و فراماسونر که اداره و کنترل جهان را عهده دارند، برای اجرای آخرین بخش از پروژه نظم نوین جهانی یا همان جهان تک حکومتی شیطانی، عجولانه در پی نمادسازی و اقدام پیشدستانهاند و با مدد گرفتن از نیروهای غیر ارگانیک، ماوراء الطّبیعهای ابلیسی و جنّی، خود را مهیای اقدامی در ابعاد جهانی برای نابودی مستضعفان و اسلام کردهاند. مسیحیت و سایر مذاهب تحریف شده در این میان جایگاهی ندارند؛ زیرا مسیحیت و کانونهای بزرگ مسیحی و از جمله کلیسای کاتولیک تمام عیار در اختیار همین کانونهای قدرت است و سران این کانون به ظاهر مذهبی از اعضای اصلی مجامع مخفیاند و بازیگران بخشهایی از سناریوی طرّاحی شده هستند. حساب مستضعفان مسیحی و روحانیان مستقل را باید از این کانون جدا دانست.تنها اسلام، مسلمانان، کعبه و بزرگترین کانون شیعی؛ یعنی ایران اسلامی است که به عنوان مزاحم و آخرین بازماندههای دینداری در برابر مجامع مخفی و کانونهای قدرت شیطانی ایستاده است. سازنده فیلم 2012 در فیلمش و در هنگام به تصویر کشیدن فاجعه جهانی، نشان میدهد که همه بناها و کانونهای مذهبی مسیحی، بودایی و غیره منهدم و از بین میرود، امّا، همو از ترس اعتراض و عکس العمل مسلمانان از به تصویر کشیدن ویران شدن کعبه خودداری کرده بود. بزرگترین مأموریت وهّابیون تا سال 2012?م به اجرا در خواهد آمد. تا این سال تمام نشانهها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف و اهل بیت (ع) در امّ القرای اسلامی نابود خواهد شد. در غیبت همه سنّتهای اسلامی که در اثر بدعتهای سلفی و شرکآلود خواندن آن سنّتها از میان مسلمانان رخ بربسته، بنای اصلی “مسجدالحرام “و “مسجد النّبی” نیز در تیررس تیرهای زهرآلود ماسونی و شیطانی از جمله ابراج البیت، کارکردهای خود را از دست خواهد داد تا فراماسونری جهانی یا همان این بنا، مسجدالحرام، کعبه و طواف را تحت الشّعاع خود قرار میدهد. برج اصلی با ارتفاع 595 متر در کنار شش برج بزرگ مسکونی، که جملگی متعلّق به “مجموعه بن لادن” هستند. حتّی اجازه نمیدهد شما تصویری از مسجدالحرام، گلدستهها و پهنای آسمان داشته باشید. سازمان های جهانی و از جمله یونسکو، در حالی چشم خود را بر این هیکل ابلیسی بستهاند که برای ثبت ابنیه تاریخی در ایران مانند میدان بزرگ امام در اصفهان، شرط خود را کوتاه شدن و تقلیل طبقات برج جهان نما در حاشیه میدان اعلام میکنند. سکوت سازمانهای جهانی بیوجه نیست. آنها جملگی تحت مدیریت سازمانهای ماسونی عمل میکنند. یونسکو به عنوان یکی از بازوهای اصلی و فرهنگی فراماسونری جهانی قابل شناسایی است و رؤسای آن عمدتاً خود فراماسونر هستند، امّا سکوت سازمانهای فرهنگی اسلامی در سراسر جهان اسلام و از جمله ایران توجیه پذیر نیست. مدیران سازمانهای مسئول میراث فرهنگی، در حالی از این موضوع مهم که به آینده اسلام و ایران بستگی دارد، غفلت میورزند که از ردّ و نشان ستونهای تخت جمشید و لوحهای گلی برای لحظهای غفلت نمیورزند و سرمایههای بزرگی را صرف برگزاری نمایشگاهی از این آثار در ایران و اروپا میکنند و گاه رؤیای جشنهای بزرگ ملّی عید نوروز را در خرابههای پرسپولیس در سر میپرورند و همّت خود را مصروف آن میدارند. به قول شاعر، من در این بحر تفکّر به کجا و تو کجایی؟ امّا از وجهی دیگر و مهمتر، پروژه 2012?م که اینک “ایران اسلامی” را به دلیل رویکرد شیعی و ولاییاش از یک سو و “حرمین مکّه و مدینه” را از دیگر سو، چون یک سیبل در تیررس اهداف شیطانی خود قرار داده، به عنوان انتقامگیری شیطان از خدای ابراهیم و آل ابراهیم (ع) قابل شناسایی است. شجره طیبهای که غرس شد تا از طریق بنیاسماعیل و اوصیای پیامبر آخرالزّمان، دین جهانی و حکومت جهانی مستضعفان در عرصه زمین مستقر شود، اعلام پادشاهی جهانی بنیاسرائیل، اینک مشروط به در هم پیچیدن طومار آیین ابراهیم خلیل الرّحمن و “بنیاسماعیل” شده است. ظهور کبرای امام عصر(ع) به منزله تحقّق طرح آسمانی استقرار شجره طیبهای است که با حضرت ابراهیم (ع) غرس شد تا در دولت کریمه آخرین فرزند این خانواده به برگ و بار بنشیند. ابراج البیت و پروژه ساختن شهرکی مسیحینشین در مکّه که به بهانه آشنا ساختن غیرمسلمانان با اسلام در حال شکلگیری است: - اوّلاً؛ جغرافیای حرم را در هم شکسته و این قلعه بزرگ فتح نشدنی را مورد تعرّض و تجاوز اجانب و غیرمسلمانان قرار میدهد. پایگاهی که تاکنون در تصرّف در نیامده و حتّی از آسمانش هیچ هواپیمایی امکان گذر ندارد تا چه رسد به اینکه غیرمسلمانان در آن سکنا گزینند یا جرأت دستاندازی به مسجدالحرام را پیدا کنند. - ثانیاً؛ این برجها سایه خود را بر مسجدالحرام میافکنند و تمامی آداب و مناسک صرفاً معنوی و آسمانی را تحت الشّعاع خود قرار میدهد. تأثیرگذاری بر امواج و تشعشعات روحانی و معنوی مسجدالحرام و بیاثر ساختن یا حدّاقل تضعیف این تشعشعات از طریق ابلیسک شیطانی در زمره دومین هدف پنهانی فراماسونری جهانی شیطانپرست قابل - ثالثاً؛ دستاندازی جنود ابلیسی در سالهایی که به ظهور میانجامد و وارد کردن خسارات بزرگ مادّی و معنوی به “انسانها و ادیان”، در گرو حذف موانع باز دارنده است. - رابعاً؛ حذف نمادهای بزرگ، مردان بزرگ و تحریف مناسک و آیینها، به تدریج همه سپرهای حفاظتی بشر را که مانع از نفوذ و دخالت جنود شیطانی است، از بین میبرد تا بشر در بیپناهی تمام، آماج تیرهای مستقیم شیطانی و جنودش شود؛ - خامساً؛ توسعه مراسم و مناسک شیطانپرستی و رواج فرقههای ضدّ دین و شیطانی، بر کشیدن نمادهای فراماسونری در اقصا نقاط جهان اسلام و به ویژه در اطراف اماکن مذهبی، همه سپرهای حفاظتی را از بین برده یا حدّاقل از میدان تأثیر امواج روحانی آنها میکاهد و بشر را بیش از هر زمان در برابر جنود ابلیس بیپناه میسازد. این همه، بر میزان القای خطوات و الهامات و وسواس شیطانی که منشأ همه آلودگیها، گناهان و منکرات در انسان است، میافزاید. ابتلای وحشتناک به غربزدگی، مانع از درک این موضوع است. ابلیس و جنودش از طریق القا، الهام، وسوسه، تسریف و تزیین در مراحل اوّلیه انسان را برای انجام گناه تشویق میکنند، امّا در مراحل بالاتر با سلطه یافتن بر انسانها، از آنها به عنوان آلت فعل خود بهره می جویند. سلطه شیطان بر انسان با طی مراتبی اتّفاق میافتد تا آنجا که برخی از انسانها در عمل و نظر، فرزند خوانده شیطان میشوند. از اینجا همه جوانان مسلمان جهان اسلام، مسلمانان عرب، فارس، ترک و سایر اقوام را برای مقابله با این دسیسهها فرا میخوانم. آنها میتوانند از طریق بمباران رسانهای موج تبلیغاتی وسیعی را برای متوقّف کردنپروژههای غیر رحمانی در سراسر جهان اسلام به راه بیندازند.
جوانان غیور عرب زبان در عربستان، یمن، عراق، لبنان و شبه قارّه هند از توانمندی ویژهای برای ایجاد این موج فرهنگی و رسانهای برخوردارند. رایزنان فرهنگی را، در صورتی که از مادّه و تبصرههای اداری خلاص شوند، سفیرانی مکلّف میشناسم تا ضمن رصد کردن طرحها و توطئهها، همه اعتراض خود را در مجامع مذهبی، فرهنگی و حتّی سازمانهای بینالمللی اعلام و مواضع خود را آشکار سازند. |
شهروز تهرانی | 11:45 ق.ظ - دوشنبه 30 امرداد 1391 |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک