بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 72
بسیاری از شیعیان این عبارت را در هنگام اذان ، بر زبان می آورند ، در ابتدا باید گفت که اجماع شیعیان بر استحباب این شهادت است ؛ اما در مورد علت استحباب آن اختلاف دارند :
در این زمینه دو نظر موجود است :
1- عده ای آن را جزء مستحب می دانند ؛ یعنی مانند قنوت که جزئی از نماز بوده و مستحب است .
2- عده ای نیز آن را مستحب می دانند ؛ اما بدون قصد جزئیت ؛ یعنی مستحبی است که جزو اجزای اذان نیست ؛ مانند صلوات در هنگام بردن یا شنیدن نام گرامی رسول اسلام صلی الله علیه وآله وسلم که استحباب صلوات فرستادن ، بعد از شنیدن نام ایشان مخصوص به غیر اذان نیست ؛ یعنی حتی در اذان هم اگر کسی نام ایشان را بر زبان آورد مستحب است بعد از آن صلوات بفرستد ؛ وکسی در این زمینه اشکال نگرفته است .
در مورد شهادت ثالثه نیز همین مطلب جاری است ؛ زیرا در روایات شیعه چنین آمده است که هر زمان شخصی شهادت به وحدانیت خدا و نبوت پیغمبر گرامی اسلام داد ، بلافاصله بعد از آن شهادت به ولایت امیر مومنان نیز بدهد .
صاحب جواهر مى گوید:
« الا انه لا بأس بذکر ذلک لا على سبیل الجزئیة عملاً بالخبر المزبور ولا یقدح مثله فى الموالاة و الترتیب، بل هى کالصلاة على محمد عند سماع اسمه... بل لو لا تسالم الأصحاب لأمکن دعوى الجزئیة بناء على صلاحیّه العموم لمشروعیة الخصوصیة. و الامر سهل.»
جواهر الکلام 9: 87.
« ولى اشکالى ندارد ذکر شهادت سوم نه به عنوان جزئیت، بلحاظ عمل کردن به روایت احتجاج و این معنى شهادت سوم ضررى به موالات و ترتیب اذان و اقامه نمى زند، بلکه همانند صلوات بر محمد است به هنگام شنیدن اسم ایشان در اذان و بلکه اگر اتفاق و تسالم اصحاب و فقهاء بر عدم جزئیت نبود جا داشت ادعاى جزئیت آنرا مى کردیم، بنابراینکه عمومات صلاحیت دارند خصوصیت براى عبادت تشریع کنند.
و اگر کسی در فتوای عده ای از علما دیده شود که حکم به تحریم آن کرده اند ، مقصود حکم به تحریم به نحو جزئیت بوده است ؛ یعنی آن را نباید به قصد جزء اذان گفت . اما اصل گفتن آن بدون این قصد ، اشکالی ندارد .
روى القاسم بن معاویة قال : قلت لأبی عبد الله ( علیه السلام ) : هؤلاء - أی السنة - یروون حدیثا فی أنه لما أسری برسول الله رأى على العرش مکتوبا : لا إله إلا الله محمد رسول الله أبو بکر الصدیق ، فقال ( علیه السلام ) : سبحان الله ، غیّروا کل شئ حتى هذا ؟ قلت : نعم ، قال ( علیه السلام ) : إن الله عز وجل لما خلق العرش کتب علیه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین ، ولما خلق الله عز وجل الماء کتب فی مجراه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین ، ولما خلق الله عز وجل الکرسی کتب على قوائمه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین ، وهکذا لما خلق الله عز وجل اللوح ، ولما خلق الله عز وجل جبرئیل ، ولما خلق الله عز وجل الأرضین - إلى قضایا أخرى ، فقال فی الأخیر : قال ( علیه السلام ) : ولما خلق الله عز وجل القمر کتب علیه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین ، وهو السواد الذی ترونه فی القمر ، فإذا قال أحدکم : لا إله إلا الله محمد رسول الله ، فلیقل : علی أمیر المؤمنین.
الاحتجاج : 158
از امام جعفر صادق علیه السلام چنین روایت شده است که :
به حضرت عرض نمودم : ایشان ( سنیان ) روایتی نقل می کنند که وقتی رسول خدا به آسمان برده شد ، بر روی عرش نوشته ای دید که : لا اله الا الله محمد رسول الله ، ابو بکر صدیق!!!
پس حضرت فرمودند : سبحان الله ؛ همه چیز را تغییر دادند ؛ حتی این را ؟ گفتم : آری ؛ پس فرمودند : خداوند وقتی عرش را آفرید بر روی آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المومنین ؛ و وقتی آب را آفرید در محل حرکت آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسو الله علی امیر المومنین ؛ و وقتی خداوند کرسی را آفرید بر پایه های آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المومنین ؛ و وقتی خداوند لوح را آفرید نیز چنین کرد ؛ و وقتی جبریل را آفرید ؛ و وقتی زمین ها را آفرید ؛ و ... پس در انتها فرمودند : ووقیت خداوند ماه را آفرید بر روی آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المومنین ؛ و این همان سیاهی است که در ماه می بینید ؛ پس هر زمان که یکی از شما گفت : لا اله الا الله محمد رسول الله ، پس باید بگوید :علی ولی الله
و همانطور که در بحث بالا گذشت ، این روایت مربوط به زمان یا مکان خاصی نیست و شامل اذان نیز می گردد .
در روایات اهل سنت ، روایاتی را می بینیم که این مضمون را تایید می نماید :
عن ابی الحمراء عن رسول الله (ص) قال: لمّا اسری بی الى السماء إذا على العرش مکتوب لا إله إلاّ الله ، محمد رسول الله ایّدته بعلی .
الدر المنثور سیوطی ج 4 ص 153، الخصائص الکبرى السیوطی ج 1 ص 7، الشفاء قاضی عیاض ص 138، المناقب ابن المغازلی ص 39، الریاض النضرة فی مناقب العشرة المبشّرة ج 2 ص 227، درر السمطین ص120.
از ابی حمراء از رسول خدا ( ص) روایت شده است که فرمودند : وقتی که من به آسمان برده شدم بر عرش نوشته شده بود که خدایی جز خدای یگانه نیست ؛ محمد فرستاده اوست ؛ او را با علی پشتیبانی نمودم .
عن ابن مسعود عن رسول الله (ص) قال: أتانی ملک فقال:یا محمّد واسأل من ارسلنا من قبلک من رسلنا على ما بعثوا . قلت:على ما بعثوا ؟ قال:على ولایتک وولایة علی بن ابی طالب.
معرفة علوم الحدیث حاکم النیسابوری ص96 .
از ابن مسعود – در ذیل آیه 45 سوره زخرف - از رسول خدا ( ص ) روایت شده است که فرمود : ای محمد از فرستادگان قبل از خودت بپرس که به چه شرطی فرستاده شده اند ؟ پرسیدم به چه شرطی فرستاده شده اند ؟ پاسخ داد : بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب
عن حذیفة عن رسول الله (ص) قال: لو علم الناس متى سمّی علی أمیر المؤمنین ما انکروا فضله ، سمّی أمیر المؤمنین وآدم بین الروح والجسد ، قال الله تعالى: وإذ أخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذریّتهم واشهدهم على انفسهم الست بربّکم قالت الملائکة بلى فقال: أنا ربّکم محمد نبیّکم علی أمیرکم.
فردوس الاخبار دیلمی ج 3 ص 399 .
از حذیفه از رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) روایت شده است که فرمودند : اگر مردم می دانستند چه زمانی علی را به امیری مومنان انتخاب کردند ، برتری او را انکار نمی کردند ؛ او زمانی امیر مومنان شد که آدم بین روح و جسد بود ( هنوز روح در بدن او وارد نشده بود ) خداوند می فرماید : « و هنگامی که پروردگارت از فرزندان آدم از پشت های ایشان نسل ایشان را بیرون آورد و ایشان را شاهد بر خویش گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم ؟
گفتند : چرا ؛ پس فرمود : من پروردگار شمایم ؛ محمد پیامبر شما و علی امیر شما .
روایتی است که آن را سید نعمت الله جزایری از استاد خویش مرحوم مجلسی مرفوعا از رسول خدا نقل می کند که فرمودند :
عن رسول الله (ص) قال: یا علی انی طلبت من الله ان یذکرک فی کل مورد یذکرنی فأجابنی واستجاب لی .
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است که فرمودند : من از خدا خواسته ام که در هر جایی که من را ذکر می کند تو را نیز ذکر نماید ؛ پس درخواست من را قبول کرده و مورد اجابت قرار داد .
طبق این روایت در هر جایی که رسول خدا ذکر می شود ( که اذان نیز از جمله آن هاست ) امیر مومنان نیز ذکر خواهد شد .
از جمله شواهد این روایت ، روایتی است که اهل سنت در مورد امیر مومنان نقل می کنند که رسول خدا به ایشان فرمودند :
ما سئلت ربّی شیئا فی صلاتی إلاّ اعطانی وما سألت لنفسی شیئا إلاّ سألت لک .
مجمع الزوائد ج 9 ص 110، کنز العمّال ج 13 ص 113، الریاض النضرة ج 2 ص 213 .
از پروردگار خویش در نمازم هیچ چیز نخواستم ، مگر آنکه آن را به من داد ؛ و برای خویش چیزی نخواستم مگر آنکه آن را برای تو نیز خواستم .
و قطعا در این زمینه روایات دیگری نیز موجود بوده که به دست ما نرسیده است ؛ مرحوم علامه مجلسی می فرمایند :
وأقول : لا یبعد کون الشهادة بالولایة من الأجزاء المستحبة للأذان ، لشهادة الشیخ والعلامة والشهید وغیرهم بورود الأخبار بها .
بحار الانوار ج 84 ص 111 .
و می گویم : بعید نیست که شهادت به ولایت از اجزای مستحب اذان باشد ؛ زیرا شیخ (طوسی ) و علامه (حلی ) و شهید و غیر ایشان ، شهادت داده اند که روایاتی در این زمینه آمده است .
بنا بر این شهادت ثالثه نزد بیشتر علمای ما مکمل شهادت به رسالت رسول گرامی اسلام است و خود نیز مستحب ؛ اگر چه جزو اجزای اذان به شمار نمی رود .
حضرت آیت الله العظمی سیستانی نیز در منهاج الصالحین ج 1 ص 191 به این مطلب اشاره فرموده اند .
در این زمینه مراغی مصری از علمای اهل سنت در کتاب خویش السلافة فی امر الخلافة دو روایت از جناب صحابی عظیم الشان ابو ذر غفاری و نیز صحابی گرانمرتبه سلمان فارسی نقل می کند :
أخرج أن رجلا دخل على رسول الله (صلى الله علیه واله وسلم) وقال : یا رسول الله إنّ أبا ذر یذکر فی الأذان بعد الشهادة بالرسالة الشهادة بالولایة لعلى علیه السلام .
قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله وسلم ) کذلک ، أو نسیتم قولی فی غدیر خم : من کنت مولاه فعلی مولاه ) ؟ .
السلافة فی أمر الخلافة، ص 32.
شخصی به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و گفت : ای رسول خدا ؛ ابو ذر در اذان بعد از شهادت به رسالت شهادت به ولایت علی می دهد ؛ رسول خدا فرمودند : همین است ؛ آیا کلام من را در روز غدیر خم فراموش کردید که « هرکس که من مولای اویم پس علی مولای اوست »؟
دخل رجل على رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم ، فقال : یا رسول الله ! إنی سمعت أمرا لم أسمع قبل ذلک ، فقال صلى الله علیه واله وسلم : ما هو ؟ قال : سلمان قد یشهد فی أذانه بعد الشهادة بالرسالة ، الشهادة بالولایة لعلی (علیه السلام) ، قال (صلی الله علیه وآله وسلم ): سمعت خیرا.
السلافة فی أمر الخلافة، ص 32.
شخصی به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده و گفت : ای رسول خدا ،چیزی را شنیدم که تا کنون نشنیده بودم ، رسول خدا فرمودند : آن چه چیزی است ؟
پاسخ داد :سلمان در اذان خویش بعد از شهادت به رسالت ، شهادت به ولایت علی علیه السلام می دهد ؛ پس حضرت فرمودند : چیز نیکویی را شنیده ای !!
بنا بر این نمی توان و نباید گفتن شهادت ثالثه را جزو بدعت های در اذان دانست .
برای مطالعه ادامه این مقاله ارزشمند به این آدرس مراجعه فرمایید
منبع: مرکز تحقیقاتی حضرت ولیعصر
ب
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک