عرصه مدیریت کتابخانه های عمومی و مطالعه و کتاب و کتابخوانی، یکی از این عرصه هاست که متاسفانه در سالیان گذشته قفل بزرگی بر آن خورده که نیازمند تدبیر بزرگی است برای گشوده شدن آن. نزدیک به سه ماه پیش که جناب آقای جنتی سکانداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پذیرفت، تصور علاقه مندان و دوستداران عرصه صد درصد فرهنگی کتاب و کتابخوانی بر این بوده و هست که جناب وزیر به این عرصه حساس و صد درصد فرهنگی که در طی چند سال گذشته به خاطر سیاسی کاری های دبیرکل نهاد و بی تجربه گی معاونین و یرخی مدیران آن آسیب فراوانی دیده توجه فوری و مدبّرانه نمایند.
نهاد کتابخانه های عمومی کشور با برخورداری از حدود شش هزار نیروی کتابدار با انگیزه و علاقه مند به فعالیت در این عرصه صد درصد فرهنگی، امیدوار بودند و هستند که درمورد مدیریت سلیقه ای چند سال گذشته زودتر از حتی سایر معاونتها و بخشها توجه و اقدام شود. معقول و منطقی است دستگاهی عظیم با آن تعداد نیروی انسانی که از دورترین نقاط کشور تا کلانشهر ها را پوشش می دهد و با پیر و جوان و کهنسال و خانه دار و کودک و ... سرکار دارند انتظار داشته باشند نسیم دولت اعتدال و تدبیر بر سر این دستگاه فرهنگی نیز وزیدن گیرد.
شاید خیلی شایسته نبود که در دوره استقرار و شروع دولت یکسره از جفاهای گذشته گفته می شد ولی حالا انتظار بر این است که چون دوره دوره تدبیر برای ساختن زمانه ای جدید است بیش از حد به بلای کندی در تصمیم گیری مبتلا نشویم. زیرا بیم آن میرود که با دل سنگینی و خدای ناکرده غفلت، یأس و نامیدی هم بر جامعه و هم در موضوع مورد بحث، بر کتابداران خادم در عرصه کتابخانه های عمومی حاکم شود که جبران آن مشکل خواهد بود و فرصتی خواهد شد برای مدیریت فعلی نهاد که با خودرأیی و سوء مدیریت بیشتر جفاهای فرهنگی وارده بر عرصه کتابخانه ها و حتی رانت خواریهای فرهنگی خود را سرپوش گذارند.
انتظار بر این بوده و هست که جناب وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی درمورد مدیریت مبتنی بر خودرأیی های دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی و گروه معاونین و مشاورین آن تامل بیشتری نمایند. آیا شایسته خانواده بزرگ کتابداران است که افراد بی تجربه و خام اندیش با مدیریت سوء و ناعادلانه و توهمی خود بر آنان مدیریت نمایند؟ اینکه جناب وزیر در این مورد فقط سوالی نمایند و بررسی بیشتری کنند خواسته بزرگی نیست. جای دارد آقای وزیر سوال نمایند بودجه های جاری و منابع داخلی نهاد در طی چند سال گذشته چگونه هزینه شده و حتی در حال حاضر چگونه هزینه می شود؟
این خواسته به حقّی است که پرسیده شود در این وانفسای بی پولی و رکود نشر، انتشار 60 عنوان کتاب خاص با تیراژ های 120، 150 و 200 هزار نسخه و در کل با مجموع بیش از سه میلیون نسخه در یکسال به چه دلیل است؟ آیا این کتب، نیاز مطالعاتی جامعه کتابخوان را برآورده می سازد؟ دلیل انتشار کتابهایی به مانند ....( کتابهای ایستگاه های مطالعه) آن هم در تیراژ 200 هزار نسخه به چه دلیل است؟
آیا اینها به واقع کتب فاخرند که جامعه کتابخوان تشنه حضور آن کتب در بازار نشر بوده اند؟ آن هم در حالی که کتب به واقع فاخر و فاخرتر در تیراژهای 500 و 1000 و یا نهایتا 2000 نسخه چاپ می شوند. این چه رانتی که موسسه نشر کتاب در یک سال بیش از سه میلیون نسخه کتاب آن هم از 60 عنوان خاص و گزینش شده چاپ و منتشر می کند که انباشته شدن در ادارات کل کتابخانه های استانها گویای دردی است که دبیرکل نهاد به آن می بالد. آقای وزیر نشر کتابهای سطحی و جهت دار آن هم در تیراژ های 200 هزار نسخه جای سوال ندارد؟ آیا این سوال اقتضای فضای اعتدال گرایی نیست؟
انتشار کتابهایی مانند «آدم برفی» و «قصه های محمد حسن» در تیراژهای 150 هزار نسخه، اثر سرکار خانم مریم پوریامین که گفته می شود همسر دبیر کل محترم نهاد کتابخانه های عمومی کشور است از چه ضرورتی ناشی شده است؟ اصلا آقای وزیر اگر خودتان وقت ندارید به یکی از مشاورین خود بگویید 45 عنوان کتاب منتشره توسط نهاد را برای ایستگاها ی مطالعه ببینند و محتوای آن را با تیراژ آن بسنجند.
از جناب وزیر انتظار است اول سوال نماید سپس تصمیم بگیرد که آیا تاخیر در تغییر مدیریت این دستگاه بیش از این سزاوار است؟ تنها به یک مورد دیگر از این سری کتب منتشره توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور اشاره می شود و سوال هم همچنان باقی باشد که انتشار مجدد کتاب نیمه پنهان آمریکا اثر شهریار زرشناس در 100هزار نسخه ضرورتش چیست؟ آیا اثر فاخری است؟
در ایستگاه مطالعه مستقر در فرودگاه و راه آهن و بیمارستان و ... این کتاب این همه مشتاق دارد؟ آیا نباید گمانی به وجود بیاید که رانتی فرهنگی در میان است؟ همین ابهام درمورد نوع خریدها، میزان خریدها، نوع کتب خریداری شده، نوع ناشر و حتی نوع تعامل با اشخاص حقیقی و حقوقی وجود دارد که نمونه آخر آن کمک دو میلیارد تومانی دبیرکل نهاد به آقای مسعود ده نمکی است. آیا استحقاق کمک دو میلیاردی فقط برای آقای ده نمکی است؟ و دیگرانی نبودند که این استحقاق را داشته باشند؟ بماند حیف و میل های همایشهای آن چنانی سالهای گذشته و حتی حال حاضر نهاد کتابخانه های عمومی کشور، تنها سه یا چهار همایش سراسری بی محتوا فقط در شهر شیراز طی یکی دو ماه گذشته از کدام ضرورت نشئت گرفته است؟آن هم درحالی که همه از وضعیت مالی کتابداران و حقوق دریافتی ایشان انگشت به دهانند!! بماند که بی تدبیری و تصمیم گیری های جفاکارانه دبیرکل محترم نهاد چه بلایی بر سر اجرای قانون سهم نیم درصد کتابخانه ها از در آمدهای شهرداریها آورده و همان مبلغ ناچیز اخذ شده چگونه هزینه شده و می شود؟؟ بماند و بماند که خسران آن برای عرصه کتاب و کتابخوانی چقدر تاسف برانگیز است.
جای دارد که وزیر محترم درمورد سوال دیگری نیز تأمل نماید که آیا از طرف دبیر کل محترم نهاد و معاونین او در ستاد نسبت به حماسه سیاسی 24 خرداد که نتیجه آن را جناح های مختلف پذیرفته و به آن به دیده تصمیم بزرگ ملت در پاسخ به ندای رهبری در مورد تحقق حماسه سیاسی نگریسته اند چه عکس العملی داشته است؟ یقینا انتظار از او این نبوده که از انتخاب شدن جناب آقای دکتر روحانی خشنود باشد ولی انتظار بوده که از حماسه سیاسی ملت خشنود گردد که موافق و مخالف از آن خشنود شدند و آن را حرکتی ملی و دینی تلقی نمودند. ولی دریغ از انعکاس آن از سوی دبیر کل نهاد و پورتال و نشریات آن حتی به عنوان شکوهی از حماسه سیاسی .
از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار می رود بسان دغدغه هایش درمورد معاونت فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارتباطات، سازمان سینمایی و هنری و ... نسبت به نهاد کتابخانه های عمومی کشور نیز تأمل و دغدغه بیشتری میداشت. و این شائبه را برای کتابداران (تاکید می شود شش هزار کتابدار) پیش نیاورد که کتابخانه ها مظلومند و کسی به آن توجه ندارد. یقینا این گونه نیست زیرا پایه اصلی اعتدال، اعتدال فرهنگی است و تقویت آن نیز از کتابخانه هاست.
انتظار بر این است که در این عرصه نیز کلید تدبیر فعال تر گردد. مهم نیست چه کسی به دبیرکلی نهاد منصوب گردد اما مهم است که این حوزه فرهنگی به فراموشی سپرده نشود و تلقی آن نباشد که آقای جنتی تصمیم برای تغییر مدیریت نهاد را نه روی میز و نه زیر میز دارد بلکه آن را پشت سر خود گذاشته است. پس آقای وزیر همان طور که باید به داد سینماگران و ناشران و هنرمندان و کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات می رسیدید به داد کتابداران و کتابخانه های عمومی هم برسید."