بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 29
بسم الله الرحمن الرحیم
حاج حسین شریعتمداری شما دیگر چرا؟
من از بیگانگان هرگز ننالم که بر من هرچه کرد آن آشنا کرد!
در اوج فتنه 78 ،
در اوج فتنه 88 ، در فتنه خاتمی، در فتنه میرحسین موسوی و کروبی، در اوج شرارت و شیطنتهای شبانه روزی اصلاح طلبان در مجلس و دولت دوم خردادی، در کشف و خنثا سازی بسیاری از توطئه های رنگارنگ علیه نظام و انقلاب، افشاگری علیه خیانتها و توطئه ها منافقین و ضد انقلاب داخلی و خارجی و...این فقط کیهان بود که یکه تاز میدان بود و دل دشمنان را می سوازند و می سوازند و دل رهبری و امت را شاد میکرد و میکند اما...گویا از آنچه می ترسیدیم بر سرمان آمد!
در تمام طول تاریخ هر آنچه بر سر انقلابها و مکتبها آمده بیشتر از جانب دوستان و آشنایان بوده نه اغیار!
در اینجا شاید خطاب قرار دادن همه عناصر زحمت کش و دلسوز و انقلابی و متعهد در مجموعه کیهان انصاف نباشد اما حال که جناب حاج حسین شریعتمداری کمی ناپرهیزی کردند شاید بد نباشد به روش خودشان از خودشان انتقاد کنیم:
حاج حسین عزیز!
چرا باید از زبان و قلم کسیکه تا دیروز برای ساکت کردنش از هیچ اقدامی خودداری نکردند(حتی در اوج فتنه تا آتش زدن دفتر روزنامه هم پیش رفتند) آن هم فقط به جرم دفاع از نظام و انقلاب چرا همچون کسی باید قلم بر چهره یکی از نزدیکترین یاران امام و انقلاب و رهبری بکشد؟ مگر راه دیگری برای انتقاد از برادر اندیشمند رهبری وجود نداشت؟ چرا حرمت رهبر را نگه نداشتید و با آن ادبیات ناپسند با یک مجتهد و فیلسوف اینگونه زبان با انتقاد گشودید؟
وقتی یادداشت شما را خواندم یاد نامه سرگشاده هاشمی افتادم! کار شما کم از کار هاشمی نداشت. مگر نامه نوشتن و درخواست برای مصاحبه و انتقال دیدگاه برای شما بسته بود که سرمقاله روزنامه دولتی کیهان را به ویترین تاخت و تاز علیه یکی یاران دلسوز نظام و رهبری قرار دادید؟
شما را چه شده که گویا در چرخش لبه تیغ تیز تند انتقاداتان دوست و دشمن به یک مسلخ میروند؟ از شما توقع بود که حد اقل به احترام رهبر معظم انقلاب کمی با تامل و حوصله و صبر و متانت و با زبانی لین انتقاد خود را مطرح میکردید، چه میشد؟ این عجله و شتاب شما برای به چالش کشیدن افراد و بحران آفرینی در جبهه دوستان چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد؟ عجیبتر اینکه در همین شماره مجله رمز عبور و چند صفحه آن طرف تر مصاحبه ای هم با فرزند آیت الله منتظری انجام شده که یک سری اتهامات علیه شخصیتهای نظام از جمله حجت الاسلام رازینی و... ودفاع تلویحی از منتظری و سید مهدی هاشمی از چشمان نقطه سنج و تیز بین جناب عالی دور مانده( هرچند نشریه مزبور با نیت نقد جریان منتظری مصحابه کرده است)؟
سخن کوتاه کنم. هر چند اکبر هاشمی دیروز برای ما همان اکبر هاشمی فتنه 88 و قبلتر و بعدتر از آن است و با تغییر موضع 180 درجه حاج حسین شریعتمداری و نسب مجدد وی به مقام آیت اللهی! موضع ما نسبت به وی تغییر نخواهد کرد اما توقع از شما برادر عزیز این است که در بزنگاهها که جبهه طرفداران نظام نیازمند آرامش و اتحاد در برابر جریان فتنه هست با مواضع تند و خارج از اخلاق و اصول این اتحاد و اتفاق را به خود زنی و تفرقه درونی تبدیل نکنید. درگیری و اختلاف افکنی در درون اردوی مدافعان نظام و انقلاب چیزی جز خدمت به دشمنان نظام نیست.
بنده و بسیاری از دلسوزان نظام از شما دلسرد شدیم(البته کمی) امیدواریم در مواضع و ادبیاتتان نسبت به نیروهای خودی تجدید نظر کنید تا خدا نکرده با خوردن برچسب "دشمن شاد کن" پرونده درخشان خدمات ارزشمندتان به نظام و انقلاب در چشم رهبری و نظام آسیب نبیند و ما همچنان دلگرم از حضور حاج حسین شریعتمداری سردار جان بر کف جبهه جنگ نرم و رسانه در سنگر کیهان باشیم.
تذکر:
این صرفا یک تذکر دوستانه از یک دوست به دوستی( البته در لباس پیشکسوت و یار همیشگی امام و رهبری) بزرگتر است. چرا که ما کمتر شخصیتهائی در نظام همچون این دو بزرگوار سراغ داریم که تحت هر شرایطی به افشاگری علیه جریان فتنه و سران آن بپردازند و این نشانه بزرگی آنان است. اما خطای بزرگان هم کم نیست. لذا هم باید باب توجیه که همیشه اوسع است را باز نگه داریم هم از طرف دیگران و هم از طرف خودشان تا اگر عذری هست بیاورند و الا.... شاید هم توجیهی برای این رفتار خود داشته باشند اما رسانه و خروجی رسانه ها وقتی منتشر شد حکم سند ره پیدا میکنند و می توانند تبعات بسیار و هزینه های گزافی برای نظام و انقلاب داشته باشد. برداشت اولیه ما از این متن بازخورد اولیه آن است نه پیامدها و دلالتهای مستقیم و غیر مستقیم سیاسی و غیر سیاسی آن که احتمالا پایان مقاله ایشان توجیهی باشد بر تندی آغاز آن. ولی با این همه حتی اگر به قصد و نیت خیر هم انجام شده باشد باز هم استفاده از چنین ادبیاتی ولو برای مقاصد مقدس، امری نامقدس و نامطلوب است و برازنده شخصیتهای فرهیخته نظام چون جناب شریعتمداری نیست حتی اگر(بر فرض) فرد مورد انتقاد هم از چنین ادبیاتی هم استفاده کرده باشد.
از سیاستمداران پخته ای چون شریعمتداری که همیشه بر مدار حق و انصاف و اخلاق قام نهاده اند توقع بیش از اینهاست و الا از دیگران چه انتظاری میتوان داشت. شاید امثال چون منی در عرصه قلم و سیاست خامی و ناپختگی هم داشته باشیم و لذا لغزشهای امثال ما شاید خسارتش آنقدر نباشد. اما کسانیکه نامدار عرصه رسانه هستند تک تک واژگانشان باید از روی حکمت و مصلحت باشد و نباید بر فاز ژورنالیسم زرد خبری رایج غربی از چیزی دفاع کرد و انتظار معجزه هم داشت. معجزه در تعهد و اخلاق همزمان هست چیزی که نبی معظم اسلام آن را به اوج رساند و در اوج ماند
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک