بازدید امروز : 100
بازدید دیروز : 118
بسم الله الرحمن الرحیم
مصبیتی به نام سانسور
ابتدا بهتر است نگاهی به انواع سانسور داشته باشیم در اینصورت بهتر می توان با پدیده ای به نام سانسور مواجه درستی داشت. دانشنامه ویکی پدیا در اینباره دسته بندی کاملی ارائه کرده است:
انواع سانسور
1. منطق سانسور در انواع مختلف دادهها متفاوت است. انواع اصلی آن عبارتاند از :
سانسور اخلاقی» که در طی آن هر مطلب خلاف اخلاق حذف میشود. سانسورچی ارزشهای پس زمینه متن را زیر سوال برده و دسترسی به آن را محدود میکند. از نمونههای آن میتوان بهتصاویر مستهجن اشاره کرد.
2. سانسور نظامی» فرایند نگهداری از اطلاعات نظامی و تاکتیکهای نظامی است که میبایست به صورت محرمانه و دور از تیررس دشمن صورت پذیرد. از این روش در مبارزه با جاسوسی و در واقع افشای اطلاعات نظامی استفاده میشود همچنین سانسور نظامی میتواند موردی مانند ایجاد محدودیت در پخش اطلاعات در مورد عملیاتهای نظامی مانند جنگ عراق را دربربگیرد. مثلاً در جنگ عراق دولت آمریکا عکس برداری و فیلم برداری از سربازان کشته شده وپخش آن در رسانهها را محدود میکرد.
3. سانسور سیاسی» در واقع روشی است که طی آن دولت اطلاعات را از مردم مخفی میکند. هدف جلوگیری از ایجاد فضای آزادی بیانی است که ممکن است منجر به شورش شود. دولتهای مردم سالار معمولاً سانسور سیاسی را آشکارا ناپسند میدانند اما به صورت مخفیانه به آن دست میزنند. هرگونه نارضایتی در مورد دولت به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته میشود که میتواند حربهای را در اختیار دشمن قرار دهد. تاکتیکهای مبارزه هم به صورت مخفی هستند: به رسوایی واترگیت رجوع کنید.
4. سانسورمذهبی» در مورد هرگونه متنی که مخالف یک عقیده خاص است اعمال میشود. همچنین ممکن است مذهبی عقاید مذهب دیگری را در خلاف جهت خود ببیند و از اشاعه آنها جلوگیری کند.
5. سانسور شرکتی» نوعی از سانسور است که در طی آن شرکتها از افشای اطلاعات مربوط به وضعیت اقتصادی و بازرگانی شرکت که آنرا به صورت منفی جلوه میدهد خودداری میکنند. شرکتهای خصوصی که در «تجارت» مطبوعات نقش دارند گاهی از افشای اطلاعات درآمد تبلیغاتی شان یا ارزش سهام شان دربازار بورس خودداری میکنند تا وجهه خود را خوب و مناسب جلوه دهند.
چنانچه مشاهده می کنید سانسور ابعاد گوناگون و کارکردهایی متفاوتی پیدا کرده است( هر چند در جهان غرب به خاطر سیستم و برنامه های کنترلی قدرتمند حاکم بر سراسر نظام اداری هر کشور غربیها را از تابوی سانسور فاحش و رسوا بی نیاز کرده) اما متاسفانه با وجود کارکرد مثبت و بسیار ضروری سانسور( خصوصا در مباحث امنیتی و نظامی) باز هم در داخل کشور آگاهانه و نا آگاهانه سانسور وجهه ای نا زیبا و کریه از خود به جای گذاشته( هر چند در معدود مواردی شاهد سانسورهای سلیقه ای و سیاسی و غیر منطقی نیز بوده ایم) و عمدتا نیز منظور از سانسور در ایران که به آن حمله می شود( حتی دست اندرکاران مسائل فرهنگی) سانسور در حوضه فیلم و سریال و سینماست. ما در این یادداشت کوتاه تلاش خواهیم کرد تا نگاهی آسیب شناسانه به این ابزار قانونی و ضروری داشته باشیم و دلایل زیر سوال رفتن این راه کار قانونی و نا کار آمد شدن و ناکارامد جلوه داده شدن را به تیغ نقد و تحلیل بسپاریم.
به نظر میرسد مشکل اصلی در دست نیافتن مسئولین به تشخیص درست از موضوع و مصادیق و چرایی سانسور است .
یکی از مشکلات حال حاضر جریان فرهنگی و هنری کشور عدم تبعیت بدنه هنری و فرهنگی کشور از جریان اصلی نظام سانسور است. سانسور در همه کشورها بدون استناء(البته با شدت و ضعفهایش) در جریان هست حتی کشورهای مدعی دمکرایتک غربی.
با این تفاوت که در آن کشورها مجریان فرهنگی با سیستم حاکم فرهنگی و ارزشهای رایج هماهنگ و همراه هستند. لذا اثری نیز تولید نمی شود تا نیازمند سانسور بوده و هزینه زائدی بر گرده خالق اثر تحمیل کند. حتی در صورت تولید چنین آثاری به دلیل نظام آهنین و قدرتمند کنترل و نظارت بر عرضه آثار اجازه عرضه کردن چنین آثاری را به سازنده یا سازندگان داده نمی شود در نتیجه دیده هم نمی شود( چه خوب یا چه بد) متاسفانه در ایران اوضاع بر عکس است. دقیقا آثاری فرصت تولید و عرضه می یابند که عمدتا آثاری جهت دار و مغرضانه با نظام ارزشی حاکم بر کشور است( هر چند خالقان چنین آثاری به آن درجه از تجربه و تکنیک و دانش دست یافته اند که بدانند چگونه افکار و اندیشه های انحرافی خود را در لایه های پنهان اثر به مخاطبین ایرانی ارائه دهند بدون اینکه آب از اب تکان بخورد)
بیماری نظام نظارت بر تولیدات فرهنگی خصوصا سینمائی سبب شده بسیاری از آثار و محصولات ضد ارزشی و ضد دینی و براندازانه مجال تولید پیدا کنند. و انبوه تولیدات اینچنینی در دقیقه 90 و پشت سد اکران به تیغ تیز سانسور دچار شوند. این بیماری و تنبلی روده های و اندام داخلی فرهنگ کشور که همان جریان مدیریتی حاکم بر وزارت ارشاد و چرخه مافیایی تولید و تهیه چنین آثاری است سبب شده تا تیغ سانسور در ایران تندتر و بران تر شود.
ومتاسفانه همین سبب شده تا نظام متهم به سرکوب جریان ازاد هنری کشور قلمداد شود! مایه بسی تاسف است که پس از 0 3 و اندی سال از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی هنوز بدنه اصلی فرهنگی و هنری کشور با نظام و انقلاب نه تنها هم آهنگ نیست که در تضاد و چالشی مخرب در حال هجمه به ارزشها و مبانی دینی و اخلاقی حاکم بر کشور است و تاکنون سخیف ترین و غیر اخلاقی ترین اثار هنری خصوصا سینمائی آن هم با بودجه بیت المال و حمایت نهادهای دولتی تولید و حتی اکران شده اند.
باید گفت در ایران تنها راه مبارزه با سانسور، مبارزه و مقابله با مافیای هنر و فرهنگ کشور است و سرو سامان دادن به این وضعیت اشفته تولیدات فرهنگی و هنری است. در غیر اینصورت تیغ سانسور حتی ریشه های خود انقلاب را هم هدف قرار خواهد داد و آن هم با بهانه دادن به دست روشنفکران سکولار عرصه هنر و قدرتمند شدن اندیشه و عمل این طیف بر جریان فرهنگی کشور است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک