بازدید امروز : 116
بازدید دیروز : 118
مجازاتهای کوروشی :
"هرکس از دستورات من تمرد کرد ، او را به صلابه بکشید و بکشید
و اموالش را هم به نفع من مصادره کنید !"
فلاویوس ژوزفوس مورخ بزرگ رومی-یهودی می نویسد :
»شاه کوروش به سیسنس و ساترابازنس سلام می فرستد :
من دستور دادم که کاهنان یهودی نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود ، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند ، و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه )کوروش) و خانواده اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد !
اما اراده من اینطور است کسانی که از این احکام نافرمانی کنند بایستی به صلیب کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه سلطنتی ثبت و ضبط شود !
Josephus , Antiquities of the Jews , Book 11 , Chapter 1-3
ژوزفوس در جای دیگر (11,4,6) میگوید داریوش این دستور کتبی کوروش را یافته بود ، این کتاب در اکباتان نگهداری میشد و داریوش آنرا در میان "پرونده های سلطنتی" (royal records) یافته بود.
ژوزفوس در این بخش به طور واضحتر از "ضبط اموال" میگوید ، در فقره قبل از استفاده شده که معنی "خزانه شاهی" میدهد و شاید معنی "بیت المال" به ذهن متبادر شود ، ولی در این بخش بطور دقیقتر میگوید که این اموال دقیقاً "برای استفاده شاه" [ to the king"s use] مصادره میشد !
یک نکته دیگر این است که ژوزفوس برای شکنجه های کوروشی ، از اصطلاح?νασταυρωθ?ναι با تلفظ (anastaurôthênai) استفاده کرده که مصدر مجهول از فعل "?νασταυρ?ω" است (سند)
بسیار جالب است که این واژه در پیش از دوره روم معمولاً به معنی impale بوده است ! (سند)
ما پیشتر در مقاله "داریوش و جنایت علیه بشریت" به این نوع شکنجه خاص اشاره کرده بودیم.
یک نکته جالب دیگر در گزارش ژوزفوس هم تطابقی است که قسمتی از گزارش او با منشور کوروش دارد :
سخن کوروش به نقل از ژورفوس :
- من دستور دادم که کاهنان یهودی نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود ، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند ، و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه)کوروش) و خانواده اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد !
سخن کوروش به نقل از منشور کوروش :
- ]مردم و کاهنان ؟ ] هر روز در برابر بل و نبو ، عمری طولانی برایم خواستار شوند ! (فقره 35)
* آیا آنطور که اسرائیلیان و یهودی ها گمان میکنند ؛ کوروش قلباً به یهودیان علاقه و شیفتگی داشت ؟
ژوزفوس مورخ بزرگ یهودی در فقره ای بسیار مهم مینویسد که کمبوجیه پس از اینکه تحقیقی از دو نفر پیرامون نیت واقعی یهودیان برای تجهیز استحکامات اورشلیم دریافت میکند ، ضمن پیام تشکری به ایشان ، میگوید :
»من تحقیقاتی که از سوی شما برایم فرستاده شده را خواندم ، پس
من بر آن شدم که در میان کتب نیاکانم در اینباره جستجویی انجام شود ، و در آنجا اینطور یافتم که این شهر -اورشلیم- همواره دشمن پادشاهان بوده است و ساکنان آن همواره فتنه و جنگ به راه می اندازند ؛ لذا من دستور دادم یهودیان به ساخت شهر اورشلیم و بنای کشور یهودیه [country of Judea]مجاز نمی باشند«
1-1 Flavius Josephus , Antiquities of the Jews , Book 11 , Chapter 1
همانطور که روشن هست در کتب نیاکان و پادشاهان هخامنشی به وضوح ذکر شده بود که یهودیان در امپراطوری فساد می کنند و دشمن شاهان هستند ، کوروش نیز اینرا می دانسته و لذا تئوری دوست یهود بودن با این افشاگری ارزشمند ژوزفوس ، باطل است .
یک مسئله که شاید گفتنش خالی از لطف نباشد این هست که احتمالاً این کتب شاهانه ، همان دفاتر سالانه هخامنشیان است که مواردی در آن ثبت و ضبط میشده است و دیودوروس سیسیلی درباره کتزیاس می نویسد :
»کتزیاس همچنانکه خود به ما میگوید با دقت دفاتر شاهی را که پارسیان در آنها تاریخ خویش را بر اساس قانونی ثبت می کردند بررسی کرد»(2:32)
این دفاتر سالنامه های پادشاهان بودند ، مجله هایی که عذرا و استر هم از آنها یاد کرده اند .
جالب اینکه کوروش احتمالاً به همین دلیل (بیم از فتنه انگیزی در حکومت) یهودیان را از کشور خودش اخراج کرد [با بهانه تجدیدبنای اورشلیم و معابد]
کوروش میگوید :
»من بسیاری از یهودیانی که در کشورم ساکن بودند را با احترام به کشور خودشان ترک دادم ! ، به منظور بازسازی شهرشان و ساخت معبد خدا در اورشلیم !همچنانکه پیش از آن بود«
Ibid , Chapter 1-3
کوروش و کشتار مردم بابل
در بین مورخین ، فقط گزنفون شرح مفصلی از ستیز و کشتار مردم شهر و کشور بابل توسط کوروش و سپاهیانش دارد ، کوروش در منشورش که یک پروپاگاندای و دروغنامه ای وقیحانه است در تحریف آشکار حقیقت می نویسد :
فقره 24 - سپاهیان گسترده ام با آرامش درون بابل گام برمیداشتند ! نگذاشتم کسی در همه سومر و اکد هراس آفرین باشد .
فقره 25 - در پی امنیت بابل بودم
در "رویدادنامه نبونید-کوروش" که سفارشی نوشته شده در وقایع سال هفدهم می خوانیم :
گئوبروه فرماندار گوتیوم، همراه با سپاه کورش بدون جنگ و پیکار به بابل اندر آمد و نگاهبانی از نیایشگاه اِسَگیلَه به سپرهای گوتیان سپرده شد تا مبادا هیچیک از سپاهیان به درون اسگیله و دیگر بناهای مقدس آن پا بگذارند. از آن پس، آیینها و مراسم به مانند گذشته برگزار شدند.
کورش به بابل اندر آمد. به پیش گامهای او، شاخههای سبز افشانده میشد. او با مردمان شهر، پیمان صلح و آشتی گذارد. کورش به همه مردمان بابل، پیام درود و شادباش فرستاد. گئوبَروَه به فرمانداری بابل برگماشته شد
اکنون شرح واقعی ماجرا از زبان کسانی که "زر و زور کوروش" به قلم ایشان جهت نمی داد :
«سپاه کوروش وارد بابل شد و هرکه را میدیدند میزدند و میکشتند و قتل عام میکردند !
عده ای از مردم به خانه هایشان گریختند و برخی دیگر داد و فغانشان بلند شد ، اما گوبریاس و مردانش با فریادهایشان صدای التماس و شیون و زاری مردم را ساکت کردند ... »
تأییدیه ضمنی توسط تواریخ رومانیایی ::
وقایع نگاری در زبان رومانیایی را Hronograf میگویند ؛ وقایع نگاری از نظر ادبی در بیزانس روم و در طی سه دوره از قرن ششم تا دوازدهم میلادی تکامل یافت و با اثر منظوم کنستانتین ماناسس Constantin Manasses به اوج تکامل خود رسید ، ترجمه و اقتباسی که از این اثر بین سالهای 1340-1331 به زبان اسلاوی انجام شد در قرن 16 مورد استفاده وقایع نگاری ملداوی قرار گرفت ، چنانچه بسیاری از فصول آنرا میهائیل موکسا Mihail Moxa یا موکسالیه Moxalie ادیب رومانی به زبان رومانیایی ترجمه و به کتاب وقایع نگاری خود اضافه کرد ، موسا به چهره های تاریخی مثل اسکندرکبیر و کوروش توجه نشان داده بود و هچنین از آوردن عناصر غیرواقعی و خیالی احتراز کرده است (یافته های ایران شناسی در رومانی ، دکتر ویورل باجاکو ، برگه 75-76)
در این بخش به ترجمه دقیق فصل مربوط به امپراطوری کوروش از کتاب میهائیل موکسا در سال 1620 میپردازیم ، این متن برای اولین بار به وسیله هاشدئوB.P.Hasdeu با الفبای سریلیک به چاپ رسیده است :
»کوروش kir از پارس Persida با عموی خود داریوش مادی Darie Mideanul برخاست و امپراطوری بابل Vavilon را در هم شکست و آنرا به بدترین وضعی از بین برد . به این جهت کوروش امپراطور بزرگ جهان شد و سی سال سلطنت کرد ... کوروش آنچنان قدرتی داشت که بر اغلب امپراطوران چیره شد و مملکت و دارائی آنان را از آن خود کرد ، همه آنان را دستگیر کرد و همه را زندانی کرد و مورد بازخواست قرار داد و برای تنبیه و آزارشان آنان را در زندان نگاه می داشت ، کوروش گردونه گرانبهائی که تمامی آن از طلا بود برای خود و امیرانش ساخته بود و هنگام گردش و تفرج در گردونه می نشست و این امپراطوران را بجای اسب افسار می زد و به گردونه می بست ! این چنین آنان را هر روز خفت و آزار می داد» (همان منبع ، برگه77)
مردوک کوروش و کوروش ِ یهوه ؟!
از کتاب ارمیای نبی می توان دانست که خداوند نسبت به مردوک نظر منفی دارد :
Prophecy against Babylon
The word which the Lord spoke concerning Babylon, the land of the Chaldeans, through Jeremiah the prophet:2 “Declare and proclaim among the nations.Proclaim it and lift up a standard.Do not conceal it but say,‘Babylon has been captured,Bel has been put to shame, [a]Marduk has been [b]shattered;Her images have been put to shame, her idols have been shattered
]پیشگوئی های] نبوی علیه بابل:
پیام خداوند به بابل (سرزمین کلدانیان : کاهنان) از طریق پیامبرش ارمیا : ای ارمیا در میان مردم آنرا اعلان کن و این اعلامیه را به اهتزاز دربیاور و بلند آوازه ساز : بابل تصرف شده است ؛]خدایان ِ شما] بل [بعل] به شرم درآمده است و [بت] مردوک شکسته شده . تندیس های ایشان به شرم گراییده و بتهایشان شکسته گشته .
درحالیکه از متن صریح کتاب مقدس پیداست نظر منفی نسبت به مردوک و بتها وجود دارد .پس چگونه می توان از قول قسمت دیگری از کتاب مقدس ، کوروش را مسح شده یهوه و شبان خداوند دانست ؟ اینطور میتوان میان این دو جمع کرد که فقط عمل کوروش در آزادسازی حدود 70 هزار یهودی بابل مورد تقدیر عهدعتیق قرار گرفته ، ولی این بر خلاف رفتار محققین وطنی ، قابل بسط به شخصیت "کوروش" نیست .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک