بازدید امروز : 115
بازدید دیروز : 118
دورنانیوز – سرویس تاریخی و فرهنگی : با خبر شدیم که حسین الله کرم رئیس شورای هماهنگی انصار حزب الله در دانشگاه اصفهان تاریخ ایران را نوشته یهودیان دانست. الله کرم که با موضوع آمریکا تعامل یا تقابل سخن میگفت در پاسخ به سؤالی گفت که متأسفانه تاریخ ایران و کوروش را این گونه برای ما ساختهاند، یهودیان این تاریخ را ایجاد کرده اند. این را تمام مطالعات تاریخدانان ما اثبات می کند.
باورهای مردمی درباره کوروش ص 2 نشریه امرداد 4/8/92 بانو فریدون پور زاده شهرستان پاسارگاد: حس بسیار خوبی دارم. او یعنی کوروش مانند یک پیامبر و شفادهنده است، جایگاه کوروش جایگاه امام رضا را به یادم میآورد.
روزنامه ایران شماره 5499 ص3- 9/8/
متن تاریخ ما را یهودیان نوشتهاند و چاپ آن در نشریه دولتی ایران را باید به فال نیک گرفت چرا که عدهای در پشت سر مسائل تاریخی به تبلیغ حکومت جور و ستم هخامنشی (خاخامنشی) میپردازند و از این سلسله مهاجر برای مردم پیغمبر تراشی می کنند و اگر دقت کرده باشیم یک نوع رابطه موذیانه و ملموس بین سلطنت طلبی و نژاد گرایی و سمپاتی نسبت به آئینی که در یزرگنمائی افراطی یک هفتهنامه چاپ تهران (ا) به تاریخ 4/8/1392 و یا به تاریخ حک شده زرتشتی در صفحه اول این نشریه 3751 با عناوین درشت ویژهنامه (کوروش بزرگ) لغزش اروپائیان در شناخت کوروش- باورهای مردمی درباره کوروش بزرگ، طنین فرمان آزادی، کوروش بزرگ در آمریکا – زرتشت و کوروش در سمفونی چکناواریان در صفحه اول و تبلیغ باستانگرائی و کوروش پرستی با عناوینی چون بابا کوروش و کوروش کبیر، کارت شادباش کوروش بزرگ و تندیس منشور کوروش بزرگ، سرویس کوروش بزرگ و سنجاق سینه درفش کوروش ( کاویانی) و تبلیغات توسعه طلبانه در صفحه آخر و تبلیغ امپراطوری ساسانیان و درشت نویسی قبادشاه و در ص 6 و تبلیغ طرد لغات عربی و ترکی در ص 5 و تبلیغات باورها و آئینهای قبل از اسلام در اکثر صفحات و در ص 8 در راستای تبلیغ کوروش با معرفی کتابهایی چون لشکرکشیها و فتوحات کوروش کبیر، منم کوروش، کوروش کبیر حقیقت تاریخ، منم کوروش شاه هخامنشی، منم کوروش شاه جهان و در ص 7 کوروش بزرگ در متون کهن، فرمان کوروش بزرگ افتخار ایران زمین و در ص 2 درس های کوروش برای بازرگانان، باورهای مردمی بومی درباره کوروش بزرگ، تیتر بسیار بزرگ “فرمان او (کوروش جهان را آرام میکند)” و شور و هیجان از دیدن استوانه کوروش در آمریکا و سخنان اشخاصی چون جولیان رابی، گری تین ترو، توماس کرمبل، جای زو، تیموتی پاتس بعنوان مدیر نگارخانه، گنجنهها و …
چنان گردانندگان نشریه را به وجد آورد که نصف صفحه به استوانه و نصف دیگر را هم به تعریف و تمجد این افراد اختصاص داده است.
در ص 2 از کوروش بنام پدر ایران زمین نامبرده میشود و انتقاد میشود چرا و در حالی که مجسمه ایشان در استرالیا نصب می شود و در فلان کشور نام او را بر خیابان میگذارند ( اینکه چرا اسم آن کشور فلان کشور می شود و اسم اصلی آن برده نمیشود که احتمالا باید اسرائیل باشد ) اما در ایران نام هیچ خیابانی به اسم کوروش نیست.!! این در حالی که استوانه او در فلان سازمان تن و جان بینندگان را میلرزاند. کردار و منش او فراتر از اندیشه های آدمی و اندازه ی انسانی است. یاد نکردن از نام او ( کوروش ) هیچ از اوج او در عرش نمیکاهد ارزش ما را به فرش می کشاند اما در صفحات 4و 5 با چاپ نقشه بزرگی جغرافیای زندگی کوروش خان به 7 لشگرکشی بزرگ این مبشر حقوق بشر !!! به مادو بابل، هگمتانه، خاور زمین، به باختر زمین، به بابل، به سرزمین ما ساگتها تمامی تبلیغات خودساخته باستانگرایان را خط بطلان میکشد، گویا که ملل و کشورهای دیگر که دارای حکومتای مستقل بودند با دعوت از کوروش و آب و جارو کردن خیابانها و کوچه و باز گذاشتن دروازه قلههای خود و پائین کشیدن بیرقهای خود کشور خود را تقدیم ایشان کردهاند. آیا فتح سرزمین دیگر کشورها بدون خونریزی و قتل عام آن هم در راستای ایجاد امپراطوری بزرگ و ساختن کاخ های ظلم و ستم و بدون خونریزی ممکن است ؟
چگونه میتوان باور کرد که کسی منشور حقوق بشر داشته باشد و در مقابل طول عمر بالای 59 ساله اش با لشگرکشی به سرزمین دیگر ملل و اقوام که تواما با قتل و کشتار و اسارت فرمانروای بکند همچنانکه در نقش و نگارهای کنده شده تخت جمشید 30 نفر اسیر اقوام دیگر با زنجیرهای در گردن در مقابل خان هخامنشی به صف ایستاده اند این ستمگریها بخوبی نمایان است، هر چند بنا به نوشته استاد ناصر پور پیرا در کتاب 12 قرن سکوت اساسا چنین حوزه تمدنی و یا سلسله ای وجود خارجی ندارد بلکه این توهم ساخته و پرداخته قوم و آئین خاصی است با اهداف تاریخ سازی برای خود و کشور خاصی در ساحل شرقی دریای مدیترانه، اما این نشریه کوروش دوست در هیچکدام از صفحات خود ننوشتند که عاقبت، کوروش در سرزمین آذربایجان بدست زنی بنام تومروس کشته میشود.
پادشاه عادلی که برای اجرای قوانین حقوق بشر مجبور شد هزاران انسان را در طی 7 لشگرکشی به قتل برساند.. طرفداری قوم خاص و محافلی از باستانگرایان از کوروش و دادن جایگاه خدایی به این حکمران جز یک ایده نژادی نیست، این در حالی است که سلسله هخامنشی (خاخامنشی ) بعنوان تنها حکومت در تاریخ ایران است که سران آن به ازدواجهای محارمی متهم هستند و نکتهای که میتوان در نقطه نظرات آقای حسین الله کرم به آن تأکید کرد: این نظریه مهم است که بزرگنمایی کوروش در بعد از انقلاب اسلامی و سقوط سلسلههای پادشاهی در ایران به بهانه بررسی تاریخ عملا تبلیغ پادشاهی و امپراطوریهای قبل از اسلام را به دنبال دارد. اما پادشاهی که شرق و غرب و ملل و اقوام را با نیروی میلیتاریستی و سلطه گرایانه به اشغال خود در می آورد و کاخهای وسیع و گسترده را بنا میکند و ملل دیگر را به اسارت در می آورد، برایش کاری هم ندارد که استوانهای را هم بتراشد و در آن به تعریف و تمجید خود بپردازد. همچنانکه در حال حاضر آمریکا با کشتار میلیونها انسان در ویتنام، کره، گرانادا، عراق، افغانستان، پاکستان و … خود را حامی حقوق بشر بداند و به جای استوانه حتی مجسمه عظیم بعنوان مجسمه آزادی بنا کند و حمایت از کودتاهای ضد مردمی در شیلی، اندونزی و ایران ، سرنگونی هواپیماهای مسافربری و ایجاد زندانهای ضد انسانی گوانتانامو و غارت ثروتهای ملی کشورها و حمایت از نظام ضد بشری اسرائیل و شیوخ مرتجع منطقه با استفاده از نیروی جهنمی و مداخله گرایانه نظامی با فریبکاری، خود را حامی حقوق بشر و مدافع حقوق انسانها معرفی میکند و نه تنها به استوانه نویسی بسنده نمیکند بلکه با ساختن مجسمه عظیم آزادی در ساحل اقیانوس و به فریب افکار عمومی می پردازد و این نکته اشتراکی است بین باستانگرایان نژادگر و یانکیها.
حجم گسترده کتابهای انتشار شده درباره کوروش و دادن جایگاه خدایی به این فرمانروا قابل تأمل است. توجه بیشتر به کتاب کوروش بزرگ ،پازل تکمیلی این کتابها در قدیس سازی کوروش می باشد. در حالی که باید به این نکته اساسی توجه کرد که تاریخ قبل از اسلام ایران تنها یک تاریخ سراسر میلیتاریزمی و سلطه طلبانه است و فروپاشی نظام خاخامنشی در برابر اندک قوای اسکندر و انهدام امپراطوری ساسانی بوسیله نیروهای اسلامی پوشالی بودن حکومتهای مورد اشاره را به اثبات می رساند و بعد از فروپاشی حکومت ساسانی است که هنرهایی چون خطاطی، تهذیب، معماری، ایجاد مراکز علمی، فرهنگی، گسترش فرهنگ کتاب، طب و … به اوج خود می رسد که همه این تحول مثبت نتیجه گسترش فرهنگ اسلامی است در حالی که قبل از آن در ایران به جز نیروی نظامی و استبداد نمیتوان به چیزی اشاره کرد و لذا مشخص نیست باستانگرایان در بزرگنمایی کوروشها و ساسانی ها چه اهدافی را دنبال میکنند؟
نویسنده : استاد غلامرضا غلامی قوشچی
منبع: دورنا نیوز
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک