سوریه پیروز نبرد سیاست

برکنار از تحولات اخیر سوریه در عرصه نبرد میدانی و اینکه وزنه نبرد میدانی به نفع کدام طرف جنگ است، در نگاهی دیگر باید گفت: پیروزی و یا شکست تعیین کننده در عرصه سیاسی است. به نظر میرسد در این عرصه قطعا دولت سوریه پیروز قطعی این میدان است. چرا؟

1. حامیان اصلی شورشیان یعنی ترکیه و عربستان حال خود درگیر مشکلات بزرگتری شده اند، لذا حمایت سابق را از آنان ندارند و این یعنی شکست. قطعا عربستان هم در داخل و هم در جنگ یمن دچار مشکلات عدیده ای شده و به دنبال فرار از این مشکلات است. پس چه قربانی بهتر از گروههای مخالفت سوری که عربستان برای حفظ جایگاه خود در سوریه این گروههای از نفس افتاده و ناکارامد را دو دستی تقدیم دولت پیروز کند. ترکیه نیز در چنین شرایطی گرفتار شده و لذا برای فرار از رسوائیها بیشتر و از دست ندادن پایگاه مردمی اش نیازمند تعدیل نگاه خود نسبت به گروههای شورشی تحت الحمایه خود در سوریه است. انتخابات اخیر ترکیه و اختلافاتی که در داخل حزب اخوان المسلمینی عدالت رخ داد نیز خود دلیل محکمی بر این نگرش است.

2. مهمترین هدف شورشیان تسلط حداکثری خاک سوریه در بدترین حالت بود تا بتوانند به عنوان قدرت برتر از نظر برتری جمعیت و زمین بتوانند از نظر سیاسی چه در داخل و چه در خارج مشروعیت کافی را برای تشکیل کشور جدید با سیستم حکومتی جدید و رئیس جمهور جدید مستقل از دولت بشار اسد و دمشق و بدون حضور بشار اسد تشکیل دهند. در اینصورت به خودی خود توجه کشورها به سمت دولت خود خوانده جدید جلب میشد و کشورها طبعا نیازمند برقرای ارتباط سیاسی با دولت جدید بودند. اما تحولات سوریه طبق میل آنان پیش نرفت چراکه نه تنها نتوانستند همه خاک سوریه و یا اکثریت آن را به دست آوردند بلکه آن مقداری هم که تصاحب کرده اند نیز توانایی مدیریت و حفظ آن را چه در برابر ارتش دولت سوریه و چه نیروهای معارض دیگر ندارند. همین عدم ثبات و امنیت و تشطط سبب میشود تا نه تنها نتوانند در داخل خود پیوند حداکثری و یکپارچه در مناطق تحت تصرف مخالفان ایجاد کنند بلکه همین اختلاف گروهها و تعدد نگاهها و سلیقه ها و عدم پذیرش گروه ها و ناتوانیشان در جمع شدن زیر یک پرچم واحد سبب میشود تا این گروهها در منطقه ای کوچک محصور شوند و به  حداکثر بتوانند در شکل و شمایل یک ایالت کوچک خود مختار جزیره ای ادامه حیات دهند و نه کشوری مساقل و با ثبات. اختلاف کشورهای حامی شورشیان تروریست سوریه و اختلاف منافعشان سبب شده تا این اختلافات تشدید شده و دامه دارتر گردد و سبب تضعیف گروههای مسلح مخالفت اسد شود.

3. مهمترین هدف این گروهها در قدم اول پس از تصرف سرزمینهای بیشتر، فتح دمشق به عنوان پایتخت همیشگی سوریه است. تصرف دمشق از همان ابتدا به مهمترین راهبرد گروههای مخالفت بدل شده بود برای موفقیت در آن از هیچ اقدام جنایت باری روی گردان نبودند. تصرف دمشق به عنوان پایتخت سیاسی و قلب تپنده نظام سیاسی فعلی سوریه می توانست نقطه پایانی باشد بر حکومت بشار اسد. آنها در همان ابتدا توانستند به این مهم تا مرز پیروزی هم پیش بروند اما ناگهان این پیروزی به شکست و عقب نشینی بدل شد. آنها تا مرز پیروزی کامل پیش رفتند اما در آخرین ساعات ناگهان ورق برگشت و دولت و نیروهای طرفدارش که در برابر عین هجوم برق اسا قدتر تصمیم گیری خود را از دست داده بودند با مسلح کردن مردم و باز کردن انبار تسلیحات ارتش به رومی مردم و داوطلبین توانستند سازمان رزم جدیدی به نظام از هم پاشیده دفاعی سوریه بدهند. این نقطه آغازی و بود برای باز پس گیری  پایتخت از دست شورشیان. شورشیان از همان زمان تا کنون در پشت دروازه های دمشق زمین گیر شدند و هر چه زدند به در بسته خوردند. حتی حمایت ها و دخالتهای آمریکا و اروپا و کشورهای عربی هم برای خلع سلاح سیاسی نظام بشار اسدی مبنی بر داشتن تسلیحات ممنوعه و استفاده از آن علیه افراد غیرم سلح نیز با درایت و زیرکی بشار اسد شکست خود و لذا شورشیان تنها توانستند با حملات کور از راه دور عقده خود را بر سر بشار اسد و مردم دمشق خالی کنند تا بلکه قوت قلبی باشد برای روحیه از دست داده خود.

4. با همه جنگ تبلیغاتی مخالفان بشار و دولتهای حامیشان اما نتوانستند جامعه بین المللی را برای ساقط کردن دولت بشار اسد در زمینه سیاسی و از طریق شورای امنیت و سازمان ملل وادار کنند. از طرفی دیگر اشتراکات زیاد سیاسی و اقتصای و فرهنگی میان روسیه و ایران در جبهه سوریه و نزدیکی تاریخی آنان در حمیات از دولت بشار اسد سبب شد تا اجماع ابتدائی و کم رنگ و شکننده بین المللی علیه سوریه عملا رنگ ببازد بلکه با ادامه جنگ و تداوم وحشی گری شورشیان علیه غیر نظامیان سبب شد تا آن نگاه اولیه تزریق شده به افکار عمومی جهان که تلاش میکرد جریانات سوریه  را نوعی انقلاب مردمی جلوه دهند رنگ ببازد و بهانه برای حمله به دولت بشار اسد و حمایت از مخالفان از دولتهای غربی گرفته شود. کشورهای رفته رفته با برافتادن پرده از چهره واقعی تروریستها و فاش شدن اهداف پیدا و پنهانشان برای جلب منافع کشورهای خارجی حامی تروریستها در سوریه، پشتیبانی افکار عمومی داخلی و خارجی خود را از دست بدهند و از شدت حمایت این کشورها از شورشیان کاسته شود. آنان حتی نتوانستند حمایت کامل اعضای دائم دیگر شورای امنیت چون چین و ژاپن را به دست بیاورند و این یعنی شکستی مفتضحانه هم برای شورشیان و هم حامیان غربی و عربیشان.

5.  کشورهای اسلامی و عربی در عمل خود را برای شکست آماده کرده اند و دلیل آن هم تلاش برای بازگشائی مجدد سفارتخانه و یا نمایندگی کشورشان در پایتخت سوریه است برخی کشورها نیز به شکلی دیگر عمل کرده اند تا از آبورریزی اعتراف به شکست فرار کنند و آن هم دعوت از مسئولان امنیتی رده بالای دولت بشار برای مذاکرات پنهان برای بازگشت آبرو مندانه به خاک سوریه هستند. خاکیکه این روزها شاهد حضور غاصبانه مزدوران چچنی و چینی و قفقازی و عرب و آفریقائی آنان است و باید برای دفع شر این مزدوران که این روزها همه نوع قصابی را آموخته اند و پس از شکست در سوریه به دنبال مامن و ماوای جدیدی هستند، خود کشورهای حامی تنها محل مناسب برای بازشگت آنان خواهد بود. پس بهترین راه این است که آنان در همان خاک سوریه دفن شوند و چه راهی بهتر از اینکه این کار به دست دولت سوریه اتفاق بیافتد تا آنان متهم به خیانت به به اصطلاح انقلابیون نشوند و احساسات حامیان وهابی و سلفی شورشیان در کشورهای عربی و اسلامی را علیه خود تحریک نکنند. لذا دولتهای عربی برای روزهای پس از بحران سوریه و شکست مخالفان در حال برنامه ریزی هستند تا از تبعات احتمالی این شکست کمترین آسیب را ببینند.  
6. حفظ پایگاه مردمی بشار اسد در میان حتی اهل سنت دلیل دیگری بر پیروزی بشار اسد. مخالفان تلاش کردند تا جنگ سوریه را جنگی مذهبی جلوه دهند تا حمایت اکثریت اهل سنت را نسبت به این حرکت جلب کنند. و همین می توانست نقطه قوتی برای مخالفان باشد اما واقعیتهای میدانی و فعلی سوریه از چیز دیگری حکایت دارد. اهل سنت در این میان ده دسته شده اند. از مخالفان دو آتشه بشار تا مدافعان آتشه. کردها نیز که در ابتدا به دفاع تمام قد از شورشیان برخواسته بودند نیز پس از حوادث کوبانی داستان سنی و شیعه از نظر آنان رنگ باخت و آنان خود نیز به ضلع دیگر نابودی مخالفان پیوستند. پیوستن بسیاری از عشایر سنی به صف حامیان اسد پس از مشاهده جنایات شورشیان و ....همین ها سبب اصلی شکست پروژه جنگ سنی و شیعه در سوریه و از دست رفتن برگ برنده اصلی مخالفین در سوریه شد. در این میان حرکت هوشمندانه دولت بشار و نظامیان در سپردن مناطق سنی نشین حامی دولت به خود مردم منطقه و عدم دخالت مستقیم در امور این شهرها و حاضر نشدن ارتش و نظامیان سبب شد تا جایگاه و پایگاه بشار در میان اهل سنت تقویت شود و حتی دامنه این قضیه به داخل مراکز تحت کنترل شورشیان نیز کشده شود.