بسم الله الرحمن الرحیم

پشت پرده حوادث خلیج فارس

با آغاز قیامها و انقلابهای مردمی منطقه علیه دیکتاتورها، جنگهای نیابتی گروهک‌های تکفیری در سوریه و عراق که محصول همکاری چند ضلعی سازمان های اطلاعاتی عربستان، اسرائیل، آمریکا، قطر، امارات، ترکیه، اردن، ... نیز آغاز شد تا مسیر سیلاب ویرانگر این انقلابها را متوجه دولتهای حامی مقاومت کند اما با دخالت به موقع ایران این توطئه با شکست سنگینی مواجه شد.   
       
این شکست مفتضحانه پیام آشکاری برای دیکتاتورهای منطقه و حامیان آنان داشت و آن: افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه بود. همین امر نگرانی شدید این کشورها درباره اتفاقات پیش بینی نشده آینده از جمله آغاز مجدد انقلابهای مردمی و سقوط دیکتاتورهای دست نشانده را به دنبال داشت. 

نگرانی آنان بیشتر متوجه نفوذ مردمی ایران از طریق تشکیل گروه های بسیج مردمی در عراق و سوریه آن هم به سبک و سیاق بسیج مردمی و سپاه پاسدارن ایران بود. این گروه ها و سازمانها با ایجاد یک حلقه و زنجیره پیوسته از ایران تا مرزهای فلسطین اشغالی بین تو متحد قدیمی منطقه یعنی اسرائیل و عربستان شکاف جغرافیایی و امنیتی سختی را بوجود آوردند و عملا حلقه محاصره زمینی اسرائیل و در مرحله بعد عربستان را در منطقه تنگتر کردند. 

 این اتفاق مبارک سبب مردمی‌تر شدن قدرت و نفوذ ایران در منطقه شد و عملا با استقلال سیاسی این گروهها از جریان های سیاسی حاکم که بعضا در مواردی تابع سیاستهای منطقه ای عربستان و آمریکا نیز هستند خود به جریان سیاسی مقتدر و قدرتمندی تبدیل شدند. همین امر زنگ خطری جدی را برای دیکتاتورهای منطقه به صدا در آورد.   
  
تلاش های آمریکا و عربستان در انحلال و یا تحریم حشد الشعبی، سپاه بدر، حزب الله، عصائب اهل الحق، انصارالله یمن، حرکه النجبا، ... بخشی از پروژه همان شکست خورده عربستان و قیامهای قلابی تکفیری در منطقه است. تا اینکه بالاخره آخرین برگ از نقشه علیه ایران و گروههای مقاومت منطقه رونمایی شد و آن حملات از پیش طراحی شده سازمانهای اطلاعاتی کشورهای شکست خورده در خلیج فارس و سپس بهره برداری از آن برای تحریک آمریکا برای آغاز جنگ در منطقه بود.   
  
 حساسیت‌های بوجود آمده اخیر درباره حضور حشدالشعبی در ایران را می توان در ادامه همان سلسله اقدامات ضد مقاومت غربی صهیونیستی دانست. در این تحرکات رسانه ای می توان به وضوح ردپای عوامل دست نشانده و نفوذی عربستان و آمریکا و نگرانی آنان از استحکام حلقه‌های این پیوند مبارک را با ایران را بوضوح دید.       

شکست فضاحت بار عربستان در جنگ یمن، سوریه، عراق، تسویه حسابهای سیاسی درون خاندان سعودی، نگرانی عربستان را از آغاز اعتراضات و شورشهای داخلی صد چندان کرده است. لذا این کشور ساده ترین گزینه را برای مقابله با حوادث احتمالی در پیش گرفت و آن هم اعدام بی سابقه و قابل توجه تعداد زیادی از فعالان سیاسی شیعه عربستان بود.

عربستان با اعدام شیعیان تلاش کرد پیامی را به داخل و خارج عربستان ارسال کند و آن اینکه در صورت بروز هر گونه جنگ ایران عربستان و آمریکا با سرکوب شیعیان و زهر چشم گرفتن از آنان زمینه شکل گیری گروه های بسیج مردمی در عبستان را بگیرد تا در صورت بروز جنگ منطقه ای از پیوستن و همکاری این گروه های مردمی با دیگر گروههای مردمی همسایه یعنی یمن،عراق، سوریه، بحرین، لبنان،... جلوگیری کند.  حوادث ساختگی خلیج فارس را هم باید در راستای همین اقدامات تاکتیکی عربستان دانست و پیام این کشور به آمریکا و اسرائیل مبنی بر آمادگی این کشور برای جنگ در صورت آغاز آن از طرف ارتشهای فرامنطقه ای است.    

بر دیکتاتورهای سعودی کاملا روشن است که در صورت آغاز جنگ جرقه ای بر باروت قیامهای مردمی منطقه خصوصا شیعیان خواهد بود که عملا با سرایت آن به عربستان شیرازه حکومت آل سعود از درون از هم خواهد پاشید. شدت عمل و خشونت عربستان در سرکوب شیعیان عربستان، یمن، بحرین، حمایت از تکفیریهای منطقه حاکی از نگرانی شدید آل سعودی و حامیان آمریکائی و اسرائیلی آن در منطقه از قدرت گرفتن جبهه مقاومت مردمی به رهبری ایران است.

هر چند این توطئه نیز با درایت رهبری معظم انقلاب و مسئولین با شکست مواجه شد اما عربستان سعودی این مار پیر، خسته و زخم خورده قطعا توطئه های دیگری را برای کشاندن پای آمریکا و اسرائیل به منطقه و آغاز یک جنگ خونین دیگر علیه ایران در آستین دارد که آنها نیز با درایت رهبر معظم انقلاب و مسئولین نظام با شکست مواجه خواهد شد انشاءالله.