استراتژی جدید غرب: گشودن جبهه‌ای نو در حوزه جنگ ایدئولوژیک با مسلمانان
هافبک تیم فوتبال ... گفت: از سرمربی تیم به خاطر تعویضم ممنونم چرا که اگر در زمین می ماندم تماشاگران مرا مقصر شکست می خواندند.
برای فهمیدن حرکت جدید  سردمداران جنگ صلیبی نوین که در میدان جنگ نرم رسانه‌ای آغاز شده، بهترین مثالی که می‌توان زد جمله‌ای است که هافبک یکی از تیم‌های برتر باشگاهی به کار برده. اما با کمی دقت متوجه خواهیم شد این شیوه و تاکتیک مربیان فوتبال در برابر تیم‌های رقیب معادل ورزشی همان سیاست پیشگان میدان سیاست است که در میادین ورزشی نیز می‌توان برای از میدان به در کردن رقیبان می‌توان از آن کمال بهره را برد.  
آمریکا به عنوان مهره اصلی و قدرتمند عمل گرایی(پراگماتیستی) غرب همیشه نقش پیش‌قراول و پیاده کننده نقشه‌ها و برنامه‌های استعمار نوین غرب را بر عهده داشته است. آمریکا را باید جلوه بارز خوی میلیتاریستی و جنگ طلبانه غرب دانست در شطرنج سیاست استعمار کهن آمریکاییها نقش اصلی و نوک پیکان تهاجم غرب علیه ملتهای جهان سوم را ایفاء می‌کند. در حوادث زشت جدید غرب علیه اسلام آمریکا دست به حمله اولیه زد و به سرعت در لاک دفاعی و سکوت معنا داری فرو رفت.
تا اینجای بازی آمریکا مقصر اصلی شناخته شده بود و لذا در کانون توجهات جهانیان قرار گرفت. اما با بالا رفتن فشار افکار عمومی مسلمانان (البته مردم در دلتها، به استثنای معدود کشورهایی چون ایران) و در نتیجه کشنده بودن هزینه‌های این تهاجم بر قرده آمریکا، شاهد وارد شدن بازیگران قدیمی طراحان کهنه کار و با تجربه حوزه تفکر غرب چون فرانسه هستیم. وارد شدن فراسنه به این بازی در این مقطع زمانی پرده از حقیقتی تلخ و اما مهم بر می‌دارد که غرب با اتحاد شوم خود و قرار گرفتن در جبهه‌ای واحد نشان داد که تضاد و دشمنی اسلام و غرب بسیار عمیق‌تر و ریشه‌دارتر از آن است که خیال کرده‌ایم. این حوادث متوالی و برنامه ریزی شده نشان داد،نشستن بر سر میز مذاکره یا دادن امتیاز و مصالحه و مدارا نمی‌تواند خوی امپریالیستی غربیان را عوض کرد لذا:

1. نباید فریب حرکت جدید فرانسه را خورد و از فشار بر آمریکا کاست چرا که رفتار فرانسه یک نوع حرکت ایذایی و فریبنده است هر چند نباید در افکار مسلمانان از بزرگی و زشتی رفتار فرانسه کاسته شود و به موقع باید پاسخگوی جنایت خود باشد.

2. با توهین فرانسویان نباید از حجم و عمق حملات مسلمانان به جبهه اصلی نظام امپریالیستی غرب کاسته شود و توجه مسلمانان به حوزه سنتی نظام اندیشه‌ای غرب جلب شود چنانچه هدف اصلی همین است.

3. دلیل دیگر تداوم اهانتها  در غرب کاستن از هزینه‌های و پیامدهای مقصر اصلی و تقسیم توان و انرژی مبارزه مسلمانان است و هدایت این سیل بنیان کن از نوک پیکان تهاجم غرب یعنی: آمریکا به سوی مرکز اروپا و از بین بردن  تمرکز قدرتمند و بنیانکن مسلمانان برای نابودی بازوی اجرایی و اصلی صهیونیسم بین‌الملل است.

4. به نظر می‌رسد هدف غرب در حرکت جدید‌اش مانند نمونه میانمار بر گرداندن افکار عمومی مسلمانان از شکست مفتضحانه غرب و هم پیمانان منطقه‌ای‌اش در نبرد یکسویه سوریه است. آمریکا و فرانسه و سایر دولتهای فرمانبردارش در خاورمیانه برای یافتن راه فرار و به دست گرفتن میدان عملیاتی از دست رفته در سوریه است تا با وارد کردن مهره‌های جدید و پیاده کردن طرح‌های عملی‌تر دوباره سوریه را با چالشی جدید مواجه کند.
غرب برای آرام کردن دولت غاصب اسرائیل و احیانا تقدیم قربانی جدید برای تحقق خاورمیانه جدید و تحقق اهداف صهیونیسم بین الملل. با موفقیت احتمالی و غریب غرب در سوریه زمینه برای تنگ‌تر شدن حلقه محاصره ایران و قطع کردن بازوی حمایتی ایران از حزب الله و حماس فراهم خواهد شد. لذا ساده لوحانه است اگر خیال کنیم فلسفه وجودی اسرائیل صرفا عربی است و با شکست سوریه این نبرد یک طرفه پایان خواهد یافت بلکه با شکست احتمالی سوریه باید منتظر شرارتهای بیشتر و بدتر اسرائیل و حامیان پیدا و پنهانش در منطقه باشیم.

5. سکوت معنا دار دولتهای اسلامی منطقه چون ترکیه و عربستان...چه در قضیه میانمار و چه در موضوع ساخت و اکران فیلم توهین آمیز نشان می‌دهد توطئه‌ای بزرگ در منطقه خاورمیانه در شرف تکوین است. چرا که تجربه ثابت کرده این سکوت و رضای ضمنی سران دولتهای به ظاهر اسلامی به این اهانتها عمیقا ما را به این نتیجه می‌رساند که در برابر خود نه جمعی سیاستمدار مسلمان که با سربازان بند انگشتی صهیونیسم مواجهیم. سربازانی که از آستین تربیت شدگان مهد تمدنی غرب بیرون آمده و به روشی متفاوت‌تر از غرب پنجه بر چهره اسلام می‌کشند تا شاید در زمان مقتضی چهره واقعی خود را نشان دهند.
به نظر حقیر جرات و جسارت غرب در تداوم هتک حرمت مقدسات اسلام دلیلی جز همکاری و همراهی پیدا و پنهان ندارد.به قول مرحوم جلال آل احمد در کتاب"سفر به ولایت عزرائیل":
«اگر در آن جنگ‌های صلیبی اروپائیان باختند در عوض علم و صنعت عالم اسلام را به غنیمت بردند و این بار به کمک همان علم و صنعت و..از نو به همان جنگ آمده‌اند.»