سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 1697194

  بازدید امروز : 47

  بازدید دیروز : 193

کلبه بصیرت

 
هر که بى محابا به مردمان آن گوید که نخواهند ، در باره‏اش آن گویند که ندانند . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/9/29::: ساعت 3:22 عصر

باب هفتم در بیان قصه هاى حضرت ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام و اولاد امجاد آن حضرت است و در آن چند فصل است
فصل اول : در بیان فضایل و مکارم اخلاق و نامهاىجلیل و نقش نگین آن حضرت است 
به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام منقول است که : حضرت ابراهیم علیه السلام متیقظ و آگاه شد به عبرت گرفتن بر معرفت حق تعالى ، و احاطه کرد دلایل او به علم ایمان به خدا و او پانزده ساله بود. (684)
و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم منقول است که : اول کسى را که در قیامت بخوانند، من خواهم بود، پس از جانب راست عرش خواهم ایستاد و حله سبزى از حله هاى بهشت در من خواهند پوشانید، پس پدر ما ابراهیم علیه السلام را خواهند طلبید و از جانب راست عرش در سایه عرش باز خواهند داشت و حله سبزى از حله هاى بهشته در او خواهند پوشانید، پس منادى از پیش عرش ندا خواهد کرد: نیکو پدرى است پدر تو ابراهیم ، و نیکو برادرى است برادر تو على . (685)
و به سند معتبر از موسى بن جعفر علیه السلام منقول است که : حق تعالى از هر چیز چهار چیز اختیار فرموده است : از پیغمبران براى شمشیر و جهاد اختیار فرموده است و ابراهیم و داود و موسى و مرا؛ و از خانه آبادها چهار خانه آباده را اختیار فرموده است چنانچه در قرآن مجید فرموده است که : خدا برگزید آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان . (686)(687)
و از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که : ابراهیم علیه السلام از پیغمبرانى است که ختنه کرده متولد شدند، (688) و ابراهیم اول کسى بود که امر فرمود مردم را به ختنه کردن. (689)
و به سند معتبر از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که : ابراهیم علیه السلام اول کسى بود که مهمانى کرد، و اول کسى بود که موى سفید در ریش او بهم رسید، پرسید: این چیست ؟ وحى به او رسید که : این وقار است در دنیا و نور است در آخرت . (690)
بدان که حق تعالى در چند موضع از قرآن مجید فرموده است : اخذ کرد خدا ابراهیم را خلیل خود ، (691) و خلیل یار و دوستى را گویند که هیچگونه خلل در شرایط دوستى نکند، و در سبب آنکه حق تعالى او را خلیل خود گردانید احادیث بسیار وارد شده است از آن جمله :
به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که : خدا براى آن ابراهیم علیه السلام را خلیل خود فرمود که هیچکس از او چیزى سؤ ال نکرد که او را رد کند، و هرگز از غیر خدا چیزى سؤ ال نکرد. (692)
و به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : آن حضرت را خدا براى این خلیل خود گردانید که سجده بر زمین بسیار مى کرد. (693)
به سند معتبر از حضرت امام على النقى علیه السلام منقول است که : براى این او را خلیل خود گردانید که بسیار صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله و علیه و آله و سلم مى فرستاد. (694)
و از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم منقول است که : ابراهیم علیه السلام را خدا خلیل خود نگردانید مگر براى طعام خورانیدن به مردم و نماز کردن در شب در هنگامى که مردم در خواب بودند. (695)مؤ لف گوید: در میان این احادیث منافاتى نیست ، و آن حضرت را حق تعالى خلیل خود گردانید براى آنکه به مکارم اخلاق بشریه همگى آراسته بود، و در هر حدیث بعضى از آنها که مدخلیت عظیم در خلت داشته براى ترغیب خلق به مثل آن بیان فرموده اند.
و به سند معتبر از امام محمد باقر علیه السلام منقول است که : چون خدا ابراهیم علیه السلام را خلیل خود گردانید، بشارت خلت را ملک موت آورد در صورت جوانى سفید رو که دو جامه سفید پوشیده بود و از سرش آب و روغن مى ریخت ، پس ‍ چون ابراهیم خواست داخل خانه شود دید که او از خانه بیرون مى آید، ابراهیم مردى بود بسیار با غیرت ، و چون پى کارى مى رفت در را مى بست و کلید را با خود بر مى داشت ، پس روزى پى کارى بیرون رفت و در را بست ، چون برگشت و در را گشود ناگاه مردى را دید که ایستاده است در غایت حسن و جمال !پس ابراهیم را غیرت از جا بدر آورد و گفت :اى بنده خدا!کى تو را داخل خانه من کرده است ؟
گفت : پروردگار خانه مرا داخل کرده است .
فرمود: پروردگارش احق است از من ، پس تو کیستى ؟
گفت : ملک موتم .
پس حضرت ابراهیم علیه السلام ترسید و فرمود: آمده اى قبض روح من بکنى ؟
گفت : نه ، و لیکن خدا بنده اى را خلیل خود گردانیده است آمده ام که این بشارت را به او برسانم .
ابراهیم فرمود: کیست آن بنده ، شاید خدمت او کنم تا بمیرم ؟
گفت : تو آن بنده اى .
پس آمد به نزد ساره و فرمود: خدا مرا خلیل خود گردانیده است . (696)
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : چون رسولان ملائکه از جانب خدا بسوى ابراهیم علیه السلام آمدند براى هلاک کردن قوم لوط، براى ایشان گوساله اى بریان آورد و فرمود: بخورید.
گفتند: نخوریم تا ما را خبر دهى که ثمنش چیست .
ابراهیم علیه السلام فرمود: چون خواهید بخورید بگوئید: بسم الله ، و چون فارغ شوید بگوئید: الحمدلله .
پس جبرئیل رو کرد به رفقایش و ایشان چهار نفر بودند و جبرئیل سر کرده ایشان بود و گفت : سزاوار نیست که خدا او را خلیل خود گرداند.
پس حضرت صادق علیه السلام فرمود: چون ابراهیم علیه السلام را در آتش ‍ انداختند جبرئیل در هوا او را ملاقات کرد در وقتى که به زیر مى آمد و گفت :اى ابراهیم !آیا تو را حاجتى هست ؟ فرمود: اما بسوى تو، پس نه . (697)
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : ابراهیم علیه السلام اول کسى بود که از براى او ریگ آرد شد در وقتى که رفت به نزد دوستى که در مصر داشت که از او طعامى قرض کند و او را در منزل خود نیافت و نخواست که بار بردار خود را خالى برگرداند، پس همیان خود را پر از ریگ کرد، چون داخل خانه شد چهارپا را با ساره گذاشت و از خجلت به خانه رفت و خوابید، چون ساره همیان را گشود آردى در آن دید که از آن بهتر نتوان بود!آرد را نان پخت و به نزد آن حضرت طعام نیکوئى آورد، ابراهیم علیه السلام فرمود: از کجا آوردى این را؟
عرض کرد: از آن آردى که از نزد خلیل مصرى آورده بودى .
ابراهیم فرمود: آن که آرد به من داده است ، خلیل من هست اما مصرى نیست .
پس به این سبب خدا او را خلیل خود خواند، پس خدا را شکر و حمد کرد و از آن طعام تناول نمود. (698)
و به سندهاى معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : چون روز قیامت شود محمد صلى الله علیه و آله و سلم را بخوانند و حله سرخى به رنگ گل بر او بپوشانند و او را در جانب راست عرش باز دارند، پس بخوانند ابراهیم علیه السلام را و بر او حله سفیدى بپوشانند و در جانب چپ عرش او را بازدارند، پس بطلبند امیرالمؤ منین علیه السلام را و حله سرخى بر او پوشانند و در جانب راست رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم او را باز دارنند، پس بطلبند اسماعیل علیه السلام را و حله سفیدى بر او بپوشانند و در جانب چپ ابراهیم علیه السلام بازدارند، پس ‍ حضرت امام حسن علیه السلام را بطلبند و حله سرخى بپوشانند و در جانب راست امیرالمؤ منین علیه السلام بازدارند، پس بطلبند حضرت امام حسین علیه السلام را و جامه سرخى بپوشانند و در جانب راست امام حسن علیه السلام بازدارند، و همچنین هر امامى را بطلبند و حله سرخى بپوشانند و در جانب راست امام سابق بازدارند، پس شیعیان ائمه را بطلبند و در پیش روى ایشان بازدارند، پس بطلبند فاطمه علیها السلام را با زنانش از فرزندان و شیعیانش و داخل بهشت شوند بى حساب ، پس منادى از میان عرش از جانب رب العزه از افق اعلى ندا کند: خوب پدرى است پدر تو اى محمد صلى الله علیه و آله و سلم و او ابراهیم است ، و خوب برادرى است برادر تو و او على بن ابیطالب علیه السلام است ، و نیکو فرزند زاده هایند فرزند زاده هاى تو یعنى حسن و حسین علیهما السلام ، و نیکو جنینى که در شکم شهید شده است جنین تو که آن محسن است ، و نیکو امامان راهنمایند ذریت تو: امام زین العابدین علیه السلام ... تا آخر ائمه علیهم السلام ، و نیکو شیعه اند شیعیان تو، بدرستى که محمد و وصى او و فرزند زاده هاى او و امامان از ذریت او ایشان رستگارانند.
پس امر کنند ایشان را بسوى بهشت ، و این است آنکه حق تعالى مى فرماید: هر که دور کرده شود از آتش جهنم و داخل کرده شود در بهشت پس بتحقیق که او رستگار است . (699)(700)
و از حضرت امام حسن علیه السلام منقول است که : حضرت ابراهیم علیه السلام سینه اش پهن و پیشانیش بلند بود. (701)
و از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم منقول است که فرمود: هر که خواهد ابراهیم علیه السلام را ببیند، در من نظر کند. (702)
و در حدیث صحیح از امام جعفر صادق علیه السلام مروى است که : مردم قبل از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام ریش ایشان سفید نمى شد، پس حضرت ابراهیم علیه السلام روزى موى سفیدى در ریش خود دید گفت : پروردگارا!این چیست ؟
وحى به او رسید که : این باعث وقار است .
عرض کرد: خداوندا!وقار مرا زیاد گردان . (703)
و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که : روزى حضرت ابراهیم علیه السلام چون صبح کرد، در ریش خود موى سفیدى دید گفت : الحمد لله رب العالمین که مرا به این سن رسانید و به یک چشم زدن معصیت خدا نکردم . (704)
و به سند معتبر از امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که فرمود: پیشتر چنان بود که هر چند آدمى پیر مى شد ریشش سفید نمى شد، و گاه بود شخصى به مجمعى مى آمد که شخصى با پسرانش در آن مجلس حاضر بودند، او پدر را از فرزندان تمیز نمى داد و مى پرسید: کدام یک پدر شما است ؟
چون زمان حضرت ابراهیم علیه السلام شد عرض کرد: خداوندا!از براى من علامتى قرار ده که به آن شناخته شوم . پس موى سر و ریشش سفید شد. (705)
و به سند معتبر مروى است که محمد بن عرفه (706) به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: جمعى مى گویند که ابراهیم علیه السلام ختنه کرد خود را به تیشه بر روى خمى .
فرمود: سبحان الله ، چنین نیست که آنها مى گویند، دروغ گفتند، بلکه پیغمبران در روز هفتم ناف و غلاف ایشان با هم مى افتاد. (707)
و در حدیث دیگر منقول است که : حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار ضیافت کننده بود، پس روزى قومى بر او وارد شدند و چیزى نزد او نبود، با خود گفت : اگر چوب سقف خانه را بردارم و بفروشم به نجار، او را بت خواهد تراشید، پس مهمانان را در دار الضیافه نشاند و ازارى با خود برداشت و آمد به موضعى از صحرا و دو رکعت نماز کرد، چون از نماز فارغ شد ازار را ندید، دانست که حق تعالى اسباب او را مهیا فرموده است ، چون برگشت به خانه دید ساره چیزى مى پزد، فرمود: از کجا آوردى اینها را؟!
ساره گفت : اینهاست که به آن مرد داده بودى بیاورد.
و حق تعالى امر کرده بود جبرئیل را که بگیرد آن ریگ را که در موضع نماز ابراهیم بود و سنگها را که در آنجا ریخته بود در ازار او بگذارد، پس جبرئیل چنین کرد، و حق تعالى ریگها را کاورس مقشر کرد و سنگهاى گرد را شلغم و سنگهاى دراز را گزر کرد. (708)
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : هرگاه یکى از شما به سفر رود از سفر برگردد از براى اهلش چیزى بیاورد، هر چه میسر شود اگر چه سنگى باشد، بدرستى که حضرت ابراهیم هرگاه تنگى در معیشت او بهم مى رسید به نزد قوم خود مى رفت ، پس در بعضى اوقات او را تنگى روى داد او به نزد قوم خود رفت ایشان را نیز در تنگى یافت ، پس برگشت چنانچه رفته بود، و چون به نزدیک خانه رسید از الاغ فرود آمد و خورجین را پر از ریگ کرد از شرمندگى ساره ، و چون داخل خانه شد خورجین را فرود آورد و افتتاح نماز کرد، ساره آمد و خورجین را گشود دید پر است از آرد، پس خمیر کرد و نان پخت و آن حضرت را ندا کرد که از نماز فارغ شو و بخور، فرمود: از کجا آورده اى ؟
گفت : از آن آرد که در خورجین بود. پس ابراهیم علیه السلام سر بسوى آسمان بلند کرد که : شهادت مى دهم توئى خلیل . (709)
و حق تعالى در قرآن وصف فرموده است ابراهیم را که (اواه ) (710) بود، و در احادیث بسیار وارد شده است یعنى : بسیار دعا کننده بود خدا را. (711)
و در حدیث معتبر منقول است که : یک وقتى بود که در دنیا بغیر از یک نفر کسى خدا را نمى پرستید، چنانچه حق تعالى مى فرماید که ان ابراهیم کان امة قانتا لله حنیفا و لم یک من المشرکین (712)یعنى : ابراهیم امتى بود، قانت و خاضع بود براى خدا و مایل از دینهاى باطل به دین حق و نبود از مشرکان ، حضرت فرمود: اگر دیگرى با ابراهیم علیه السلام مى بود حق تعالى او را با آن حضرت یاد مى کرد، پس بر این حال ماند مدت بسیار تا خدا او را انس داد به اسماعیل و اسحاق ، پس سه نفر شدند. (713)
به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : حق تعالى ابراهیم علیه السلام را بنده خود گردانید پیش از آنکه او را امام و پیغمبر گرداند، و پیغمبر گردانید قبل از آنکه او را رسول گرداند، و رسول گردانید قبل از آنکه او را امام گرداند، پس ‍ چون همهه را براى او جمع کرد فرمود: من گردانیده ام تو را براى مردم ، امام (714) چون در چشم ابراهیم علیه السلام این مرتبه بسیار عظیم نمود گفت : خداوندا!از ذریت من نیز امام قرار ده ، (715) خدا فرمود: نمى رسد عهد امامت و خلافت به ظالمان (716)، یعنى سفیه و بى خرد، امام متقى و پرهیزکار نمى تواند بود. (717)
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : اول کسى که نعلین در پا کرد ابراهیم علیه السلام بود. (718)
و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که : مردم در زمان پیش بى خبر مى مردند، چون زمان ابراهیم علیه السلام شد گفت : پروردگارا!براى مرگ علتى قرار ده که میت به آن ثواب یابد و باعث تسلى صاحبان مصیبت شود، پس حق تعالى اول ذات الجنب و سرسام را فرستاد و بعد از آن بیماریهاى دیگر را. (719)
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : ابراهیم علیه السلام پدر مهمانان بود، یعنى مهمان را بسیار دوست مى داشت ، و هرگاه مهمانى نزد او نبود مى رفت و طلب مهمان مى کرد، روزى درهاى خانه را بست و به طلب مهمان بیرون رفت ، چون به خانه برگشت شخصى را شبیه به مردى در خانه دید، گفت :اى بنده خدا!به رخصت که داخل این خانه شده اى ؟
او سه مرتبه گفت : به رخصت پروردگارش .
پس ابراهیم علیه السلام دانست که او جبرئیل است و حمد کرد پروردگار خود را.
پس جبرئیل گفت : حق تعالى مرا بسوى بنده اى از بندگانش فرستاده که او را خلیل خود گردانیده است .
ابراهیم علیه السلام فرمود: بگو کیست آن بنده تا من خدمت او کنم تا بمیرم ؟
گفت : تو آن بنده هستى .
ابراهیم علیه السلام فرمود: چرا حق تعالى مرا خلیل خود کرده است ؟
جبرئیل گفت : از براى آنکه از هیچکس چیزى سؤ ال نکردى ، و از تو هیچکس ‍ چیزى سؤ ال نکرد که بگوئى نه . (720)
و به سندهاى صحیح و غیر آن از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که : روزى حضرت ابراهیم علیه السلام بیرون رفت و در شهرها مى گشت که از مخلوقات خدا عبرت گیرد، پس گذشت به بیابانى ، ناگاه شخصى را دید که ایستاده است و نماز مى کند و صدایش به آسمان بلند شده است و جامه هایش از مو است ، پس ابراهیم نزد او ایستاد و از نماز او تعجب کرد، نشست و انتظار کشید تا او از نماز فارغ شود، چون بسیار بطول انجامید او را به دست خود حرکت داد و گفت : من بسوى تو حاجتى دارم ، سبک کن نماز را، پس او سبک کرد نماز را، با ابراهیم نشست و ابراهیم از او پرسید که : براى کى نماز مى کردى ؟
گفت : براى خدا.
ابراهیم علیه السلام گفت : خدا کیست ؟
گفت : آن که خلق کرده است تو را و مرا.
ابراهیم گفت : طریق تو مرا خوش آمد و من دوست دارم با تو برادرى کنم از براى خدا، پس بگو منزل تو کجاست که هرگاه خواهم تو را ملاقات و زیارت کنم ، توانم کرد؟
گفت : تو به آنجا نمى توانى آمد، زیرا که در میان دریائى هست که از آنجا عبور نمى توان کرد.
ابراهیم گفت : تو چگونه مى روى ؟
گفت : من بر روى آب مى روم .
ابراهیم علیه السلام گفت : شاید آنکس که آب را براى تو مسخر کرده است از براى من نیز مسخر گرداند، برخیز برویم و امشب با تو در یک وثاق باشیم .
پس چون به نزد آب رسیدند، آن مرد بسم الله گفت و بر روى آب روان شد، حضرت ابراهیم نیز بسم الله گفت و بر روى آب روان شد، پس آن مرد تعجب کرد و چون به منزل آن مرد رسیدند ابراهیم پرسید: تعیش تو از کجاست ؟
گفت : میوه این درخت را جمع مى کنم و در تمام سال به آن معاش مى کنم .
حضرت ابراهیم گفت : کدام روز عظیم تر است از همه روزها.
عابد گفت : روزى که خدا جزا مى دهد خلایق را بر کرده هاى ایشان .
ابراهیم گفت : بیا دست بر دعا برداریم و دعا کنیم که خدا ما را از شر آن روز نگاه دارد. و در روایت دیگر آن است که حضرت ابراهیم گفت که : یا تو دعا کن من آمین بگویم و یا من دعا مى کنم و تو آمین بگو.
عابد گفت : از براى چه دعا کنیم ؟
ابراهیم گفت : از براى گناهکاران مؤ منان .
عابد گفت : نه .
ابراهیم گفت : چرا؟
عابد گفت : از براى اینکه سه سال که دعا مى کنم و هنوز مستجاب نشده است و دیگر شرم مى کنم که از خدا حاجتى بطلبم تا آن مستجاب نشود.
ابراهیم گفت : خدا هرگاه بنده اى را دوست مى دارد، دعایش را حبس مى کند تا او مناجات کند و سؤ ال کند از او، و چون بنده را دشمن مى دارد زود دعایش را مستجاب مى کند یا در دلش ناامیدى مى افکند که دعا نکند.
پس ابراهیم پرسید: چه مطلب است که در این مدت از خدا طلبیده اى ؟
عابد گفت : روزى در آن جاى نماز خود نماز مى کردم ، ناگاه طفلى در نهایت حسن و جمال گذشت که نور از جبینش ساطع بود و کاکلى از قفا انداخته بود و گاوى چند را مى چرانید که گویا روغن بر آنها مالیده بودند، و گوسفندى چند همراه داشت در نهایت فربهى و خوشایندگى ، مرا از آنچه دیدم بسیار خوش آمد، گفتم :اى کودک زیبا!از کیست این گاوها و گوسفندها؟
گفت : از من است .
گفتم : تو کیستى ؟
گفت : منم اسماعیل پسر ابراهیم خلیل خدا.
پس دعا کردم و از خدا سؤ ال کردم که خلیل خود را به من بنماید.
پس حضرت ابراهیم گفت : منم ابراهیم خلیل الرحمن و آن طفل پسر من است .
عابد گفت : الحمد لله رب العالمین که دعاى مرا مستجاب کرد.
پس آن شخص هر دو جانب روى حضرت ابراهیم علیه السلام را بوسید و دست در گردن او آورد و گفت : الحال دعا کن تا من آمین بر دعاى تو بگویم ، پس دعا کرد ابراهیم علیه السلام از براى مؤ منان و مؤ منات از آن روز تا روز قیامت به آنکه گناهان ایشان را بیامرزد و از ایشان راضى شود، و آمین گفت عابد بر دعاى حضرت ابراهیم .
پس حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: دعاى ابراهیم علیه السلام کامل و شامل حال گناهکاران شیعیان ما هست تا روز قیامت . (721)

و در بعضى روایات وارد است که : نام آن عابد ماریا و او پسر اوس بود و ششصد و شصت سال عمر او بود. (722)
فصل دوم : در بیان قصه هاى آن حضرت علیه السلام از هنگام ولادت تا شکستن بتها،و آنچه گذشت میان آن حضرت و ظالمان آن زمان خصوصا نمرود و آزر 
به سند حسن بلکه از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که : آزر پدر ابراهیم منجم نمرود پسر کنعان بود، به نمرود گفت : من در حساب نجوم مى بینم که در این زمان مردى بهم رسد و این دین را نسخ کند و مردم را به دین دیگر بخواند.
نمرود پرسید: در کدام بلاد بهم خواهد رسید؟
گفت : در این بلاد؛ و منزل نمرود در کوثاریا بود که دهى از دههاى کوفه بوده است . نمرود پرسید که : آن مرد به دنیا آمده است ؟
آزر گفت : نه .
نمرود گفت : پس باید میان مردان و زنان جدائى افکنیم .
پس حکم کرد که مردان را از زنان جدا کنند.
و حامله شد مادر ابراهیم به ابراهیم و حملش ظاهر نشد، و چون نزدیک شد ولادتش گفت :اى آزر!مرا علت مرض یا حیض روى داده است و مى خواهم از تو جدا شوم ، و در آن زمان قاعده چنین بود که در حالت حیض یا مرض زنان از شوهران جدا مى شدند.
پس بیرون آمد و به غارى رفت ، و حضرت ابراهیم علیه السلام در آن غار متولد شد، پس او را مهیا کرد و در قماط پیچید و به خانه خود برگشت و در غار را به سنگ برآورد، پس خداوند قادر حکیم براى ابراهیم در انگشت مهینش شیرى قرار داد که او مى مکید و هر چند گاهى یک مرتبه مادر به نزد او مى آمد.
و نمرود به هر زن حامله قابله اى موکل گردانیده بود که هر پسرى که متولد شود او را بکشند، لهذا مادر ابراهیم از ترس کشتن ، ابراهیم را در آن غار پنهان کرده بود، و ابراهیم علیه السلام در روزى آنقدر نمو مى کرد که دیگران در ماهى آنقدر نمو کنند، تا آنکه در غار سیزده ساله شد، پس مادر به دیدن او رفت ، چون خواست که بیرون آید چنگ در او زد و گفت :اى مادر!مرا بیرون بر.
مادر گفت :اى فرزند!اگر پادشاه بداند که تو در این زمان متولد شده اى تو را بکشد. پس چون مادرش بیرون رفت ، حضرت ابراهیم علیه السلام خود از غار بیرون آمد و در آن وقت آفتاب فرو رفته بود، پس نظرش بر زهره افتاد گفت : این خداى من است ، چون زهره فرو رفت گفت : اگر خداى من مى بود حرکت نمى کرد و زایل نمى شد، و گفت : دوست نمى دارم آفلان را، یعنى آنها که غایب مى شوند؛ و چون ماه از مشرق طالع شد گفت : این خداى من است این بزرگتر و نیکوتر است از زهره ، پس چون حرکت کرد و زایل شد گفت : اگر هدایت نکند مرا پروردگار من هر آینه خواهم بود از گروه گمراهان ؛ پس چون صبح شد و آفتاب طالع شد و شعاعش عالم را روشن کرد گفت : این بزرگتر و نیکوتر است ، پس چون حرکت کرد و زایل شد حق تعالى گشود براى حضرت ابراهیم علیه السلام آسمانها را تا آنکه عرش و هر که بر عرش است دید، و خدا ملکوت آسمانها و زمین را به او نمود، پس در آن وقت گفت :اى قوم !من بیزارم از آنچه شما شریک خدا گردانیده اند، گردانیدم روى خود را بسوى آن کسى که از نو پدید آورده آسمانها و زمین را در حالتى که میل کننده ام از دینهاى باطل به دین حق و نیستم از مشرکان .
پس آمد به نزد مادرش ، و مادرش او را داخل خانه آزر کرد و در میان فرزندان خود او را رها کرد، چون آزر به خانه آمد و نظرش بر او افتاد به مادر ابراهیم گفت : این کیست که در پادشاهى ملک زنده مانده است و ملک فرزندان مردم را مى کشد؟
گفت : این پسر توست در فلان وقت متولد شده که من از تو عزلت کردم .
آزر گفت : واى بر تو!اگر پادشاه این را بداند منزلت من در نزد او برطرف شود؛ و آزر صاحب اختیار و وزیر نمرود بود و از براى او بت مى تراشید و به فرزندانش ‍ مى داد که مى فروختند و بتخانه در دست او بود.
پس مادر ابراهیم به آزر گفت : بر تو باکى نیست ، اگر پادشاه مطلع نشود فرزند ما مى ماند، و اگر مطلع شود من جواب پادشاه مى گویم ، و هرگاه که آزر بسوى ابراهیم علیه السلام نظر مى کرد محبت عظیم از او در دلش بهم مى رسید، و بت مى داد به او که بفروشد چنانچه به برادرانش مى داد، پس ابراهیم ریسمانى در گردن بت مى بست و به زمین مى کشید و مى گفت : کیست که بخرد چیزى را که نه ضررى به او مى تواند رسانید و نه نفعى ؟ و در آب و لجن بت را فرو مى برد و مى گفت : بیاشام و حرف بزن .
پس چون برادرانش اینها را براى آزر نقل کردند، آزر ابراهیم را طلبید و منع کرد اما سودى نبخشید، پس او را در خانه خود حبس کرد و نگذاشت که بیرون رود. (723)
و به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام منقول است که : در روز اول ماه ذیحجه حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام متولد شد. (724)
و به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : پدر حضرت ابراهیم منجم نمرود بن کنعان بود، و نمرود بى راءى او کارى نمى کرد، پس شبى از شبها نظر کرد در ستارگان ، چون صبح شد به نمرود گفت : در این شب امر عجیبى دیده ام.
نمرود گفت : چه دیدى ؟
گفت : دیدم که فرزندى بهم رسد در زمین ما که هلاک ما در دست او باشد، و در اندک زمانى دیگر مادر او به او حامله شود.
پس نمرود تعجب کرد از این امر و گفت : آیا زنان به او حامله شده اند؟
گفت : نه .
و او در علم نجوم یافته بود که او را به آتش بسوزانند و این را نیافته بود که خدا او را نجات خواهد داد.
پس امر کرد نمرود که مردان را از زنان جدا کنند و مردان از شهر بیرون روند و زنان در شهر باشند، و در همان شب پدر ابراهیم علیه السلام مجامعت کرد با زوجه خود و نطفه ابراهیم بسته شد، پس گمان برد که همین فرزند خواهد بود، پس طلبید زنان قابله را که هر چه در شکم بود مى دانستند، و نظر کردند به مادر ابراهیم ، پس حق تعالى آنچه در رحم بود بر پشت چسبانید که آن زنان نیافتند و گفتند: ما در شکم این زن چیزى نمى بینیم .
پس چون ابراهیم متولد شد پدرش خواست که او را به نزد نمرود برد، زن او گفت : پسر خود را مبر به نزد نمرود که او را بکشد، بگذار من او را به یکى از این غارها ببرم و بیندازم تا اجلش برسد و بمیرد و تو پسر خود را نکشته باشى .
گفت : ببر.
پس مادر ابراهیم علیه السلام او را به غارى برد و شیر داد و بر در غار سنگى گذاشت و برگشت ، پس حق تعالى روزى او را در انگشت مهین خودش مقرر فرمود که انگشت خود را مى مکید و شیر از آن بهم مى رسید و مى خورد، و در روزى آنقدر نشو و نما مى کرد که اطفال دیگر در هفته اى مى کنند، و در هفته آنقدر نمو مى کرد که اطفال دیگر در ماهى مى کنند، و در ماهى آنقدر نمو مى کرد که اطفال دیگر در سالى ، پس مدتها بر این گذشت ، روزى مادرش به پدرش گفت : مرا رخصت ده بروم بسوى غار و ببینم چه بر سر فرزند ما آمده است ؟ پدر او را رخصت داد، چون مادر داخل غار شد دید که ابراهیم زنده است و چشمهایش مانند دو چراغ روشنى مى دهد پس او را برداشته به سینه خود چسبانید و او را شیر داد و برگشت .
پدرش احوال ابراهیم را جویا شد.
گفت : او را در خاک پنهان کردم و برگشتم .
پس همیشه چنین بود که گاهى به بهانه کارى از پدر ابراهیم غایب مى شد و خود را به ابراهیم مى رسانید و او را شیر مى داد.
چون به حرکت آمد روزى مادرش رفت و او را شیر داد، و چون خواست برگردد جامه اش را گرفت ، مادر گفت چیست تو را؟
گفت : مرا با خود ببر.
گفت : باش تا از پدرت رخصت بگیرم .
پس پیوسته حضرت ابراهیم علیه السلام در آن غیبت شخص خود را مخفى مى داشت و امر خود را کتمان مى کرد تا آنکه ظاهر شد و علانیه دین خود را ظاهر کرد و خدا قدرت خود را در حق او ظاهر ساخت . (725)
و در روایت دیگر از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم منقول است که ابراهیم علیه السلام و پدر و مادرش از پادشاه طاغى گریختند و مادرش او را زائید در میان تلى چند در کنار نهر عظیمى که او را حزران مى گفتند، از غروب آفتاب تا آمدن شب ، پس چون ابراهیم علیه السلام بر روى زمین قرار گرفت برخاست و دست بر سر و رویش مالید و اشهد ان لا اله الا الله بسیار گفت ، پس جامه را برداشت و بر دوش گرفت ؛ مادرش را از مشاهده این احوال غریبه ترسى عظیم رو داد، پس پیش روى مادر خود به راه افتاد و چشمان خود را بسوى آسمان بلند کرده بود و استدلال کرد به آن ستاره هها بر خالق آسمان و زمین ، چنانچه حق تعالى از او در قرآن مجید ذکر فرموده است . (726)
...
ادامه در قسمت دوم 


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/9/29::: ساعت 2:57 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

"من فلسفه دارم پس هستم! من تمدن دارم پس هستم! من صنعت دارم پس هستم! من....من....من....همه چیز دارم جز خدا! چون مرا از دیگر قدرتها بی‌نیاز کرده، به من قدرت داده، به من آموخته که فقط روی پای خودم بایستم!"    
شایدقبل از هر چیز چند سوال از خودمان بپرسیم تا شاید ذهنمان برای درک بهتر مطالب آماده‌تر شود:
مگر قحطی جا و مکان بود که خداوند دین آخرین‌اش را و بهترین پیامبرانش را در عربستان بی‌آب و علف و عقب مانده مبعوث کرد؟ این یادداشت به دنبال پاسخ این سوال هست:
گفتم فلسفه یادم افتاد این فلسفه چقدر مهم هست نه به خاطر اینکه روش تئوری پردازی را به بشر یاد می دهد. نه به خاطر اینکه او را صاحب اندیشه و مکتب می کند. نه به خاطر اینکه او را از شر وسووسه‌ها و وسواسهای پوچی زندگی نجات می‌دهد. نه به خاطر اینکه به حیات مادی انسان سازمان مندی حساب شده می‌بخشد. نه به خاطر اینکه او را به لذت بیشتر از زندگی امیدوار می‌کند نه! بلکهبه فلسفه دل بسته‌ایم  برای توجیه رفتارهایمان، عاداتمان، عقایدمان، و هر آنچه مرا برای دل‌پذیرتر کردن زندگی دل بخواهیمان.  افلاطون و ارسطو برای هرج و مرج اندیشه بشر یونانی و هلنی آن روز با کانال کشی و خیابان کشی شهر اندیشه یونان توانست زندگی در اتوپیایی زمینیشان را آسانتر کند. تا اور را به تحقق آرمان‌شهر و بهشت زمینی فلاسفه نزدیکتر سازد.
آنها هم مثل مردم حجاز و عربستان تنها یک قانون داشتند آن هم حکومت شاعران. هنر و شعر و نظم شاعرانه تنها قانون حاکم بر دنیای غرب بود. بشر همه راهها را آزموده بود هنر، فلسفه، صنعت،...تمدن به پایان خط خود رسیده بود تا اینکه آخرین ناخدای نبوت سوار بر کشتی نوح عقل و اندیشه فطری الهی بر ساحل پر آشوب خرافه پرستانه و شهوت زده بشری لنگر انداخت. ناخدای اندیشه وحیانی پا بر میدان مبارزه با سحر و جادوی علم و تمدن باستان گذاشت و عصای عیسوی خود را چنان بر تن و جان ملتها فرود آورد  بشر بیدار شد و خود را از زیر آوار خرابه‌های تمدن‌های رنگارنگ بیرون کشید. قرعه به نام بدترین نقطه زمین افتاد.
دوره حکومت شاعران و خدایان رو به افول گرایید . یونان از شرق و شرقی نفرت داشت و دارد پس باید لوازم استقلال خود را می‌ساخت. دست به دامن منطق و فلسفه شد. فلسفه رسالت خود را به درستی انجام داد و توانست برای خرافات ملتهای توحید گریز راه نجاتی باز کند. اما حجاز که قرنها بوی هیچ تمدن الحادی و فلسفه‌های دنیوی به گوشش نخورده بود توانست طفل تمدنی توحیدی‌اش را بدون مامایی فلسفه‌های عاجز عالم فیزیکی به دنیا آورد. عربستان بکر بکر بود مردم‌اش هیچ نداشتند. خورشید سوزان کویر عریان و حجاز همه یخهای تفکر تمدن‌‌های بشری را آب می‌کرد. هیچ کس به اینجا دل نبسته بود پس نه اهرامی، نه برج بابلی، نه زیگراتی، نه بهشت شدادی، نه عجایب هفتگانه‌ای که بتواند با مدد سحر و جادوی مهندسین و زر و زور فرعونیان برای طبقه ممتاز اسباب راهتی فرام سازد. دشمنی هم نداشت تا بخواهد برج و بارو در برابر‌اش بسازد. چیزی نبود که ساخته دست بشر باشد و هوش از سر عرب بی‌چیز و مستضعف عربستان را برباید.
جادوی تمدن با مدد ریاضی و هندسه و کیمیا و سیمیا و.... سحر هنر و شعبده و خرق عادات بشری توانسته بود که عقل و هوش از سر شهروندان خود ببرد. آنها بت نمی‌پرستیدند اما خود به خدای جدیدی رسیده بودند. علم و فن و صنعت. این بشر هر چه می‌خواست می‌کرد و هرچه می‌خواست می‌ساخت و هر چه آرزو می‌کرد به دست می‌آورد غول چراغ جادوی علم و صنعت هر چه آرزو می‌کرد برایش فراهم می‌آورد.پس چه نیازی به خدا داشت؟ او خود خدا شده بود و خدایان خود را نیز در قامت انسان می‌پرستید. عرب تاجر پیشه بود و محروم و نیازمند ملل دیگر. پس با بت‌ها آشنا شد و با خود به مکه آورد  و یا برایشان هدیه فرستادند. عرب بت پرست شد به مدد جهل و بی‌اندیشگی‌اش. برای بت پرستی‌اش فلسفه نساخته بود. فکرش  بسیط بود و بی‌پیرایه. برای همین هم بت‌هایشان زودتر شکست و از ذهن و دلشان پاک شد. عرب ادعا نداشت. چون تمدن نداشت. با رموز کشورگشایی آشنا نبود چون شاه و سلطان نداشت. رعیت خودش بود و ارباب خودش. بیابان بود و شمشیر و شیر شتر. زمین خدا فرش‌اش بود و آسمان لحاف‌اش. بیابان عرب را آزاد و بی قید بار آورده بود. در قید هیچ قانون و فلسفه و دانش و صنعت بشری نبود.
مشرک بود، بت پرست بود، بی‌تمدن بود اما فطرت‌اش پاک بود از هر اندیشه فریبنده و سازمان یافته مادی.  پیامبر که ندای آسمانی وحی را بر ضمیر فطرت‌اش دمید آرام آرام بذر خفته فطرتش شکفت و بارور شد. مطیع شدنداما برای وحی و ندای فطرت. ابوذر، مقداد، عمار یاسر، اویس قرنی، ...آنقدر بودند که پایگاهی برای حکومت دین خیمه‌ای بسازند. آری اسلام به فلسفه بشری نیاز نداشت، به دانش تمدن‌های برده ساز و برده سوز نیاز نداشت.
اسلام به دنبال حیاط عقل و فطرت بود. چه جایی بهتر از بیابانهای خشک و بی آب و علف عربستان که رغبت هیچ تمدنی و هیچ فیلسوفی را برای تصرف‌اش بر نمی‌انگیخت. روزهایی که مردم شهرها و فرزندان تمدن مدرن از شیر سینه مدرنیته سیراب می‌شدند و در آغوش پر مهر‌اش شب و روز می‌آسودند دین تمدن‌های بشری را سه طلاقه کرد و به سراغ مردم دشت و صحرا و کویر و کوه رفت. چون هر چه هم نداشت اما خدا را داشت. آن هم فقط یک خدا. اما شهری خدایش یکی نبود، علم، صنعت، فلسلفه، هوش و استعداد و ذکاوت و قدرت، سیاست، هنر، تکنولوژی ...داشت.
این انسان دیگر به خدا نیاز نداشت خودش را از شیر رحمت و فیض الهی‌ بی‌نیاز کرده بود. او روی پای خودش ایستاده بود با پای چوبین فلسلفه. برای همه چیز قواعد فلسفی داشت حتی برای زشت‌ترین کارهایش( برای همجنس بازی کتاب فلسفی می‌نویسد با هزار مدخل!) اما ما فقط یک خدا و یک فلسفه داریم. دین و قرآن و یک خدا بیشتر نداریم الله و یک معلم بیشتر نداریم محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و ذریه طاهرینش.    

حضرت علی علیه‌السلام درباره کعبه و سرزمین حجاز می‌فرمایند:
«آیا مشاهده نمی‏کنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می‏رسانند، و نه نفعی دارند، نه می‏بینند، و نه می‏شنوند، این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ‏ترین مکانها، بی‏گیاه‏ترین زمینها، و کم‏فاصله‏ترین دره‏ها، در میان کوههای خشن، سنگریزه‏های فراوان، و چشمه‏های کم آب، و آبادیهای از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچکدام در آن سرزمین در آسایش نیستند. سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، دره‏های عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند، شانه‏های خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا الله بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، و بدنهای پر گرد و غبار در حرکت باشند، لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ، و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مکانهای انجام مراسم حج را، در میان باغها و نهرها، و سرزمینهای سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد و دارای خانه‏ها و کاخهای بسیار، و آبادیهای به هم پیوسته، در میان گندم‏زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پرآب، در وسط باغستانی شادی‏آفرین، و جاده‏های آباد قرار می‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‏تر می‏شد. اگر پایه‏ها و بنیان کعبه، و سنگهایی که در ساختمان آن بکار رفت از زمرد سبز و یاقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دلها دیرتر به شک و تردید می‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلبها کمتر اثر می‏گذاشت و وسوسه‏های پنهانی او در مردم کارگر نبود، در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‏ها می‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‏خواند، و به اقسام گرفتاریها مبتلا می‏سازد، تا کبر و خودپسندی را از دلهایشان خارج کند، و بجای آن فروتنی آورد، و درهای فضل و رحمتش را برویشان بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد.»


. نهج‌البلاغه، خطبه قاصعه

 


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/9/29::: ساعت 2:57 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

من فلسفه دارم پس هستم! من تمدن دارم پس هستم! من صنعت دارم پس هستم! من....من....من....همه چیز دارم جز خدا! چون مرا از دیگر قدرتها بی‌نیاز کرده، به من قدرت داده، به من آموخته که فقط روی پای خودم بایستم!   
شاید از خودتان بپرسید مگر قحطی جا و مکان بود که خداوند دین آخرین‌اش را و بهترین پیامبرانش را در عربستان بی‌آب و علف و عقب مانده مبعوث کند؟ این یادداشت به دنبال پاسخ این سوال هست:
گفتم فلسفه یادم افتاد این فلسفه چقدر مهم هست نه به خاطر اینکه روش تئوری پردازی را به بشر یاد می دهد. نه به خاطر اینکه او را صاحب اندیشه و مکتب می کند. نه به خاطر اینکه او را از شر وسووسه‌ها و وسواسهای پوچی زندگی نجات می‌دهد. نه به خاطر اینکه به حیات مادی انسان سازمان مندی حساب شده می‌بخشد. نه به خاطر اینکه او را به لذت بیشتر از زندگی امیدوار می‌کند نه! بلکهبه فلسفه دل بسته‌ایم  برای توجیه رفتارهایمان، عاداتمان، عقایدمان، و هر آنچه مرا برای دل‌پذیرتر کردن زندگی دل بخواهیمان.  افلاطون و ارسطو برای هرج و مرج اندیشه بشر یونانی و هلنی آن روز با کانال کشی و خیابان کشی شهر اندیشه یونان توانست زندگی در اتوپیایی زمینیشان را آسانتر کند. تا اور را به تحقق آرمان‌شهر و بهشت زمینی فلاسفه نزدیکتر سازد. آنها هم مثل مردم حجاز و عربستان تنها یک قانون داشتند آن هم حکومت شاعران. هنر و شعر و نظم شاعرانه تنها قانون حاکم بر دنیای غرب بود. بشر همه راهها را آزموده بود هنر، فلسفه، صنعت،...تمدن به پایان خط خود رسیده بود تا اینکه آخرین ناخدای نبوت سوار بر کشتی نوح عقل و اندیشه فطری الهی بر ساحل پر آشوب خرافه پرستانه و شهوت زده بشری لنگر انداخت. ناخدای اندیشه وحیانی پا بر میدان مبارزه با سحر و جادوی علم و تمدن باستان گذاشت و عصای عیسوی خود را چنان بر تن و جان ملتها فرود آورد  بشر بیدار شد و خود را از زیر آوار خرابه‌های تمدن‌های رنگارنگ بیرون کشید. قرعه به نام بدترین نقطه زمین افتاد. دوره حکومت شاعران و خدایان رو به افول گرایید . یونان از شرق و شرقی نفرت داشت و دارد پس باید لوازم استقلال خود را می‌ساخت. دست به دامن منطق و فلسفه شد. فلسفه رسالت خود را به درستی انجام داد و توانست برای خرافات ملتهای توحید گریز راه نجاتی باز کند. اما حجاز که قرنها بوی هیچ تمدن الحادی و فلسفه‌های دنیوی به گوشش نخورده بود توانست طفل تمدنی توحیدی‌اش را بدون مامایی فلسفه‌های عاجز عالم فیزیکی به دنیا آورد. عربستان بکر بکر بود مردم‌اش هیچ نداشتند. خورشید سوزان کویر عریان و حجاز همه یخهای تفکر تمدن‌‌های بشری را آب می‌کرد. هیچ کس به اینجا دل نبسته بود پس نه اهرامی، نه برج بابلی، نه زیگراتی، نه بهشت شدادی، نه عجایب هفتگانه‌ای که بتواند با مدد سحر و جادوی مهندسین و زر و زور فرعونیان برای طبقه ممتاز اسباب راهتی فرام سازد. دشمنی هم نداشت تا بخواهد برج و بارو در برابر‌اش بسازد. چیزی نبود که ساخته دست بشر باشد و هوش از سر عرب بی‌چیز و مستضعف عربستان را برباید. جادوی تمدن با مدد ریاضی و هندسه و کیمیا و سیمیا و.... سحر هنر و شعبده و خرق عادات بشری توانسته بود که عقل و هوش از سر شهروندان خود ببرد. آنها بت نمی‌پرستیدند اما خود به خدای جدیدی رسیده بودند. علم و فن و صنعت. این بشر هر چه می‌خواست می‌کرد و هرچه می‌خواست می‌ساخت و هر چه آرزو می‌کرد به دست می‌آورد غول چراغ جادوی علم و صنعت هر چه آرزو می‌کرد برایش فراهم می‌آورد.پس چه نیازی به خدا داشت؟ او خود خدا شده بود و خدایان خود را نیز در قامت انسان می‌پرستید. عرب تاجر پیشه بود و محروم و نیازمند ملل دیگر. پس با بت‌ها آشنا شد و با خود به مکه آورد  و یا برایشان هدیه فرستادند. عرب بت پرست شد به مدد جهل و بی‌اندیشگی‌اش. برای بت پرستی‌اش فلسفه نساخته بود. فکرش  بسیط بود و بی‌پیرایه. برای همین هم بت‌هایشان زودتر شکست و از ذهن و دلشان پاک شد. عرب ادعا نداشت. چون تمدن نداشت. با رموز کشورگشایی آشنا نبود چون شاه و سلطان نداشت. رعیت خودش بود و ارباب خودش. بیابان بود و شمشیر و شیر شتر. زمین خدا فرش‌اش بود و آسمان لحاف‌اش. بیابان عرب را آزاد و بی قید بار آورده بود. در قید هیچ قانون و فلسفه و دانش و صنعت بشری نبود. مشرک بود، بت پرست بود، بی‌تمدن بود اما فطرت‌اش پاک بود از هر اندیشه فریبنده و سازمان یافته مادی.  پیامبر که ندای آسمانی وحی را بر ضمیر فطرت‌اش دمید آرام آرام بذر خفته فطرتش شکفت و بارور شد. مطیع شدنداما برای وحی و ندای فطرت. ابوذر، مقداد، عمار یاسر، اویس قرنی، ...آنقدر بودند که پایگاهی برای حکومت دین خیمه‌ای بسازند. آری اسلام به فلسفه بشری نیاز نداشت، به دانش تمدن‌های برده ساز و برده سوز نیاز نداشت. اسلام به دنبال حیاط عقل و فطرت بود. چه جایی بهتر از بیابانهای خشک و بی آب و علف عربستان که رغبت هیچ تمدنی و هیچ فیلسوفی را برای تصرف‌اش بر نمی‌انگیخت. روزهایی که مردم شهرها و فرزندان تمدن مدرن از شیر سینه مدرنیته سیراب می‌شدند و در آغوش پر مهر‌اش شب و روز می‌آسودند دین تمدن‌های بشری را سه طلاقه کرد و به سراغ مردم دشت و صحرا و کویر و کوه رفت. چون هر چه هم نداشت اما خدا را داشت. آن هم فقط یک خدا. اما شهری خدایش یکی نبود، علم، صنعت، فلسلفه، هوش و استعداد و ذکاوت و قدرت، سیاست، هنر، تکنولوژی ...داشت. این انسان دیگر به خدا نیاز نداشت خودش را از شیر رحمت و فیض الهی‌ بی‌نیاز کرده بود. او روی پای خودش ایستاده بود با پای چوبین فلسلفه. برای همه چیز قواعد فلسفی داشت حتی برای زشت‌ترین کارهایش( برای همجنس بازی کتاب فلسفی می‌نویسد با هزار مدخل!) اما ما فقط یک خدا و یک فلسفه داریم. دین و قرآن و یک خدا بیشتر نداریم الله و یک معلم بیشتر نداریم محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و ذریه طاهرینش.    

حضرت علی علیه‌السلام درباره کعبه و سرزمین حجاز می‌فرمایند:
«آیا مشاهده نمی‏کنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می‏رسانند، و نه نفعی دارند، نه می‏بینند، و نه می‏شنوند، این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ‏ترین مکانها، بی‏گیاه‏ترین زمینها، و کم‏فاصله‏ترین دره‏ها، در میان کوههای خشن، سنگریزه‏های فراوان، و چشمه‏های کم آب، و آبادیهای از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچکدام در آن سرزمین در آسایش نیستند. سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، دره‏های عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند، شانه‏های خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا الله بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهای آشفته، و بدنهای پر گرد و غبار در حرکت باشند، لباسهای خود را که نشانه شخصیت هر فرد است درآورند، و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونی بزرگ، و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مکانهای انجام مراسم حج را، در میان باغها و نهرها، و سرزمینهای سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقی آباد و دارای خانه‏ها و کاخهای بسیار، و آبادیهای به هم پیوسته، در میان گندم‏زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه، دارای مناظری زیبا و پرآب، در وسط باغستانی شادی‏آفرین، و جاده‏های آباد قرار می‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‏تر می‏شد. اگر پایه‏ها و بنیان کعبه، و سنگهایی که در ساختمان آن بکار رفت از زمرد سبز و یاقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دلها دیرتر به شک و تردید می‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلبها کمتر اثر می‏گذاشت و وسوسه‏های پنهانی او در مردم کارگر نبود، در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‏ها می‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‏خواند، و به اقسام گرفتاریها مبتلا می‏سازد، تا کبر و خودپسندی را از دلهایشان خارج کند، و بجای آن فروتنی آورد، و درهای فضل و رحمتش را برویشان بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد.»[1]


[1]. نهج‌البلاغه، خطبه قاصعه


 
نویسنده: مهدی ::: سه شنبه 91/9/28::: ساعت 12:52 صبح

کراوات اسلامی!

«به گزارش شیعه آنلاین به نقل از بولتن، کراوات اسلامی، ابداع یک ایده پرداز ایرانی که با الهام از شمشیر ذوالفقار امام علی (ع) طراحی و به حدیث قدسی «لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار» مزین است، در اداره ثبت مالکیت های صنعتی ایران به صورت اظهار نامه ثبت شده است.
مخترع این طرح آقای همت کمیلی می گوید: طرح کراوات اسلامی بر اساس این واقعیت که در جوامع اسلامی و به ویژه در درکشور ما، بسیاری از علمای اسلامی ومراجع عظام استفاده از کراوات را به دلیل مشابهت ظاهری با غیر مسلمانان جایز نمی دانند ،ارایه شده و علاوه بر داشتن زیبایی ظاهری کراوات، مبتنی بر ارزشهای اسلامی است.این طرح به تائید برخی ار آیات عظام هم رسیده است.
مخترع کروات اسلامی در توضیح این کروات گفت: باید توجه داشته باشیم استفاده از این کروات به هیچ وجه به معنای ترویج خشونت نمی تواند باشد به دلیل اینکه ذوالفقار امام علی(ع) هرگز در خدمت خشونت نبوده و آن شمشیر همواره برای دفع ظلم و ترویج عدالت به کار  رفته است، اذا جا دارد که ما شمشیر ذوالفقار را مقدس بشماریم و نمادی از آن بعنوان کروات اسلامی مورد استفاده قرار بدهیم.»

خبر کوتاه و گویاست!
فردی (باهر نیتی) تلاش کرده تا کراوات را بومی و اسلامی کند که می‌تواند برای مدتها خوراک مناسبی برای خبرگزاریها و رسانه ها و محافل فرهنگی و دینی باشد. اما این ابتکار( با فرض اقبال عمومی مردم  و پذیرش مسئولین امر) چند ابهام و تردید بزرگ در برابر طراح یا طراحان آن قرار می‌دهد که باید به این ابهامات و سوالها پاسخ درخوری بدهند:

1. کدام نیاز فرهنگی، اجتماعی، فردی ، ملی، مذهبی و....باعث شده تا فرد یا فرادی دست به چنین اقدامی بزنند؟ چه ضرورتی و چه نیازی ما را به این نتیجه رسانده که کراواتی اسلامی طراحی کنیم؟ آیا اصولا ایرانیها نیازی به استفاده از چنین نمادی دارند؟( و لو در قالب اسلامی آن) کدام خلاء فکری و فرهنگی با این طرح برطرف خواهد شد؟ شاید طراحان خیال کنند بالاخره با پیشرفت زمان و آشنایی مردم با فرهنگ بیگانه خواسته یا نا خواسته به این نیاز و میل و سلیقه غیر بومی گرایش خواهند یافت پس چه بهتر که ما پیشدستی کنیم و به آن جهت و رنگ ملی و مذهبی و بومی بدهیم. بله این تفکر زمانی درست خواهد بود که چنین خواسته‌ای ریشخ در فرهنگ این ملت داشته و نیازی ذاتی و اصیل باشد در حالیکه تمایل به استفاده از پوشش و ظواهر فرهنگی غرب و تقلید از آنان نیازی کاذب و وحعلی و گاه حتی مضر هم هست. اگر به این بهانه که هر چیزی که در غرب تولید شود آن را با عنوانی دیگر بپذیریم و خود را با نیازهای غرب و محصولات فکری و فرهنگی آنان وفق دهیم طولی نخواهد کشید که جامعه ما به تصرف فرهنگ غربی در خواهد آمد و هویت و اصالت خود را خواهیم باخت.

2. این چه تفکریست که عده‌ای فکر می‌کنند با تغییر عنوان و یا ظاهر یک چیز ماهیت آن نیز تغییر خواهد یافت. تصور کنید که عده‌ای از صلیب خوششان بیاید و ما بخواهیم آن را به تغییر ظاهر مورد استفاده قرار دهیم آیا این نوعی فریب کاری و کلاه بر سر خود گذاشتن نیست؟ آیا مشروب یا قمار و یا....با دست کاری کردن در بعضی قسمتهای ظاهری آن باز هم حکم و کارکرد آن تغییر خواهد یافت؟ کراوات کراوات است، چنانچه صلیب صلیب است.  این فرد حتی در تغیری که هم داده صرفا به مدل جدیدی دست یافته که فرد استفاده کننده بعد از مدتی نسبت به این تغییر جزئی بی تفاوت شده و تنها چیزی که برایش معنا پیدا خواهد کرد فرهنگ استفاده کردن از کراوات است نه کراوات اسلامی. در مواردی دیگر نیز چنین تلاش‌های در راستای اسلامی کردن بعضی از دست آوردهای تمدنی غرب صورت گرفته اما بی فایدهبوده. برای مثال اضافه کردن پسوند اسلامی به عنوان علوم ماهیتا غربی مثل: روانشانسی اسلامی، جامعه شناسی اسلام، فلسفه اسلامی و....حکایت ما حکایت آن فرد شهری است که در بیابان گیر افتاده بود و چیزی جز پالان خر برای گرم شدن نداشت به همین خاطر به روستاییان می‌گفت: اسمشو نیارید ولی خودشو بیارید!

3. آیا تولید کنندگان اینگونه ایده‌ها به تفاوت‌های عمیق و بنیادین فرنگ شیعی و انقلابی ما و با کشورهای غربی و کشورهای تابع غربی اندیشیده‌اند؟ چرا که شاید با خود فکر کرده‌اند با این کار دیگر انگشت نما نخواهیم بود و با این همرنگی خواهیم توانست توجه غربیها را بیشتر جلب کرده و با آنان بهتر ارتباط برقرار کنیم چنانچه دیگر ملهتای مسلمان چنین کرده‌اند. کراوات نزدن نتیجه یک تصمیم سطحی و هیجانی آنی نیست بلکه بر اساس مبانی تفکر شیعه مبنی بر مبارزه با همه مظاهر کفر و شرک و الحاد معنی خواهد یافت. نپذیرفتن یک سمبل و نشانه غربی به معنای مبارزه با نوعی پوشش رایج ، همه گیر و محبوب بین‌المللی نیست بلکه این آغازی برای مبارزه با تمامی نظام ‌های اندیشه‌ای وارداتی استعماری  غربی است. این شورش و طغیان علیه دول سلطه گر از کنه نظام امامی و ولایی شیعی نشاءت می‌گیرد که او را به داشتن استقلال و عزت و حریت در برابر ممالک بیگانه و دشمن دعوت می‌کند حتی ولو با نپوشیدن کراوات باشد.

4. استفاده از شکل شمشیر حضرت علی علیه‌السلام( که البته همین شکل هم نتیجه برداشت غلط از واژه ذوالفقار است که بعضی با اشتباه آن را به معنای شمشیر دو سر فرض کرده‌اند) نه تنها به شیعه و آن حضرت آبرو نمی‌بخشد بلکه بهانه‌ای خواهد داد دست کسانیکه به دنبال خرده گیری و شبه انداختن درباره حضرت علی علیه‌السلام و فلسفه مبارزات آن حضرت خواهد بود.اینکه حضرت مبارزی دلیر و شجاع و نترس بوده جای هیچ شکی نیست اما اینکه بخواهیم بعد جنگ آوری حضرت را در قالب برجسته کردن نقش شمشیرش نشان دهیم این تصور را دشمنان بوجود خواهد آورد که :
اولا: آن حضرت( نستجیرا بالله) فردی خون ریز و قسی القلب بوده و فقط به دنبال جنگ و خونریزی است.
ثانیا: از شیعه چهره‌ای جنگ طلب و خشن به نمایش خواهد گذاشت شبیه آن چیزی که در کشور عربستان شاهدیم و پرچم کشوری که خود را خادم الحرمین می‌داند و نماینده اندیشه نبوی و اسلام اصیل پرچم کشورش را مزین به شمشیر آخته آن هم درست زیر کلمه مبارکه لااله‌الاالله و محمد رسوال الله( صلی علیه و آله و سلم) کرده است و در عمل نیز چینی نشان می‌دهد!( گردن زدن و دست و پا قطع کردن) 

در پایان:
از مسئولان فرهنگی این توقع وجود دارد که در امر مجوز دادن و علنی کردن چنین مواردی نهایت دقت صورت گیرد و با کار کارشناسی دقیق درباره این موارد تصمیمی گرفته شود؛چرا که هم با مبانی اسلام و تشیع تعارض منافات دارد و هم برای بعد بین المللی و جهانی کشورمان احیانا خسارت بار و مخرب خواهد بود


 
نویسنده: مهدی ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 11:33 عصر

نمایش هنر اسلامی توسط هنرمند یهودی ایرانی تبار!

[JUSTIFY]"ناصرداوود خلیلی" از یهودیان شهر اصفهان بوده که در سال 1967 میلادی برایتحصیل به ایالات متحده آمریکا سفر کرد اما پس از پایان تحصیلاتش در همانجا اقامت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی وی بهانگلیس مهاجرت کرد.
به گزارش شیعه آنلاین، اواسط ماه مارس آینده قراراست نمایشگاهی شامل قرآن*های قدیمی، کتاب*های خطی، صنایع دستی، عتیقه جات،سنگ*های قیمتی متبرکه و غیره که از نمادهای هنر و تمدس اسلامی است در"مؤسسه جهان عرب" در پاریس پایتخت فرانسه برگزار شود. نکته قابل توجه دراین نمایشگاه این است که تمام اشیاء و قطعات عرضه شده در آن به یک یهودیایرانی تبار اختصاص دارد.
این یهودی ایرانی تبار که "ناصر داوود خلیلی"نام دارد در این باره می*گوید: برای جمع آوری تمام این اشیاء تاریخی وارزشمند، سال*های زیادی طول کشید تا از شرق تا غرب کره زمین را طی کرده وآنها را جمع آوری کردم.
وی در ادامه افزود: یکی از ارزشمندترین ایناشیاء قدیمی و عتیقه، قطعه پارچه کوچک مشکی رنگی است که از ابریشم است وبر روی آن پنج هزار بار کلمه "الله" نوشته شده است و بر روی آن تصویری ازدر کعبه نیز دیده می*شود. در گوشه و کنار این قطعه پارچه زیبا آیات قرآنکریم که با آب طلا نوشته شده نیز دیده می*شود. این قطعه پارچه که تاریخ آنبه اوایل قرن 18 میلادی باز می*گردد را از شهر "قیروان" در شمال آفریقاخریداری کردم.
این یهودی ایرانی تبار همچنین می*افزاید: بیشترقرآن*هایی قرار است عرضه شود، به دوران ایوبی*ها، عثمانی*ها و اندلسی*هاباز می*گردد. قرآنی نیز وجود دارد که به طور کامل با آب طلا نوشته شده ومتعلق به شاه جهان در هند بوده و تاریخ آن به سال 1657 میلادی باز می*گردد.
شایانذکر است "ناصر داوود خلیلی" از یهودیان شهر اصفهان بوده که در سال 1967میلادی برای تحصیل به ایالات متحده آمریکا سفر کرد اما پس از پایانتحصیلاتش در همان جا اقامت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979میلادی وی به انگلیس مهاجرت کرد و از همان زمان جمع آوری و خرید این اشیاءعتیقه و قدیمی که مربوط به تمدن اسلامی را آغاز کرد. به نظر می*رسد برخیاز این اشیاء قیمتی نیز به صورت قاچاق یا رسمی از ایران خریداری یا بردهشده است.
گفتنی است وی پیش از این همانند این نمایشگاه را در انگلیس،هلند، روسیه و برخی دیگر کشورهای جهان نیز بر پا کرد و تمدن اسلامی را بهنمایش گذاشت.

منبع: گنجینه الهی


 
نویسنده: مهدی ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 6:33 عصر

حدیث دزدی (اصول زندگی زرتشت)
اگر در اینترنت جستجو کنید، سخن زیر را از زبان زرتشت در سایت های گوناگون مشاهده خواهید کرد و هیچ مدرکی را ارائه نکرده اند که زرتشت در کجا این سخن را گفته است. در واقع چنین سخنی ترجمه ی گفتاری از امام صادق(ع) است.
از زرتـشت سؤال کردند: زندگی خود را بر چند اصل استوار کردی؟ فرمودند:
1. دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد، پس تلاش کردم.

2. دانستم که خدا مرا می بیند، پس حیا کردم.
3. دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد، پس آرام شدم.
4. دانستم پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.

در بحار الانوار همین سؤال و جواب را از امام صادق(ع) می خوانیم:
قیل للصادق(ع): على ما ذا بنیت أمرک؟ فقال: على أربعة أشیاء:
ـ علمت أن عملی لا یعمله غیری فاجتهدت،
ـ وعلمت أن الله عز وجل مطلع علی فاستحییت،
ـ وعلمت أن رزقی لا یأکله غیری فاطمأننت،
ـ وعلمت أن آخر أمری الموت فاستعددت
. (بحار الأنوار، ج 75، ص 228؛ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 172)
نیازی به ترجمه ندارد؛ زیرا همان سخنی که در سایت ها و وبلاگ های گوناگون از زبان زرتشت آمده، ترجمه ی همین سخن امام صادق(ع) است.
سؤال: از کجا می گویید: این جمله در اصل برای زرتشت نبوده و مسلمانها به نام امام صادق(ع) گفته اند؟
جواب: زرتشتیان فقط گاتهای چهل صفحه ای را برای زرتشت می دانند و در این کتاب چنین سخنی نیامده است. اگر بنا باشد چنین منطقی داشته باشیم، می توان همه ی سخنان پرمحتوای چهارده معصوم را به نام زرتشت نشر داد و هرکه گفت: چرا چنین کردید؟ بگویید: از کجا برای زرتشت نبوده؟
پس شما باید نشان دهید زرتشت این سخن را کجا گفته است.
لینک مرتبط:
هیچستان

منبع:

گفتگو با زرتشتیها 


 
نویسنده: مهدی ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 6:24 عصر

کار ما به به؛ کار دیگران اَه اَه

ما بَه بَه؛ دیگران اَه اَه
تاریخ پژوه برجسته مرحوم دکتر پرویز رجبی (م 1390) از اینکه ایران پرستان، به بعضی رفتارهای پادشاهان ایران افتخار می کنند در حالی که مانند آن رفتارها از دیگران را سرزنش می کنند. نمونه ی آن، حمله ی مسلمانها به ایران است که این کار را به باد ناسزا می گیرند اما شاهان ایران را بخاطر همان عملکردها می ستایند. دکتر رجبی اینگونه گلایه می کند:
«وقتی خشایارشا به اسپارت نزدیک می شود به پادشاه اسپارت خبر می رسانند که سپاه ایران در راه است. او با نیرویی کم 300 نفر را برمی دارد و سوگند می خورد که یا کشته شوند یا نگذارند سپاه ایران از تنگه ترموپیل رد شود. به هر حال هم می کشند و هم تا آخرین نفر کشته می شوند. کسی اشاره نمی کند که ما آنجا چه کار داریم؟
اول داریوش به هوای جهان گشایی از یونیه ـ سرزمینی در کنار دریای سیاه که ایرانی ها آنجا حکومت داشتند ـ تا آن طرف دریای سیاه و رومانی امروز می رود. او با سپاهش موفق نمی شود و بعد از او خشایارشا آن سپاه را تقویت می کند و می رود. مردم اسپارت با توجه به این پیشروی ایستادگی می کنند. در تاریخ خودمان آریو برزن هم همین ایستادگی را جلو اسکندر داشت.
به نظر من مورخ در تاریخ نویسی باید بی وطن باشد و بدون تعصب و احساس، به هر دو طرف بنگرد. آیا دفاع از میهن و سرزمین کار بدی است؟ پس چرا برای ما خوب است و برای دیگران بد؟ نگاه دوطرفه و بدون غرض کار را آسان می کند و باعث می شود بدون خشم به تاریخ نگاه کنیم.»
منبع:
روزنامه اعتماد مورخ 1388/8/12

منبع: 

گفتگو با زرتشتیان

 


 
نویسنده: مهدی ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 6:14 عصر

 


ارزش شعار زرتشتیان

زرتشتیان به شعار اصلی خود خیلی افتخار می کنند و آن را ابزاری برای تبلیغ قرار داده اند: «اندیشه نیک، گفتار نیک، رفتار نیک» بعضی مسلمانان که آگاهی لازم ندارند، این شعار را بسیار مهم می پندارند.
فرض می کنیم زرتشت نیامده بود تا این سخن را بگوید. آیا انسانهاخودشان درک نمی کنند که «پندار و گفتار و رفتار نیک» خوب است؟ سری بزنید به کشورهایی که شعار زرتشت آنجا نرفته؛ چه کشورهای پیشرفته و چه عقب مانده. همه درک می کنند که این سه چیز خوبند.
فرض کنیم پزشکی که خیلی ادعا دارد، تنها همین را بگوید: «غذای خوب بخورید» آیا کسی به او نخواهد گفت: این را همه می دانند؟ بلکه باید بگوید که منظورش از غذای خوب چیه. زمانی این سخن او ارزش پیدا می کند که توضیح دهد: هرشخص در هر سن و سالی چه چیزی بخورد، هنگام بیماری چه چیزهایی بخورد و از چه چیزهایی پرهیز کند، مقدار تغذیه از سبزیجات و میوه جات و لبنیات و گوشت چقدر باشد و...
زمانی این دین هدایتگر بشر خواهد بود که بگوید: چه پندار و چه گفتار و چه کرداری نیک است. محققان زرتشتی فقط گاتها را برای زرتشت می دانند. اما در این کتاب چهل صفحه ای مطالبی عرفانی آمده و دستور العملهای مورد نیاز بشر در آن نیست. اگر بگویند، تشخیص رفتار خوب از بد به خود انسانها واگذار شده، معنایش این می شود که چون صدام‌ها و هیتلرها کارهای خود را نیکو می دانستند، باید آنان مورد تأیید زرتشتیان باشند؛ چون گاتها معیاری برای تشخیص نیک از بد به ما نشان نداده است.
اما به نظر می رسد اگر زرتشت پیامبری الهی بوده، باید دستورالعملهایی بسیار ارزشمند برای هدایت انسان ها آورده باشد؛ چنانکه در روایات اسلامی آمده، کتاب آسمانی او را بر دوازده هزار پوست گاو نوشته بودند اما متأسفانه احکام او در طول تاریخ از بین رفته است و اکنون نمی توانیم هیچ چیزی را با اطمینان خاطر به او نسبت دهیم.

از کرامات شیخ ما این است 
شیره را خورد و گفت شیرین است
آن چه بر رود می رود آب است 
آن چه بر چشم می رود خواب است
یک کرامات دیگر هم دارد 
برف را دید و گفت می بارد
نمد سبزوار از پشم است
زیر ابروی مردمان چشم است
لینک مرتبط:
هیچستان

منبع: گفتگو با زرتشتیان

 


 
نویسنده: مهدی ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 5:41 عصر

«باربی» شوالیه ناتوی فرهنگی :

، Cyber group promoting chastity and hijab, hijab and chastity, modesty, hijab Gentlemen, posters, flash cards veil, looking, hijab, Islamic fervor, the Islamic veil covering Ladies, cover designs of clothing, Iranian women, Iranian women, wearing hijab, t-shirts , logo veil, the symbol of the veil, covering universities in world terms, the hijab, hijab articles, new Muslims, hijab in the world, Cindy, feminism, male and female relationships, makeup, Hazrat Zahra (SA), the veil in the Qur


باربی تنها یک عروسک نیست ، بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه جنگ فرهنگی است که

برای صدور سبک زندگی آمریکایی در جهت حیا زدایی و

اِفساد دختران و زنان به کار گفته شده است .

باربی انتحاری :

باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزشهای والای اسلامی ،

شهادت طلبی به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد .

باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد الله اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش

منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کند تا فرهنگ شهادت طلبی

یا تنها سلاح پیروز و بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر بگیرد .

منبع: www.hijab-poster.ir 

 


 
 
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لینک دوستان

نسیم معرفت
EMOZIONANTE
بانوی دشت رویا
عاشق آسمونی
سید احمد قتیل زاد
دلنوشته های قاصدک
در انتظار آفتاب
مهربانترین
دل نوشته ها
لنگه کفش
شین مثل شعور
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
رز صورتی
upturn یعنی تغییر مطلوب
سیب سرخ
دانشجو
به سوی فردا
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال
فرهنگی هنری و عامیانه
اهل البیت[علیهم السلام]
در سایه سار ولایت
به سوی نور
دلتنگ...
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
عطرظهور
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
قاصدک

اظهرالمن الشمس
هشتمین ستاره
برادرم ... جایت همیشه سبز ...
تنها مثل مادرم
مطلب جالب و خواندنی
alone
ஜ کــــــــلبه ← اف1 ஜ
*** سلام ***
فرج نزدیک است
نظرمن
جاده های مه آلود
قیدار شهر جد پیامبراسلام
عصر پادشاهان
سر فراز باشی میهن من
غفلت
ir-software
سایه
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
چم مهر
دیــــــوانـــــــــه حــــــــــسین ودلـــــباخــــــته حـــسین
سرباز ولایت
مدیریت MIS
.::نهان خانه ی دل::.
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
پرواز تا یکی شدن
سکوت ابدی
ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده
فتوبلاگ حسین کارگر
•°•°•کلبه تنهایی من•°•°•
بلوچستان
دخترک خنده رو :)
خیابون موسیقی
هم نفس
سیب خیال
داروخانه دکتر سلیمی
آسمون آبی
محفل آشنایان((IMAN))
««««« شب های تهران »»»»»
لباس شخصی
اسپایکا
فروشگاه بیستِ بیست
►▌ استان قدس ▌ ◄
تصویر نور
صندوق قرض الحسنه الهادی علیه السلام عاشق آباد
نگارستان خیال
حرف هایی از زبان منطق و احساس
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری
نگاهی نو به مشاوره
PARANDEYE 3 PA
طب سنتی@
سرچشمه : سرچشمه همه خوبیها مهدی (عج) است
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
پیربابا
کانون فرهنگی شهدا
ساده دل تنها
****شهرستان بجنورد****
مشاور
سـرچشمـــه فصـــاحـت
عشق الهی
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
دلدارا
پناه خیال
عاطفانه
عکس های زیبا
دینی، مذهبی و اسلامی
به خوبی فکر کن ...
آقاشیر
اتشنشانی بنادر کشور
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
امامزاده میر عبداله بزناباد
دریچه ای متفاوت در دنیای وب
صراط مستقیم
برترین لحظه ها
♥ ♥ ♥ عشق در کائنات ☺
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
وبلاگ بایدهلو باشد
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
حس لطیف من
مقبلی جیرفتی
نمایندگی دوربین های مداربسته
طراوت باران
اشک یخ
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
Note Heart
هــم انــدیشـی دینــی
خبرگزاری پارسی نیوز
مهپا
ستاره
خاطرات دکتر بالتازار
عشق مشعلدار
پروانگی
اس ام اس پیامک پ ن پ
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
عشقکده
رضویّون - دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
بیصدا ترازسکوت...
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
صبح نزدیک
تراوشات یک ذهن زیبا
چیز با حال
رویای شبانه
روزهای بارانی دلم
پیامنمای جامع
رویاهای خیس
قاصدک ولایت
بادصبا
حامیان دکتر محمد باقر قالیباف
راز رسیدن به شادی و سلامتی
تخته سیاه
بود نبود
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

دلتنگ همیشگی
ღღتبسمـــــیـ بهـ ناچارღღ
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
نرگس 1
بهانه دل
کارشناس مدیریت دولتی
عکس های عاشقانه
منتظر مفرد مذکر غایب
المهدی قزوین آبیک 1450
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
شیخا
داریوش آریا
مطالب جالب
شهیدباکری میاندوآب
ابـــــــــــرار
تاریخچه های تلفیقی محمدمبین احسانی نیا
ستاره سهیل
انسان جاری
ღღتنهاییღღ
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
*bad boy*
سرزمین رویا
دل نوشته
چون میگذرد غمی نیست
غزل عشق
پارسی نامه
فرمانده آسمانی من
ریحانة المصطفی
حرف دل
تمهیدات
کریستیانو بال پر کار رئال
جوجولی
خون شهدا
مذهبی اعتقادی
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
هدهد
جاده خاکی عشق
موسسه فرهنگی تبلیغی سلام
من.تو.خدا
به دنبال چیزی می گردم!!!
محمدرضا جعفربگلو
صدای دل...
شبستان
یادداشت های یک متفکر
دل شکسته
ناودان
*نترس تنهات نمیذارم*
*** علوم و معارف اسلام ***
دنیای پیچیده ی امروز
♥ღ تنــــهایــــی من ღ♥
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
welcome to my profile
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
به‌دونه
صوفی نامه
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها جوی آباد محله بختیاری ها
سعادت نامه
سربازها حمله
فطرس
من و اریکان
کلبه تنهایی
.:: دلنوشته های یک فروند چریک ::.
استاد همه چی دون
به تلخی عسل
طوفان اشک
وبلاگ
زندگی شیرین
جرانوش
پا توی کفش شهدا
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
سعید جندالمهدی
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
روی بال فرشته ها
عمومی
دل پرخاطره
ترخون
Manna
* عاشقانه ای برای تو *
بانوی آسمانی
مصطفی
آشیانه سخن
دریایی از غم
♥Deltangi
کانال اخبار انتخابات مجلس
زیبا ترین وبلاگ
به یاد رزمندگان لشکر 41 ثارالله
شهید
وبلاگ رسمی هیات اسکواش شهرستان میاندرود
زشت است بی تو زندگی زیبای عالم
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
بهشت بهشتیان
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
مشکات نور الله
در آغوش خدا
سکوت باران....
اواز قطره
محمد قدرتی
اســــرارِ وجـــود
گل یا پوچ2؟
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
سحر یه دختره تنها
پسران علوی - دختران فاطمی
چهارفصل
موسسه فرهنگی-مذهبی امام سجاد(ع) ری
گوشی نوکیا 1110، خرید اینترنتی گوشی نوکیا 1110
sajadb.tk
و....الهــــــه
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
بزرگترین سایت خنده بازار
اصلاحات
وبلاگ شخصی محمد
my dear
عمارمیاندواب
ऌ عاشق بی معشوق ऌ
گل خشک
از همه جا
جیغ بنفش در ساعت 25
شورای دانش آموزی شهرستان
نت سرای الماس خانلق
اس ام اس
شاره کم سنه
Royapardazi
هرکس منتظر است...
☆ ❀ ماه و مهــــر❀ ☆
جایی برای خنده وشادی و تفریح
سلام محب برمحبان حسین (ع)
profosor
خدا،عشق،خنده
حدیث نفس
فالوده یزدی
ره توشه
 

لوگوی دوستان

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

جشن پوریم یهودیان هولوکاست ایرانیان خشایارشاه اسرائیل پیامبران س[2] . آمریکا[2] . اسرائیل[2] . انگلیس آفریقا آمریکا خلیج فارس بهائی استثمار عبدالبهاء سلمان رشد[2] . امامت عبدالرزاق لاهیجی تشیع تسنن ریاست عامه تاریخی کلامی پیامبر[2] . پیامبر یهودی ابراهیم زرتشت ایرانی‌تورات قرآن شجره محمد تثنیه اذا[2] . تصوف درویش تلقین قشیری فرقه یهودی شعوبی نسفی اویس قرنی عرفان درو[2] . تصوف صوفی گنابادی شهرام پازوکی فرقه روحانیت سپاه استکبار انقلاب[2] . فلسفه الحاد خدا اعتماد علی آدم عربستان علم صنعت ذکاوت جهان کعبه[2] . مرغ ایمان استخدام بنزین شغل فقر موبایل حج بیت الله الحرام کارخان[2] . یوگا شیطان پرستی فراماسون منجی مانترا ورزش عرفان شیوا مدیتیشن ای[2] . مدرنیسم پست مدرنیسم مکتب انیشتین سنت ستیزی رئالیسم اصلاح طلب دار[2] . فراماسونری نماد کراوات فتنه امپراتوری خلافت ولایت عباسی اموی امی[2] . فرزند یک کاندیدا: عملا من رئیس‌جمهور خواهم بود/ قانون اساسی را ت . فرقه انحرافی قم بروجرد بیدخت اطلاعاتی امنیتی اصفهان جذب درویش فر . فرهنگ باستانی و نقش آن در ملیت و هویت ایرانی . فریب های کوروشی [Cyrus' dummies] . فضای مجازی ، سایبر ، اینترنت ، جنگ نرم ، تصاویر مستهجن ، هرزه نگ . فلسطین سوریه امنیت وهبیت فرقه انگلیس ترور جاهلیت عراق آمریکا سعو . مدیران بروکرات تکنوکرات نئوکرات سازمان عزت نفس کارگزار سنجش تعهد . مذاکره اروپائی سیرک شغال آمریکا سیرک شیر . مذاکره دشمن اسب تروا صلح میرعلی تحفه محاصره . مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران به اسلام گروید گروفان ویرا جام جه . مرتاض اسلام عارف عرفان شیخ انصاری امام زمان هندی خارق العاده غیب . مردمی . مردوک کوروش یهودی بابل رومی اورشلیم پارس ژوزفوس . یکه‌تازی روحانی در میدان بی‌رقیب و قهرمان‌نمایی هسته‌ای از خود ت . کابالا امام عصر یوسف زهرا شیاطین مسجد کریستف کلمب یهودی مخفی ماس . کاخ امام خمینی جماران سید حسن کمیته امداد مستضعف . کتاب تکوین تشریع قرائت‌ آسمانی سپاه رسالت اسلام مسلمانی نسخه خطی . کربلا موسی طور گلو کلیم خدا گریه گندم ری نان داغ اعظم نیزه گدا خ . کره لیبرال صهیونیسم اقتصاد آمریکا مدل چادر حجاب برتر . کعبه بکه ابراهیم خانه خدا اصحاب فیل ابرهه بیت عتیق امام صادق اسل . کمپین فیس بوک امام نقی تقی هادی سریال پایتخت شاهین نجفی فیلم موه . کنترل صدا و سیما شیطان دیو خانواده ایوب کانال مقاومت عقاب تلویزی . کوچک زاده ظریف مجلس حمله خائن دولت . کورش هخامنشی غیاث آبادی پهلوی پاسارگاد ساسانی . کوروش اوپیس پارسی بابلیان دجله سیروس اکد اسرائیل . کوروش بابل نبونید هخامنشی اوپیس دجله پارس لیدی . کوروش بابل هخامنش زردشت گزنفون پارسی روم یونان . کوروش چنگیزخان امپراتوری پارسی مغولستان یاسا برده . کوروش صهیونیست ایران باستان شیمعون پـِرِس مشرق . کوروش طاغوت یهود قوم شیعه امام علی تورات تاریخ تحریف تولی تبری . کوروش لیدی غیاث ابادی هرودوت اردشیر کمبوجی . کوروش ندوشن آتن اکباتان لیدی مصر بابل شوش افلاطون . کوروش هخامنش زرتشتی یهودی پاسارگاد . کوروش هخامنشی اوپیس دجله فرات غیاث ابادی بابل . کوروش هخامنشی غیاث ابادی یونان تخت جمشید آکرو پولیس . کوروش یهود آمریکا اسراییل کشتار ایرانیان عهد عتیق لوح حقوق بشر ک . کوسه های گرسنه طعمه رفتار دوستانه طعمه . مسئول هنر پیشه فوتبالیست دعا نویس جادوگر انفجار اطلاعات محمد حسی . مسئولیت مردم عشق محبت ایثار شجاعت ولی فقیه نظام انقلاب خواص مردم . مسجد گنبد گلدسته چادر پیره مرد پیره زن ستارگان کهکشان . مسلمان شدن پروفسور فرعون موریس بوکای مومیایی محمد کشورهای اسلامی . مسلمانم تجاوز دمکراسی قوانین شرع رسانه قرآن ماشین اسلام یهودی دی . مسیحیت یهود عرفان کابالا یحی زکریا یعقوب اسلام لوط پیامبر شیطان‌ . مصباح هاشمی بعثت نشریه یازده نفره حوزه علمیه مصباح یزدی . مصلحی وزیر اطلاعات بسیج دانشجو سناریو جلیلی هسته ای . مقاله منابع و مآخذ مقاله یوگا پرستش شیطان . مقام معظم رهبری اویس قرنی قرن ولایت حوزه علمیه استاد قم فقه . مقاومت . ملی پوش آرسنال فیلیپ سندروس اروپا مسیحیت اسلام تشهد باشگاه فولام . من مادر هستم شرابخوار انصار حزب‌الله فیلم‌فارسی مبتذل اخلاق سینم . منشور کوروش اشپیگل یابل هخامنشی موزه بریتانیا . منشور کوروش مردوک خشایار بابلی هخامنشی بریتانیا . منصور حلاج مدعی دروغین مهدویت صوفی جنید شطح دعوی ربوبیت شیعه اما . مهدی هاشمی . مهر نبوی مصطفی محمد علوی اشرف مخلوقات معلم روحانیت طهارت فرشته ت . مهربانی حیوانات داعش کتاب مقدس یهود منجی آخرالزمان . مهندسی معماری آپارتمان انبوه‌سازی انسانی اسلامی قفس‌ آهنین فیلسو . موجودات فضایی سازمان ملل مخابرات شاخه زیتون حضرت علی منشور کوروش . موفقیت تقاوی جنسی شادمانی حجاب جاذبه روحانی وقار هیبت پوشش مصونی . مولوی صوفی سنی ناصبی . مولوی محمد شریف زاهدی امام جماعت اهل سنت و تشرف به تشیع . میرزا کوچک جنگلی پاتریس لومومبا انقلاب جهاد شهادت صدا و سیما روح . ناخدا تک سرنشین عشق بستان داستان نسیه قیامت ورشکستگی شیطان دل دل . ناسیونالیسم تهران هویت معماری جامعه شناسان بهارستان لاله زار تمر . نامه سرگشاده احمد توکلی به روحانی . نامه سرگشاده ده نمکی هاشمی امیر کبیر دزد آمریکا . ناموس شراب تازیانه زهراء صورت سیلی حیدر میراث نبوت شرک کفر اولی . نذر فاطمیه سوگ ایام مسجد روحانی سید اذان صبح السلام علیک الیتها . نژاد آریایی سامی نازی سفید پوست کمپانی هند شرقی . نژاد پرستی ایران کوروش پارسی شاهنامه اعراب عربستان کرد . نسل سوم ارتباطات رایتل تکنولوژی اینترنت موبایل کامپیوتر فرهنگ تم . نسل کشی مردم نظریه "مورگنتای" یهودی تالیدومید داروسازی فاجعه جنگ . نفوذ یهود در ایران- بدل یهودی ناصرالدین شاه . نقد انتقاد مخاطب صبر تحمل بردباری ائمه معصومین الگو نظر دوستانه . نقدی بر یک نقد چاوز احمدی نژاد استکبار دولت آمریکا اسرائیل طاغوت . نماد پرستی کعب‌الاحبار عبدالله کابالا یهود فراماسون فیلم گنجینه . نمادشناسی پنتا گرام مساجد اسلامی رسانه های غربی . هاشمی اغفال شده امام خمینی سازمان مجاهدین مارکسیست بهرام آرام . هاشمی اقتصاد طلا ارز اقتصاد سیاست کاندیداتوری بازار تئاتر روزنام . هاشمی امام خمینی منتظری ابراهیم امینی قاوم مقام . هاشمی رفسنجانی قطعنامه 598 محمد خاتمی میر حسین موسوی امام محسن ر . هاشمی رفسنجانی مقاومت اسلامی صهیونیسم سوریه مشرق حماسه سازان جنب . هخامنشی تخت جمشید داریوش برده فروشی غیاث آبادی . هخامنشی گرایی تاریخ کهن ایران سلیمی نمین باستان گرائی . هشدار رهبر انقلاب خطرات پیری جمعیت کشور . والت دیزنی ماسون هم‌جنس‌باز هالیوود سینما افشاگری Order of DeMol . واکاوی در لجنه نقش بهائیان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی ادوارد . وحشی گری در ایران پیش از اسلام تیر در مقعد دشمن، بریدن بینی و گو . وزیر فرهنگ و جنگ با فرهنگ جنتی مقام معظم رهبری . وقتی بمب فساد اخلاقی در خانقاه درویشان منفجر میشود عرفان . ولی‌فقیه حاکمیت قوه مقننه مجریه قضائیه مجلس شورای اسلامی . وهابی که پس از تشیع، پدرش برای سرش جایزه تعیین کرد! . یمن . یهود عشق به فوتبال جنگ آخرالزمان شیعه محمود الصرخی . یهود وهابیت سلفی ابن‌تیمیه قرآن کریم پدر معنوی صهیونیسم حزب الله . یهود، پاسارگاد، تاریخ، ایران، باستان، جعل، جاعلی، مورخین غربی، ه . یهودی ایرانی تبار قاچاق عثمانی‌ها ایوبی‌ها الله سفر آمریکا ناصر . یهودیان آنوسی حوزه‌علمیه موسیقی پزشکی طبیب حاخام حکیم سید استر ک . یهودیانی که از اسرائیل تا کانادا تحت تعقیب و آزارند فرقه‌های یهو . فمینیسم همسر مادر طلاق کنترل جمعیت فرزند جامعه . فیس بوک یهود صهیونیسم وال‌استریت پوکر شستشوی مغزی تلویزیون انحرا . فیلم آواتار علمی تخیلی تئوسوفی کابالا دین نوین جهانی پست مدرن مت . فیلم ملک سلیمان بحرانی قطام بلقیس سکولاریسم اخراجی‌های مریم مقدس . فیلم: انتقاداتی‌که موجب‌ تعطیلی سمت‌خدا شد شریعتی ماندگاری . فیلیپین صلیب مراسم مذهبی حضرت مسیح عروج مغرفت گناه سرباز خودآزار . قتل اکبر هاشمی رفسنجانی . قرآن امام سلسله باستانگرایی ایدئولوِِژی شاهنشاهی منشور ایران‌گرا . قصه جهنم خدا فیلم سینما رمان نقاشی ماهواره . قمه زنی محرم قرائتی قرآن یهود . کارتون صهیونیستی شیخ الانبیاء یوگی و دوستان انیمیشن حضرن نوح توه . کراوات اسلامی تشیع اسلام عربستان ذوالفقار پرچم کشور مشروب قمار ع . کراوات نماد ماسونی فراماسونری بنی امیه قلاده . کسالت اقتصادی مجاهدت اقتصادی جنگ نرم ایران ژاپن پشت‌کار دلسوزی و . کشتی حضرت نوح ایلیا شبر شبیر ران وایت ترکیه فسیل موشک دانشگاه پا . کلیسا، استخانهای مسلمانان اوسوآری اروپا شقاوت قتل بربریت مسیحیت . کنبد طلایی صورت مهربان شیطنت ساعت یخ خدا عروسک روبان قرمز اسباب . کوچ تکفیری‌ها برای جنگ در اوکراین . کوروش رواداری دینی خشایارشا اردشیر مصر گاو مقدس مردوک دانشگاه آک . کیارش یشایاری یهودی میدان فردوسی تهران ندای انقلاب شان ملت یاران . گاندی محمد کارل مارکس شریعتی برنارد شاو گوستاو لوبون تولستوی گوت . گرایش آئیین زرتشت صداقت اندیشه گفتار کردار پندار نیک نژاد پرستی . گرایش اسلام مذاهب انگلستان منچستر مرکز اسلامی فیلیپ فوتبالیست مذ . گناه شبکه من و تو قبح انگلیسی جوانان بی بند و باری ایرانی کشتن آ . گوساله سامری, یهود, بعل, هخامنشیان, تخت جمشید دولت یهود بابل مجس . لانه جاسوسی MI6 موساد CIA ناجیه غلامی سفارت مامور آموزش‌زبان انگ . لبنان . لطیفه ای که کل جهان اینترنت را برانگیخت ایران هسته ای ایران هراس . لندن مسلمان دگرگون پنس امتحان کرایه راننده مسجد اسلام . مادر فاطمه زخم پهلو شکسته مدینه قنون دعا شب قدر قبر مخفی جانماز . مادر نژاد انسان ها میمون خانواده پدر مادر خدا آفرینش . مارسیلینیوس هرودوت دیودوروس ژوستین کوروش بسفور . مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد اداره تحقیقات فدرال آمریکا . مجلس رهبری ولایت فقیه اصل مفاسد اقتصادی . محب فاطمه لعنت سقیفه خرقه بدعت دشمن علی مغیره قنفذ قبیله سلمان غ . محراب و منبر تازیانه کوثر مهر جنان نبی اسلام دخت اشرف خلق ارث نب . مختارنامه شبستان میراث گنجینه مطالعه اندیشه تحریف تاریخ عاشورا ن . مدرنیته تکنولوژی پیشرفت انسان تور زیارتی و سیاحتی بنی آدم یوسف ف . تصوف کارهای خارق العاده اهل بیت استفغار تمسک مسجد خلیفه خدا احکا . تصویری ناراحت کننده از خانه خدا عربی سعودی ابراج البیت فراماسونر . تعطیلی دانشگاه‌ها در ایام انتخابات خلق حماس محمدیان . تعلیق غنی سازی انرژی هسته ای رسایی مجلس شورای اسلامی . تقدیر پوتین از خانواده‌های پر جمعیت . تکنولوزی پیشرفت اسرائیل غاصب جاسوسی جنجالهای سیاسی مسئولین پروان . تلوزیون دجال رسانه مغز شویی سینما رسانه هالیوود رایانه ارتباط اط . تلوزیون دجال رسانه مغز شویی سینما رسانه هالیوود رایانه ارتباط ان . تمدن ابلیس شیطان التیام شجره طیبه جنگ مردان خدا پرچم شریان مقدس . توزیع انجیل تورات در ایران مبلغان تبشیری ادیان ناتو یهودی مسیحی . توهین بی‌سابقه مولوی عبدالحمید به مرجعیت شیعه! ایت الله مکارم . تکفیر . جاسوسی گوگل آژانس امنیت ملی اطلاعات آمریکا . جایات کوروش هخامنشی المیزان طباطبائی ابوالکلام آزاد . جبهه حق باطل عمار شهروند فرهنگ اخلاص دشمن رسانه جهاد شیطان اکبر . جبهه صلح و سازش و صفا با شیاطین . جریان انحرافی تاکتیک انتخاباتی دکتر احمدی نژاد مشایی مهندس تطهیر . جریان انحرافی تخریب آیت الله مصباح یزدی را کلید زد . پینوکیو اسرار مکتوم لایه های پنهان نینوا فلسطین اشغالی اسطورها ع . تئوریسین جنگ نرم دانشجو عدالت نظام جمهوری اسلامی کیهان گفتمان رو . تاریخ پژوه دکتر پرویز رجبی ایران پرستان رفتارها افتخار پادشاه حم . تاریخ علی ظالم وطنی صراط مستقیم رمان مورخ شاه عاشق عبرت بصیرت ره . تبلیغ صدا و سیما برنامه سمت خدا سانسور یخچال ساید بای ساید فیلم . تحلیلی بر نقش کانون های قدرت و ثروت در فتنه های انتخاباتی هاشمی . تخصص بدون تعهد شهید دکتر چمران بی تقوا . ترافیک بوق انفجار هسته ای مغول موسیقی اتوموبیل شاه عباس تاریخ ای . ترجمه های خدایان گاو روا گیتی بارور جهان جهانیان پارسایان کارگرا . ترک شهید مهدی باکری سیدعلی قاضی تبریزی عارف علامه طباطبایی امینی . ترکیه توریست ایران آزادی دمکراسی قفقاز دیاربکر استانبول اسلامبول . تصوف حلاج حلول وحدت وجود جبر وسوسه شیطان ذکر جلی ذکر خفی حلال حر . امامت ولایت قراملکی ولی اولیاء نبی فقیه امام متکلمان دینی سیاسی . امیرالمومنین امام صادق اژدها منبر جن شهادت باب الثعبان باب الفیل . انبیاء اولیاء امر به معروف و نهی از منکر شهید مطهری . انتخاب نام ایرانی اسلامی لقب کنیه صادق علی زهرا زینب ریحانه محمد . انتشارات سوره مهر, تقریظ ره بر, حاشیه کتاب, رزمندگان غواص, لشکر . اندیشه نیک، گفتار نیک، رفتار نیک زرتشت مسلمان گاتها روایات اسلام . اندیشه و گفتار و کردار نیک، شعاری ایرانی نه زرتشتی دکتر جلیل دوس . انسان جامعه مسئولیت انشاءالله آقابیا مسجد تلوزیون قفل دل زیبایی . انصار حزب‌الله من مادر هستم حکومت اسلامی کینه امر به معروف و نهی . انصاریان شیعه دانشمند هسته‌ای کشیش مسیحی مکتب اهل بیت وهابی سنت . انقلاب . انقلاب قیام نور دهه فجر علمدار اسلام طالبان اندیشه هشید هسته‌ای . انگلیس . اهانت به مقدسات خلیج فارس شلوار جین فیلم 300 غیرت دینی . ایران . ایران باستان پهلوی تاریخ سازی علامه طیاطبائی باستان یهود . ایمان کلبه کرامت ولایت خدا امام نبی غیب هالیوود فیلم موهن کشتی ن . اینوگرافی 20 توصیه انتخاباتی به اصحاب رسانه شورای نگهبان اتهام ه . اکثر رسانه های دنیا جلیلی را بارزترین کاندیدای فعلی می دانند . باب بهاء روچیلد زرسالاران آریاگرایی تئوسوفی بلاواتسکی هند سرویس . بابیلون، شرکت اسرائیلی، جنگ نرم، جاسوس، جادوگر غربی، جام جم، سرق . باربی شوالیه ناتوی فرهنگی عروسک سلاح جنگ فرهنگی سبک زندگی آمریکا . باربی غفلت نیمه عریان عشق ورزیدن الگو سازی سلاح موثر عروسک . باربی، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، عفت، دینداری، مدل، عروسک، برتز، فت . باربی، جاسوس، آمریکا، اسرائیل، جاسوس، دهکده جهانی، برهنگی، دیوار . باستان گرایی داریوش کوروش تعصب ناسیونالیسم زرتشت عرب . باغ‌ وحش انسانی در اروپا . باکو سلطه یهود اسرائیل آذربایجان صهیونیسم آلکس شاپیرو سلیمان ترک . بانکهای ربوی دیگر نمیگذارد نمازهای جماعت ما اثر کند علامه جوادی . بخشی از انحرافات گنابادیه امیرمومنان علی علی اللهی . بسیج . بسیج جوان اسارت پهلوی دیر صهیون خون قیام انقلاب سرمایه بمب هوشمن . بسیج دانشجویی صدا و سیما مسئول روشنفکر ابتذال دیکتاتور انحصارگرا . بسیجی نوجوان امدادگر بچه یا زهرا رزمنده خمپاره جگر شیر گلوله حیا . بشار اسد شورشیان سوریه ترکیه عربستان . بصیرت ولایت فقیه حسنی و حسینی علوی رایحه خوش خدمت فتنه 88 18 تیر . بی‌بی‌سی فارسی امپراطوری استعمارگر ملکه آمریکا صدا و سیما نخبه ف . بی‌بی‌سی مناطق زلزله زده ضد انقلاب شبکه‌ امنیت ملی علیه نظام عضو . پائولو کوئلیو پروتکل داشنوران صهیون اومانیسم کلیسیا فراماسونری ص . پاچه خواری فرهادی مستند مخملباف آمریکا صهیونیست کارگردان سیا موس . پاسخ عبدالله شهبازی به یونسی واقعا فکر می کنید حکومت اسرائیل حکو . پاور لیفتینگ بدنسازی ورزشکار قهرمان طاغوت شهید ماشین اسپورت . پپسی نستله آسوشیدت‌پرس اسرائیلی دولت عربی اوکلاهاما سناتور رالف . پترائوس کلینتون موساد اسرائیل سازمان سیا پنتاگون دختر یهودی نظام . پرتاب کفش در ایران صفر هرندی دوم خردادی حامی میرحسین موسوی . پرسپولیس هورا - استقلال سوراخ از سوی اسرای عراقی یادگار دفاع مقد . پروفسور قدس پروژه صهیونیستم دولت اسرائیل یهودی بن گورین نخست وزی . پژوهشی در تعارض ذاتی حاکمیت ولایت الهیه با تکنوکراسی . پهپاد حشرات جاسوس دشمن غرب MAV خبرگزاری مینیاتوری آکسفورد ماشین . پول جمع کن پول پرست لعن نفرین کتاب گینس قدرت کت و شلوار فاتحه مل . اسرائیل آذربایجان یهود سفارت ملی معنوی آمریکا مالزی سوروس دموکرا . اسلام شناس دکتر دارو و درمان قرآن مدعی ولایت باب و نائب امام زما . اسلام ناب مشائی فراماسونری پیام فضلی نژاد مکتب امام اومانیسم فلس . اسلامی . اطلاعات دقیق مصلحی در مورد هاشمی وزیر اطلاعات همینطوری حرفی نمی . افسانه آتش سوزی کتابخانه‌های ایران اسکندریه مسیحیان مسلمانان مصر . افشاگری تکان دهنده رئیس سابق علامه طباطبایی ترویج فساد . افغانی نژاد پرستی بی بی سی عرب نازی هیتلر . افلاطون ارسطو هگل کانت آتلانتیس فیلسوف هالیوود روزگار سینما فردی . امام خمینی شاهان ایران باستان انوشیروان آمریکا صحیفه . امام خمینی شاهان باستان پان ایرانیسم تاریخ گبر . امام خمینی(ره): هاشمی اغفال شده است. مارکسیست . امام زمان یاسین گمشده دیدار نور ظلمت دختر کبریت فروش عشق سرما آس . NASA انگلیس آمریکا جاسوس اسرائیل MI6 Brioni Gucci عینک Ray-Ban ک . آتش پرست زرتشت باستانی مجوس تشیع وهابیت سعودی یهودی نوروز یلدا چ . آتنش نشان شهید مقام شهید رهبری صدا و سیما فتنه گر هاشمی . آخرالزمان سینما یهود هالیوود صهیونیسم شیعی زایان انیمیشن ولایت آ . آرامش تلوزیون سینما هنر قلب دل خانه روحانی خدا اهل بیت پروسه پرو . آرگو 11 سپتامر حزب اللهی بسیجی نقد فیلم 300 تحریف تاریخ لانه جاس . آرگو فیلم ضد ایرانی اسکار سیاسی میشل اوباما جیمز باند هویت اسلام . آرماگدون فیلم کتاب ایلای الهی قرآن انجیل صلیبی صهیونی اوانجلیسیت . آریایی فردیریش ماکس مولر هند فارس رومن اسلاو سلت آسیا نژاد تمدن . آقای یونسی! «باباجون» شکارچی شنبه کلیمی صهیونیست 300 . آل خلیفه و سیاست عقیم کردن شیعان بحرینی . آل سعود ال یهود شجره نامه ناصر السعید ملک فهد کتاب تاریخ رژیم اس . آمریکا، ایران، تجهیزات نظامی، جنگ علیه ایران، رویکرد ضد شیعی، سی . آموزش عکاسی کمپوزیسیون همچینی زبانى دیدارى معمارى موسیقى سینما . آموزش و پرورش قبله ماسون ژاپن روستا دهاتی دانشگاه شهرنشینی انقلا . آیت آلله خامنه‌ای مخملباف اختلالات پارانوئید شخصیت ولی فقیه عمود . آیت الله بهجت مسجد روضه عزاداری هیات ها محرم . آیت الله مرعشی نجفی، امام زمان صفت رذیله بخل . ابراهیم خلیل بهشت موسی ملک الموت امام صادق باقر ختنه نماز اسماعی . ابن عربی آیت الله بهجت شطح ثقلین بایزید جنید غزالی سنی مخالف اهل . اپوزوسیون . اثر پینوکیو گوگل تیپ روانشناسی تاندون ویبراتور چشم بسته فریب خرو . احمد الکبیسی مفتی اهل سنت داعش اسرائیل سعودی . احکام روحانیت فقاهت اجتهاد فتوا اجتهاد اخلاق سروش شریعتی . اخراج آریایی ها از ایران پرست تمدن نژاد عرب مهاجرت سیبری اصیل قو . اخراجیها ده‌نمکی میر‌شکاک سینما منتقد تصوف شریعت‌گریز مثنوی سید . ادیان کهن ابوریحان دکتر جلیل دوستخواه گاتها فلسطین کتاب آسمانی ژ . اردوزبان هند شبه قاره شیوه عزاداری توحش وصی نبی عراق ایران حسینی . از آتشکده به مسجد تشرّف یک زرتشتی به اسلام سوشیانت موبدان حقانیت . از کجا آورده‌اید کاندیدا بنگاهی رهبری انتخابات حکومت مکر بنی ساع . ازدواج استقراضی زرتشتی ساسانی گات دینکرد روایت پهلوی واگذاری زنا . استاد شهید مطهری هویت ایرانی زرین کوب دو قرن سکوت عرب اسلام . استاد قرائتی برای خدا بنویسید . استاد قرائتی فلسفه احکام دین سمت‌خدا منبر قانون نماز . استاد مرید شاگرد معنویت عرفان ثروت قدرت سیر و سلوک ترکیه دبی حلا . استعمار میوه شیرینی آجیل خدا اخیار ابرار کالا ماه مبارک مواد مخد . استفاده ابزاری از هنر, اسلام‌ستیزی, انجیل شیطانی, سایت ویکی لیکس . استقامت و پایداری رمز حماسه ای دیگر جبهه انتخاب اصلح . اسحاق نیوتن نیروی جاذبه زمین مکاشفات یوحنا کیمیاگری یهودی اورشلی . جلادان مقدس مدینه منوره مجاهد قتل مقدس قرآن کریم جنازه زن و کودک . جمگ نرم ایدئولوژی سوریه اسلام غرب تاکتیک عملیات جنگ نرم حزب الله . جمهوری اسلامی شهرام همایون اپوزیسیون جناح شاه مصدق متمدن مغزها ب . جمکران جماران عترت مهدوی سرزمین‌ایران اهل‌بیت زر زور تزویر امام . جنگ دفاع مقدس شهادت نبرد ظلمت ظلم نور امام حسین زهرا جهاد غارت م . جنگ نرم بچه رزماری پولانسکی فرقه سینما جان فورد سمبل شیطان پرستا . جنگ نرم حج جورج واشنگتن آبلیسک کوفه عراق فراماسون آخرالزمان دکتر . جنگ نرم رسانه روانی براندازی انقلاب مخملی ناتوی فرهنگی فتنه رنگی . جنگ نرم فدائیان حضرت ماه . جهود یهود تصوف صوفی قطب درویش یاحق یاهو هاخام فرقه اسلامی مرید ه . چرا پیش از نماز، اذان و اقامه مستحب است؟ . چرا شیعیان در اذان «اشهد ان علی ولی الله » را میگویند؟ . چقدر خنده داره عبادت فوتبال مسجد مسابقه ورزشی سریال طنز 90 امام . حاتمی کیا سلیمانی جبهه داعش سپاه قدس . حاتمی کیا شهید چمران انقلاب روشنفکری پاوه سیاست . حاج رحیم ارباب نماز عربی فارسی سوره حمد نجس کافر علمی فیزیک مثلث . حج، جبهه، بسیج، شهادت، سعودی، رزمنده، جهاد، ایثار، اخلاص، امام . حجاب استراتژیک مرد سالاری صدا سیما منحرف رضا خان نامحرم زن چادری .
 

اشتراک