سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 1697633

  بازدید امروز : 82

  بازدید دیروز : 122

کلبه بصیرت

 
آنکه خوب گوش دهد، زود بهره برد . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: مهدی ::: پنج شنبه 91/8/18::: ساعت 1:39 صبح

صدا و سیما در کلام امام و رهبری

صدا و سیما در کلام امام و رهبری

صدا و سیما در کلام امام خمینی رحمه‏الله

حضرت امام خمینی رحمه‏الله درباره اهمیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی می‏فرماید: «صدا و سیما باید دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم باشد؛ یعنی دانشگاهی که در سطح کشور گسترده است و باید به اندازه‏ای که می‏شود، از آن استفاده کرد. ... رادیو و تلویزیون، بنگاهی است که از تمام رسانه‏های گروهی مهم‏تر است و تقریبا در تمام دهات و شهرستان‏ها عمومی شده است. رادیو و تلویزیون باید اصلاح و متحول شود».

صدا و سیما در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری در توضیح دانشگاه بودن صدا و سیما فرموده است: «صدا و سیما، مدرسه‏ای عمومی برای همه قشرها در سراسر کشور است. برداشت ما از صدا و سیما این است که آن را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلامی ـ انقلابی بدانیم. امام که فرمودند دانشگاه، در دانشگاه چیزی تدریس می‏شود؛ در این دانشگاه چه چیزی می‏خواهد تدریس شود؟ آنچه در این دانشگاه تدریس می‏شود، عبارت از پیام‏ها، پایه‏ها، مفاهیم و درس‏های اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام واقعی است. این، آن چیزی است که در صدا و سیما ایده‏آل است».

مدیریت پیام در صدا و سیما

آرمان‏ها و اهداف انقلاب اسلامی، نیازمند طراحی دقیق پیام‏هایی است که از راه صدا و سیما به مخاطبان ارائه می‏شود تا به این شیوه، افکار عمومی به صورت شایسته مدیریت گردد. بنابراین، صدا و سیما ساختاری است که باید روح آموزه‏های دینی و آرمان‏های انقلاب اسلامی را به صورت پیام، طراحی و سپس با استفاده از همه امکانات موجود و با هنرمندی تمام، آن را به طیف گسترده مخاطبان داخل و خارج کشور عرضه کند. انتقال پیام در صدا و سیما باید به منظور هدایت و مدیریت افکار عمومی در مسیر آرمان‏های اسلام، انقلاب و نظام صورت گیرد.

معرفی صحیح اسلام

حضرت امام خمینی رحمهم‏الله ، یکی از مسئولیت‏های مهم صدا و سیما را معرفی درست فرهنگ و معارف اسلامی می‏دانست. ایشان در این باره فرموده است: «اما آنچه ما می‏توانیم، این است که می‏توانیم به وسیله دستگاه‏هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، اسلام را آن‏طور که هست، معرفی کنیم. اگر آن‏طور که خدای تبارک و تعالی فرموده است، آن‏طور که در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهیم و به دنیا ارائه بدهیم، همین خودش از هزارها توپ و تانک بیشتر می‏تواند مؤثر باشد».

گستردگی مخاطبان

حضرت امام خمینی رحمه‏الله به دلیل گستردگی مخاطبان صدا و سیما، همواره مسئولیت عظیمی را برای مدیران این رسانه ترسیم می‏فرمود. ایشان در این زمینه می‏فرماید: «این دستگاه صدا و سیما امروز وضعی دارد که مسئولیت شما آقایان را خیلی زیاد می‏کند. سابق، تبلیغات عبارت از این بود که اهل منبر یا علما در همان محل محدودی که داشتند، در مسجدی می‏رفتند و برای عده‏ای صحبت می‏کردند. امروز این دستگاه در همه کشورها پهن شده است و از رادیو گمان ندارم که قشری باشند که محروم باشند و همه گوش می‏کنند. ... بنابراین، این دستگاه،... دستگاهی است که با صحت او بسیاری از مردم در داخل و خارج صحیح می‏شوند و با فساد او فساد می‏شوند».

آسیب‏شناسی صدا و سیم

حضرت امام خمینی رحمه‏الله ، بنیان‏گذار جمهوری اسلامی همواره در مورد تأثیر منفی برخی برنامه‏های صدا و سیما بر مخاطبان، حساسیت داشته است. ایشان در یکی از سخنان خود در این زمینه می‏فرماید: «ملت عزیز ایران در طول پنجاه سال سیاه اخیر، گرفتار تلویزیون و رادیو بود که با برنامه‏های خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غرب‏زده‏ها غلطانید و ضررهای رسانه‏های گروهی از خرابی‏های توپ و تانک‏های دشمن و سلاح‏های غرب بالاتر و بدتر است؛ چرا که ضررهای سلاح‏ها گذراست، ولی ضررهای فرهنگی باقی می‏ماند و به نسل‏های بعد انتقال می‏یابد، چنان‏که دیدید و می‏بینید. اگر نبود لطف خدای منّان و تحول برق‏آسای ملت در سراسر کشور، نمی‏دانیم سرانجام اسلام و کشور به کجا کشانیده می‏شد».

استقلال و آزادی صدا و سیم

توجه حضرت امام به حفظ استقلال در صدا و سیما، با رعایت موازین دقیق شرع، از جمله نکاتی است که در سخنان ایشان به چشم می‏خورد. ایشان در دیدار با مسئولان صدا و سیما در سال 1359 فرمود: «این دو دستگاه صدا و سیماست که باید اسلامی شود. استقلالش را حفظ کنید. کسی اگر آمد و خواست یک چیزی را تحمیل کند، ابدا به آن اعتنا نکنید و با استقلال و با قدرت، این دستگاه را راه بیندازید».

هماهنگی برنامه‏ها با اسلام

یکی از مسائل موردنظر حضرت امام، هماهنگ بودن برنامه‏های صدا و سیما با اصول اساسی اسلام است که در کل، زیربنای سازندگی ملت ایران به شمار می‏آید. ایشان در جایی می‏فرماید: «این سازمان، صددرصد به صورتی باشد که با نهضت و انقلاب اسلامی بسازد، نه اینکه ما بگوییم رادیو و تلویزیون اسلامی هست، ولی ببینیم یک حرف‏هایی در آن می‏زنند که به اسلام و انقلاب اسلامی لطمه وارد می‏آید».

رهنمودهای مقام معظم رهبری به مسئولان سازمان صدا و سیم

شما مسئولان، عهده‏دار یکی از حساس‏ترین و مهم‏ترین وظایف این انقلاب و کشور هستید. کار اصلی شما در حقیقت تبلیغ است. مسئله رساندن پیام انقلاب، یکی از اساسی‏ترین مسائل انقلاب است که باید از طریق صدا و سیما به گوش ملت برسد.
گردش کار در سازمان صدا و سیما باید در جهت رسیدن به کیفیت برتر در همه برنامه‏های آن باشد و گسترش کمّی در درجه دوم قرار گیرد.
صدا و سیما به عنوان یک دستگاه تأثیرگذار بر رفتار، اندیشه‏های سیاسی، عقاید مذهبی و فرهنگ عمومی مردم، باید هدایت‏گر جامعه در جهت خیر و صلاح باشد.
هدف در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تأثیر گذاشتن بر روی انسان‏ها و کشاندن آنها به سمت آن انسانی است که اسلام و بینش انقلابی اسلامی می‏خواهد آن انسان را بسازد و به وجود بیاورد.
شما مسئولین و کارکنان کلیدی و اساسی صدا و سیما باید شدیدا مراقب کنید که تسلیم جوّ بی‏تفاوت به انقلاب نشوید که این هم آفت بسیار مهمی است.

منبع: نسیم پرتال

 


 
نویسنده: مهدی ::: پنج شنبه 91/8/18::: ساعت 12:43 صبح

دستگیری جاسوسان BBC در مناطق زلزله زده

چشم ما روشن!
تا دیروز خبر تبلیغ بهائیت و وهابیت و تصوف ....در مناطق محروم و آسیب خیز کشور به گوش می‌رسید، حالا نوبت مناطق زلزله زده رسیده! راستی عجب حکایتی شده حکایت این فرقه‌ها و ضد انقلاب و ...تلاش شبانه روزیشان برای نابودی این ملت! هر چند رفتار این گروه‌ها درست شبیه رفتار زالو یا مگس هست که هر جا میکرب و آلودگی و زخم و ضعف هست می‌گردندند و ...سعی می‌کنند ریشه حب دل مردم را در شورستان بی ریشگی خود بنشانند...
اما ای کاش این سعی و تلاش و پشت کار و رنج و مرارت عجیب این عمال شیطان برای خودیها و خواص هم درس عبرتی بود تا حداقل نه به اندازه آنان، بلکه نصف انرژی و تلاش و همت و انگیزه آنان را صرف رفع و رجوع مشکلات کشور و هم وطنانشان می‌کردند، تا چنین موقعیتهایی برای سارقان عقیده و راه‌زنان دل و دیده مردم فرصت جولان دادن پیدا نشود!...
عرصه سیمرغ هر چند جولانگه مگس نیست، اما سیمرغی که مرغانش هر یک به طریقی در دامی و دانه‌ای از دنیا و نقد و نسیه آن گرفتار هست، چه غم از اسارت بیچارگی و عجز در برابر یک مگس دارد! آن هم مگسانی که دور شیرینی‌های رها و بی‌یار و یاور  میوه دل همین ملت با سماجت کامل شبانه روز در حال نشستن و برخواستن و آلوده‌تر کردن آن هستند! 
اکیپ صوفیها 
و دراویشی که برای جذب مردم در بیمارستانها جولان می‌داده‌اند، بهائیانی که اطراف شهرهای محروم شیراز برای کودکان خانواده‌های محروم اردوی تفریحی و فرهنگی و...خارج شهر برگزار می‌کردند، وهابیتی که در شهرهای مرزی و محروم کشور وام‌های بلا عوض چند ده میلیونی پرداخت می‌کردند، مسیحیت تبشیری که برای جوانان غافل و بی‌خبر و گاه کنجکاو کلیسهای خانگی با همه برنامه‌های کلیساهای واقعی و جذابیتهای کاذب و گاها جنسی و...برگذار می‌کنند و ...ساختن بیمارستان، ساختن مدرسه و...نتیجه؟ جوانانی که پدرانشان چندین و چند نسل شیعه و پیرو خالص اهل بیت عصمت و طهارت بوده‌اند در نتیجه غفلت و تغافل ما دسته دسته به صف دشمنان اهل بیت و اسلام می‌ییوندند! 
چند نسل باید بگذرد و همان بلایی که بر سر شیعیان آذربایجان آمده بر سر مان بیاید تا بفهمیم، وقتی دختران و زنان و نوامیس شیعیان در آغوش اسرائیلیها و یهودیها و آمریکائیها و...در منجلاب کوتاهی و رفتارهای باری به هر جهت و هرچه پیش آید خوش آید گذشتگانشان غرق شده‌اند و ما نیز تماشاچی این بی‌حیثیتی و بی‌عفتی در حق مردم سابق همین سرزمین باشیم و دم بر نیاوریم! عراق و افغانستان و ....که جای خود دارد.
نکند همان داستان دوباره در ایران خودمان اما اینبار به شیوه‌ای دیگر و درونی‌تر و رذیلانه‌تر اتفاق بیافتد و تا خبر دار شویم بفهمیم دشمن همه سنگرهای پیشر و پشت سر را فتح کرده و ما هنوز در پشت سنگر میز و صندلی و شهرت و شهوت و پست و مقام و نام و نان و پول و طول و عرض بیشتر جا و مکان و آینده مطمئن‌تر خودمان تیر و طایفه‌مان هستیم و...آسوده‌خوابیده‌ایم که دشمن بیدارتر از ماست! 
ای وای بر مسلمانی، کز یاد رفته باشد...!

مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند:
«من ضیّعه الاقرب اُتیح له الابعد.  ترجمه:کسی را که نزدیکانش واگذارند، بیگانه او را پذیرا می‌گردد.» (نهج‌البلاغه؛ ترجمه مرحوم دشتی؛ حکت14)

 
35 نفر از افرادی که در پوشش و با عنوان فریب امداد رسانی به زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی اقدام به شایعه پراکنی برای تشویش اذهان مردم زلزله زده می‌کردند شناسایی و دستگیر شدند.
این در حالیست که به دنبال افشاء این باند و لو رفتن هدف واقعی آن‌ها، برخی سایت‌های ضد انقلاب به دروغ از بازداشت 35 نفر از افرادی که به قصد کمک به مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی رفته بودند خبر دادند اما واقیعت این خبر از منابع مطلع و مستندات منطقه چیزی دیگری را می‌گوید.
پس از وقوع زلزله آذربایجان شرقی یک تشکیلات مخفی برای ارسال گزارش و فروش خبر با عنوان شاهد عینی از شبکه‌های ضد انقلاب از جمله بی‌بی سی و VOA عازم این استان می‌شوند تا با شایعه پراکنی، فروش خبرهای دروغین و تبلیغ بهائیت اقدام به جمع آوری پول‌های هنگفت کنند.
در بین آنان بهایی‌ها، منافقین، عناصری از کمونیست‌ها و برخی از افراد وابسته به جبهه موسوم به ملی به چشم می‌خورد که تا بتوانند با ارسال خبرهای دروغین و جعلی از زلزله آذربایجان و نحوه امداد رسانی به آنان را طور دیگری جلوه دهند. 
یکی از سرکرده‌های بهایی این شبکه فردی بنام نوید خانجانی است. نوید خانجانی در بهمن ماه سال89 به دلیل «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در جمعیت‌هایی غیرقانونی وابسته به خارج» به حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی محکوم می‌شود.
منبع: بهاء 19

 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 2:24 عصر

 

مدت ها بود به طور مدام ریشه ی تجسم چهره ی مرشد در نماز را که از جمله آئین های مرسوم و مورد توجه اتباع فرقه های صوفیه محسوب می شده، در فرقه ی نعمةاللهی و اویسیه، از جمله آداب زمان عبادت به شمار می رود [1] جستجو می کردم، که این بدعت شرک آور را چه کسی بنا نهاده، و چنین روش بت پرستی مآبانه از کجای تاریخ در چه زمانی مرسوم شده است... 
پس از تفحص زیاد، به استناد مدارک مستند و تحقیقات محققانه، عده ای سخت کوش، ریشه آن را در آداب بومی هندیان یافته، که صوفیان چشتیه جهت تقویت رابطه مرید با مراد از جمله آداب قرار دادند. لکن رواج آن در بین مسلک هائی نظیر صوفیه ایران و شیخیه یا بهائیه از زمانی است که احمد احسائی رساله ای در این زمینه تدوین کرد و در آن متذکر شد «باید در ایاک نعبد حضرت امیرالمؤمنین را قصد کند. زیرا که خداوند مجهول الکنه است و آن چه در ذهن آید، مخلوق ذهن است. پس باید وجه او را اراده نمود که امیرالمؤمنین - علیه السلام - باشد.» [2] . 
مرحوم تنکابنی پس از نقل دلیل احسائی برای تجسم صورت امیرالمؤمنین - علیه السلام - می نویسد: «همچنان که خدا مجهول الکنه است، امیرالمؤمنین - علیه السلام - نیز در اذهان مجهول الکنه است، پس اگر امیرالمؤمنین را در ذهن بگذرانیم آن هم مخلوق ذهنی می باشد و همان سخن نیز در این جا وارد آید. و چنان که خدا مجهول الکنه است برای ما، هم چنین مجهول الکنه برای امیرالمؤمنین نیز می باشد. پس امیرالمؤمنین، در وقت گفتن ایاک نعبد که را قصد می کرد!؟ مجملا این سخن خارج از مذهب شیعه است.» [3] . 
افرادی از صوفیه مانند حاج میرزا حسن صفی علیشاه و ملاسلطان گنابادی که بعد از پی بردن به نظریه احسائی تمایل به این دستور العمل پیدا کردند، رویه مرحوم تنکابنی را مورد توجه قرار داده، با یک تیر دو نشان را هدف گرفتند، دستور دادند بهتر است در «ایاک نعبد» صوفیان برای این که مبتلا به مجهول الکنه نشوند، صورت شیخ را که زنده و حاضر می باشد در نظر گیرند، بدین ترتیب استدلال «مجهول الکنه» به صورت یک اصل کلی عبادی در تصوف فرقه ای آمده، صوفیان صورت مرشدان خود را [4] و بهائیان صورت عبدالبهاء [5] را در نظر می گیرند که بدون تردید نوعی شرک به خدا و بت پرستی است. و به طور حتم انگیزه ی وضع کردن یا قانون عبادت قرار دادن آن، به جهات انهدام و خرافی جلوه دادن آئین موحدان است.
برای نمونه به نام «بیان حقایق» و «خرافات را از مغزها بیرون» کردن و «مشکلات اخبار را شرح و توضیح» دادن و «تحریفات جهال و مأولین را نفی» نمودن [6] این گونه خرافات را زیر سایه و شعار محبت اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام - که به هیچ مبنای علمی مرسوم در تشیع استوار نیست، در میان شیعیان رواج دادند، و عجیب این که ابوالقاسم خان ابراهیمی کرمانی برای این گونه خرافات شأن ساخته و معتقد است احمد احسائی مخرب اسلام شیعی با آن چه برای اولین بار مطرح کرده، خواسته است «دین مبین را از لوث این کدورت ها پاک نماید و غبار آن اوهام را از مغزهای شیعیان بزداید و پیراهه ها [را] که بر دین مبین بسته شده است باز فرماید و جمیع اصول و فروع را بر مأخذ خود قرار دهد و ظاهر شرع احمدی را که در آن ایام کاملا جمع و تدوین گردیده بود و متفرقات آن به یکدیگر ملتحم شده بود و... را توجیه و توضیح نماید و روح آن الفاظ و معانی آسمانی را آشکار فرماید.» [7] که ای کاش، چنین زحمتی را تحمل نمی کرد و این محبت را در حق اسلام مبذول نمی داشت! 
توضیح این مهم، ادعای رئیس شیخیه را در توجیه اقدامات تحریف گرانه ای که احمد احسائی نسبت به مبانی عبادی اسلامی نموده بی اعتبار می نماید. زیرا بنابر ادعای ابوالقاسم خان ابراهیمی کرمانی، تا زمان احسائی که حدودا هزار سال می باشد، اصول و فروع دین مبین اسلام بر مأخذ اصلی قرار نداشته، احسائی با تحریف مبانی اصولی - فروعی اسلام که خدمتی شایان سپاس و تقدیر استعمارگران بوده است، کاری در خور توجه انجام داده، در صورتی که برای خواننده ی عزیز ما شک و تردید نیست، مسلک استعماری بهائیت که جهت وارونه نمودن اصل امامت ادامه دهنده ی نبوت در اسلام به وجود آمده، در حقیقت هر اقدامی که به وسیله این مسلک گمراه کننده مانند تجسم صورت عبدالبهاء در عبادتی مثل نماز بهائی صورت گرفته، اقدامی یا دستورالعملی در راستای تحریف و تخریب اسلام که خواست و آرزوی استعمار است می باشد و چون انجام چنین دستورالعملی در بهائیت با آنچه شیخ احمد احسائی به آن دستور داده، و در صوفیه نیز سنت است مطابق می باشد، باید بپذیریم گروه شیخیه و صوفیه با پذیرفتن چنین عملی مانند بهائیت در مسیر تحریف اسلام قرار داشته اند. 

پاورقی: 
[1] دانشمند کتاب شناس معاصر جناب حاج سید محمد علوی طباطبائی بروجردی می فرمودند: در بروجرد روزی که میهمان دکتر صالحی بودم چون قصد نماز کردیم و سجاده برایمان گشودند، عکس صالح علیشاه گنابادی را در سجاده دیدم متوجه اهمیت تجسم صورت مرشد نزد طایفه صوفیه شدم. 
[2] قصص العلماء: 55. 
[3] قصص العلماء: 55. 
[4] بت پرستی مدرن. 
[5] شوقی افندی در نامه ی 31 / ژانویه / 1949 می نویسد: نماز روزانه را هر کس منفردا تلاوت کند، اگر در حین نماز خود را محتاج می بیند که کسی را پیش چشم خود مجسم کند، عبدالبهاء را در نظر آورد. (بهائیان: 435 به نقل از مجله اخبار امری نشریه ملی بهائیان ایران شماره 6 سال 1328 مهرماه). 
[6] تنزیه الاولیاء: 11، نظریاتی است که ابوالقاسم ابراهیم کرمانی رئیس شیخیه برای توجیه خرافات احسائی بیان کرده است. 
[7] همان مأخذ.
منبع: بها 19
 

 


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 1:40 عصر

حجت الاسلام کرامتی، امام جمعه شهرستان فریدن می گوید: متأسفانه دغدغه های دینی آنگونه که باید در بین برخی مسئولین شهر وجود ندارد. وقتی به مسئولین اطلاعاتی و امنیتی شهر مراجعه می کنیم، می گویند برخورد با دراویش جزء وظایف اصلی ما نیست.

به گزارش فریدن نیوز و به نقل از خبرگزاری رسا، ایران از دیر باز و به دلائل مختلف محل ظهور و بروز مسلکها و نحله های فکری و اعتقادی مختلف بوده است. در این بین یکی از قدیمی ترین و مهمترین این نحله های فکری و رفتاری، صوفیه است که پیرامون آن آراء و نظرات گوناگونی مطرح است.

برخی از اساس این جریان را انحرافی و عقائد آن را الحادی می دانند و برخی نیز اصولا آن را بی اشکال می دانند، اما عده زیادی نیز با تفکیک بین صوفیه قدیم و جدید، هجمه های خود را در خصوص این فرقه به سوی صوفیه جدید وارد و آن را غیر از تصوف قدیم می پندارند و تصوف و صوفیه را در دوران کنونی فرقه ای می دانند که در پس چهره به ظاهر عارفانه و موجه، در پی نیل به اهداف دیگری، از جمله اهداف و اغراض خاص سیاسی هستند.
در این رهگذر فرقه گنابادیه از بقیه شاخه های صوفیه در ایران ظهور و بروز بیشتری دارد و در اکثر نقاط ایران به فعالیت مشغول است، از مهمترین خصوصیات این گروه به خصوص در دو دهه اخیر، میل به مطرح شدن در محافل اجتماعی و گاه سیاسی است تا بتوانند در این بین بر وجاهت خود افزوده و به عنوان یک گروه تأثیر گذار نقش ایفا کنند.

از فعالیت های این فرقه می توان به حوادث چند سال قبل در شهرهایی چون قم، بروجرد، بیدخت و … اشاره کرد که با درایت و هوشیاری مردم خنثی شد.

تحقیقات گزارش گر رسا حاکی از آن است که این فرقه انحرافی طی چند سال گذشته سعی کرده شهر فریدن در استان اصفهان را به یکی از پایگاه های خود مبدل کند. مطلبی که در ادامه می خوانید گزارشی تفصیلی از فعالیتها و اقدامات این فرقه در شهرستان فریدن است.

آمار ضد و نقیض

در مورد تعداد دراویش در شهرستان فریدن آمار ضد و نقیضی نقل می شود. آمار رسمی که منبع آن مقامات رسمی همچون امام جمعه و مسئولین امنیتی شهر هستند، نهایتا 300 نفر را اعلام می کند، اما آمار غیر رسمی نیز در این بین وجود دارد که منبع آن عمدتا طلابی هستند که در سطح شهر به فعالیتهای تبلیغی مشغولند. 
این منابع غیر رسمی تا 2000 نفر را هم به عنوان پیروان این گروه ذکر می کنند. آمار و ارقام ضد و نقیض، بهانه ای شد که در این باره به تحقیق و بررسی بپردازیم. 
در بررسی ها به این نتیجه رسیدیم در برخی جلسات دراویش که به صورت عمومی برگزار می شود، تعداد زیادی  حاضر می شوند، اما در جلسات هفتگی که در شبهای جمعه هر هفته برگزار می شود، جمعیت آنها به زحمت به 100 نفر می رسد.

امام جمعه شهرستان فریدن، حجت الاسلام کرامتی معتقد است عده زیادی از افراد و جوانان از سر کنجکاوی است که در جلسات عمومی حاضر می شوند و این حضور نشانه صوفی بودن و درویش خواندن آنها نیست.

مسئولین شهر نیز اکثرا عنوان کردند که دراویش برای اینکه خود را زیاد جلوه دهند و برای ایجاد جو روانی به این آمار دامن می زنند. اما برخی بر این نظرند که انکار جمعیت زیاد صوفیه از سوی مسئولین شهر برای فرار از پاسخ گویی و شانه خالی کردن از مسئولیتی است که متوجه آنان است. اما نکته ای که تقریبا همگی افراد به آن اذعان داشتند، رشد جمعیتی این فرقه در سالهای اخیر است.

مجذوبان شیطان

با بررسی های به عمل آمده به این نتیجه رسیدیم که دو گروه عمده جذب عقائد باطل این فرقه می شوند. دسته اول کسانی هستند که از جهت اعتقادی و فکری در سطح پایینی قرار دارند و نوعا از بین افراد کم سواد و بی سواد فریدن هستند و با دیدن ظاهر عارف مسلک سران این فرقه جذب آنها می شوند. حجت الاسلام کرامتی در این باره می گوید: با اکثر افرادی که جذب این فرقه شده اند تماس گرفته ایم و همه آنها را می شناسیم. این افراد نوعا از قشر بی سواد و کم سواد شهر هستند و به ندرت افراد تحصیل کرده جذب این گروه می شوند چون اگر فردی اندک اطلاعات دینی داشته باشد به خوبی در می یابد که اعمال و رفتار و عقائد این گروه با دین منافات دارد و جذب آنان نمی شود.

گروه دوم افرادی هستند که از جهت مسائل اقتصادی و معیشتی در تنگنا هستند. این فرقه با شناسایی این افراد به بهانه کمک مالی و اقتصادی، آنان را شیفته خود کرده و سپس آنها را جذب می کنند. حجت الاسلام کرامتی می گوید: منطقه فریدن یکی از مناطق محروم است، در یکی دو سال گذشته و با اوج گیری مشکلات اقتصادی، اعضای این فرقه با شناسایی افراد کم بضاعت یا بی بضاعت و اعطای وام بلاعوض و قرض و …. به آنها توانسته اند تعداد زیادی از آنها را جذب خود کنند.

حجت الاسلام ابن علی، طلبه طرح هجرت ساکن فریدن که سالیانی است در خط مقدم مقابله با این فرقه انحرافی حضور دارد در این رابطه می گوید: این فرقه با شناسایی جوانان بدون در آمد و بی کار، در مراسمی با عنوان گلریزان مقدار قابل توجهی از منابع مالی را در اختیار فرد قرار می دهد، تا بتواند برای خود کسب و کاری دست و پا کند و به اوضاع زندگی خود سر و سامان دهد. همچنین اعضای این فرقه مغازه هایی را در بعضی نقاط شهر به ازای مبالغ ناچیز اجاره می دهند، تا به این شیوه بتوانند افراد را نمک گیر کرده و اسیر خواسته های انحرافی خود کنند.

پیوند قمه زنها و دراویش

آقای اسماعیلی که مجری نماز جمعه فریدن است در مورد شیوه های یارگیری دراویش در شهرستان، نکته جالبی را مطرح کرده که طرح آن در این مجال خالی از لطف نیست. وی گفت: عده ای در شهرستان بودند که از قدیم الایام در ایام عاشورا و تاسوعا اقدام به قمه زنی می کردند، البته چند سالی بود که این کار را به دلایلی انجام نمی دادند، تا اینکه قضیه فتوای مقام معظم رهبری در منع قمه زنی مطرح گردید. درست در همین اثنا دراویش برای شکستن فتوای ایشان این گروه را تهییج به قمه زنی کردند و خود نیز به همراه قمه زنهای قدیمی به این کار اقدام کردند و با همین شگرد موفق شدند تعداد زیادی از آنها را به سلک خود درآورند.

مسئولین شهر؛ غفلت یا تدبیر

با توجه به مطالب فوق برایمان جالب بود که بدانیم در این سالها عکس العملی از سوی مسئولین فرهنگی و امنیتی در قبال فعالیتهای دراویش گنابادیه در شهر صورت گرفته است یا نه؟ اما با کمال تعجب و ناباوری دریافتیم که تا کنون عکس العمل در خور توجهی نسبت به انحرافات این فرقه نشده است.

البته اقداماتی نه به صورت سازمان یافته بلکه از سر دغدغه های دینی و به صورت خود جوش صورت گرفته است. حجت الاسلام ابن علی می گوید : اوائل کارم در شهر فریدن یک شب در مورد ولایت فقیه مطالبی را گفتم. تعدادی از اعضای این فرقه به سراغ من آمدند و شروع به بحث و جدل کردند، وقتی کار بحث بالا گرفت در نهایت یکی از آنها به من گفت فلانی! ما دراویش گنابادی هستیم، با ما در نیفت، ما خطرناک هستیم. وی می افزاید: اینها من را در خیابان به وسیله قمه تهدید کرده اند، حتی یک بار خانواده ام را تهدید کردند. از همه این قضایا مسئولین امنیتی شهر نیز خبر داشتند، اما هیچ اقدامی در این مورد انجام ندادند.

نکته جالب اینکه به نظر می آید در بین مسئولین یک نوع تسامح عمدی در برخورد با دراویش وجود دارد و کسی علاقه مند نیست به این مسأله بپردازد، به همین علت برخی از مسئولین شهر اساسا وجود چنین فرقه سازمان یافته ای را انکار می کنند و آن را ساخته ذهن برخی می دانند و برخی دیگر اصلا حاضر به سخن گفتن با ما نشدند.

در همین راستا، حجت الاسلام و المسلمین کرامتی، امام جمعه شهرستان می گوید: متأسفانه دغدغه های دینی آنگونه که باید باشد در بین برخی مسئولین شهر وجود ندارد. ایشان در ادامه می گوید: وقتی به مسئولین اطلاعاتی و امنیتی شهر مراجعه می کنیم آنها عنوان می کنند که برخورد با دراویش و صوفیه جزء وظایف اصلی ما نیست. ما آنقدر مسائل مهمتر داریم که این مسائل از اهمیت زیادی برخوردار نیست.

اما به نظر می رسد عدم علاقه مندی برخی از مسئولین به مسأله صوفیه تا اندازه ای ریشه سیاسی دارد. حجت الاسلام کرامتی می گوید: عدم برخورد با دراویش ریشه در مصلحت اندیشی های سیاسی دارد. چون روابط در شهرستان نوعا روابط فامیلی و قومیتی است در نتیجه مسئولین به صورت جدی به این مسأله نمی پردازند چرا که به فکر وجهه سیاسی خود هستند.

برخی ها، از زد و بندهای پشت پرده مسئولین با دراویش سخن می گویند، از این رو از فعالیت های فرهنگی به خوبی حمایت نمی کنند، در نتیجه فعالیت های صورت گرفته به دلیل پراکندگی و مقطعی بودن و عدم قوت علمی نتیجه قابل قبولی نداشته است. در این رابطه حجت الاسلام کرامتی می گوید: تا کنون چند جلسه در خطبه اول به این موضوع پرداخته ام و جلساتی نیز برای توجیه روحانیون شهرستان داشته ایم، ولی به دلیل کمبود بودجه و امکانات فرهنگی تا کنون نتوانسته ایم اقدام مثمر ثمری داشته باشیم.

وی در ادامه با انتقاد از برخوردهای منفعلانه با فرقه انحرافی صوفیه اظار داشت: هر کجا که ما منفعلانه برخورد کردیم آنها یک گام به پیش آمدند. ما در جلسه ای که با روحانیون داشته ایم به این نتیجه رسیدیم که باید با این گروه به صورت تهاجمی برخورد کرد و عقائدشان را مورد نقد قرار دهیم، در این صورت است که آنها به دلیل بی محتوا بودن عقائدشان قطعا عقب خواهند نشست.

آنچه مسلم است این است که برخوردها با این فرقه در شهرستان فریدن باید با هماهنگی کامل بین مسئولین فرهنگی و امنیتی شهر صورت گیرد و البته موانع این اقدام نیز باید هر چه سریعتر برداشته شود تا این فرقه با سوء استفاده از این موانع نتواند به رشد اختاپوسی خود ادامه دهد.

یکی از این موانع عدم وجود قوانین مدون در خصوص برخورد قضایی و انتظامی با دراویش است که عملا دست مسئولین قضایی و امنیتی را برای برخورد با اعمال خلاف این فرقه انحرافی بسته است.

نکته ای که در پایان این گزارش می بایست به آن اشاره شود این است که موضوع برخورد با دراویش و صوفیه در شهرستان فریدن به عنوان یک مطالبه عمومی در بین مومنین و متدینین تبدیل شده است، بر اساس گزارش های دریافتی، بسیاری از مردم مؤمن شهر نسبت به گرایش خانواده و خویشان خود به این فرقه ابراز نگرانی کرده و از مسئولین توقع دارند تا به صورت ریشه ای با این مشکل برخورد شود.
منبع: 
http://www.fereydannews.com


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 2:20 صبح

منابع و مآخذ مقاله 

 1 –

http://www.alvadossadegh.com/fa/best-article/168-1388-06-02-15-47-37.html

2 -

http://www.alvadossadegh.com/fa/best-article/4529-jahan-dar-seytareye-dajjal.html

3 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Yoga

و

http://www.answers.com/topic/yoga

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Asana_%28yoga%29

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Bandha

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Chakra

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Mantra

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Mudra

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Nadi_%28yoga%29

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Prana

4 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Yoga

و

http://www.answers.com/topic/yoga

 5 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Yoga

و

http://www.answers.com/topic/yoga

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Yoga_as_exercise_or_alternative_medicine

 6 -

http://www.google.com/#sclient=psy&hl=en&q=%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4+%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%A7&aq=0&aqi=g1g-m1&aql=&oq=%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4+%DB%8C%D9%88%DA%AF&gs_rfai=&fp=c6affe93747c32d0

 7 -

http://yogasculpturesofindia.com/product_info.php?products_id=75

و

http://www.hinduwisdom.info/Yoga_and_Hindu_Philosophy.htm

و

http://www.koausa.org/Gods/God9.html

 8 -

http://yogasculpturesofindia.com/product_info.php?products_id=75

و

http://www.hinduwisdom.info/Yoga_and_Hindu_Philosophy.htm

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Yoga

و

http://www.answers.com/topic/yoga

 9 -

http://www.shambhala.com/html/learn/features/yoga/basics/intro-3.cfm

و

http://www.exoticindiaart.com/book/details/IDJ087/

 10 -

http://www.shambhala.com/html/learn/features/yoga/basics/intro-3.cfm

و

http://www.exoticindiaart.com/book/details/IDJ087/

 11 -

The Satanic Bible (E-Book), Anton Szandor Lavey, Avon Publisher, 1976, (Pages 32 & 85, Section: The Infernal Names)

 12 -

http://www.shambhala.com/html/learn/features/yoga/basics/intro-3.cfm

و

http://www.exoticindiaart.com/book/details/IDJ087/

 13 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

و

 14 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 15 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

 16 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

 17 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 18 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

 19 -

The Satanic Bible (E-Book), Anton Szandor Lavey, Avon Publisher, 1976, (Pages 32 & 85, Section: The Infernal Names)

و

http://www.marvunapp.com/Appendix/kali.htm

 20 -

The Satanic Bible (E-Book), Anton Szandor Lavey, Avon Publisher, 1976, (Pages 32 & 85, Section: The Infernal Names)

و

http://www.marvunapp.com/Appendix/kali.htm

 21 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 22 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 23 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Ramakrishna_Paramahamsa

و

http://www.enotes.com/topic/Ramakrishna

و

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 24 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 25 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

 26 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Swami_Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

و

http://www.masonicpaedia.org/showarticle.asp?id=13

و

http://www.hinduonnet.com/thehindu/mp/2002/11/11/stories/2002111101260300.htm

 27 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Swami_Vivekananda

و

http://www.answers.com/topic/vivekananda

و

http://www.masonicpaedia.org/showarticle.asp?id=13

و

http://www.hinduonnet.com/thehindu/mp/2002/11/11/stories/2002111101260300.htm

 28 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Osho_%28Bhagwan_Shree_Rajneesh%29

و

http://www.answers.com/topic/active-meditation

و

http://www.alvadossadegh.com/fa/article/66-1388-07-20-22-05-54/2342-1389-02-22-19-06-24.html

و

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902210546

 29 -

http://www.livingworkshop.net/ob-secretsofyoga.html

و

http://www.wonderfull-things.com/oshos/yoga_1.htm

 30 -

http://www.livingworkshop.net/ob-secretsofyoga.html

و

http://www.wonderfull-things.com/oshos/yoga_1.htm

 31 -

http://en.wikipedia.org/wiki/Osho_%28Bhagwan_Shree_Rajneesh%29

و

http://www.answers.com/topic/active-meditation

و

http://www.alvadossadegh.com/fa/article/66-1388-07-20-22-05-54/2342-1389-02-22-19-06-24.html

و

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902210546

 32 -

http://www.alvadossadegh.com/fa/article/66-1388-07-20-22-05-54/2342-1389-02-22-19-06-24.html

و

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902210546

 33 -

http://www.danesheyoga.com/Default.aspx

 34 -

http://www.danesheyoga.com/no-04.aspx#top

و

http://www.danesheyoga.com/no-03.aspx

و

http://www.danesheyoga.com/no-02.aspx

 35 -

http://www.danesheyoga.com/no-04.aspx#top

و

http://www.danesheyoga.com/no-03.aspx

و

http://www.danesheyoga.com/no-02.aspx

 36 -

http://www.pooldaily.com/Image/NewspaperArchive/2010/2/153_634013341837962500.pdf


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 2:16 صبح

راما کریشنا » یکی از رهبران معروف « آیین هندو » و « تعالیم یوگا » در قرون اخیر.

اما موضوع زمانی جالب می شود که بدانیم  « راما کریشنا »  در  معبد  الهه ی  هندو « کالی » پرورش یافته و بسیار به « کالی » ارادت داشته است؛ تا جایی که برخی از محققان، وی را « فرزند کالی » نامیده اند:(18)

 


علاقه و اعتقاد فراوان « راما کریشنا » به الهه ی هندو « کالی ».


 

« فرزند کالی : Kali’s Child »؛ لقبی که برخی محققان به « راما کریشنا » داده اند. این لقب به واسطه ی علاقه ی فراوان « راماکریشنا » به « کالی » به وی اطلاق شده است.

خوانندگان محترم، احتمالاً نام « کالی » برایشان آشنا است؛ بله عزیزان! « کالی » که در برخی افسانه های  هندو  به  عنوان  « دختر شیوا »  و  در  برخی  دیگر  به  عنوان « همسر شیوا » آمده است، تجسم دیگری از « شیطان » در آیین هندو می باشد!(19) جالب این که « Anton Szandor Lavey » نویسنده ی کتاب « The Satanic Bible : انجیل شیطانی » و رهبر سابق شیطان پرستان جهان، در مبحث « نامهای شیطانی (دوزخی) : The Infernal Names » کتاب خود، نام « شیوا : Shiva » الهه ی هندویان و « کالی : Kali » دختر « شیوا » و یکی دیگر از الهه های هندویان را در کنار نام های دیگری همچون « شیطان »، « لیلیث »، « ایشتار »، « ست » و سایر نام های شیطانی ذکر نموده است:(20)

 

نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : Bible The Satanic ».

 

نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : Bible The Satanic ».

 

« کالی » الهه ی شیطانی هندویان و تجسم « شیطان » در آیین هندو.

با توجه به مطالب فوق در می یابیم که « راما کریشنا » رهبر محبوب بسیاری  طرفداران « یوگا » که به ریاضت و زهد مشهور بوده است، به پرستش تجسم « شیطان » در آیین هندو یعنی الهه « کالی » مشغول بوده، و خود را « فرزند کالی » یا  به  تعبیر بهتر « فرزند شیطان » می نامید و به این لقب خود، افتخار می نمود!

سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا)

« سوامی ویوکاناندا »، یکی از رهبران « جنبش استقلال طلبانه ی هند » بوده است.(21) البته شهرت او تنها به این امر  محدود  نمی گردد.  بلکه  وی  یکی  از شخصیت های  مشهور  و  یکی  از  پیشگامان « ودانتا »  و « یوگا »  در  قرون  اخیر می باشد!(22) وی شاگرد « راما کریشنا » بوده(23) و کسی بود که به « یوگا » شهرتی جهانی داد و این ورزش تئوسوفیکال و رازآمیز را به اروپا و آمریکا برد و آن را به مردم این سرزمین ها معرفی نمود.(24) شاید به جرأت بتوان گفت که هیچکس همانند « سوامی ویواکاناندا » در انتشار جهانی « یوگا » نقش نداشته است و اگر او نبود، « آیین یوگا » در معابد هندویان  محبوس  شده  و نمی توانست به اروپا، آمریکا و سایر نقاط جهان راه یابد. به همین دلیل، وی حق بزرگی بر گردن « یوگا » دارد و مقبولیت جهانی « یوگا » در قرن حاضر، مدیون سخنرانی ها، سفر ها و تلاش های وی است:(25)

 

« سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) »، یکی از پیشگامان « یوگا » در قرون اخیر، و یکی از رهبران جنبش به اصطلاح استقلال طلبانه ی هند.

اما جالب است که بدانیم این شاگرد برجسته ی « راما کریشنا » یعنی « سوامی ویوکاناندا » یکی از رهبران انقلاب هند و از پیشگامان « یوگا » در قرون جدید، یک فراماسون معروف بوده و شکی در مورد عضویت وی در لژهای ماسونی وجود ندارد!!!(26) در مورد عضویت « سوامی ویوکاناندا » در گروه شیطانی فراماسونری، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد  و  منابع  متعددی  به  عضویت  وی در  این  گروه  الحادی  اشاره کرده اند:(27) 

 


 

  

 

شواهد عضویت « سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) » یکی از پیشگامان « یوگا » و چهره ی به اصطلاح انقلابی « جنبش استقلال طلبانه ی هند » در تشکیلات شیطانی فراماسونری.


 

شواهد عضویت « سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) » یکی از پیشگامان « یوگا » و چهره ی به اصطلاح انقلابی « جنبش استقلال طلبانه ی هند » در تشکیلات شیطانی فراماسونری. 

نکته ی مهمی که از لا به لای اطلاعات فوق استخراج می گردد این مطلب مهم است که  عرفان های  نوپدید  و  ورزش های  تئوسوفیکالی  همچون  « یوگا »  که  شهرت بین المللی یافته اند و از سوی دستگاه های شیطانی ماسونی نیز تبلیغ می گردند، ارتباط بسیار مهم و جدی با فراماسونری جهانی دارند و رهبران این جنبش ها نیز عمدتاً در تشکیلات شیطانی فراماسونری عضویت دارند. 

بهاگوان شری راجنیش (اوشو)

« بهاگوان شری راجنیش (اوشو) » یکی از چهره های معروف و مشهور عرفان های نوپدید هندی بوده است و طرفداران بسیاری در سراسر جهان برای خود رقم زده است.(28) وی در طی 59 سال عمر خود، در مناطق مختلفی تردد نمود و در کشور هند و در سایر نقاط جهان، طرفداران بی شماری برای خود رقم زد. طرفداران « اوشو » وی را به عنوان یک عارف و فیلسوف آزاده می شناسند که برای پیروانش آزادی به ارمغان آورده و آن ها را از قید اسارت نجات داده است.

 

« اوشو » یکی از چهره های معروف عرفان های نوپدید. 

نکته ی مهم دیگری که باید به آن اشاره گردد، این است که « اوشو » نیز تبحر فراوانی در « یوگا » داشته و حتی کتابی با عنوان « Secrets of Yoga : رازهای یوگا » تألیف نموده  است(29) و  به  همین  دلیل  در   زمره ی   سردمداران  تعالیم  « یوگا »  قرار می گیرد:(30)

 

کتاب « رازهای یوگا » اثر « اوشو ».

اما این چهره ی مشهور  و  محبوب  « یوگا »  و  این  رهبر  به  اصطلاح  عرفانی  هند،  در لا به لای تعالیم شیطانی خود، انسان را به لاقیدی، بی بند و باری و فساد دعوت می کرده است؛ به نحوی که تأکید وی بر آزادی ها و لاقیدی های جنسی به حدی بوده که به وی لقب « کاهن و پیشوای جنسی » داده شده است:(31)

 

اطلاق لقب « کاهن و پیشوای جنسی » به « اوشو »، فیلسوف و به اصطلاح عارف هندی و یکی از چهره های برجسته ی « یوگا ».

 

اطلاق لقب « کاهن و پیشوای جنسی » به « اوشو »، فیلسوف و به اصطلاح عارف هندی و یکی از چهره های برجسته ی « یوگا ».

البته پیروان « اوشو » تنها  به  کتاب ها  و  تعلیمات وی بسنده نکردند و به تأسیس مکان هایی با عنوان « اوشو پارک » اقدام نمودند که در این پارک ها، پسران و دختران پیرو « اوشو »، بدون هیچگونه نظارت و قید و بندی به معاشرت با یکدیگر و پیروی از تعالیم منحرف ممزوج با مناسک جنسی « اوشو » می پردازند!(32)

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید،  تعدادی  از  چهره های  مشهور  و  محبوب « یوگا » همچون « اوشو » افرادی فاسد و مفسد بودند که به ترویج لاقیدی و روابط نامشروع جنسی می پرداختند.

با توجه به مطالبی که ذکر گردید، در می یابیم که نه تنها تعالیم « یوگا »، تعالیمی شیطانی است و افراد عمل کننده به آن، خواسته یا ناخواسته به پرستش تجسم شیطان در آیین هندو (یعنی شیوا) می پردازند، بلکه رهبران و چهره های مشهور این تعالیم، یا شیطان پرست بودند (همانند راما کریشنای پیرو کالی)، یا فراماسون بودند (همانند سوامی ویواکاناندا) و یا افرادی مفسد و فاسد بودند (همانند اوشو).

علیرغم تمامی این مسایل، متاسفانه در دهه های اخیر، دامنه ی طرفداران « یوگا » گسترش یافته و این تعالیم در سراسر جهان و از جمله در ایران، طرفداران زیادی پیدا کرده است. متاسفانه  به  دلیل  بی توجهی  مسئولان  فرهنگی  و  دسایس  دشمن، « تعالیم یوگا » در ایران منتشر شده است و توجه افراد فراوانی را به خود جلب نموده است. این امر تنها به برگزاری کلاس های « یوگا » محدود نمانده است و تا جایی پیش رفته است که حتی یک مجله با عنوان « دانش یوگا » به صورت ماهانه در کشور منتشر می گردد.(33) اما تأسف بیشتر اینکه مجله ی مذکور، تنها به تعلیم حرکات ورزشی، وضعیت های بدنی و اوراد مربوط به « یوگا » نمی پردازد، بلکه به « اساطیر یوگا » همچون « شیوا » که همان « تجسم شیطان در آیین هندو » است، نیز به صورت مبسوط اشاره می نماید و تعالیم افراد فاسد و منحرفی همچون « اوشو » به عنوان تعالیمی عرفانی، به خورد خوانندگان داده می شود.(34) برای  مثال،  برخی  از  تیترهای مقالات مجله ی مذکور عبارتند از: « رقص شیوا تجلی عرفان! »، « سیری در زندگی راما کریشنا! »، « تنفس و آگاهی اوشو درباره ی یوگا! » و « درس هایی از اوشو! ».(35)

البته از نحوه ی بیان مقالات مجله ی مذکور، چنین بر می آید که گردانندگان مجله ی مذکور  احتمالاً  از  دسایس  موجود در انتشار جهانی « یوگا » و فساد و انحراف بزرگان « یوگا » خبری ندارند ، اما به هر حال نفس این مسئله اشکال دارد.

ناگفته نماند که سیل تبلیغات پیرامون « یوگا » تنها محدود به مثال فوق نمی شود، بلکه امروزه پیشخوان های کتاب فروشی ها پر است از کتاب هایی که به تعریف و تمجید از « یوگا » و عرفان های شرک آلود هندی و شرق دور می پردازند و اساطیر هندو و بودایی را با آب و تاب به خوانندگان معرفی می نمایند؛ این امر در حالی است که در ام القرای جهان اسلام، در معروفترین کتاب فروشی ها و بازارهای کتاب ایران اعم از کتاب فروشی های  میدان  انقلاب  اسلامی  تهران،  نمایشگاه  بین المللی  کتاب  تهران و ...، مباحث مهمی همچون مهدویت و معارف اسلامی مورد کم توجهی  قرار می گیرند!

متاسفانه کار تا آن جا پیش رفته است که حتی در روزنامه های کثیر الانتشار کشور نیز کتاب های نگاشته شده پیرامون « یوگا » مورد تبلیغ قرار می گیرند و در تاسف بارترین این موارد، کتاب « تسخیر طبیعت درون » نوشته شده توسط « سوامی ویواکاناندا » ی فراماسون نیز مورد تمجید قرار می گیرد:(36)

 

تعریف  و  تمجید  از کتاب « تسخیر طبیعت درون » پیرامون « یوگا » نوشته شده  توسط « سوامی ویواکاناندا »  نویسنده ی فراماسون هندی به وسیله ی یکی  از  روزنامه های  کثیرالانتشار  کشور. (متاسفانه نویسنده ی مطلب فوق،  حتی به خود زحمت نداده است  تا  اندکی  پیرامون  « سوامی ویواکاناندا » تحقیق کند تا بداند « ویواکاناندا » جنسیت مرد دارد، نه زن! در واقع نویسنده ی مطلب فوق، با مشاهده ی ظاهر نام « سوامی ویواکاناندا »، فریب خورده و تصور نموده است که  وی یک خانم است!)

با توجه به مطالبی که در این مقاله ذکر شد، درمی یابیم که ترویج و انتشار « یوگا »، عرفان های هندی، شرقی و ... در طی سال های اخیر در  ایران  و  جهان،  حاصل توطئه ای ظریف و حساب شده از سوی تشکیلات شیطانی فراماسونری جهانی و اصحاب شیطان است تا به واسطه ی آن ها بتوانند اوراد و اذکار شیطانی را در لباس عرفان، معنویت و اعتکاف، به خورد جوامع گوناگون دهند و بدین وسیله، از یکسو مانع گسترش معنویت الهی و اسلامی گردند و از سوی دیگر پرستش شیطان (همان شیوا؛ خداوند هندی یوگا و تجسم شیطان در آیین هندو) را در قالب تعالیمی همچون « یوگا » و ... در بین مردم رواج دهند. متاسفانه تعداد زیادی از مردم در سراسر دنیا، از ماهیت شیطانی « یوگا » و سایر تعلیمات و عرفان های نوپدید با خبر نیستند و ناخواسته همان امیال شیطان و اصحاب شیطانی وی را دنبال می کنند.

البته نگارنده ی این مقاله، مخالف حرکات ورزشی، نرمشی و کششی نیست، بلکه عقیده دارد که در حالتی که می توان همین نرمش ها و ورزش ها را بدون توسل به اوراد و اذکار شیطانی پرستش شیوا در آیین هندو انجام داد، چرا باید بر انجام این حرکات با اوراد و وضعیت های خاص بدنی « یوگا » تاکید ورزید. حال آن که می دانیم مشابه حرکات ورزشی مذکور، در ورزش هایی همچون ژیمناستیک وجود دارند.

متاسفانه در عصر حاضر که دوره ی آخرالزمان می باشد، گروه های منحرف متعددی در جهان فعالیت می کنند تا به واسطه ی ترفندهایی همچون « یوگا » و « عرفان های نوپدید، شرقی و غربی » به تدریج انسان ها را از تعالیم الهی دور کنند و مردم را به سوی اطاعت و پرستش شیطان سوق دهند. در این برهه ی حساس تاریخ که جهان لحظه به لحظه خود را برای استقبال از منجی الهی خود آماده می کند، باید بیش از پیش مراقب تحرکات اصحاب شیطان و دجال احتمالی آخرالزمان (فراماسونری جهانی) بود تا مبادا در قالب های گوناگون اعم از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... این یاران شیطان بخواهند تیشه به ریشه ی ممالک اسلامی و به خصوص کشور زمینه ساز ظهور یعنی ایران اسلامی بزنند. این امر، توجه خاص مسئولین کشورمان و درایت مردم فهیم ایران و سایر مسلمانان جهان را می طلبد تا بتوانند در برابر این هجمه های وسیع و همه جانبه ی دشمن، مقاومت نمایند.

إن شاء الله خداوند به مسلمین بصیرت و آگاهی عطا فرماید.

خادم الامام (عج) - مهر ماه 1389 
منبع: وعده صادق

 


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 2:5 صبح

« یوگا »: پرستش شیطان! - (مقاله ی ویژه)

مقاله حاضر در تلاش است تا به صورت بسیار کوتاه و مختصر، برخی از شواهد ارتباط « یوگا » با « فراماسونری جهانی » را  یادآوری  نماید  و  بر  نقش  « تشکیلات شیطانی فراماسونری »  در  اشاعه ی ورزش های تئوسوفیکال همچون « یوگا » در سراسر دنیا تأکید ورزد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« یوگا »: پرستش شیطان!

 

در طی مقالات « فراماسونری: دجال آخرالزمان »(1) و « جهان در سیطره ی دجال؛ ایران، جزیره ی امید »(2) به صورت مختصر، به  ارتباط  « یوگا »  و  بسیاری  از  ورزش های  تئوسوفیکال،  و  عرفان های  نوپدید  با « تشکیلات شیطانی فراماسونری »  یا  همان « دجال احتمالی آخرالزمان » اشاره شد؛ مقاله ی حاضر در تلاش است تا به صورت بسیار کوتاه و مختصر، برخی از شواهد ارتباط « یوگا » با « فراماسونری جهانی » را  یادآوری  نماید  و  بر  نقش  « تشکیلات شیطانی فراماسونری »  در  اشاعه ی ورزش های تئوسوفیکال همچون « یوگا » در سراسر دنیا تأکید ورزد.

با کمال تأسف باید گفت که این ورزش به  ظاهر  عرفانی  منحوس  و  نامناسب، در سال های اخیر، به شدت در ایران طرفدار پیدا کرده و کتاب های زیادی اندر فواید و مناقب « یوگا » نگاشته شده است؛ آن هم در حالی که کتب مذهبی و اسلامی ما در کشورمان کمیاب و نایاب می باشند!

اما « یوگا » چیست؟

اگر این سوال از طرفداران  « یوگا »  پرسیده  شود،  آن ها  خواهند  گفت  که  عظمت « یوگا » در قالب الفاظ نمی گنجد!!! البته اگر این تعارفات و بزرگنمایی ها را کنار بگذاریم، باید بگوییم که مطابق ادعاهای طرفداران « یوگا »، « یوگا » مجموعه ای از  مراقبه ها، تمرین ها و ورزش های « جسمی » و « ذهنی » است که به منظور تعالی جسم و روح به کار گرفته می شود.(3) این  تعلیمات  شامل هفت عنصر « آسانا : Asana » (نرمش های کششی)، « باندها : Bandha » (قفل های روان عضلانی انرژی)، « چاکرا : Chakra » (مراکز روانی - انرژی زای جسم پنهان)، « مانترا : Mantra » (صوت یا ارتعاشات انرژی)، « مودرا : Mudra » (وضعیت های انرژی زا)، « نادی : Nadi » (مجاری و کانال های انرژی)، « پرانا : Prana » (انرژی حیاتی) می باشد که این تعلیمات، ریشه در مکاتب الحادی قرون باستان مشرق زمین دارد.(4)

آنچه که امروزه از یوگا در بین جوامع مختلف و به خصوص کشورهای مغرب زمین، مورد تأکید قرار گرفته است، بیشتر در حیطه ی « آسانا : نرمش های کششی »، « مودرا : وضعیت های انرژی زا »، « چاکرا : مراکز روانی - انرژی زای جسم پنهان » و « مانترا : صوت یا ارتعاشات انرژی » می باشد و این اجزای یوگا، بیش از سایر اجزای آن مورد توجه کشورهای مختلف دنیا قرار گرفته و در سطح وسیعی پیرامون آن ها تبلیغ گردیده است.(5)

البته به موازات اجزای مذکور، به واسطه ی برقراری کلاس های یوگا، سایر اجزای یوگا نیز به مشتاقان فراگیری این ورزش تئوسوفیکال،  آموزش داده  می شود  و  حتی فلسفه ی یوگا و عرفان های هندی و بودایی نیز به فراگیران ارایه می گردد.

امروزه یوگا شهرتی جهانی یافته و در سراسر جهان، طرفداران بی شماری یافته است. متاسفانه کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و در طی سال های اخیر، شاهد رشد فزاینده ی کلاس های آموزش یوگا در سراسر کشور بوده ایم؛ به نحوی که با حسابی سرانگشتی می توان حدس زد که حداقل چند صد هزار نفر در سراسر کشورمان، به فراگیری و سپس استفاده از تعالیم یوگا، مبادرت ورزیده اند.

در طی این کلاس ها، ضمن تعلیم حرکات ورزشی یوگا (آسانا)، سایر تعالیم مرتبط با یوگا از جمله عرفان های غیر الهی هندو و بودایی نیز به فراگیران آموزش داده می شود تا آن ها بتوانند با تمسک به عرفان های نامبرده، روح و جسم خود را اعتلا بخشند!(6)

 

رواج بسیار تعالیم « یوگا » در ایران و سایر نقاط جهان.

 

رواج بسیار تعالیم « یوگا » در ایران و سایر نقاط جهان.

در این مقاله بنا نداریم تا پیرامون فلسفه ی عرفان های غیر الهی و مادی همچون عرفان های بودایی و هندی، و نیز ورزش های تئوسوفیکالی همچون « یوگا » قلم فرسایی کنیم و از این طریق عرفان های غیرالهی مذکور را زیر سوال بریم؛ چرا که تاکنون در این رابطه مطالب بسیاری بیان شده و محققان متعددی در این باره سخن گفته اند.

در مقاله ی حاضر،  تلاش  داریم  تا  به  کمک  اسناد  و  مدارک،  ارتباط  « یوگا »  را  با « شیطان پرستی »  بیان   کنیم   و  از  دسایس  « دجال احتمالی آخرالزمان »  یعنی « فراماسونری جهانی »  در  اشاعه  و  ترویج  بین المللی  این  « تعالیم منحوس و شیطانی » به ظاهر عرفانی، پرده برداریم.

اما « یوگا » چه ارتباطی با پرستش « شیطان » دارد؟

مطابق  گفته ی  طرفداران   « یوگا »،   « شیوا : Shiva »   الهه  و  خدای  « یوگا » می باشد(7) و  به  همین  دلیل،  الهه ی  هندو  « شیوا : Shiva »  عمدتاً  در   حین  انجام « مدیتیشن یوگایی » به تصویر کشیده می شود:(8)

 

 

« شیوا : Shiva » الهه و خداوند تعالیم « یوگا : Yoga » می باشد.

 

« شیوا : Shiva » الهه و خداوند تعالیم « یوگا : Yoga » می باشد. 

 

 

جالب این که تعداد  زیادی  از  منابع  مکتوب  « یوگا »،  فلسفه ی  « تعالیم یوگا »  را « پرستش شیوا » عنوان کرده اند:(9)

 

« یوگا » همان « پرستش شیوا » خدای هندویان باستان است. 

 

 

همانگونه که ذکر شد، متاسفانه « یوگا » آیین پرستش « شیوا » خداوند الحادی هندویان باستان است که در قالب اوراد، اذکار، وضعیت های خاص بدنی، نرمش ها و سماع های مخصوص و ... سازمان دهی شده است.(10)

اما موضوع موقعی نگران کننده می گردد که بدانیم « شیوا » همان تمثال « شیطان » در آیین هندو است! نگاهی به کتاب مرجع شیطان پرستان یعنی « انجیل شیطانی: The Satanic Bible » می تواند کمک زیادی به بررسی این ادعا  نماید.  در  این  کتاب، « Anton Szandor Lavey » نویسنده ی کتاب و رهبر سابق شیطان پرستان جهان، در مبحث « نامهای شیطانی (دوزخی): The Infernal Names »، نام « شیوا : Shiva » الهه ی هندویان و « کالی : Kali » دختر « شیوا » و یکی دیگر از الهه های هندویان را در کنار نام های دیگری همچون « شیطان »، « لیلیث »، « ایشتار »، « ست » و سایر نام های شیطانی ذکر نموده است:(11)

 

نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : Bible The Satanic ».

نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : Bible The Satanic ».

بله عزیزان! درست حدس زده اید! آنچه که با نام « یوگا » و به عنوان ورزشی فرحبخش و روحانی مورد تبلیغ و ترویج قرار می گیرد،  چیزی  نیست جز اوراد، اذکار،  حالات  و نرمش ها و سماع هایی که به منظور پرستش خدای شیطانی  هندویان باستان یعنی « شیوا » صورت می گیرد و فراگیران « یوگا » در طی کلاس های خود می آموزند که با اوراد و اذکار و حالات بدنی خاص خود، انرژی حیاتی! را از الهه ی شیطانی « شیوا » طلب نمایند!(12)

البته عمده ی فراگیران یوگا از مسایل پشت پرده ی این ورزش تئوسوفیکال خبر ندارند و کلاهی بزرگ بر سرشان گذاشته شده است و نمی دانند که آنچه آن ها به منظور طلب آرامش روحی انجام می دهند، چیزی جز پرستش شیطان (آن هم با طعم هندی اش!) نیست!

البته موضوع تنها به همین جا ختم نمی گردد. بلکه شواهد متقنی وجود دارند که نشان می دهند، عمده ی رهبران یوگا، در معابد الهه های شیطانی رشد یافته اند و یا بدون هیچ شبهه ای عضو تشکیلات شیطانی « فراماسونری جهانی » بوده اند. در این بخش از مقاله، به سه تن از این رهبران مشهور اشاره می نماییم:

راما کریشنا (Ramakrishna) 

 

« راما کریشنا » یکی از معروف ترین چهره های آیین هندوی نوین و یکی از تاثیرگذارترین و مشهورترین رهبران « یوگا » در عصر جدید می باشد.(13) وی چهره ای شناخته شده در آیین  هندو  است  و  علاوه  بر  اشتغال  به  « یوگا »،  شاگردان  برجسته ای  همچون « نارندراناث دوتتا » یا « سوامی ویواکاناندا » تربیت نمود که تعالیم « یوگا » را به خارج از هند انتشار داد و به آن چهره ای جهانی بخشید.(14)

« راما کریشنا » در زمره ی رهبران بسیار محبوب « یوگا » به شمار می رود و از محبوبیت بسیاری در هند برخوردار بوده است. وی در سال 1836 میلادی در ناحیه ی بنگال غربی هندوستان به دنیا آمد و در سال 1886 میلادی در این کشور در گذشت و در 50 سال عمر خود، به احیای آیین هندو و ترویج یوگا همت گماشت. (15) زندگی  50 ساله ی « راما کریشنا » پرفراز و نشیب بوده و وقایع متعددی  در  زندگی  وی  رخ  داده است، اما به منظور پرهیز از اطاله ی کلام از پرداختن به این جزییات کم اهمیت خودداری می نماییم.(16)

به هر حال آن چه که به این مقاله مربوط می شود، این مسئله  است  که « راما کریشنا » تاثیرات مهمی در احیای آیین هندو و ترویج اجزای آن همچون یوگا داشته است و از سوی دیگر نیز با تربیت شاگردان برجسته ای همچون « سوامی ویواکاناندا » موجب انتشار جهانی « یوگا » در قرون اخیر گردیده است:(17)

 

تصاویری از « راما کریشنا » یکی از رهبران معروف « آیین هندو » و « تعالیم یوگا » در قرون اخیر. (ذکر این توضیح ضروری به نظر می رسد که مولف مقاله، علامت « دست شاخدار »  را  در  دست « راما کریشنا » در تصویر وسط دیده است؛ اما در مورد معنای این علامت و هدف « راما کریشنا » از نمایش آن نمی توان اظهار نظر کرد.)

 


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 1:41 صبح

این فرقه، قطب خود را محور و مرکز عالم هستی می‌داند و معتقد است تمام حرکات این عالم به اذن قطب است و به همین علت بر او، سجده می‌کنند و به مریدان دستور می‌دهند هنگام نماز، صورت قطب را در نظر آورند. آن‌ها اقطاب معلوم الحال خود را از ائمه‌ی شیعه بالاتر می‌دانند...

در قسمت قبل به معرفی اقطاب و مشایخ فرقه‏ی نعمت الهی پرداختیم در این قسمت به بررسی مهمترین دلایل بطلان این فرقه‏ی منحرف خواهیم پرداخت.

نفاق و عوام فریبی

در حالی که اقطاب و مشایخ گنابادی، هیچ اعتقادی به ائمه‌ی معصومین ندارند، خود را در میان مریدان و عوام الناس، شیعه‌ی «اثنی ‌عشری» معرفی می‌کنند. «شاه نعمت الله ولی» که قطب اعظم این فرقه می‌باشد، در دیوانش آشکارا خود را سنی معرفی نموده و وقتی سلسله‌ی اقطاب قبل از خود را معرفی می‌نماید، هیچ نامی از امامان پس از حضرت علی(علیه‌السلام) نمی‌برد. او سلسله‌ی اقطاب خود را که عموماً سنی مذهب هستند، به «حسن بصری» رسانده و معتقد است، حسن بصری خرقه را از حضرت علی(علیه‌السلام) گرفته است، در صورتی که حسن بصری از زمان حضرت علی(علیه‌السلام) تا زمان حضرت امام باقر(علیه‌السلام) زنده بوده و از طرف پنج امام معاصر خود، طرد شده است. او از طرف حضرت علی(علیه‌السلام) سامری امت، معرفی شده است. حسن بصری همواره در خدمت بنی‌امیه بوده و در بصره، قاضی دستگاه «حجاج ابن یوسف» بوده است و هیچ نامی از او در میان اصحاب ائمه به چشم نمی‌خورد.

لازم به ذکر است اقطاب گنابادی برای رها شدن از شرّ حسن بصری، دست به سلسله سازی زده و نوشته‌اند اقطاب ما به «معروف کرخی» می‌رسند و معروف، خرقه را از امام رضا(علیه‌السلام) گرفته است و این هم دروغی آشکار است، زیرا آرم اصلی این فرقه به نام شاه نعمت الله ولی ثبت شده که آشکارا سلسله‌ی اقطاب قبل از خود را به حسن بصری رسانده است، حال اگر این دروغ بزرگ گنابادی‌ها را هم قبول کنیم و معروف کرخی مجهول الهویه، خرقه‌ی خود را از امام رضا(علیه‌السلام) گرفته باشد، پس این فرقه‌ی منحرف به امامان پس از امام رضا(علیه‌السلام)، امام زمان(عجل‌الله‌تعالی) و نواب خاص و عام امام زمان (مرجعیت) اعتقاد ندارند. جالب است بدانیم به تازگی فرقه‌ی ضاله‌ی گنابادی برای این مشکل نیز چاره اندیشی نموده و معروف کرخی را از سلسله‌ی اقطاب حذف و خرقه‌ی خود را به «جنید بغدادی» سنی نسبت داده ‌است، ولی در این صورت نیز با انکار نواب خاص امام زمان(عجل‌الله‌تعالی) و مرجعیت نمی‌توانند خود را شیعه‌ی اثنی عشری بدانند.

بی اعتنایی به قرآن و عترت

مراسم این فرقه‌ی منحرف معمولاً با غزل حافظ، مثنوی معنوی مولوی و اشعار مذهبی آغاز می‌شود و کم‌تر مشاهده شده است در آغاز مراسم، قرآن بخوانند. جالب است، قطب فعلی که دکترای حقوق دارد، در روخوانی قرآن ضعف داشته و قرآن را غلط می‌خواند. هم‌چنین تا کنون دیده نشده است که اعضای این فرقه در مراسم رسمی و خصوصی خود، دعای فرج بخوانند. از این رو «سلطان محمد گنابادی» جد قطب فعلی، آشکارا از «مهدی نوعی» نام برده و اعتقادی به حضرت مهدی(عجل‌الله‌تعالی) ندارد، ولی متأسفانه نام «خانقاه‌های» خود را «حسینیه» گذاشته‌اند و مردم را به انحراف می‌کشانند.

اغراق و غلو در مورد جایگاه و مقام اقطاب

این فرقه، قطب خود را محور و مرکز عالم هستی می‌داند و معتقد است تمام حرکات این عالم به اذن قطب است و به همین علت بر او، سجده می‌کنند و به مریدان دستور می‌دهند هنگام نماز، صورت قطب را در نظر آورند. آن‌ها اقطاب معلوم الحال خود را از ائمه‌ی شیعه بالاتر می‌دانند. اقطابی نظیر «حسن بصری»، «جنید بغدادی»، «احمد غزالی» و «ابوالقاسم گورکانی» سنی که دشمن ائمه‌ی شیعه بوده‌اند. به عنوان نمونه، «احمد غزالی» مانند شیطان پرستان، شیطان را سید الموحدین می‌داند و «ابوالقاسم گورکانی» در زمان خود به مخالفت با علمای شیعه معروف بوده است به نحوی که از دفن حکیم «ابوالقاسم فردوسی» در قبرستان مسلمین به جرم رافضی بودن، جلوگیری می‌کند. لازم به ذکر است دکتر «نور علی تابنده» در مزار گورکانی از او دفاع کرد و به مخالفت گورکانی با فردوسی اعتراف نمود و بر سنگ قبر او بوسه زد که فیلم آن موجود است. آیا اقطاب سنی مسلک و مخالف حضرت علی(علیه‌السلام)، قطب عالم امکان هستند و دراویش نعمت اللهی می‌توانند ادعا کنند، شیعه‌ی اثنی عشری می‌باشند.

سلسله سازی و تناقض در تعداد اقطاب فرقه

از جمله ادله‌ی بطلان فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی، بلا تکلیفی فرقه در تعداد اقطاب فرقه است؛ در حالی که دکتر نورعلی تابنده، سی و نهمین قطب فرقه است، در کتاب «رساله‌ی سعادتیه» از جنید بغدادی تا مجذوب علی شاه، نام 42 قطب قید شده است و یا در آثار «شاه نعمت الله ولی»، 20 قطب قبل از نعمت الله معرفی شده که با احتساب 25 قطب پس از او، جمع اقطاب فرقه‌ی نعمت اللهیه به 46 قطب می‌رسد. این تناقض به علت سلسله سازی فرقه‌ی نعمت اللهیه‌ی گنابادی ایجاد شده است.

عدم ارایه‌ی دلایل عقلی و نقلی برای اثبات ولایت اقطاب

شکی نیست مسلمین، ولایت را از آن خداوند متعال می‌دانند و انسان‌ها اگر از طرف خدا مأذون بوده و ولایت به آنان تفویض شده باشد، بر مردم ولایت دارند، ولی دراویش هیچ دلیل عقلی و یا نقلی مبنی بر تفویض ولایت ائمه به اقطاب خود ارایه نمی‌دهند. آنان تا کنون نتوانسته‌اند یک آیه از قرآن و یا یک روایت از ائمه و یا یک استدلال عقلی در ولایت اقطاب ارایه دهند. البته دراویش عقل‌گرا نیستند و پای استدلالیون را چوبین می‌دانند ولی نقلی هم ارایه نداده‌اند در حالی که عرفان اسلامی شریعت محور، عقل محور، کمال محور و در یک کلام توحید محور است. به علاوه معلوم نیست قطب کدام یک از شاخه‌های فرقه‌ی نعمت اللهی حق است و ولایت دارد، زیرا در حال حاضر نعمت اللهی‌ها چندین قطب زنده دارند.

التفاط و عدم خلوص

اکثر فرقه‌های دراویش، دچار تفکر التقاطی هستند ولی فرقه‌ی منحرف نعمت اللهیه از زمانی که به واسطه‌ی درگیری با «شاهرخ تیموری» و پس از آن، عدم سازش با صفویه روانه‌ی هندوستان شد، بیش از سایر فرقه‌های درویشی دچار اختلاط با آیین‌های شرقی و التقاط شده است. متون این فرقه ترکیبی از معارف یهود و نصارا، زرتشت و عرفان‌های هندی و پاره‌ای از تفکرهای غربی است که با اسلام ناب، معارف و عقاید قرآنی و اهل بیت فاصله‌ی زیادی دارد. از آلودگی عقاید آنان به عقاید «شیخیه» و «اسماعیلیه» که بگذریم، بلای التقاط در دوره‌ی اقطاب گنابادی به واسطه‌ی روابطی که «ملاسلطان» با «بابی‌ها» و «ازلی‌ها» در محله‌ی «سید نصرالدین» تهران پیدا کرده بود، در فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی تشدید شد، به نحوی که یکی از مستشرقین به نام «نیکی تین» در جلد پانزدهم دایره المعارف اسلامی می‌نویسد:

«ملاسلطان عقاید بابیه و اهل حق و صوفیه را با هم تلفیق نموده به نام تصوف عرضه کرد که هیچ گونه مشابهتی با عرفان اسلامی نداشت. وی اضافه کرده است، اکثر اقطاب فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی شیطان رجیم را تقدیس کرده‌اند که در نوشته‌های ملاسلطان به تقدیس شیطان تصریح شده است.»

عدم اخلاص در عمل و دنیاطلبی فرقه‌ی نعمت‌اللهیه

از جمله دلایل ما بر بطلان فرقه‌ی ضاله‌ی نعمت اللهیه، عدم اخلاص در عمل و عدم وحدت میان شاخه‌های این فرقه است. اگر انسان به عرفان الهی دست یافته و از منیت و دنیا طلبی فاصله گرفته است پس وجود کشمکش برای رسیدن به ریاست فرقه و انشعاب‌های متعدد و ایجاد فرقه‌های گوناگون در میان دراویش نعمت اللهی، حاکی از عدم اخلاص و ادعای دروغین آنان نیست. در حال حاضر هر یک از شاخه‌های منشعب شده از فرقه‌ی نعمت اللهیه نظیر کوثریه، شمسیه، گنابادیه، مونس علی‌شاهیه و غیره یک قطب خاص دارند و معلوم نیست کدام یک محور و مرکز عالم هستی و واسطه‌ی فیض هستند. به عنوان مثال پس از «ملاسلطان»، «صالح علی‌شاه» به صورت موروثی قطب شد در حالی که «کیوان قزوینی» برای احراز مقام قطب دیگ جوش داده بود و تا کنون نیز منصب قطب، در این فرقه موروثی است. البته عباس‌علی کیوان قزوینی (منصور علی‌شاه) در دوران صالح علی‌شاه از این فرقه جدا شده و چند ردّیه برضد آنان نوشت.

از دیگر دلایل انحراف فرقه‌ی نعمت اللهیه، تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری است. شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان به عنوان یک فئودال بزرگ، زندگی شاهانه داشت؛ هم‌چنین سایر اقطاب و مشایخ این فرقه رفاه طلب بودند به خصوص از زمانی که به هندوستان رفتند مانند آقاخانی‌ها، شاهانه زندگی می‌کردند و همواره در اسم طریقتی خود پسوند شاه را یدک می‌کشیدند. گنابادی‌ها با شاهان قاجار و پهلوی نیز ارتباط دوستانه‌ای داشتند و هم اکنون هم دکتر نورعلی تابنده (مجذوب‌علی شاه) در پاسداران در خانه‌ای مجلل و بسیار گران قیمت زندگی می‌کند و در عین حال می‌گوید ما فقرا، دنیا را سه طلاقه کرده‌ایم.

سرقت آثار علمی دیگران و انتشار آنها به نام اقطاب فرقه

فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی در این زمینه سابقه‌ی بسیار خرابی دارد، اکثر کتب و تألیفاتی که به نام اقطاب گنابادی منتشر شده است، اثر مشایخ فرقه و یا نویسندگان گمنام است که با پول و رشوه، به نام قطب منتشر شده است. به عنوان نمونه هنگامی که دانشمند این فرقه عباس‌علی کیوان قزوینی که زمانی از مشایخ ملاسلطان بود، توبه می‌کند؛ تمام آثار او به نام فرقه و بعضاً به نام سایر اقطاب گنابادی منتشر می‌شود. تفسیر «بیان السعاده» نیز نمونه‌ی بارز سرقت آثار دیگران توسط اقطاب گنابادی است.

به نوشته‌ی «آقا بزرگ تهرانی» و اکثر کتاب شناسان، تفسیر عرفانی بیان السعاده نوشته‌ی «مخدوم علی شاه مهائمی کوکنی» است که ملا سلطان آن را به نام خود مصادره و منتشر کرده است. متأسفانه فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی پس از این که حضرت امام خمینی(ره) در تفسیر سوره‌ی «حمد» از تفسیر بیان السعاده نام برد، حداکثر سوء استفاده را نمودند و این طور تبلیغ کردند که امام قطب آنان یعنی ملاسلطان را تأیید کرده است. در حالی که امام در تفسیر سوره‌ی حمد فقط از این تفسیر به عنوان یک تفسیر عرفانی نام برده است، وگرنه امام به عنوان یک مرجع اصولی و مبارز، به هیچ وجه صوفی‌گری و درویش بازی را قبول ندارد.

بیگانگی با عقاید و احکام اسلامی و فساد اخلاقی

به طور کلی دراویش نعمت اللهی به خصوص شاخه‌ی گنابادی آن، اعتقادی به اصول اسلام و رعایت احکام اسلامی ندارند. آنان به اسم طریقت، شرع مقدس اسلام را کنار گذاشته‌اند. اهم انحراف‌های آنان را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد:

1. آن‌ها در نماز موظف‌اند به جای یاد خدا، صورت قطب را تجسم نمایند.

2. دراویش علی‌رغم تأکید اسلام، از مساجد گریزانند و خانقاه‌های خود را در مقابل مساجد علم می‌کنند.

3. دراویش به امامت اعتقاد ندارند و اقطاب خود را جایگزین امام کرده‌اند.

4. دراویش خمس و زکات را کنار گذاشته و با تأسی به یهود، عشریه دریافت می‌نمایند.

5. دراویش اعتقادی به حجاب نداشته و قطب و مشایخ معمولاً با زنان نیز مصافحه می‌نمایند.

فساد اخلاقی حتی در میان اقطاب و مشایخ آنان مشهود است، به عنوان نمونه می‌توان به فساد اخلاقی «ملاعلی گنابادی» (نور علی‌شاه) و دکتر «نوربخش» در شاخه‌ی «مونس علی‌شاهی» و بی‌حجابی همسران و دختران بعضی از آن‌ها در خارج از کشور اشاره کرد. رابطه‌ی باز و غیرشرعی دراویش به طور مکرر به رسوایی آنان منجر شده که آخرین مورد آن واقعه‌ی سوم آذر ماه 1388 می‌باشد. در این واقعه، یکی از دراویش نعمت اللهی پس از کشف رابطه‌ی نامشروع یکی از مشایخ با همسرش، پس از بستن مواد منفجره به خود، به قصد انجام عملیات انتحاری وارد خانقاه فرقه در جنوب تهران می‌شود که مأموران ناجا او را کنترل و وادار به تسلیم می‌نمایند. این حادثه در رسانه‌های کشور، انعکاس گسترده‌ای داشت.

اعتقاد به طلسم‌ها وتکیه برخواب و رؤیا

در بیوگرافی اقطاب فرقه به خصوص از «مست علی‌شاه» به بعد، شاهد توجه خاص اقطاب و شیوخ فرقه به علوم غریبه، طلسم‌ها و تکیه بر خواب و رؤیا به جای علوم عقلی و استدلالی هستیم. در این زمینه، داستان‌های عجیب و غریب از گشودن طلسم‌ها و سایر خرافات توسط اقطاب زمان قاجار به چشم می‌خورد که باور آن برای هر آدم عاقلی مشکل است. هم‌چنین در بیوگرافی اقطاب اخیر فرقه از جمله «رضا علی‌شاه» که در سال 1371 مرده است، می‌خوانیم که در جوانی مدتی به فراگیری علوم غریبه پرداخته است. هم‌چنین درویش «مردانی» شیخ کرج که خود را مفسر قرآن و برتر از سایرین می‌داند، در یکی از سخنرانی‌های خود می‌گوید برای یافتن قطب و دلیل راه باید تن را به زحمت انداخت و به اذکار مداومت نمود و گریه و زاری نمود تا خدا در خواب یا در بیداری ما را راهنمایی کند.

در رساله‌ی «سعادتیه» که از انتشارات فرقه‌ی گمراه گنابادی است، در صفحه‌ی 81 در پاورقی می‌خوانیم، اولین قطب گنابادی یعنی «سلطان محمد» برای یافتن مراد و قطب خویش از راه خواب هدایت شده است به این نحو که سلطان محمد، شبی حضرت علی(علیه‌السلام) را در خواب می‌بیند که به او قدحی آب داده و او تا آخر آب قدح را می‌نوشد، پس از آن خود را به «محمد کاظم تنباکوفروش» بی‌سواد اصفهانی(سعادت علی‌شاه) رسانده و چون چهره‌ی او با خواب سلطان محمد مطابق بوده است، پی به حقانیت او برده و مرید او شده است. هم‌چنین شیخ گمراه کرج مردانی نیز در شرح حال خود نوشته است، در خواب چهره‌ی رضا علی‌شاه را دیده و به سمت گناباد رفته و به مراد و قطب خود رسیده است.(*)

ادامه دارد...

*سید حبیب الله تدینی؛ کارشناس ارشد فرق و ادیان الهی/

منبع: برهان


 
نویسنده: مهدی ::: چهارشنبه 91/8/17::: ساعت 1:33 صبح

نقد و بررسی فرقه‌ی گنابادی 6 / مشایخ فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی

فرقه‌‌ی نعمت اللهی گنابادی از دیر باز یک فرقه‌‌ی سازماندهی شده و سیاسی بوده است و نقش مشایخ در آن، برجسته‌تر از سایر فرق درویشی است. این فرقه از اواسط سلطنت «ناصرالدین شاه» با کمک مشایخ و مجازین به دستگیری علاوه بر تهران در سایر شهرها و حتی پس از انقلاب اسلامی در خارج از کشور گسترش یافته‌اند
حاج علی تابنده (قطب سی وهشتم) فرزندرضاعلیشاه درسال 1324شمسی دربیدخت گناباد متولد شد پس ازتحصیلات اولیه به مشهد وتهران عزیمت نمود و در سال 1348لیسانس زبان و ادبیات فارسی گرفت.

درحالیکه عموی محبوب علی یعنی دکترنورعلی تابنده 18 سال مسن تر از وی و12 سال قبل ازاوبه مسلک دراویش درآمده بود درکمال تعجب توسط پدرش به صورت موروثی جانشین پدر شد او در19 سالگی به مسلک دراویش درآمد و به دستور پدرش رضاعلیشاه تحت تربیت شیخ فرقه سیدهبه ا... جذبی قرارگرفت ودرسال 1364شمسی ازطرف پدرش ملقب به محبوبعلی شد . باپول بی زبان فقراء مسافرتهای خارجی خود را شروع کرد و از سال 1365 به عنوان جانشین پدر و قطب صامت فرقه معرفی شد و درسال 1371پس ازمرگ پدررسماً بااسم طریقتی محبوب علیشاه به عنوان قطب سی وهشتم فرقه معرفی شد.

محبوب علیشاه ازنظرمقامات معنوی وعلمی ازبسیاری مشایخ پدرش پایین تر بود ولی رضاعلیشاه باکمک سیدهبه ا... جذبی ودریافت اجازه روایت تشریفاتی ازحاج شیخ محمدجواد غروی وحاج میرزاعلی آقاغروی علیاری سعی کرد زمینه پذیرش قطبیت او برای سایر مشایخ را فراهم نماید این تحرکات برای قطبیت اودرحالی انجام شدکه درآن موقع قطب فعلی، برادررضاعلیشاه نورعلی تابنده هم دارای مدرک دکتری بود و هم درسال 1331یعنی 12سال قبل از محبوبعلی درسلک دراویش درآمده وی پس از 4 سال و4 ماه ازقطب بودن درشهریور1375 مرد او قبل ازمرگ و طی چندین نامه به مشایخ فرقه ازجمله عزیزا... محقق نجفی شیخ مشهد ، یوسف مردانی شیخ کرج ، میرمطلب میرزایی شیخ امارات متحده عربی ، سید احمد شریعت شیخ قم وشمس الدین حائری شیخ تهران قطبیت رابه عموی خود دکترنورعلی تابنده (مجذوبعلی شاه) که 18 سال از وی بزرگتر بود منتقل نمود . جسد محبوبعلی پس ازمرگ در دی ماه 1375 بنابه وصیت درآرامگاه خانوادگی اقطاب گنابادی واقع دربیدخت گنابادبه خاک سپرده شد.

قطب سی و نهم فرقه‌‌ی گنابادی دکتر «نور علی تابنده» سومین فرزند «صالح علی‌شاه» است. وی در تاریخ 21 مهر ماه 1306 برابر با 17 ربیع الثانی 1346 هجری قمری در بیدخت گناباد متولد شد. تحصیلات مقدماتی علوم اسلامی را تحت سرپرستی و مراقبت پدرش صالح علی‌شاه به اتمام رساند و سپس برای ادامه‌‌ی تحصیلات به تهران رفت و در سال 1324 شمسی از دبیرستان علمیه‌‌ی تهران، دانشنامه‌‌ی دیپلم ادبی دریافت نمود و سپس در دانشکده‌‌ی حقوق دانشگاه تهران تحصیلات دانشگاهی را ادامه داد و در سال 1327 در رشته‌ی قضایی موفق به دریافت درجه‌‌ی لیسانس شد؛ پس از اخذ لیسانس به مدت 2 سال در وزارت خارجه مشغول فعالیت گردید و سپس به استخدام وزارت دادگستری درآمد.

وی در سال 1331 شمسی نزد پدرش به جرگه‌‌ی دراویش پیوسته و در سال 1336شمسی دکترای حقوق و تحصیل در رشته‌‌ی ادبیات فرانسه را در پاریس به پایان رسانید و به ایران بازگشت و در مشاغل مختلف قضایی در وزارت دادگستری مشغول خدمت شد. وی در سال 1355 بازنشسته شد و به عنوان وکیل پایه یک دادگستری به فعالیت خود ادامه داد. همزمان با شکل‌گیری «نهضت آزادی» آقای نور علی تابنده هم در قالب نهضت آزادی به جمع مبارزین با نظام شاهنشاهی می‌پیوندد، چون خانواده‌‌ی تابنده و (جریان تصوف) پیوند تنگاتنگی با دربار «محمدرضا پهلوی» داشتند او را به خاطر همین موضوع از خانواده طرد می‌کنند. همزمان با اوج‌گیری مبارزات ملت ایران، نور علی تابنده علی‌رغم راه و روش دراویش، اولین راهپیمایی و سخنرانی برضد نظام شاهنشاهی را در بیدخت انجام می‌دهد و این کار او موجب خشم قطب فرقه (رضا علی‌شاه) و سایر دراویش می‌گردد به نحوی که دراویش در بیدخت برضد نور علی و به نفع نظام طاغوت راهپیمایی کرده و شعار جاوید شاه سر می‌دهند.

بعد از پیروزی انقلاب، آقای نور علی تابنده تحت تأثیر تفکرات لیبرالیسم کماکان به همکاری خود با نهضت آزادی ادامه می‌دهد و در کابینه‌‌ی «بازرگان» به سمت معاون وزیر ارشاد و عضو هیأت امنای سازمان حج و زیارت منصوب می‌شود. وی هم‌چنین مدتی معاون وزارت دادگستری بود و در مهر ماه 1359 فعالیت سیاسی و اجرایی را به طور کلی رها کرد و پس از خروج نهضت آزادی از حاکمیت، تحت تأثیر همان گرایش‌ها با نظام جمهوری اسلامی هم در تعارض قرار می‌گیرد. این تعارض ادامه دارد تا این که ایشان در اوایل دهه‌‌ی 70 یک بار دستگیر و به اتفاق بعضی از سران نهضت آزادی، مدت کوتاهی در زندان به سر می‌برد.

در حال حاضر نیز قطب دراویش گنابادی (نور علی تابنده) علی‌رغم طرح شعار دوری از سیاست کماکان ارتباط تشکیلاتی و عاطفی خود را با نهضت آزادی حفظ کرده و در جلسات محفلی آنان نظیر مراسم سالگرد بازرگان، سحابی و... شرکت می‌نماید. در حالی که نورعلی تابنده به ظاهر روشی کاملاً مخالف برادرش رضا علی‌شاه و برادرزاده‌اش محبوب علی‌شاه داشت، ولی براساس توافقی کلی که توسط سازمان‌های فراماسونری طراحی شده بود از سال 1331 که به جرگه‌‌ی دراویش پیوست، سمت مشاورت آنان را نیز داشته است. صوفی‌ها معتقدند که قطب یک فرقه باید مراحل تصوف را پله پله بگذراند تا به مقام قطبیت برسد. ولی نورعلی مانند پدرش صالح علی‌شاه که 21 ساله قطب شد، پس از مرگ محبوب علی‌شاه در 27 دی ماه 1375به موجب فرمان وصایتی مورخه‌ی 28 مهر 1371 از جانب قطب قبلی بدون طی مراحل تصوف یک شبه قطب شده و به مقام جانشینی برادر زاده‌‌ی خود با لقب طریقتی «مجذوب علی‌شاه»منصوب گردید.

با توجه به این که دکتر نورعلی تابنده تا قبل از تصاحب قطبیت به عنوان شیخ و حتی مجاز به نماز معرفی نشده بود، پس از انتصاب از سوی برادرزاده‌اش علی تابنده (محبوب علی‌شاه) به عنوان قطب سی و نهم فرقه، جبهه‌گیری برضد وی از سوی برخی دراویش شروع شد. چون اغلب مشایخ فرقه از این که قطب به صورت موروثی از میان فرزندان سلطان محمدگنابادی انتخاب شود، ‌راضی نیستند به علاوه این که نورعلی تابنده برخلاف مشی دراویش مدتی با رژیم پهلوی مقابله نموده و به عضویت نهضت آزادی درآمده بود و با مرگ غیره منتظره‌‌ی «محبوب‌ علی‌شاه» بدون این که شرایط لازم و محبوبیت کافی را دارا باشد به عنوان قطب معرفی شده بود و از طرف بعضی مشایخ با کراهت مورد پذیرش قرار گرفت و به احتمال زیاد پس از مرگ وی نیز مقام شاهی و مفت خوری از خاندان بیچاره‌‌ی گنابادی گرفته نخواهد شد و فرزند نورعلی یعنی «رضا تابنده» به عنوان قطب معرفی خواهد شد. در تصویر مقابل رضا تابنده با دست‌بند فتنه‌‌ی سبز دیده می‌شود.

دوران قطبیت نورعلی به لحاظ شکل‌گیری ناتوی فرهنگی برضد جمهوری اسلامی ایران دوران حساسی است، به نحوی که فرقه‌های انحرافی با جدّیت از طرف دشمنان اسلام مورد پشتیبانی قرار گرفته‌اند و فرقه‌‌ی گنابادی نیز از حمایت‌های مادی و معنوی استعمار بی‌نصیب نمانده است. در حال حاضر این فرقه‌‌ی درویشی جزو فعال‌ترین، پر تعدادترین و تشکیلاتی‌ترین فرقه‌های انحرافی مشغول فعالیت می‌باشد. در این دوره شاهد توسعه‌‌ی کمّی وکیفی فعالیت آنان در تهران، اصفهان، قم، بروجرد و بعضی مراکز استان‌ها می‌باشیم که باعث تضعیف امنیت و تشنج در بعضی از شهرها شده‌اند که می‌توان به حوادث 24 بهمن سال 84 در قم، درگیری 6 شهریور 86 در کرج، درگیری 19 آبان 86 در بروجرد، تجمع آنان در مقابل مجلس شورای اسلامی در سال 87 و درگیری با بسیج در سال 89 اشاره نمود.

بررسی سخنرانی‌ها و نوشته‌های نورعلی تابنده حاکی از این مطلب است که وی علی‌رغم داشتن مدرک دکترا و داعیه‌‌ی جانشینی امام زمان(عجل‌الله‌تعالی) از علوم اسلامی بی‌بهره بوده و از قرائت صحیح قرآن نیز عاجز است. او فردی عوام فریب و جاه طلب است و به راحتی به مریدان احمق خود اجازه می‌دهد در مقابل او سجده نموده و روی کفش او را ببوسند. لازم به ذکر است مریدان احمق این فرقه گاهی در مقابل مشایخ فرقه نظیر مردانی در کرج نیز سجده می‌نمایند. متأسفانه در دوران تصدّی ریاست فرقه توسط نورعلی تابنده، ارتباطات خارجی فرقه به ویژه با کشورهای غربی افزایش چشم‌گیری یافته است. به نحوی که به صورت علنی و آشکار کمک‌هایی از مریدان فرقه در خارج از کشور به آنان ارسال می‌شود. به عنوان نمونه در تخریب حسینیه (خانقاه) آنان در قم اسامی 800 نفر از افرادی که از اروپا، کانادا و ایالات متحده کمک مالی برای این فرقه ارسال کرده بودند، به دست آمد.

بررسی عملکرد دراویش نعمت اللهی گنابادی در دوران ریاست نورعلی تابنده، یعنی از دی ماه 1375 که ریاست فرقه به او واگذار شد، شاهد رشد چشم‌گیر فعالیت‌های مخرب این فرقه در تهران و سایر استان‌ها بوده‌ایم. وضعیت مالی آنان به نحو بی سابقه‌ای بهتر شده و مبالغ زیادی صرف تبلیغ و رسیدگی به دراویش بی بضاعت می‌نمایند. هم‌چنین قطب فرقه بسیار مرفه و تجملی در خانه‌ای بزرگ در خیابان پاسداران زندگی می‌کند و سایر مشایخ فرقه نیز زندگی اشرافی و مرفه‌ای دارند.

شناخت مشایخ فرقه‌ی نعمت اللهی گنابادی

فرقه‌‌ی نعمت اللهی گنابادی از دیر باز یک فرقه‌‌ی متشکل و سازماندهی شده و سیاسی بوده است و نقش مشایخ و مجازین به نماز و دستگیری در آن، برجسته‌تر از سایر فرق درویشی است. این فرقه از اواسط سلطنت «ناصرالدین شاه» با کمک مشایخ و مجازین به دستگیری علاوه بر تهران در سایر شهرهای کشور و حتی پس از انقلاب اسلامی در خارج از کشور گسترش یافته‌اند. به همین منظور پس از معرفی اقطاب گنابادی لازم است نقش مشایخ در ترویج این فرقه مورد بررسی قرار گیرد. در میان مشایخ فرقه سه تن از آن‌ها یعنی «ملاعباس‌علی کیوان قزوینی» (منصور علی‌شاه)، «شیخ عبدالله حائری» (رحمت علی‌شاه) و «یوسف مردانی» وضعیت خاصی دارند که در این قسمت به معرفی بیش‌تر آن‌ها خواهیم پرداخت.

ملا عباس‌علی کیوان قزوینی (منصور علی‌شاه)

«ملاعباس‌علی کیوان قزوینی» در سال 1277ه.ق. در محله‌‌ی شیخ آباد قزوین به دنیا آمد و پس از فراگیری مقدمات علوم حوزوی نزد پدرش «ملااسماعیل واعظ قزوینی» جهت تکمیل دروس به تهران آمد و در 25 سالگی بر اثر سخنرانی‌های بلیغ به واعظ قزوینی مشهور شد. «کیوان» در کتاب «راز گشا»، در مورد گرایش خود به تصوف می‌نویسد:

«از سال 1302 ه.ق. یعنی 25 سالگی به عرفان علاقه‌مند شدم ولی در دام تصوف افتادم. ابتدا در چال میدان تهران نزد «حاج میرمحمد‌علی» سر سپردم و به ذکر و ورد مشغول شدم و مدتی هم مرید «حاج ملا جواد اصفهانی» و سپس مرید «میرزا‌حسن‌علی» (صفی‌علی‌شاه) شدم و با اجازه‌ی او به جمع دراویش وارد شدم و کمی بعد با مشورت صفی‌علی‌شاه برای درس اجتهاد راهی عتبات عالیات شدم و 8 سال آنجا درس خواندم و درس گفتم. در نجف از درس عرفان آخوند ملا‌حسین‌قلی همدانی هم استفاده کردم. در سال 1312 ه.ق. به امر میرزای شیرازی در سامرا منبری رفتم ولی خیلی دوست داشتم عرفان عملی را نزد فردی آگاه تکمیل کنم. مرا به ملا‌سلطان در گناباد هدایت کردند. لذا در 1314 ه.ق. از کربلا راهی گناباد شدم. ملا سلطان خیلی گرم مرا تحویل گرفت و قول داد اگر او را 12 سال خدمت صادقانه و بی‌برهان کنم صاحب کشف و عیان شده و مانند او قطب خواهم شد. او گفت:

برای تکمیل نفس مرید، باید شعاع نوری از مراد که پدر روحانی است به او برسد. این شعاع نور به منزله‌ی نطفه‌ی پدر است که در باطن مرید که به منزله‌ی رحم مادر است وارد و پرورش می‌یابد و در تولد ثانوی نفس کامل متولد می‌شود. دوران حمل و به ثمر رسیدن این نطفه تا تولد از 6 ساعت تا 12 سال به اختلاف اشخاص طول می‌کشد و اگر 12 سال گذشت و نفس کامل نشد، مرید لیاقت حیات ندارد.»

«من با استعدادی که در خود می‌دیدم یقین داشتم که خیلی زودتر به کمال نفس می‌رسم لذا پس از ورود به جمع مریدان ملا‌سلطان و گرفتن ذکر و دستور سلوک 12 سال خدمت بی‌مزد و شبانه‌روزی کردم و با تسلطی که به وعظ و خطابه داشتم مریدان ملا‌سلطان را چندین برابر کردم. ولی 12 سال گذشت و تغییر مثبتی در خود مشاهده نکردم. به نزد ملا‌سلطان رفتم و او مرا گول زد و حدود 3 سال دیگر با اکراه در خدمت او بودم تا این که در سال 1327 ه.ق. ملا‌سلطان کشته شد و فرزند معلوم‌الحال خود ملا‌علی را جانشین خود کرد. بسیاری از مریدان ریاست او را قبول نکردند ولی من آن‌ها را ساکت می‌کردم. ملا‌علی به پاس خدمات شبانه روزی، در سال 1329 یعنی 2 سال بعد از آن که قطب شد، نفس مرا کامل تشخیص و مرا منصورعلی‌شاه خواند و از من دیگ جوش خواست و به هزار نفر خوراند و من در زمره‌ی اقطاب درآمدم.

8 سال در کنار او با لقب شاهی حکم قطب صامت را داشتم ولی او مقدمات ولیعهدی فرزندش ملا‌حسن را فراهم می‌کرد و پس از مرگش در کمال تعجب مریدان فرزند 21 ساله و جوانش قطب فرقه شد ولی با این حال من با اکراه به مدت 5 سال مدارا کردم ولی از نواده‌ی ملا‌سلطان چیزهایی دیدم که دیگر نتوانستم حمل به صحت کنم. کارد به استخوانم رسید و ماندن و سکوت را جنایت و خیانت به جامعه یافتم. لذا پس از 30 سال که به اشتباه در خدمت این فرقه بودم به ملا‌حسن نوشتم دیگر حاضر به ادامه خدمت نیستم ولی او بر ماندن من اصرار کرد و انواع ملاطفت‌ها نمود. اما روز به ‌روز دلم از محبت آن‌ها خالی و پیوندم گسسته‌تر شد.»[1]

بنابر آنچه از نوشته‌های کیوان به‌دست می‌آید. وی از زمان ملا‌سلطان به نیرنگ، فریب و فساد ملاسلطان و فرزندانش پی برده بود ولی به طمع رسیدن به ریاست فرقه‌‌ی نعمت‌اللهی سکوت کرده بود. فساد و تباهی ملا‌علی نیز به قدری واضح و آشکار بود که کیوان خود به آن معترف است، ولی دریافت لقب «منصور‌علی‌شاهی» و اسناد باغ‌های گناباد، نطنز، شمال و بذل و بخشش‌های ملاعلی زبان کیوان را بسته بود. به‌ علاوه کیوان حتی پس از جدا شدن از صالح‌علی‌شاه هنوز به عرفان علاقه‌مند بود چون او در رازگشا (ص125) می‌نویسد:

«نکوهش تصوف مستلزم نکوهش عرفان نیست. من الآن به صوفیان پشت کرده‌ام ولی با صدای بلند تمام سلاسل تصوف از شیعه و سنی را نکوهش می‌کنم و با همان لحن عرفان را می‌ستایم به این علت که اقطاب سلاسل تصوف به‌خصوص بچه‌های ملا‌سلطان که امروزه نفوذشان بیش‌تر از سایر سلاسل ایران است مثل بهاییان که مریدان خود را اغنام‌الله (گوسفندان خدا) می‌دانند دنبال مرید کم‌هوش و مطیع می‌گردند. همه‌ی سلاسل تصوف دزدان هوشمند و طالب مریدان بی‌هوشند، همه پی نادان می‌گردند که گوسفند‌وار آن‌ها را بدوشند. چنان که ملا‌علی مکرر به من می‌گفت امروز، روز جمع مال و ثروت است.»

بعید است کیوان که مدتی در گناباد مستقر بوده از آدم کشی و جنایات متعدد ملاعلی بی‌خبر باشد، به احتمال زیاد کیوان در دوره‌‌ی ریاست ملاعلی از غارت و اختلاس‌های قطب سهمی داشته که 10 سال ننگ همکاری با او را پذیرفته است. به هر ‌حال کیوان با توان علمی و قدرت بیان فوق العاده، عمر خود را به پای اقطاب شیاد گنابادی تباه کرد و حسرت قطب شدن را به گور برد. ولی در نوشته‌هایش خوشحال است که توانسته از ننگ صوفی‌گری رها شود. البته صالح علی‌شاه سعی کرد به هر قیمت کیوان را راضی نماید و در نامه‌ای سراسر تملق، کیوان را زین العرفا و فردی با لیاقت خواند که در زیر به بخشی از نامه‌‌ی صالح علی‌شاه به کیوان اشاره می‌شود:

«...... چون بعد از ارتحال مولانا الاعظم و سیدنا الاجل والد جسمانی و روحانی آقای حاج ملاعلی گنابادی (نور علی‌شاه) بر حسب وصایت و نص، متکفل خدمات فقرا و هدایت بندگان خدا هستم و به جز اتصال به فقیر به صراط المستقیم طریقت راهی نیست و جناب مستطاب زین العرفاء آقای حاج شیخ عباس علی قزوینی دامه افاضاته از طرف حضرت نور علی‌شاه طاب ثراه مأمور به دعوت به شاهراه طریقت و تربیت سالکین و تلقین طالبین بوده و از آن حضرت مفتخر به لقب منصور علی گردیده از این فقیر نیز حسب الاشاره و اللیاقه ایشان را مجاز در امور مذکور نموده و مراتب سابقه‌ی ایشان را مضی و برقرار نمودم.»[2]«محمد حسن بن علی» 1337ه.ق.

ولی از این به بعد دیگر کیوان از ادامه‌‌ی همراهی با تصوف منصرف می‌شود و کم کم از فرقه‌‌ی گنابادی جدا می‌گردد و چند جلد کتاب برضد تصوف و سران فرقه‌‌ی گنابادی می‌نویسد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌انداز: «کیوان نامه، راز گشا، بهین سخن، استوار و اختلافیه»؛ ولی سرانجام صالح علی‌شاه تحملش تمام می‌شود و او را در سال 1345ه.ق. از منصب شیخ المشایخی فرقه عزل می‌نماید. کیوان در حالی که عمرش را فدای راه انحرافی صفی علی‌شاه فراماسونر و ملاسلطان و ملاعلی گنابادی فاسد نمود. در سال 1357ه.ق. در اطراف شهر رشت مرد و مدفون شد. پس از مرگ کیوان، تمام تألیفات وی بدون نام او به نفع اقطاب فرقه مصادره شد. کتاب «پند صالح» که مایه‌‌ی مباهات و افتخار اقطاب گنابادی است، از سخنرانی‌ها و منابر کیوان قزوینی اقتباس شده است.

شیخ عبدالله حائری (رحمت علی‌شاه)

یکی از مشایخ مرموز و قدرتمند فرقه‌‌ی گنابادی «شیخ عبدالله حائری» است. وی فرزند «آیت الله شیخ زین العابدین مازندرانی» از مراجع بزرگ کربلا است. این مرجع بزرگ 4 فرزند پسر داشت که شیخ عبدالله حائری متولد 1284ه.ق. آخرین آن‌ها بود. درباره‌‌ی او نوشته‌اند که در 20 سالگی ادعای اجتهاد نمود و از همین زمان در ردیف حقوق بگیران انگلیس قرار گرفت. شیخ عبدالله در سال 1305ه.ق. در کربلا برای اولین بار با ملاسلطان ملاقات کرد ولی در سال 1311ه.ق. سر سپرده‌‌ی او شد و از طرف ملاسلطان به لقب طریقتی «رحمت علی» ملقب گردید. حائری خدمات زیادی به این فرقه نمود که یافتن فرزند گمشده‌‌ی ملاسلطان (قطب بعدی) و باز گرداندن او به بیدخت، از مهم‌ترین آن‌هاست.

حائری در سال 1322ه.ق. ساکن تهران شد و در دوران 10 ساله‌‌ی ریاست ملاعلی بدون ریاست ظاهری به رحمت علی‌شاه ملقب شد. رحمت علی‌شاه در سفر آخر ملاعلی در کاشان همراه وی بود و پس از مسموم شدن قطب او را به شهر ری منتقل و مدفون نمود. او برخلاف کیوان قزوینی، شیخ المشایخی صالح علی‌شاه 21 ساله را نیز پذیرفت و تا آخر عمر ریزه خوار سفره‌‌ی اقطاب گنابادی بود. از شاگردان معروف شیخ عبدالله حائری، «بدیع الزمان فروزان‌فر» و فرزندش «هادی حائری» بودند. هادی از یاران صمیمی «مصدق» و سرپرست اوقاف کشور در زمان او بوده است. هادی نیز از سرسپردگان فرقه‌‌ی نعمت اللهی بود و خانه‌‌ی پدری خود را وقف مجالس دراویش نعمت اللهی نمود.

رحمت علی‌شاه با رضاخان پهلوی رابطه‌‌ی بسیار صمیمی داشت به نحوی که رضاخان حتی در دوران پادشاهی به ملاقات او می‌رفت و به توصیه‌های این درویش نعمت اللهی عمل می‌کرد. در کتب فرقه، او را صاحب کشف و کرامات دانسته و نوشته‌اند سال‌ها قبل از پادشاهی رضاخان در اراک به او نوید سلطنت داده بود. «مصطفی آزمایش» در مقالات «عرفان ایران» سعی نمود، انگ نوکری استعمار و حقوق بگیری انگلستان را از او سلب نماید. ولی به علت وجود مستندات قوی و همراهی حائری با نوکرهای انگلیس موفق به این کار نشده است. لازم به ذکر است هنگامی که «زین العابدین رهنما» از طرف رضاخان به مرگ محکوم شد، به توصیه‌‌ی حائری اعدام وی به تبعید تقلیل یافت ولی معلوم نیست چرا حائری برای «تیمور تاش» جلاد که او نیز درویش گنابادی بود، وساطت نکرد و با خونسردی شاهد قتل تیمور تاش شد.

یوسف مردانی (صدق‌علی) شیخ کرج:

«یوسف مردانی» ملقب به درویش «صدق‌علی» در تاریخ 4 خرداد 1315 (1355 قمری) در قریه‌ای به نام آغوزدرّه از توابع و قراءِ کوهستانی هزارجریب چهاردانگه بخشی از بهشهر به دنیا آمد.

پدر وی «محمود مردانی» از مالکین منطقه‌‌ی هزارجریب و درویش مسلک بود. «یوسف‌علی مردانی» تحصیلات مکتبی را در هزار جریب آغاز کرد و سپس با خانواده به بندرگز مهاجرت نمود و در آن شهر ساکن گردید. یوسف‌علی مردانی دوران دبستان را در بندرگز به اتمام رساند و تحصیلات متوسطه را در ساری آغاز کرد و دیپلم ادبی را در تهران گرفت. او زمانی که در ساری زندگی می‌کرد دچار تردید شد، به نحوی که خود او در این باره می‌نویسد:

«در آن ایام که در ساری ساکن بودم برای یافتن راه خدا به همه جا سر می‌کشیدم و عقاید آن‌ها را بررسی می‌کردم. به زیارتگاه‌ها، به کلیساها، به کنیسه‌ها، به محافل بهایی‌ها و به هر جا که صحبت از دین بود می‌رفتم و به هرکس که دعوی مذهب داشت مراجعه و نظریات آن‌ها را بررسی می‌کردم و کتب آن‌ها را می‌خواندم، تا آن که شبی به تشویق یکی از دوستان در مجلس فقری در حسینیّه‌ی امیرسلیمانی شرکت کردم و در 8 جمادی الثّانی سال 1377 قمری مطابق با 9 دی 1336 شمسی نزد مرحوم آقای محمدمهدی سلیمانی (وفاعلی) به فقر مشرف شدم. انگیزه‌ی اوّلیه‌ام در تشرّف به فقر این بود که فهمیده بودم ایشان اذکاری که از معصوم)علیه‌السلام) به آن‌ها رسیده را به مریدان خود تعلیم می‌دهند که ابزار سلوک است.»

او سپس به دانشکده‌‌ی الهیات مشهد رفت و در رشته‌‌ی «معقول» به تحصیل پرداخت و با نوشتن رساله‌ای در عرفان زیر نظر استاد «سیدجلال‌الدین آشتیانی» در سال 1341 فارغ التحصیل شد. پس از اخذ لیسانس در آموزش و پرورش نظر آباد ساوجبلاغ استخدام و سپس به کرج منتقل و در آموزش و پرورش کرج بازنشسته شد. مردانی مدعی است، کتب دینی و مذهبی زیادی را مطالعه کرده است و همزمان با این بررسی‌ها در سلاسل دیگر نیز به تحقیق پرداخته و به مجالس و محافل آن‌ها مراجعه و عقاید، نظریات، آداب و رفتار آن‌ها را بررسی نموده است ولی قلب او آرام نگرفته است. او در اوایل سال 1338شمسی در بیدخت به ملاقات قطب فرقه‌‌ی گنابادی صالح علی‌شاه می‌رود، خود مردانی در این باره می‌گوید:

«توفیق زیارت و عتبه بوسی آستان ملائک پاسبان حضرت قطب العارفین و مولی الموحدین و کهف الواصلین حضرت آقای صالح علی‌شاه روحی و جسمی لتربته الفدا (در اوایل سال 1338) نصیب شد. در بیرونی مقابل آن آفتاب عالم تاب روی نیمکت چوبی با دل شکسته و تن خسته‌ی گدایی به شاهی مقابل نشسته، نگاهی بر آن جمال بی‌مثال افکندم. به فکر فرو رفتم که تفاوت ایشان با روحانیون دیگر چیست، جز شارب مبارک و صورت چیزی نتوانستم بفهمم. چشم نابینای مرید را چه قدرت دیدآفتاب است. چیزی نفهمیدم. حیران ماندم. بر سوز دل افزوده شد و از مغز استخوان ناله برخاست. مأیوس و ناامید افتادم. بلند شدم مطلبی را خدمتشان شاید معترضانه عرض کنم که حرکت فرمودند و با آن چشمان خدابین به سر تا پای این بی‌سروپا نگاهی فرمودند و به سمت درونی منزل حرکت کردند. آتش طور از هر طرف مشتعل شد و دل از ذکر خدا آرام گرفت و به اصل خود رسید ..... بعد از آن برهان عظیم الهی دیگر هرگز کوچک‌ترین تردیدی در دل راه نیافت.»

مردانی مدعی است علاوه بر بیداری در خواب نیز به طرف اقطاب گنابادی هدایت شده است. او می‌گوید:

«در خواب دیدم پس از ختم نماز صبح شخصی با عمامه و عبا مچ دست مرا گرفتند و گفتند این شخص هادی و مهدی!!!!!! زمان تو است. ولی هر چه می‌گشتم که صاحب آن چهره را بیابم موفّق نمی‌شدم. تا آن که در همان سفر به بیدخت آن شخصی را که در عالم رؤیا مشاهده کرده بودم زیارت کردم که در جوار حضرت صالح علی‌شاه جلوس نموده بودند. آن شخص حضرت رضا علی‌شاه و در آن زمان از مشایخ حضرت صالح علی‌شاه بودند.»

مردانی در زمان صالح علی‌شاه به جمع دراویش گنابادی پیوست ولی از اول ریاست رضا علی‌شاه یعنی 1343 شمسی پس از مرگ صالح به عنوان شیخ فرقه مجاز به دستگیری و اقامه‌‌ی نماز شد. مردانی با استقرار در حسینیه‌‌ی اصفهانی‌های کرج (میدان توحید، محله‌‌ی اصفهانی‌ها، کوچه‌‌ی کشاورز، پلاک 20) و توسعه‌‌ی آن به یکی از فعال‌ترین مشایخ فرقه مبدل شد و به طور غیر مجاز با خرید خانه‌های مجاور، حسینیه‌ای با ظرفیت 2000 نفر بنا نمود. مردانی از جمله مشایخی است که بعد از مرگ رضا علی‌شاه در سال 1371 شمسی داعیه‌‌ی قطبیت داشت ولی موقعیت مناسبی به دست نیاورد و حاج علی تابنده (محبوب علی‌شاه) فرزند رضا علی‌شاه به صورت موروثی به ریاست فرقه رسید.

ریاست محبوب علی‌شاه بیش از 4 سال و 4 ماه دوام نداشت و در اواخر سال 1375 از دنیا رفت. پس از مرگ قطب، مردانی مجدد تلاش‌هایی را برای تصاحب ریاست فرقه شروع کرد که نمونه‌‌ی آن درج آگهی‌های مشکوک در روزنامه‌های کشور توسط او و یارانش با نام طریقتی صدق علی‌شاه می‌باشد. به عنوان نمونه به آگهی مندرج در روزنامه‌‌ی «کیهان» تاریخ 3/12/75 می‌توان مراجعه کرد. نظر به این که از زمان ملاسلطان لقب طریقتی با پسوند شاه مخصوص اقطاب می‌باشد، این آگهی‌ها مورد اعتراض قطب بعدی یعنی دکتر نور علی تابنده (مجذوب علی‌شاه) قرار گرفت.

ولی در حال حاضر نیز بعضی دراویش فرقه او را قطب صامت می‌دانند و در برابر او سجده می‌کنند و معتقدند بعد از مجذوب علی‌شاه، یوسف مردانی به ریاست فرقه خواهد رسید. ولی مجذوب علی‌شاه پسر خود رضا تابنده را که در حال حاضر در اروپا به سر می‌برد، آماده‌‌ی تحویل میراث پدری نموده است. در حال حاضر از میان 13 نفر شیخ با سابقه‌‌ی فرقه، فعالیت تبلیغی یوسف مردانی شیخ کرج بسیار گسترده‌تر و سازماندهی شده‌تر است به نحوی که مجالس هفتگی او گاهی از حسینیه‌‌ی امیرسلیمانی که معمولاً قطب فرقه در آن شرکت می‌کند، گسترده‌تر می‌باشد.(*)

ادامه دارد...

پی‌نوشت‌ها:

[1]. رازگشا، خلاصه‌ی صفحات 115 تا 128

[2]. کتاب نامه‌های صالح، ص 16

*سید حبیب الله تدینی؛ کارشناس ارشد فرق و ادیان الهی

منبع: برهان


 
نویسنده: مهدی ::: سه شنبه 91/8/16::: ساعت 9:14 عصر

نقد و بررسی فرقه‌ی گنابادی(تصوف)

پیدایش تصوف در اسلام از بزرگ‌‌ترین مصیبت‌‌هاست، چرا که با ورود آن، در پایه و اساس اسلام، ویرانی و شکاف ایجاد شد. نقطه‌‌ی آغازین این مصیبت رهبانیت مسیحی است که برخی از علما را تحت تأثیر قرار داد تا حدی که شریعت را کنار گذاشته، در محرمات غوطه‌ور شدند و واجبات را ترک گفتند و در آخر، به تکدى و استعمال بنگ و افیون متمسک شدند...
[تصویر: IMAGE634641394657885469.jpg]

صوفیان و دراویش به لحاظ قدمت تفرقه افکنی در جهان اسلام همیشه مورد سوء استفاده ی ظالمان و جباران تاریخ قرار گرفته اند. به قول «آیت الله عظمی مرعشی نجفی»، پس از انحراف «سقیفه»، حادثه ی پیدایش تصوف از بزرگترین مصیبت ها برای اسلام و مسلمین است. نقطه ی آغازین این انحراف، رهبانیت مسیحی است که توسط امویان و عمال آن ها نظیر «حسن بصری»، «شبلی»، «ابوهاشم کوفی» و ... به جهان اسلام و تشیع سرایت نموده است و پس از قرن ها هنوز جباران و ظالمان برای استثمار مسلمین به صوفیان و دراویش امیدوارند.
آقای «برنارد لویس» در سخنرانی خود در بنیاد «نیکسون» ضمن برشماری خصوصیات اهل تصوف، آنان را جایگزین مناسبی برای اسلام رادیکال دانسته و به «بوش» (رییس جمهوری آمریکا) پیشنهاد می نماید برای ارتقای سطح گفتوگو بین آمریکا و جهان اسلام با رهبران بزرگ صوفیه به مذاکره بنشیند. وی خاطر نشان می کند بیشتر آثار صوفیه به زبان فارسی است و ایران یکی از کانون های بزرگ صوفیه در جهان اسلام است. صوفیان را میتوان فرزندان شیطان و مادر تمام فرقه های انحرافی در جهان اسلام دانست زیرا آن ها اولین تفرقه افکنان در صفوف مسلمین بوده و اکثر سران فرقه های انحرافی مدتی با دراویش حشر و نشر داشته اند. به عنوان مثال «میرزا حسین علی نوری» مؤسس فرقه ی بهاییت قبل از ادعای نبوت به مدت 2 سال در منطقه ی کوهستانی «سلیمانیه» با دراویش زندگی می کردهاست.
پیامبر عظیم الشان اسلام از اولین سال بعثت با تشریع عبادات و اعمال اجتماعی اسلام و تأکید بر جهاد در راه خدا و توصیه به فرهنگ کار و تلاش و نهی مسلمین از بی تفاوتی نسبت به فقرا، این پیام اساسی را به جهانیان ابلاغ کرد که در اسلام رهبانیت و چله نشینی، بی مسؤولیتی، گریز از اجتماعات مسلمین، دوری از مسجد و تفرقه، جایی ندارد؛ ولی متأسفانه از صدر اسلام یهود و نصارا با فریب افرادی نظیر حسن بصری و ... خط انحرافی جامعه گریزی، غلّو و صوفی گری را باز نمودند.
امام صادق(علیه السلام) با قاطعیت اعلام کرد صوفیان و افرادی که به آن ها متمایل هستند، دشمنان ما اهل بیت محسوب می شوند و امام رضا(علیه السلام) با تیزبینی فرمودند کسی به تصوف قائل نمی شود مگر از روی مکر و خدعه، ضلالت و گمراهی و یا جهل و حماقت ولی حاکمانی نظیر معاویه و مأمون عباسی به تقویت این تفکر انحرافی پرداختند.
امام صادق(علیه السلام) در مورد اولین صوفی (مخترع تصوف یعنی ابوهاشم کوفی) می فرمایند: «انّه کان فاسدَ العقیده جداً و هو الذّی اِبتَدَع مذهباً یقال له التصوف و جَعلَه َمفرّا لعقیدتِه الخبیثه.» یعنی: «همانا او (ابوهاشم) فساد جدی عقیدتی دارد او کسی است که مذهبی را بدعت گذاشت که تصوف نامیده شد و آن را محل فراری برای عقیده ی خبیث خود قرار داد.»[1]
از امام رضا(علیه السلام) نیز روایاتی در نکوهش صوفیه وارد شده است که فرمود: «مَن ذُکرَ عِندَه الصوفیه و لَم یُنکرهم بِلسانه و قلبِه فلَیسَ منّا و مَن اَنکَرهم فَکانّما جاهَد الکُفّار بَینَ یدی رسول الله.» امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: «هر کس نزد او از صوفیه سخنی به میان آید و با زبان و دل آن ها را انکار نکند از ما نیست و هر کس ایشان را انکار کند مانند این است که در حضور رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با کفار جهاد نموده است.»[2]
صوفیان برای تفرقه در اجتماعات مسلمین و کاهش نقش مسجد، نماز جمعه و جماعات، عبادتگاه های فردی و خانقاه ها را رونق بخشیدند. مشهور است که اولین خانقاه را یک پادشاه مسیحی در «رمله»ی شام ساخت، بر کسی پوشیده نیست که سازندگان خانقاه ها هدفی جز تضعیف مساجد نداشتند. چون به همان میزانی که مساجد حرکت ساز و سازنده بودند، خانقاه ها نقش تخریبی و تخدیری داشتند. دشمن می دید مساجد محل برگزاری نماز جمعه و جماعت، سازماندهی مجاهدین، طرح مباحث علمی و عقلی و ترویج فرهنگ کار و تلاش است، از این رو با احداث خانقاه در مقابل مساجد به ترویج تفرقه، تنبلی و تن پروری، تکدی، نفی عقل، علم و مقابله با شریعت متعالی اسلام پرداختند.
هم اکنون در بسیاری از خانقاه ها مفاسد اخلاقی، استعمال بنگ و حشیش، موسیقی، رقص سماع و سایر موارد خلاف شرع رایج است. معمولاً دراویش و اقطاب آنان با درس و بحث، علوم عقلی و تجربی مبارزه کرده اند و به دروغ مدعی کشف، شهود و فنای در حق شده اند. هم چنین بیش تر علمای اصولی و مراجع تقلید با صوفیه مخالفت نموده و مطالبی برضد آنان نگاشته اند که به چند نمونه، خواهیم پرداخت.
عالم و محقق بزرگ «ملاصدرای شیرازی» در کتاب «کسر اصنام الجاهلیه» در مورد صوفیه می نویسد: «صوفیان تمسک و عمل به قرآن را رها کرده و عقل و شعورخود را تعطیل نموده اند و به گفته های غیبی اقطاب نادان خود هم چون وحی چنگ زده اند. این افراد اهل عمل صالح نیستند و خود را غرق غنا، لهو، لعب و شهوات کرده اند، آنان نزد مریدان احمق خود، ادعای وصول الی الله دارند در حالی که خدا می داند آنان فاجر، منافق و دروغگو هستند.»
امام خمینی(ره) نیز در کتاب «چهل حدیث» در خصوص علم ستیزی دراویش می نویسد: «چون دست دراویش از علوم تهی است، علم را خار طریق و اهل علم را شیطان راه سالک می شمارند. این افراد فهمیده یا نفهمیده پاره ای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده و گمان کرده اند به لفظ مجذوب علی شاه یا محبوب علی شاه حال جذبه و حب دست می دهد و گاه وقاحت را از حد گذرانده و خود را دارای مقام ولایت کلّیه دانسته اند که منشأ آن تکبر، جهل و بی استعدادی آنان است.»[3]
آیت الله العظمی مرعشی نجفی می فرمایند: «حادثه ی پیدایش تصوف در اسلام از بزرگ ترین مصیبت هاست، با ورود تصوف در اسلام اساس اسلام ویران شد و در پایه های آن شکاف ایجاد شد. اینجانب پس از بررسی های بسیار و اندیشه ی عمیق در سخنان صوفیان به اهداف آنان پی بردم. من پس از ملاقات با اقطاب صوفیه به این نتیجه رسیدم که نقطه ی آغازین این مصیبت رهبانیت مسیحی است که برخی از سنی مذهبان مانند حسن بصری، شبلی، معروف کرخی، طاووس زهری و جنید بغدادی تصوف را از راهبان مسیحی اخذ نمودند و سپس تصوف به تشیع نیز سرایت نمود.» [4]
«علامه طباطبایی» در تفسیر المیزان می فرمایند: «صوفیه براى سیر و سلوک آداب و رسوم خاصى را که در شریعت وجود نداشت به وجود آوردند و راه هاى جدیدى را پیوسته به آن افزوده و شرع را کنار گذاشتند. تا این که به جایى رسیدند که شریعت را کنار گذاشته و در محرمات غوطه ور شدند و واجبات را ترک کردند و در آخر منتهى به تکدى و استعمال بنگ و افیون شدند که این حالت، آخرین حالت تصوف است که مقام فنا نامیده مى شود.» [5]
لازم به ذکر است صوفییان و دراویش هم چنان که از قرآن، سنت پیامبر و ائمه ی معصومین تبعیت نمی کنند برای علم و علما نیز اهمیتی قائل نیستند. نظر به این که بعضی دراویش و اکثر مستشرقین عرفان را مترادف تصوف گرفته اند. لازم است در مقدمه به تبیین این دو مطلب پرداخته و تفاوت عرفان و تصوف را بیان نماییم و به این سؤال پاسخ دهیم که:
 
عرفان چیست و عارف کیست؟
عرفان اسلامی با دین مبین اسلام، همزاد است و مبدأ و منشأ آن سیر و سلوک انبیای الهی و سیره ی معرفتی ائمه ی معصومین و اصحاب سرّ آنان مانند: «سلمان»، «ابوذر»، «مقداد»، «اویس»، «کمیل»، «عمار»، «میثم تمار»، «حذیفه» و غیره می باشند. عرفان از سرچشمه ی الهی و نبوت انبیا و ولایت امامان معصوم جوشیده و در کتاب خدا و سیره ی انبیا و معصومین ریشه دارد.
شاگردان و دست پروردگان عرفان اسلامی بزرگانی نظیر: «سید ابن طاوس»، «ابن فهد حلی»، «ملاصدرای شیرازی»، «مقدس اردبیلی»، «فیض کاشانی»، «شیخ بهایی»، «حکیم محمد رضا قمشه ای»، «سیدعلی قاضی»، «شیخ محمدعلی شاه آبادی»، «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی»، «امام خمینی» و غیره بوده اند که بدون داخل شدن در هیچ یک از سلسله های اهل تصوف، دارای سلوک عرفانی بوده و با رسیدن به کمال نفس تالی تلو معصوم شده اند. 
عرفان در لغت به معنای «شناخت، فهم عمیق و لطیف از خالق هستی و شناسایی حقایق هستی و پیوند و ارتباط انسان با حقیقت است.» عارف، کسی است که به مرتبه ی شهود ذاتی و اسما و صفات حق رسیده باشد و به اسلوب کلمات معصومین(علیهم السلام) آشنا شده و مقام «اعرفوا الله بالله» را درک کرده باشد.[6]
عرفان یعنی شناخت مقام واقعی انسان، یعنی درک مقام خلیفه الهی و سیر و سلوک در صراط مستقیم بر مبنای کریمه ی «انا لله و انا الیه راجعون» با تلاشی عاشقانه به وسیله ی شریعت، علم و عقل و آن چه قرآن کریم و معصومین(علیهم السلام) فرموده اند، چرا که شرع ستیزی و فقه گریزی موجب ضلالت و گمراهی سالک است.
عرفان مقام و منزلتی است که اگر کسی به آن مفتخر شد در راه عبادت و بندگی، محبت الله و محبت اولیا الله و خدمت به خلق خدا تا پای جان ایستادگی خواهد کرد و علی وار در راه قرب الی الله و شهادت فی سبیل الله بی قرار خواهد شد.
عارف، پیامبر عزیز اسلام و حضرات معصومین و اصحاب مطیع آنان هستند که زاهدانه از کنار مطامع دنیوی گذشته و در حسرت لقا و فنای فی الله می سوزند. عارف بر مبنای کریمه ی «استعینوا باالصبر و صلوه» از عبادت به ویژه، نماز و روزه بی نیاز نیست و هم چون مولای همه ی عارفان علی(علیه السلام) و حسین بن علی(علیه السلام) تا هنگام شهادت، سرگرم نماز و راز و نیاز با خالق یکتاست و مسؤولانه صراط مستقیم را از میان بندگان خدا پیموده و راه رسیدن به کمال را عبودیت و بندگی می داند بلکه بالاترین افتخارشان عبودیت و بندگی خداست.
ائمه اطهار(علیها السلام) چون عظمت خالق عظیم و ذات لایزال الهی را خوب درک کرده اند و خود را با تمام شأن، منزلت و عصمت، ذره ای کوچک می یابد. عارف به اسم طریقت، شریعت محمدیه و دستورات عبادی قرآن را کنار نمی گذارد، او قائم باللیل و صائم النهار و محب اولیا الله و خادم خلق خداست. او اهل تولی و تبری و جهاد فی سبیل الله است.
هم اکنون در بسیاری ازخانقاه ها مفاسد اخلاقی وموارد خلاف شرع رایج است. معمولاً دراویش و اقطاب آنان با درس و بحث، علوم عقلی و تجربی مبارزه کرده اند و به دروغ مدعی کشف، شهود و فنای در حق شده اند. هم چنین بیش تر علمای اصولی و مراجع تقلید با صوفیه مخالفت نموده و مطالبی برضد آنان نگاشته اند .
تصوف چیست و صوفی کیست؟
تصوف به فرموده ی علامه طباطبایی، جریانی است که توسط خلفای بدعت گرا و تحریف گر اموی پدید آمده است و یک تفکر اجنبی است که به اسلام تحمیل شده است. وی در جلد پنجم تفسیر المیزان، صفحه ی (306) آورده است: «تصوفی که در میان مسلمانان ظهور کرد، ریشه در زمان خلفای بنی امیه دارد و این برای آن بود که مانع شوند امامان معصوم مورد رجوع امت اسلامی قرار گیرند. از این رو تصوف معجونی از الهیات تحریف شده ی یهود و نصارا و عقاید بت پرستان زرتشتی و هندی است که با بدعت ها، اختراعات و جعلیات شیطانی ترکیب شده تا اسلام ناب محمدی و خط امامت و ولایت را مسدود نماید.»
تصوف توسط بنی امیه به انگیزه ی مبارزه با اسلام و راه و روش ائمه ی طاهرین مطرح و توسط مخالفان آن ذوات مقدسه نظیر حسن بصری و ابوهاشم کوفی ترویج و حمایت شد و امروز هم توسط جریان شوم فراماسونری[7]
و استعمارگران تقویت می شود.علامه «جعفری» معتقد است همان گونه که پیامبران، معصومین و عارفان حقیقی موحد، به سوی کمال مطلق بدون هیچ اختلافی در حرکت اند، برعکس در تصوف هر فرقه ای ساز خود را می زند و دچار تفرقه و اختلاف هستند.[8]
صوفی از علم، شرع و عقل بریده و قطب را بالاتر از انبیا و ائمه قرار داده و در مقابل او به سجده افتاده است و خود را سرگرم بدعت ها و خرافاتی نظیر خرقه، وصله، دیگ جوش، عشریه، سجده بر قطب، غسل های جور واجور و مزخرفاتی از این دست نموده است.
تصوف به جای بریدن از ماسوی الله، مریدان را درگیر و مبتلا به ماسوی الله می کند به نحوی که قطب های حرام خواری مانند: «حسن بصری» (قاضی القضات حجاج بن یوسف)، «نعمت الله ولی» (فئودال بزرگ )، «مست علی شاه شیروانی» و «رحمت علی شاه شیرازی» فراماسونر و «سعادت علی شاه» بی سواد و هم کاسه ی «ظل السلطان» را در جایگاه خدایی نشانده و مریدان احمق را امر به سجده به این بت های انسانی می کند. برعکس عرفا همواره نسبت به طاغوت ها بی توجه و کافر بوده اند و صوفیان همواره مداح و مبلغ طاغوت های زمان خود بوده اند، چون سر سلسله های صوفیان یعنی حسن بصری و ابوهاشم کوفی، جیره خوار بنی امیه بوده و این رفتار و رابطه را نهادینه کرده اند.
بزرگ سلسله ی «نعمت اللهی» یعنی «نعمت الله ولی» و فرزندش «شاه خلیل»، افزون بر این که زندگی بسیار اشرافی داشته اند، در خدمت پادشاهان ایران و هند بوده و مدتی در هندوستان جزو درباریان پادشاه هند به حساب می آمدند. هم چنین بعضی از اقطاب فرقه ی نعمت اللهیه مورد اعتماد شاهان و شاهزادگان ظالم دوران خود بوده اند که می توان به رابطه ی «میرزا زین العابدین شیروانی» و «میرزا زین العابدین شیرازی» با «فتحعلی شاه» و «محمد شاه» قاجار و «سعادت علی شاه» و «سلطان علی شاه نعمت اللهی» با «ظل السلطان» ظالم و «سراج الملک» اشاره کرد. اقطاب معاصر این فرقه نظیر «رضا علی شاه»، «محبوب علی شاه» و هم چنین دکتر «جواد نوربخش» در شاخه ی «مونس علی شاهی» علاوه بر رابطه ی صمیمی با «محمدرضا پهلوی»، همکاری گسترده ای با استعمارگران و گروه های ضد انقلاب داشته اند.
بررسی ریشه های تصوف؛
طبق تحقیقات مفصلی که محققین مسیحی و مسلمان انجام داده اند،تصوف معجونی از افکار، عقاید، آداب و رسوم مؤبدان زرتشتی، حبرها و عابدهای یهودی و راهبان مسیحی و آیین میترایی و شبه عرفان های هندی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. اصولاً تا قرن دوم هجری هیچ نام و نشانی از تصوف و صوفی گری در جهان اسلام مشاهده نمی شود.
«ابوالقاسم قشیری» که اهل سنت و صوفیان او را امام قشیری می خوانند، در «رساله ی قشیریه» صفحه ی (289) با صراحت بر عدم وجود تصوف و صوفی گری در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و حضرت علی(علیه السلام) تأکید نموده است. تنها دو حدیث در «بحارالانوار» جلد (74) صفحه ی (91) و «سفینه البحار» جلد (2) صفحه ی (58) داریم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خبر از ظهور افراد منحرف پشمینه پوش داده است.
علی رغم این که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به طور مکرر فرموده اند در اسلام رهبانیت و گوشه نشینی نداریم و بر حضور مسلمین در اجتماع و مسؤولیت پذیری تأکید فرموده اند. متأسفانه در اثر انحراف سقیفه و نفوذ افرادی نظیر «کعب الاحبار» یهودی و «ابو هریره» در دستگاه خلفا و تسلط یهود و نصارا در دستگاه بنی امیه، انحراف های جدیدی نیز توسط افراد غالی و معاند با ائمه ی معصومین آغاز شد که شاخص ترین آن ها عبارت اند از: «حسن بصری، ابوهاشم کوفی، سفیان ثوری و ...» که به عنوان بانیان صوفی گری به حساب می آیند.
در زمان امام صادق(علیه السلام) شخصی به نام «عثمان بن شریک کوفی» مشهور به «ابوهاشم کوفی» به عنوان نخستین صوفی مانند رهبانان مسیحی از اجتماع کناره گرفته بود و مانند نصارا به حلول و اتحاد قائل بود. او جامه های پشمینه و درشت پوشیده و به عنوان مخترع تصوف بدعت های حسن بصری و اربابان اموی او را نهادینه کرد. البته بعضی محققین نظیر «ابوطالب مکی» و «عبداللطیف الطیباوی» بر این عقیده اند که مذهب تصوف اختراع حسن بصری به سفارش بنی امیه است تا بتوانند به وسیله ی تصوف سیاست ضد امامت و ولایت را در پوشش عرفان آل علی(علیه السلام) حفظ کنند؛ ولی قول مشهور آن است که ابوهاشم کوفی مخترع تصوف است.
در عصر ابوهاشم کوفی تا دو قرن بعد، تصوف مراحل ابتدایی شکل گیری خود را طی می کرد.
تصوف به عنوان یک فرقه ی اسلامی از یک نوع زهد افراطی و رهبانیت و فقر اختیاری و ریاضت کشی غیر اسلامی تجاوز نمی کرد. از این رو صوفیان در مساجد و مدارس دینی عقاید فرقه ای خود را تبلیغ می کردند تا این که در قرن چهارم اولین خانقاه دراویش که بی شباهت به معابد زرتشتی و صومعه های نصارا نبود، توسط یکی از امیران مسیحی در رمله ی شام بنا شد و به این ترتیب صوفیان از مساجد و مدارس دینی جدا شدند و در مقابل مساجد که توسط پیامبر به دستور خداوند متعال ساخته شده بود و برای مسلمین قداست داشت و محل عبادت و بسیج مسلمین در جهاد اکبر و جهاد اصغر بود. اماکنی به اسم خانقاه احداث کردند. خانقاه محل خور و خواب درویشان بی مسؤولیت و تن پرور و فاسد بود.
در هر خانقاه شیخ یا مرشدی عده ای درویش را تحت تربیت داشت که با دریوزگی و گدایی عمر میگذراندند. زمانی نگذشت که در خانقاه ها بدعت ها و مفاسد زیادی نظیر رقص سماع، شاهد بازی، طنبور و دف نوازی آغاز شد و هرزگی بزرگان خانقاه و صوفیان به بیرون از خانقاه درز نمود.
از این به بعد بعضی صوفیان در رقص های سماع پس از مصرف بنگ و حشیش داعیه ی خدایی و برخورداری از ولایت کلیه سر دادند و در مقابل قرآن، سنت و سیره ی پیامبر اسلام قد علم کردند و به طور کامل مسخر شیطان شدند. جالب است بعضی از صوفیان نظیر «حسن بصری، ذوالنون مصری، ابوبکر واسطی، ابوالعباس قصاب، ابوالحسن خرقانی، ابوالقاسم گورکانی، احمد غزالی، عین القضاه»، ابلیس را خیلی تحویل گرفته و او را مورد تکریم و تمجید قرار داده اند. به عنوان مثال «احمد غزالی»[9] شیطان را «سید الموحدین» خوانده و گفته هر کس توحید را از ابلیس نیاموزد، زندیق است و قطب دیگر معروف «ابوالقاسم گورکانی»[10] شیطان را خواجه ی خواجگان و سرور مهجوران می خواند. وی می افزاید چندین سال است مرید ابلیس صفت می طلبم و نمی یابم. حسن بصری نوکر بنی امیه و سر سلسله ی نعمت اللهیه می گوید: «اگر ابلیس نور خود را به خلق ظاهر کند به خدایی پرستیده می شود.» [11]
در عصر ابوهاشم کوفی تا دو قرن بعد،تصوف به عنوان یک فرقه ی اسلامی از یک نوع زهد افراطی و رهبانیت و فقر اختیاری و ریاضت کشی غیر اسلامی تجاوز نمی کرد.،خاستگاه تصوف را اهل سنت معرفی کرده اند که این ظلمی آشکار است زیرا شما نمی توانید سنی واقعی پیدا کنید که کفریات و مطالب شرک آلود صوفیان را تأیید کند.
لازم است آرا و نظرات صوفیان یاد شده را با قرآن مقایسه کنیم آن جا که خداوند شیطان را رجیم و مورد لعن و دور از رحمت خدا معرفی می کند و بدانیم سران صوفیه چه قدر از خدا دور و به شیطان نزدیک اند.
افراد یاد شده بیش تر نفس خود را خدای خود گرفته و می پرستند هم چنان که در شطحیات خود گاهی ادعای خدایی کرده اند. به عنوان نمونه «بایزید بسطامی» می گوید: «انی انا الله»، «لا اله الا انا فاعبدونی» یا «جنید بغدادی» می گوید: «لیس فی جبتی سوی الله» و «صفی علی شاه» و «سلطان علی شاه» نعمت اللهی خود را «خدای رب العالمین» می خوانند. اگر درست در ادعاهای گزاف سران صوفیه دقت کنیم، آن گاه در خواهیم یافت که گروه های شیطان پرست، باب و بها انسان پرستی را از کجا آورده اند. تمامی این شعله ها از گور صوفیان اموی بلند می شود.
نظر به این که تمام سران و اقطاب بزرگ صوفی قبل از تشکیل سلسله ی صفویه به فقه اهل سنت عمل می کرده اند، خاستگاه تصوف را اهل سنت معرفی کرده اند که این ظلمی آشکار است زیرا شما نمی توانید سنی واقعی پیدا کنید که کفریات و مطالب شرک آلود صوفیان را تأیید کند و یا بعضی افراد سطحی به واسطه ی اشعار اغراق آمیز صوفیان در مدح حضرت علی(علیه السلام) این جوجه های شیطان را به شیعه نزدیک می دانند در حالی که اصلاً این نظریه صحت ندارد چون صوفیان با مبنای فکری تشیع که تأکید بر امامت بلافصل حضرت علی(علیه السلام) و اولاد پاک او و اصل تولی و تبری و اعتقاد به مهدی خاص یعنی وجود شریف حضرت مهدی حجه ابن الحسن عسگری(عجل الله تعالی) است، ایمان ندارند به این دلیل که اگر شیعه بودند نباید حسن بصری اموی و نوکرهای بنی امیه و بنی مروان را به عنوان سر سلسله ی اقطاب خود معرفی کنند. شاید بپرسید پس این دراویش چه جانورانی (به کار بردن این اصطلاح شاید در متن علمی، مناسب نباشد.) هستند.
جواب این است که تصوف هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد بلکه اینها فرزندان شیطان اند که در دامن شجره ی ملعونه ی بنی امیه و بنی مروان پرورش یافته اند. زیرا بزرگ این ها یعنی حسن بصری و ابوهاشم کوفی، جیره خوار بنی امیه بوده اند.
حسن بصری قاضی القضات حجاج بن یوسف خون خوار بود و اکثر محققان آورده اند اگر زبان حسن بصری و شمشیر حجاج نبود، دولت مروانیان از گهواره به گور می رفت. به هر حال رهبانیت و جامعه گریزی قبل از اسلام بوده و توسط دشمنان نفوذی در دستگاه بنی امیه و بنی مروان وارد اسلام شده و اسلام اهل بیت را مورد تهاجم قرار داده است. صوفیان از بدو شکل گیری تا زمان «فتحعلی شاه» قاجار به فقه اهل سنت عمل نموده و تفکر و گرایش سیاسی اموی داشتند ولی از این دوره به بعد سعی کردند شناسنامه ای شیعی برای تصوف فراهم کنند ولی علی رغم تلاش زیاد فرقه های مختلف صوفی، موفقیتی به دست نیاوردند و تصوف هم چنان با معارف و عقاید بلند تشیع نظیر فرهنگ امامت، انتظار سازنده، جهاد و شهادت و ظلم ستیزی، تولی و تبری و امر به معروف و نهی از منکر در تعارض است ولی صوفیان در سلسله اقطاب خود، به اقطاب سنی و اموی نظیر: «حسن بصری، داود طایی، حبیب عجمی، سفیان ثوری، ابوالقاسم گورکانی، احمد غزالی» افتخار می کنند.
این خط انحرافی پس از انتقال به هندوستان به استخدام استعمارگران انگلیسی درآمد و صوفیان همچون حمار، بار جریان شوم فراماسونری را در مقابله با اسلام به دوش کشیدند. آن ها در زمان فتحعلی شاه قاجار هم چون خوره به جان نظام سیاسی و اجتماعی کشور ایران افتادند و علاوه بر جاسوسی برای استعمارگران و حذف رجال مذهبی و ملی به بستری مناسب برای ظهور و بروز سایر فرقه های انحرافی مبدل شدند. از شجره ی خبیثه ی تصوف تا کنون 270 شاخه شمارش شده که 84 فرقه ی آن در سراسر جهان فعال اند؛
ولی در کشور ما فعال ترین شاخه های تصوف و درویشی در شیعه، فرقه های «نعمت اللهی نور علی شاهی، نعمت اللهی مونس علی شاهی (نور بخشیه)، نعمت اللهی منور علی شاهی، ذهبیه ی احمدیه، ذهبیه ی سدیریه، خاکساریه ی نورایی، خاکساریه ی معصوم علی شاهی، اویسیه، چشتیه، نعمت اللهی صفی علی شاهی، نعمت اللهی کوثر علی شاهی، نعمت اللهی سلطان علی شاهی(گنابادی)، ذهبیه ی کبرویه، ذهبیه ی مهدویه، خاکساریه ی عجم، خاکساریه ی جلالی» می باشند.
هم چنین فرقه هایی نظیر «نقش بندیه، قادریه ی سوله ای، قادریه ی کسنزانی، قادریه ی حسینی، سهروردیه، قادریه ی علوی، قادریه ی طالبانی نجار» نیز در مناطق سنی نشین کشور فعال می باشند. نظر به این که سلسله ی دراویش نعمت اللهی در کشور ما بیش ترین فعالیت را دارند و در حال حاضر شاخه ی نعمت اللهی گنابادی (سلطان علی شاهی) که سیاسی ترین و تشکیلاتی ترین فرقه ی درویشی است که خود را وارث اقطاب نعمت اللهی می داند در آینده به بررسی سوابق و عملکرد آن ها خواهیم پرداخت.(*)
ادامه دارد...
پی‌نوشت‌ها:
1. حدیقه الشیعه، مقدس اردبیلی، ص564
2.سفینه البحار، ج2، ص57
3. چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص83
4. احقاق الحق وازهاق الباطل جلد اول ص185
5.محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج5، ص 282، قم: انتشارات مؤسسهی نشر اسلامی، بىتا
6. دیوان حضرت امام خمینی(ره)
7. سر جان ملکم، ماسون اعظم و دشمن اسلام و ایران در کتاب «تاریخ ایران» می
نویسد: «هر جا تصوف شیوع یافت، بنیاد مذهب را برانداخت
8. درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب، علامه جعفری، ص27
9. جستو
جو در تصوف ایران، ص106
10. لوایخ القضاه، جلد1، صفحات 24 و 97
11. تمهیدات، ص 211
*سید حبیب الله تدینی؛ کارشناس ارشد فرق و ادیان الهی

 
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لینک دوستان

بانوی دشت رویا
EMOZIONANTE
نسیم معرفت
عاشق آسمونی
سید احمد قتیل زاد
دلنوشته های قاصدک
در انتظار آفتاب
مهربانترین
دل نوشته ها
لنگه کفش
شین مثل شعور
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
رز صورتی
upturn یعنی تغییر مطلوب
سیب سرخ
دانشجو
به سوی فردا
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال
فرهنگی هنری و عامیانه
اهل البیت[علیهم السلام]
در سایه سار ولایت
به سوی نور
دلتنگ...
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
عطرظهور
آخرالزمان و منتظران ظهور
لیلای بی مجنون
قاصدک

اظهرالمن الشمس
هشتمین ستاره
برادرم ... جایت همیشه سبز ...
تنها مثل مادرم
مطلب جالب و خواندنی
alone
ஜ کــــــــلبه ← اف1 ஜ
*** سلام ***
فرج نزدیک است
نظرمن
جاده های مه آلود
قیدار شهر جد پیامبراسلام
عصر پادشاهان
سر فراز باشی میهن من
غفلت
ir-software
سایه
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
چم مهر
دیــــــوانـــــــــه حــــــــــسین ودلـــــباخــــــته حـــسین
سرباز ولایت
مدیریت MIS
.::نهان خانه ی دل::.
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
پرواز تا یکی شدن
سکوت ابدی
ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده
فتوبلاگ حسین کارگر
•°•°•کلبه تنهایی من•°•°•
بلوچستان
دخترک خنده رو :)
خیابون موسیقی
هم نفس
سیب خیال
داروخانه دکتر سلیمی
آسمون آبی
محفل آشنایان((IMAN))
««««« شب های تهران »»»»»
لباس شخصی
اسپایکا
فروشگاه بیستِ بیست
►▌ استان قدس ▌ ◄
تصویر نور
صندوق قرض الحسنه الهادی علیه السلام عاشق آباد
نگارستان خیال
حرف هایی از زبان منطق و احساس
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقصی میان میدان مین
وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری
نگاهی نو به مشاوره
PARANDEYE 3 PA
طب سنتی@
سرچشمه : سرچشمه همه خوبیها مهدی (عج) است
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
پیربابا
کانون فرهنگی شهدا
ساده دل تنها
****شهرستان بجنورد****
مشاور
سـرچشمـــه فصـــاحـت
عشق الهی
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
دلدارا
پناه خیال
عاطفانه
عکس های زیبا
دینی، مذهبی و اسلامی
به خوبی فکر کن ...
آقاشیر
اتشنشانی بنادر کشور
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
امامزاده میر عبداله بزناباد
دریچه ای متفاوت در دنیای وب
صراط مستقیم
برترین لحظه ها
♥ ♥ ♥ عشق در کائنات ☺
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
وبلاگ بایدهلو باشد
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
حس لطیف من
مقبلی جیرفتی
نمایندگی دوربین های مداربسته
طراوت باران
اشک یخ
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
Note Heart
هــم انــدیشـی دینــی
خبرگزاری پارسی نیوز
مهپا
ستاره
خاطرات دکتر بالتازار
عشق مشعلدار
پروانگی
اس ام اس پیامک پ ن پ
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
عشقکده
رضویّون - دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
بیصدا ترازسکوت...
.: شهر عشق :.
مــــــ هـــــ ر بـــا ن
صبح نزدیک
تراوشات یک ذهن زیبا
چیز با حال
رویای شبانه
روزهای بارانی دلم
پیامنمای جامع
رویاهای خیس
قاصدک ولایت
بادصبا
حامیان دکتر محمد باقر قالیباف
راز رسیدن به شادی و سلامتی
تخته سیاه
بود نبود
فرق بین عشق و دوست داشتن
ایران اسلامی

دلتنگ همیشگی
ღღتبسمـــــیـ بهـ ناچارღღ
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
نرگس 1
بهانه دل
کارشناس مدیریت دولتی
عکس های عاشقانه
منتظر مفرد مذکر غایب
المهدی قزوین آبیک 1450
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
شیخا
داریوش آریا
مطالب جالب
شهیدباکری میاندوآب
ابـــــــــــرار
تاریخچه های تلفیقی محمدمبین احسانی نیا
ستاره سهیل
انسان جاری
ღღتنهاییღღ
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
*bad boy*
سرزمین رویا
دل نوشته
چون میگذرد غمی نیست
غزل عشق
پارسی نامه
فرمانده آسمانی من
ریحانة المصطفی
حرف دل
تمهیدات
کریستیانو بال پر کار رئال
جوجولی
خون شهدا
مذهبی اعتقادی
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
هدهد
جاده خاکی عشق
موسسه فرهنگی تبلیغی سلام
من.تو.خدا
به دنبال چیزی می گردم!!!
محمدرضا جعفربگلو
صدای دل...
شبستان
یادداشت های یک متفکر
دل شکسته
ناودان
*نترس تنهات نمیذارم*
*** علوم و معارف اسلام ***
دنیای پیچیده ی امروز
♥ღ تنــــهایــــی من ღ♥
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
welcome to my profile
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
به‌دونه
صوفی نامه
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها جوی آباد محله بختیاری ها
سعادت نامه
سربازها حمله
فطرس
من و اریکان
کلبه تنهایی
.:: دلنوشته های یک فروند چریک ::.
استاد همه چی دون
به تلخی عسل
طوفان اشک
وبلاگ
زندگی شیرین
جرانوش
پا توی کفش شهدا
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
سعید جندالمهدی
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
روی بال فرشته ها
عمومی
دل پرخاطره
ترخون
Manna
* عاشقانه ای برای تو *
بانوی آسمانی
مصطفی
آشیانه سخن
دریایی از غم
♥Deltangi
کانال اخبار انتخابات مجلس
زیبا ترین وبلاگ
به یاد رزمندگان لشکر 41 ثارالله
شهید
وبلاگ رسمی هیات اسکواش شهرستان میاندرود
زشت است بی تو زندگی زیبای عالم
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
بهشت بهشتیان
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
مشکات نور الله
در آغوش خدا
سکوت باران....
اواز قطره
محمد قدرتی
اســــرارِ وجـــود
گل یا پوچ2؟
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
سحر یه دختره تنها
پسران علوی - دختران فاطمی
چهارفصل
موسسه فرهنگی-مذهبی امام سجاد(ع) ری
گوشی نوکیا 1110، خرید اینترنتی گوشی نوکیا 1110
sajadb.tk
و....الهــــــه
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
بزرگترین سایت خنده بازار
اصلاحات
وبلاگ شخصی محمد
my dear
عمارمیاندواب
ऌ عاشق بی معشوق ऌ
گل خشک
از همه جا
جیغ بنفش در ساعت 25
شورای دانش آموزی شهرستان
نت سرای الماس خانلق
اس ام اس
شاره کم سنه
Royapardazi
هرکس منتظر است...
☆ ❀ ماه و مهــــر❀ ☆
جایی برای خنده وشادی و تفریح
سلام محب برمحبان حسین (ع)
profosor
خدا،عشق،خنده
حدیث نفس
فالوده یزدی
ره توشه
 

لوگوی دوستان

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

جشن پوریم یهودیان هولوکاست ایرانیان خشایارشاه اسرائیل پیامبران س[2] . آمریکا[2] . اسرائیل[2] . انگلیس آفریقا آمریکا خلیج فارس بهائی استثمار عبدالبهاء سلمان رشد[2] . امامت عبدالرزاق لاهیجی تشیع تسنن ریاست عامه تاریخی کلامی پیامبر[2] . پیامبر یهودی ابراهیم زرتشت ایرانی‌تورات قرآن شجره محمد تثنیه اذا[2] . تصوف درویش تلقین قشیری فرقه یهودی شعوبی نسفی اویس قرنی عرفان درو[2] . تصوف صوفی گنابادی شهرام پازوکی فرقه روحانیت سپاه استکبار انقلاب[2] . فلسفه الحاد خدا اعتماد علی آدم عربستان علم صنعت ذکاوت جهان کعبه[2] . مرغ ایمان استخدام بنزین شغل فقر موبایل حج بیت الله الحرام کارخان[2] . یوگا شیطان پرستی فراماسون منجی مانترا ورزش عرفان شیوا مدیتیشن ای[2] . مدرنیسم پست مدرنیسم مکتب انیشتین سنت ستیزی رئالیسم اصلاح طلب دار[2] . فراماسونری نماد کراوات فتنه امپراتوری خلافت ولایت عباسی اموی امی[2] . فرزند یک کاندیدا: عملا من رئیس‌جمهور خواهم بود/ قانون اساسی را ت . فرقه انحرافی قم بروجرد بیدخت اطلاعاتی امنیتی اصفهان جذب درویش فر . فرهنگ باستانی و نقش آن در ملیت و هویت ایرانی . فریب های کوروشی [Cyrus' dummies] . فضای مجازی ، سایبر ، اینترنت ، جنگ نرم ، تصاویر مستهجن ، هرزه نگ . فلسطین سوریه امنیت وهبیت فرقه انگلیس ترور جاهلیت عراق آمریکا سعو . مدیران بروکرات تکنوکرات نئوکرات سازمان عزت نفس کارگزار سنجش تعهد . مذاکره اروپائی سیرک شغال آمریکا سیرک شیر . مذاکره دشمن اسب تروا صلح میرعلی تحفه محاصره . مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران به اسلام گروید گروفان ویرا جام جه . مرتاض اسلام عارف عرفان شیخ انصاری امام زمان هندی خارق العاده غیب . مردمی . مردوک کوروش یهودی بابل رومی اورشلیم پارس ژوزفوس . یکه‌تازی روحانی در میدان بی‌رقیب و قهرمان‌نمایی هسته‌ای از خود ت . کابالا امام عصر یوسف زهرا شیاطین مسجد کریستف کلمب یهودی مخفی ماس . کاخ امام خمینی جماران سید حسن کمیته امداد مستضعف . کتاب تکوین تشریع قرائت‌ آسمانی سپاه رسالت اسلام مسلمانی نسخه خطی . کربلا موسی طور گلو کلیم خدا گریه گندم ری نان داغ اعظم نیزه گدا خ . کره لیبرال صهیونیسم اقتصاد آمریکا مدل چادر حجاب برتر . کعبه بکه ابراهیم خانه خدا اصحاب فیل ابرهه بیت عتیق امام صادق اسل . کمپین فیس بوک امام نقی تقی هادی سریال پایتخت شاهین نجفی فیلم موه . کنترل صدا و سیما شیطان دیو خانواده ایوب کانال مقاومت عقاب تلویزی . کوچک زاده ظریف مجلس حمله خائن دولت . کورش هخامنشی غیاث آبادی پهلوی پاسارگاد ساسانی . کوروش اوپیس پارسی بابلیان دجله سیروس اکد اسرائیل . کوروش بابل نبونید هخامنشی اوپیس دجله پارس لیدی . کوروش بابل هخامنش زردشت گزنفون پارسی روم یونان . کوروش چنگیزخان امپراتوری پارسی مغولستان یاسا برده . کوروش صهیونیست ایران باستان شیمعون پـِرِس مشرق . کوروش طاغوت یهود قوم شیعه امام علی تورات تاریخ تحریف تولی تبری . کوروش لیدی غیاث ابادی هرودوت اردشیر کمبوجی . کوروش ندوشن آتن اکباتان لیدی مصر بابل شوش افلاطون . کوروش هخامنش زرتشتی یهودی پاسارگاد . کوروش هخامنشی اوپیس دجله فرات غیاث ابادی بابل . کوروش هخامنشی غیاث ابادی یونان تخت جمشید آکرو پولیس . کوروش یهود آمریکا اسراییل کشتار ایرانیان عهد عتیق لوح حقوق بشر ک . کوسه های گرسنه طعمه رفتار دوستانه طعمه . مسئول هنر پیشه فوتبالیست دعا نویس جادوگر انفجار اطلاعات محمد حسی . مسئولیت مردم عشق محبت ایثار شجاعت ولی فقیه نظام انقلاب خواص مردم . مسجد گنبد گلدسته چادر پیره مرد پیره زن ستارگان کهکشان . مسلمان شدن پروفسور فرعون موریس بوکای مومیایی محمد کشورهای اسلامی . مسلمانم تجاوز دمکراسی قوانین شرع رسانه قرآن ماشین اسلام یهودی دی . مسیحیت یهود عرفان کابالا یحی زکریا یعقوب اسلام لوط پیامبر شیطان‌ . مصباح هاشمی بعثت نشریه یازده نفره حوزه علمیه مصباح یزدی . مصلحی وزیر اطلاعات بسیج دانشجو سناریو جلیلی هسته ای . مقاله منابع و مآخذ مقاله یوگا پرستش شیطان . مقام معظم رهبری اویس قرنی قرن ولایت حوزه علمیه استاد قم فقه . مقاومت . ملی پوش آرسنال فیلیپ سندروس اروپا مسیحیت اسلام تشهد باشگاه فولام . من مادر هستم شرابخوار انصار حزب‌الله فیلم‌فارسی مبتذل اخلاق سینم . منشور کوروش اشپیگل یابل هخامنشی موزه بریتانیا . منشور کوروش مردوک خشایار بابلی هخامنشی بریتانیا . منصور حلاج مدعی دروغین مهدویت صوفی جنید شطح دعوی ربوبیت شیعه اما . مهدی هاشمی . مهر نبوی مصطفی محمد علوی اشرف مخلوقات معلم روحانیت طهارت فرشته ت . مهربانی حیوانات داعش کتاب مقدس یهود منجی آخرالزمان . مهندسی معماری آپارتمان انبوه‌سازی انسانی اسلامی قفس‌ آهنین فیلسو . موجودات فضایی سازمان ملل مخابرات شاخه زیتون حضرت علی منشور کوروش . موفقیت تقاوی جنسی شادمانی حجاب جاذبه روحانی وقار هیبت پوشش مصونی . مولوی صوفی سنی ناصبی . مولوی محمد شریف زاهدی امام جماعت اهل سنت و تشرف به تشیع . میرزا کوچک جنگلی پاتریس لومومبا انقلاب جهاد شهادت صدا و سیما روح . ناخدا تک سرنشین عشق بستان داستان نسیه قیامت ورشکستگی شیطان دل دل . ناسیونالیسم تهران هویت معماری جامعه شناسان بهارستان لاله زار تمر . نامه سرگشاده احمد توکلی به روحانی . نامه سرگشاده ده نمکی هاشمی امیر کبیر دزد آمریکا . ناموس شراب تازیانه زهراء صورت سیلی حیدر میراث نبوت شرک کفر اولی . نذر فاطمیه سوگ ایام مسجد روحانی سید اذان صبح السلام علیک الیتها . نژاد آریایی سامی نازی سفید پوست کمپانی هند شرقی . نژاد پرستی ایران کوروش پارسی شاهنامه اعراب عربستان کرد . نسل سوم ارتباطات رایتل تکنولوژی اینترنت موبایل کامپیوتر فرهنگ تم . نسل کشی مردم نظریه "مورگنتای" یهودی تالیدومید داروسازی فاجعه جنگ . نفوذ یهود در ایران- بدل یهودی ناصرالدین شاه . نقد انتقاد مخاطب صبر تحمل بردباری ائمه معصومین الگو نظر دوستانه . نقدی بر یک نقد چاوز احمدی نژاد استکبار دولت آمریکا اسرائیل طاغوت . نماد پرستی کعب‌الاحبار عبدالله کابالا یهود فراماسون فیلم گنجینه . نمادشناسی پنتا گرام مساجد اسلامی رسانه های غربی . هاشمی اغفال شده امام خمینی سازمان مجاهدین مارکسیست بهرام آرام . هاشمی اقتصاد طلا ارز اقتصاد سیاست کاندیداتوری بازار تئاتر روزنام . هاشمی امام خمینی منتظری ابراهیم امینی قاوم مقام . هاشمی رفسنجانی قطعنامه 598 محمد خاتمی میر حسین موسوی امام محسن ر . هاشمی رفسنجانی مقاومت اسلامی صهیونیسم سوریه مشرق حماسه سازان جنب . هخامنشی تخت جمشید داریوش برده فروشی غیاث آبادی . هخامنشی گرایی تاریخ کهن ایران سلیمی نمین باستان گرائی . هشدار رهبر انقلاب خطرات پیری جمعیت کشور . والت دیزنی ماسون هم‌جنس‌باز هالیوود سینما افشاگری Order of DeMol . واکاوی در لجنه نقش بهائیان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی ادوارد . وحشی گری در ایران پیش از اسلام تیر در مقعد دشمن، بریدن بینی و گو . وزیر فرهنگ و جنگ با فرهنگ جنتی مقام معظم رهبری . وقتی بمب فساد اخلاقی در خانقاه درویشان منفجر میشود عرفان . ولی‌فقیه حاکمیت قوه مقننه مجریه قضائیه مجلس شورای اسلامی . وهابی که پس از تشیع، پدرش برای سرش جایزه تعیین کرد! . یمن . یهود عشق به فوتبال جنگ آخرالزمان شیعه محمود الصرخی . یهود وهابیت سلفی ابن‌تیمیه قرآن کریم پدر معنوی صهیونیسم حزب الله . یهود، پاسارگاد، تاریخ، ایران، باستان، جعل، جاعلی، مورخین غربی، ه . یهودی ایرانی تبار قاچاق عثمانی‌ها ایوبی‌ها الله سفر آمریکا ناصر . یهودیان آنوسی حوزه‌علمیه موسیقی پزشکی طبیب حاخام حکیم سید استر ک . یهودیانی که از اسرائیل تا کانادا تحت تعقیب و آزارند فرقه‌های یهو . فمینیسم همسر مادر طلاق کنترل جمعیت فرزند جامعه . فیس بوک یهود صهیونیسم وال‌استریت پوکر شستشوی مغزی تلویزیون انحرا . فیلم آواتار علمی تخیلی تئوسوفی کابالا دین نوین جهانی پست مدرن مت . فیلم ملک سلیمان بحرانی قطام بلقیس سکولاریسم اخراجی‌های مریم مقدس . فیلم: انتقاداتی‌که موجب‌ تعطیلی سمت‌خدا شد شریعتی ماندگاری . فیلیپین صلیب مراسم مذهبی حضرت مسیح عروج مغرفت گناه سرباز خودآزار . قتل اکبر هاشمی رفسنجانی . قرآن امام سلسله باستانگرایی ایدئولوِِژی شاهنشاهی منشور ایران‌گرا . قصه جهنم خدا فیلم سینما رمان نقاشی ماهواره . قمه زنی محرم قرائتی قرآن یهود . کارتون صهیونیستی شیخ الانبیاء یوگی و دوستان انیمیشن حضرن نوح توه . کراوات اسلامی تشیع اسلام عربستان ذوالفقار پرچم کشور مشروب قمار ع . کراوات نماد ماسونی فراماسونری بنی امیه قلاده . کسالت اقتصادی مجاهدت اقتصادی جنگ نرم ایران ژاپن پشت‌کار دلسوزی و . کشتی حضرت نوح ایلیا شبر شبیر ران وایت ترکیه فسیل موشک دانشگاه پا . کلیسا، استخانهای مسلمانان اوسوآری اروپا شقاوت قتل بربریت مسیحیت . کنبد طلایی صورت مهربان شیطنت ساعت یخ خدا عروسک روبان قرمز اسباب . کوچ تکفیری‌ها برای جنگ در اوکراین . کوروش رواداری دینی خشایارشا اردشیر مصر گاو مقدس مردوک دانشگاه آک . کیارش یشایاری یهودی میدان فردوسی تهران ندای انقلاب شان ملت یاران . گاندی محمد کارل مارکس شریعتی برنارد شاو گوستاو لوبون تولستوی گوت . گرایش آئیین زرتشت صداقت اندیشه گفتار کردار پندار نیک نژاد پرستی . گرایش اسلام مذاهب انگلستان منچستر مرکز اسلامی فیلیپ فوتبالیست مذ . گناه شبکه من و تو قبح انگلیسی جوانان بی بند و باری ایرانی کشتن آ . گوساله سامری, یهود, بعل, هخامنشیان, تخت جمشید دولت یهود بابل مجس . لانه جاسوسی MI6 موساد CIA ناجیه غلامی سفارت مامور آموزش‌زبان انگ . لبنان . لطیفه ای که کل جهان اینترنت را برانگیخت ایران هسته ای ایران هراس . لندن مسلمان دگرگون پنس امتحان کرایه راننده مسجد اسلام . مادر فاطمه زخم پهلو شکسته مدینه قنون دعا شب قدر قبر مخفی جانماز . مادر نژاد انسان ها میمون خانواده پدر مادر خدا آفرینش . مارسیلینیوس هرودوت دیودوروس ژوستین کوروش بسفور . مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد اداره تحقیقات فدرال آمریکا . مجلس رهبری ولایت فقیه اصل مفاسد اقتصادی . محب فاطمه لعنت سقیفه خرقه بدعت دشمن علی مغیره قنفذ قبیله سلمان غ . محراب و منبر تازیانه کوثر مهر جنان نبی اسلام دخت اشرف خلق ارث نب . مختارنامه شبستان میراث گنجینه مطالعه اندیشه تحریف تاریخ عاشورا ن . مدرنیته تکنولوژی پیشرفت انسان تور زیارتی و سیاحتی بنی آدم یوسف ف . تصوف کارهای خارق العاده اهل بیت استفغار تمسک مسجد خلیفه خدا احکا . تصویری ناراحت کننده از خانه خدا عربی سعودی ابراج البیت فراماسونر . تعطیلی دانشگاه‌ها در ایام انتخابات خلق حماس محمدیان . تعلیق غنی سازی انرژی هسته ای رسایی مجلس شورای اسلامی . تقدیر پوتین از خانواده‌های پر جمعیت . تکنولوزی پیشرفت اسرائیل غاصب جاسوسی جنجالهای سیاسی مسئولین پروان . تلوزیون دجال رسانه مغز شویی سینما رسانه هالیوود رایانه ارتباط اط . تلوزیون دجال رسانه مغز شویی سینما رسانه هالیوود رایانه ارتباط ان . تمدن ابلیس شیطان التیام شجره طیبه جنگ مردان خدا پرچم شریان مقدس . توزیع انجیل تورات در ایران مبلغان تبشیری ادیان ناتو یهودی مسیحی . توهین بی‌سابقه مولوی عبدالحمید به مرجعیت شیعه! ایت الله مکارم . تکفیر . جاسوسی گوگل آژانس امنیت ملی اطلاعات آمریکا . جایات کوروش هخامنشی المیزان طباطبائی ابوالکلام آزاد . جبهه حق باطل عمار شهروند فرهنگ اخلاص دشمن رسانه جهاد شیطان اکبر . جبهه صلح و سازش و صفا با شیاطین . جریان انحرافی تاکتیک انتخاباتی دکتر احمدی نژاد مشایی مهندس تطهیر . جریان انحرافی تخریب آیت الله مصباح یزدی را کلید زد . پینوکیو اسرار مکتوم لایه های پنهان نینوا فلسطین اشغالی اسطورها ع . تئوریسین جنگ نرم دانشجو عدالت نظام جمهوری اسلامی کیهان گفتمان رو . تاریخ پژوه دکتر پرویز رجبی ایران پرستان رفتارها افتخار پادشاه حم . تاریخ علی ظالم وطنی صراط مستقیم رمان مورخ شاه عاشق عبرت بصیرت ره . تبلیغ صدا و سیما برنامه سمت خدا سانسور یخچال ساید بای ساید فیلم . تحلیلی بر نقش کانون های قدرت و ثروت در فتنه های انتخاباتی هاشمی . تخصص بدون تعهد شهید دکتر چمران بی تقوا . ترافیک بوق انفجار هسته ای مغول موسیقی اتوموبیل شاه عباس تاریخ ای . ترجمه های خدایان گاو روا گیتی بارور جهان جهانیان پارسایان کارگرا . ترک شهید مهدی باکری سیدعلی قاضی تبریزی عارف علامه طباطبایی امینی . ترکیه توریست ایران آزادی دمکراسی قفقاز دیاربکر استانبول اسلامبول . تصوف حلاج حلول وحدت وجود جبر وسوسه شیطان ذکر جلی ذکر خفی حلال حر . امامت ولایت قراملکی ولی اولیاء نبی فقیه امام متکلمان دینی سیاسی . امیرالمومنین امام صادق اژدها منبر جن شهادت باب الثعبان باب الفیل . انبیاء اولیاء امر به معروف و نهی از منکر شهید مطهری . انتخاب نام ایرانی اسلامی لقب کنیه صادق علی زهرا زینب ریحانه محمد . انتشارات سوره مهر, تقریظ ره بر, حاشیه کتاب, رزمندگان غواص, لشکر . اندیشه نیک، گفتار نیک، رفتار نیک زرتشت مسلمان گاتها روایات اسلام . اندیشه و گفتار و کردار نیک، شعاری ایرانی نه زرتشتی دکتر جلیل دوس . انسان جامعه مسئولیت انشاءالله آقابیا مسجد تلوزیون قفل دل زیبایی . انصار حزب‌الله من مادر هستم حکومت اسلامی کینه امر به معروف و نهی . انصاریان شیعه دانشمند هسته‌ای کشیش مسیحی مکتب اهل بیت وهابی سنت . انقلاب . انقلاب قیام نور دهه فجر علمدار اسلام طالبان اندیشه هشید هسته‌ای . انگلیس . اهانت به مقدسات خلیج فارس شلوار جین فیلم 300 غیرت دینی . ایران . ایران باستان پهلوی تاریخ سازی علامه طیاطبائی باستان یهود . ایمان کلبه کرامت ولایت خدا امام نبی غیب هالیوود فیلم موهن کشتی ن . اینوگرافی 20 توصیه انتخاباتی به اصحاب رسانه شورای نگهبان اتهام ه . اکثر رسانه های دنیا جلیلی را بارزترین کاندیدای فعلی می دانند . باب بهاء روچیلد زرسالاران آریاگرایی تئوسوفی بلاواتسکی هند سرویس . بابیلون، شرکت اسرائیلی، جنگ نرم، جاسوس، جادوگر غربی، جام جم، سرق . باربی شوالیه ناتوی فرهنگی عروسک سلاح جنگ فرهنگی سبک زندگی آمریکا . باربی غفلت نیمه عریان عشق ورزیدن الگو سازی سلاح موثر عروسک . باربی، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، عفت، دینداری، مدل، عروسک، برتز، فت . باربی، جاسوس، آمریکا، اسرائیل، جاسوس، دهکده جهانی، برهنگی، دیوار . باستان گرایی داریوش کوروش تعصب ناسیونالیسم زرتشت عرب . باغ‌ وحش انسانی در اروپا . باکو سلطه یهود اسرائیل آذربایجان صهیونیسم آلکس شاپیرو سلیمان ترک . بانکهای ربوی دیگر نمیگذارد نمازهای جماعت ما اثر کند علامه جوادی . بخشی از انحرافات گنابادیه امیرمومنان علی علی اللهی . بسیج . بسیج جوان اسارت پهلوی دیر صهیون خون قیام انقلاب سرمایه بمب هوشمن . بسیج دانشجویی صدا و سیما مسئول روشنفکر ابتذال دیکتاتور انحصارگرا . بسیجی نوجوان امدادگر بچه یا زهرا رزمنده خمپاره جگر شیر گلوله حیا . بشار اسد شورشیان سوریه ترکیه عربستان . بصیرت ولایت فقیه حسنی و حسینی علوی رایحه خوش خدمت فتنه 88 18 تیر . بی‌بی‌سی فارسی امپراطوری استعمارگر ملکه آمریکا صدا و سیما نخبه ف . بی‌بی‌سی مناطق زلزله زده ضد انقلاب شبکه‌ امنیت ملی علیه نظام عضو . پائولو کوئلیو پروتکل داشنوران صهیون اومانیسم کلیسیا فراماسونری ص . پاچه خواری فرهادی مستند مخملباف آمریکا صهیونیست کارگردان سیا موس . پاسخ عبدالله شهبازی به یونسی واقعا فکر می کنید حکومت اسرائیل حکو . پاور لیفتینگ بدنسازی ورزشکار قهرمان طاغوت شهید ماشین اسپورت . پپسی نستله آسوشیدت‌پرس اسرائیلی دولت عربی اوکلاهاما سناتور رالف . پترائوس کلینتون موساد اسرائیل سازمان سیا پنتاگون دختر یهودی نظام . پرتاب کفش در ایران صفر هرندی دوم خردادی حامی میرحسین موسوی . پرسپولیس هورا - استقلال سوراخ از سوی اسرای عراقی یادگار دفاع مقد . پروفسور قدس پروژه صهیونیستم دولت اسرائیل یهودی بن گورین نخست وزی . پژوهشی در تعارض ذاتی حاکمیت ولایت الهیه با تکنوکراسی . پهپاد حشرات جاسوس دشمن غرب MAV خبرگزاری مینیاتوری آکسفورد ماشین . پول جمع کن پول پرست لعن نفرین کتاب گینس قدرت کت و شلوار فاتحه مل . اسرائیل آذربایجان یهود سفارت ملی معنوی آمریکا مالزی سوروس دموکرا . اسلام شناس دکتر دارو و درمان قرآن مدعی ولایت باب و نائب امام زما . اسلام ناب مشائی فراماسونری پیام فضلی نژاد مکتب امام اومانیسم فلس . اسلامی . اطلاعات دقیق مصلحی در مورد هاشمی وزیر اطلاعات همینطوری حرفی نمی . افسانه آتش سوزی کتابخانه‌های ایران اسکندریه مسیحیان مسلمانان مصر . افشاگری تکان دهنده رئیس سابق علامه طباطبایی ترویج فساد . افغانی نژاد پرستی بی بی سی عرب نازی هیتلر . افلاطون ارسطو هگل کانت آتلانتیس فیلسوف هالیوود روزگار سینما فردی . امام خمینی شاهان ایران باستان انوشیروان آمریکا صحیفه . امام خمینی شاهان باستان پان ایرانیسم تاریخ گبر . امام خمینی(ره): هاشمی اغفال شده است. مارکسیست . امام زمان یاسین گمشده دیدار نور ظلمت دختر کبریت فروش عشق سرما آس . NASA انگلیس آمریکا جاسوس اسرائیل MI6 Brioni Gucci عینک Ray-Ban ک . آتش پرست زرتشت باستانی مجوس تشیع وهابیت سعودی یهودی نوروز یلدا چ . آتنش نشان شهید مقام شهید رهبری صدا و سیما فتنه گر هاشمی . آخرالزمان سینما یهود هالیوود صهیونیسم شیعی زایان انیمیشن ولایت آ . آرامش تلوزیون سینما هنر قلب دل خانه روحانی خدا اهل بیت پروسه پرو . آرگو 11 سپتامر حزب اللهی بسیجی نقد فیلم 300 تحریف تاریخ لانه جاس . آرگو فیلم ضد ایرانی اسکار سیاسی میشل اوباما جیمز باند هویت اسلام . آرماگدون فیلم کتاب ایلای الهی قرآن انجیل صلیبی صهیونی اوانجلیسیت . آریایی فردیریش ماکس مولر هند فارس رومن اسلاو سلت آسیا نژاد تمدن . آقای یونسی! «باباجون» شکارچی شنبه کلیمی صهیونیست 300 . آل خلیفه و سیاست عقیم کردن شیعان بحرینی . آل سعود ال یهود شجره نامه ناصر السعید ملک فهد کتاب تاریخ رژیم اس . آمریکا، ایران، تجهیزات نظامی، جنگ علیه ایران، رویکرد ضد شیعی، سی . آموزش عکاسی کمپوزیسیون همچینی زبانى دیدارى معمارى موسیقى سینما . آموزش و پرورش قبله ماسون ژاپن روستا دهاتی دانشگاه شهرنشینی انقلا . آیت آلله خامنه‌ای مخملباف اختلالات پارانوئید شخصیت ولی فقیه عمود . آیت الله بهجت مسجد روضه عزاداری هیات ها محرم . آیت الله مرعشی نجفی، امام زمان صفت رذیله بخل . ابراهیم خلیل بهشت موسی ملک الموت امام صادق باقر ختنه نماز اسماعی . ابن عربی آیت الله بهجت شطح ثقلین بایزید جنید غزالی سنی مخالف اهل . اپوزوسیون . اثر پینوکیو گوگل تیپ روانشناسی تاندون ویبراتور چشم بسته فریب خرو . احمد الکبیسی مفتی اهل سنت داعش اسرائیل سعودی . احکام روحانیت فقاهت اجتهاد فتوا اجتهاد اخلاق سروش شریعتی . اخراج آریایی ها از ایران پرست تمدن نژاد عرب مهاجرت سیبری اصیل قو . اخراجیها ده‌نمکی میر‌شکاک سینما منتقد تصوف شریعت‌گریز مثنوی سید . ادیان کهن ابوریحان دکتر جلیل دوستخواه گاتها فلسطین کتاب آسمانی ژ . اردوزبان هند شبه قاره شیوه عزاداری توحش وصی نبی عراق ایران حسینی . از آتشکده به مسجد تشرّف یک زرتشتی به اسلام سوشیانت موبدان حقانیت . از کجا آورده‌اید کاندیدا بنگاهی رهبری انتخابات حکومت مکر بنی ساع . ازدواج استقراضی زرتشتی ساسانی گات دینکرد روایت پهلوی واگذاری زنا . استاد شهید مطهری هویت ایرانی زرین کوب دو قرن سکوت عرب اسلام . استاد قرائتی برای خدا بنویسید . استاد قرائتی فلسفه احکام دین سمت‌خدا منبر قانون نماز . استاد مرید شاگرد معنویت عرفان ثروت قدرت سیر و سلوک ترکیه دبی حلا . استعمار میوه شیرینی آجیل خدا اخیار ابرار کالا ماه مبارک مواد مخد . استفاده ابزاری از هنر, اسلام‌ستیزی, انجیل شیطانی, سایت ویکی لیکس . استقامت و پایداری رمز حماسه ای دیگر جبهه انتخاب اصلح . اسحاق نیوتن نیروی جاذبه زمین مکاشفات یوحنا کیمیاگری یهودی اورشلی . جلادان مقدس مدینه منوره مجاهد قتل مقدس قرآن کریم جنازه زن و کودک . جمگ نرم ایدئولوژی سوریه اسلام غرب تاکتیک عملیات جنگ نرم حزب الله . جمهوری اسلامی شهرام همایون اپوزیسیون جناح شاه مصدق متمدن مغزها ب . جمکران جماران عترت مهدوی سرزمین‌ایران اهل‌بیت زر زور تزویر امام . جنگ دفاع مقدس شهادت نبرد ظلمت ظلم نور امام حسین زهرا جهاد غارت م . جنگ نرم بچه رزماری پولانسکی فرقه سینما جان فورد سمبل شیطان پرستا . جنگ نرم حج جورج واشنگتن آبلیسک کوفه عراق فراماسون آخرالزمان دکتر . جنگ نرم رسانه روانی براندازی انقلاب مخملی ناتوی فرهنگی فتنه رنگی . جنگ نرم فدائیان حضرت ماه . جهود یهود تصوف صوفی قطب درویش یاحق یاهو هاخام فرقه اسلامی مرید ه . چرا پیش از نماز، اذان و اقامه مستحب است؟ . چرا شیعیان در اذان «اشهد ان علی ولی الله » را میگویند؟ . چقدر خنده داره عبادت فوتبال مسجد مسابقه ورزشی سریال طنز 90 امام . حاتمی کیا سلیمانی جبهه داعش سپاه قدس . حاتمی کیا شهید چمران انقلاب روشنفکری پاوه سیاست . حاج رحیم ارباب نماز عربی فارسی سوره حمد نجس کافر علمی فیزیک مثلث . حج، جبهه، بسیج، شهادت، سعودی، رزمنده، جهاد، ایثار، اخلاص، امام . حجاب استراتژیک مرد سالاری صدا سیما منحرف رضا خان نامحرم زن چادری .
 

اشتراک